دین و اندیشه

جایگاه زن در یونان باستان

پرسش و پاسخ

زن در یونان باستان از چه جایگاهی برخوردار بود؟

جایگاه زن در یونان باستان:
قوانین آتن به زنان اجازه نمی داد که در شغلی مشارکت کنند که ارزش درآمد آنان بالاتر از بهای تقریبی تأمین غذای چند روزه یک خانواده باشد. وی می توانست خوار و بار مورد نیاز خود را از یک مغازه ی محلی تأمین کند اما برای کارهای بیشتر باید از همسرش اجازه می گرفت. زن آتنی ممکن بود نسبت به زمینی ادعا داشته باشد اما نمی توانست به تنهایی از آن سود برده و یا آن را به فروش برساند. (1) در آتن باستان بهتر آن است که در مورد دارایی زنان از حقوق سخن بگوییم نه از مالکیت. زنان به سه طریق از دارایی بهره مند می شدند: هدایا، جهیزیه و ارث. زنان آتنی ممکن بود از همسر خود یا دیگر بستگانشان هدیه ای چون لباس و جواهر دریافت کنند. ازدواج همراه با جهیزیه در اواخر دوران باستان به صورت یک هنجار اجتماعی مطرح می شد و پس از آن ازدواج به عنوان واسطه ای برای استحکام بخشیدن و اتحاد در خاندان بود. بخری از پژوهشگران را باور آن است که بی میلی مردان آتنی به ازدواج از دلایل مطرح شدن جهیزیه بوده است. اگرچه اجماعی در این مورد وجود ندارد.جامعه آتن یک جامعه کشاورزی بود و هر شهروندی میزان معینی از دارایی را مالک بود. خانواده به همراه زمین ملکی اش یک «اویکوس» (Oikos) نامیده می شد. «چون زنان حق مالکیت مزرعه یا مزرعه ای را نداشتند و نیز نمی توانسته اویکوس خانوادگی را نیز اداره کنند. هر یک از فرزندانی که وی به دنیا می آورد به خانواده اش یا همسرش تعلق داشت و مهم آن بود که یک وارث مرد داشته باشد». (2)
زنانی که برادر داشتند از پدر چیزی به ارث نمی بردند. هر آنچه که دختر از ثروت و دارایی خانواده کسب می نمود، در حکم جهیزیه ی وی بود. «قوانین مربوط به خانواده های بدون فرزند پسر پیچیده تر بود. مردانی که چنین وضعیتی داشتند غالباً دختر خود را به عقد پسری در می آوردند که تمایل داشت پسر خوانده ی آنان شود. باتوجه به عدم ارث برای دختران، پدران تلاش می نمودند که دختر خود را به عقد بستگان پسر نزدیک چون برادرزاده ها و یا خواهرزاده ها درآورند». (3)
زنان در جامعه ی آتن از نفوذ اندک و ناچیزی برخوردار بودند و تا پیش از مادر شدن، چندان مورد عنایت نبودند. پس از اینکه زن، فرزندی به دنیا می آورد «او را به نزد شوهرش می برد، اگر مرد کودک را می پذیرفت، بچه زنده می ماند در غیر این صورت سرنوشت نوزاد مرگ بود». (4)
این مساله در اسپارت خیلی جدی تر بود و نوزاد پس از به دنیا آمدن باید توسط شورایی مورد آزمایش و ارزیابی قرار می گرفت که آیا می توانست سربازی توانا و دلیر و یا زنی مفید باشد یا خیر. نوزادان نامشروع، علیل و دارای مشکل جسمی غالباً پذیرفته نمی شدند و سرنوشتشان مرگ بود و نوزاد دختر نیز باری بر دوش خانواده محسوب می شد. طلاق گرفتن نیز برای زنان تا حد زیادی به نظر مرد بستگی داشت. اگر مرد از همسرش ناخشنود بود و یا به هر دلیلی خواهان طلاق وی بود، زن را پیش روی شاهدانی طلاق می داد و یا صرفاً به نزد خانواده اش می فرستاد. جهیزیه بازگردانده می شد و فرزند یا فرزندان به پدر سپرده می شدند. زن کلیه حقوقش را در مورد فرزندان را از دست می داد و اگر مرتکب زنا شده بود، جهیزیه اش را نیز باید واگذار می نمود. زن در صورتی که خواهان جدایی بود، ناچار بود نظر مساعد یک آرخون (مقامات تصمیم گیر سیاسی در یونان) را جلب نماید.
کل دارایی که زن به ارث می برد در اختیار همسرش قرار می گرفت. «وی حق نداشت، بدون دلیل معینی در شهر بگردد. زن آتنی در حقیقت هیچ حق سیاسی نداشت و در تمام مراحل زندگی اش تحت کنترل مردان بود.
از آن جا که مرد اغلب وقت خود را بیرون از خانه می گذراند، زنان امر خانه داری و پروش فرزندان را برعهده داشتند. البته به جز خانواده های بسیار تهیدست، در باقی موارد کنیزان امور مربوط به پخت و پز، رفت و روب و حمل آب را انجام می دادند». (5) با این وجود بازدید زن همسایه یا موارد این چنینی در واقع تنها فرصتی بود که زن از کارهای درون خانه دست می کشید.
علی رغم عدم اهمیت زن در جامعه آتن، الهه های بسیاری چون الهه های جنگ، هنر، دانش، صنعت و خدای شهر آتن (آتنه) خدایان مادینه بودند و آتنیان برای ایشان معابد بزرگی برپا کرده بودند.
زن آتنی از هیچ حق مالکیتی برخوردار نبود و در صورت ازدواج، همسر وی مالکیت کل دارایی اش را برعهده داشت و در صورت طلاق، این مالکیت به پدر و یا نزدیک ترین خویشان مرد وی منتقل می شد. زنان ازحقوق اندکی و به عبارتی از برخی حقوق اجتماعی برخودار بودند. ایشان دارای حق رأی نبوده و سهمی در اداره جامعه نداشتند. مجاز به تماشای بازی های المپیک نبودند چرا که شرکت کنندگان در مسابقه عریان بودند. ارابه رانی تنها مسابقه ای بود که زنان، آنهم اگر اسبی داشتند می توانستند در آن شرکت کنند.
وظایف اجتماعی که زنان در آن نقشی عمده داشتند، مراسم ازدواج، برخی جشن ها و مراسم مذهبی بود. «تسموفوریا» (Thesmophoria) رخدادی مذهبی بود که از زنان انتظار می رفت در آن شرکت کنند. مردان از شرکت در این مراسم برحذر داشته شده و تنها زنان متأهل حق شرکت در آن را داشتند. در این مراسم زنان به قربانی و اهدای عطایایی به الهه ها اقدام می کردند. همچنین جشنواره دیگری نیز به نام هالوا (Haloa) بود که زنان در آن شرکت می کردند و برای نکو داشتن و حفظ کشت و زرع به بزرگداشت «دمتر» (Demeter) دخترش «کور» (Kore) و خدای دریا «پوزیدون» (posidon) میپرداختند. کاوش های باستان شناسی حاکی از آن است که زنان نقش عمده ای در حیات مذهبی آتن بر عهده داشته اند.
بخش دیگری از وظایف اجتماعی زن، نقش وی در مراسم سوگواری و خاکسپاری بود. در این مورد چه در نوشته های باقی مانده و چه در آثار تاریخی، مدارک و شواهدی در دست است.
زنان نقش مهمی در آماده ساختن مردگان برای دفن داشتند. در مراسم تشییع، زنان به شراب افشانی می پرداختند. این تنها زمانی بود که زنان، مقدم بر مردان حرکت می کردند. مطابق قوانین سولون شمار بستگان زن محدود بود (اصولاً سولون تا اندازه ای از شدت وحدت مراسم خاکسپاری کاست تا نمایش متظاهرانه ای ثروتمندان را محدود کند. در روزهای سوم و نهم مراسم، زنان به فراهم نمودن غذا و شراب برای سازندگان آرامگاه می پرداختند.
سولون (سیاستمدار و قانونگذار مشهور آتن، نیمه اول قرن ششم ق.م) همچنین قانونی وضع کرد که بر مبنای آن رفتار و ظاهر زنان باید قاعده مند و از بی مبالاتی و ولنگاری آنان در این مراسم ها جلوگیری می شد. گریه و زاری و زخمی نمودن مردگان و نوحه سرایی نیز محدود شد. از نظر سولون اعمالی که تحت تاثیر اندیشه زنان صورت گرفته باشد اعتباری ندارد. (6)
البته نگاه ها به زن متفاوت بود. بخری آنها را مادران شهروندان و از این لحاظ دارای شان و شخصیت می دانستند. با این وجود زنان حتی در خانه ی خود از نگاه حریص مردان محافظت می شدند تا دامنشان پاک بماند. گزنفون نجابت زن را در خانه نشستن او می داند نه بیرون رفتنش. (7)
آنها کمتر به جامعه دسترسی داشتند و فعالیت های اجتماعی آنان محدود بود. سیمونیدس (Simonides) نویسنده، زنان را حیواناتی می دانست که صورت انسان دارند و منشأ آشوبند. زنان را موجوداتی جنسی می دانستند که قادر به کنترل تمایلات جنسی خود نبوده و از این رو باید به نفع خودشان محدود می شدند. سیمونیدس بر آن بود که «زنان همه چیز مردان، اعم از قدرت جنسی و جسمی آنها، خوراک و ثروتشان را تحلیل می برند و منشا همه ی پلیدی ها محسوب می شدند. اما بدون ایشان جامعه از میان می رود».
اورپید (Euripides) (نویسنده و نمایشنامه نویس قرن پنجم پیش از میلاد در یونان) در کتابش موسوم به مدا (Meda) در مورد زنان چنین می نویسد: «اگر فقط بچه را می شد از طریق دیگری جز جنس مادینه پدید آورد و اگر زن وجود نداشت، انسان از همه بدبختی هایش نجات می یافت.»
بسیاری از مردان چنین می اندیشیدند که زنان تنها برای تولید مثل به وجود آمده اند. نقش هایی که از زنان بر سفالینه ها باقی مانده، غالباً دختران رقاصه و یا فاحشه ها را نشان می دهد و این نشان دهنده ی آن است که مردان ارج و اهمیت اندکی برای این طبقه قایل بودند چرا که ایشان بردگانی در خدمت امیال مردان، تصویر شده اند.
مردان آتنی بسیار بیش از آن که برای زنان خود اهمیتی قایل باشند به الهه ها احترام می گذاشتند. نقش های موجود بر سفالینه ها و گلدان ها و تندیس ها و معابد باشکوه الهه ها (Goddess) و نیز سروده های هومر همگی حکایت از آن دارد که یونانیان برای خدایان مادینه بسی ارزش قایل بودند. اما به ندرت تصویر یک زن معمولی را در آثار به جای مانده و یا در اسطوره ها شاهدیم. ستون های کم کیفیت باقی مانده، حکایت از آن دارد که زنان بخش زیادی از وقت خود را در مزارع و روستاها تنها جایی که می توانستند از هوای تازه بهره مند شوند، سپری می کردند.
کار و آزادی که زن آتنی از آن بهره مند بود، به نحو چشمگیری به پایگاه اجتماعی وی بستگی داشت. در یونان باستان سه طبقه ی عمده از زنان وجود داشتند: زنان متاهل که ناچار بودند در خانه بنشینند، بافندگی کنند و پرورش فرزندان را برعهده بگیرند. بر اساس عرف یونان، شهروندان زن متأهل دارای احترام و حقوق اجتماعی بودند و مجاز نبودند جز در مراسم های مذهبی، خانه را رها کنند گروه دیگر زنان صیغه ای بودند که وضع قابل تعریفی نداشتند (بیوه ها و بردگان و دخترانی که توسط پدر و مادرشان به دست نیستی سپرده شده و ناچار از فحشا بودند.)
این جماعت بی آنکه قانونی آنها را محدود کند، آزادانه در جامعه پرسه می زدند. گروه دیگر، زنانی بودند (Hetaerae) که نسبت به زنان شوهردار از تربیت بیشتری برخوردار بودند. آنان تنها اگر مزد بالایی از سوی مردان دریافت می نمودند، با آنها همراه می شدند و مردان را در جشنها و میهمانی ها می پذیرفتند. زنان هتایرای (Hetairai) تنها ملازمان جنسی مردان نبودند بلکه به لحاظ فکری و اجتماعی نیز در کنار آن ها بودند. گرچه ایشان همچون فاحشه ها از حقوق اجتماعی برخوردار نبودند اما گاه برای مردان نقش همسر را بازی می نمودند. با این حال فرزندان آنها نامشروع بود و از قوق شهروندی بی بهره. آنها بر خلاف زنان شوهردار به آزادی در جامعه فعالیت داشتند و غالباً از هنرهایی چون رقص، موسیقی، آواز و نیز بحث های فکری و فلسفی بهره مند بودند.
جمعیت زیادی از بردگان زن در یونان حضور داشتند که بیشتر اسیران جنگ ها بودند و در خانه ی شهروندان به عنوان دایه – پرستار و در کارگاه ها به بافندگی مشغول بودند. ‌آنها از هیچ حقوقی برخوردار نبوده و در سایه عنایت ارباب و خانم خود زندگی می کردند. (8)
کار عمده ی زنان طبقه ی بالا، مدیریت امور خانه و پرورش بچه ها و نیز مراقبت از بردگان بود. مشاغل ایشان عبارت بود از رفت و روب، ریسندگی و بافندگی و تولید جامه برای اهالی خانه. زنانی که از طبقه ی مستمند بوده و توان تهیه ی برده را نداشتند ناچار بودند در مزارع یا در فروشگاه ها در کنار مردان به کار مشغول شوند. مدارک و نوشته های باقی مانده حکایت از آن دارد که این گروه از زنان مشاغلی چون فروش نوارهای پارچه ای و میوه چینی داشتند. آریستوفان (Aristophan) طنزنویس و نمایشنامه نویس بزرگ قرن پنجم بیش از میلاد یونان، در نمایشنامه های خود غالباً زنان را با عناوینی چون مهمانخانه دار، پرستار شب، آشپز، سبزی فروش، عطرفروش، عسل فروش و غیره خطاب قرار داده است.
برخی از یونانیان نیز همچون چینی ها، می پنداشتند که زن نیروی اهریمنی دارد و قابل تربیت نیست. (9)
زنان در دولت – شهر اسپارت
در اسپارت دختران در انتخاب همسر خود، دخالتی نداشتند و ازدواج در اسپارت مطابق نظر پدران و مادران انجام می شد. (با توجه به اهمیت خدمت نظامی دراسپارت) قدرت بدنی و اندام متناسب در انتخاب مردان، بالاترین اهمیت را داشت که دیگر یونانیان بر این باور بودند که زنان اسپارتی از قدرت بالایی در جهت نفع کشور برخوردار بودند. پلوتارک می نویسد:
«مردان اسپارت همواره از زنان خود اطاعت می کنند». ارسطو که نسبت به حق سیاسی برای زنان بسیار انتقاد داشت، بر آن بود که این مساله در سقوط این کشور موثر بوده است. (10) زنان اسپارتی اگرچه رأیی در مجلس نداشتند اما گویی در تصمیم گیری های پشت پرده نفوذ داشته اند.
زن اسپارتی می توانست مالک باشد و در واقع زنان اسپارت مالک یک سوم زمین های آن سرزمین بودند و در صورت تمایل، قدرت واگذاری آن را داشتند. بعلاوه، دختران در کنار پسران از ارث بهره داشتند.
دختران احتمالاً نصف پسران از ارث بهره مند می شدند و این احتمال وجود داشت که در صورت ترکیب سهم ارث و جهیزیه، کل دارایی را با خود ببرند. پوشش آنان طوری بود که قدرت تحرک بیشتری داشته باشند. زنان و دختران اسپارتی همزمان با پسران و در کنار ایشان به فعالیت های ورزشی مشغول می شدند و چه بسا با تن عریان در برابر جمعیت مختلط، نمایش اجرا می کردند. پلوتارک به این گونه مراسم ها اشاره نموده است. پایان قرن چهارم و آغاز قرن پنجم شاهد کاهش جمعیت مردان نسبت به زنان بوده است. در این صورت، احتمالاً مردان با کمبود همسر رو به رو بوده اند و چه بسا همسر دوست خود را برای داشتن فرزند به عاریت می گرفته اند. از این رو برای ازدواج بیشتر برای به دست آوردن فرزند بوده است تا نیازهای عاطفی یا اجتماعی، لیکورک قانون گذار اسپارتی، قرض دادن زن به مرد صالح را مجاز می دانست و بر همین اساس سقراط زن خود را به «الکایبیادس خطیب» قرض داد.
زنان آتنی و اسپارتی بخش زیادی از اوقات خود را به دور از مردان جامعه سپری می کردند. مردان آتنی بخش زیادی از ساعت زندگی را در بحث های سیاسی می گذراندند و به هنگام بازگشت به خانه، از زن خود توقع اطاعت محض داشتند و نظر سیاسی یا اجتماعی وی را برنمی تابیدند. مردان اسپارتی از این هم کمتر در کنار زنان بودند.
با اینکه تنها مردان اسپارت در اداره ی امور شرکت داشتند اما کسی نمی تواند منکر نفوذ زنان آنان شود. اگرچه ازدواج زنان اسپارت احتمالاً ازسلطه و اعمال نظر مردان کمتر متأثر بود اما آنان کمتر احساسات را در ازدواج خود دخالت می دادند. زنان اسپارتی ماشین زاد و ولدی بود که سربازانی جسور برای حفظ کشور از تجاوز و آشوب بیگانگان و هلوت ها (بردگان اسپارتی Helots) به دنیا می آورد. عشق مادر جای خود را به غرور وی که در شجاعت پسرش به هنگام نبرد تجسم می یافت داده بود و همچنین تنفّر از بزدلی و ترس داده بود. جمله ی «به خانه برگرد یا با زره و یا بر زره» اندرز مشهوری بود که مادر اسپارتی به فرزندش هنگام عزم وی برای جنگ، می داد.
تفاوت زنان اسپارتی با زنان آتنی
1. دختران اسپارتی هم در زمینه ی هنر و هم وروزش به خوبی آموزش می دیدند.
2. آنان به اعتلای توان فکری خود تشویق می شدند.
3. آنان مالک بش از یک سوم زمین ها بودند.
4. میان سن زنان اسپارتی و همسرانشان تفاوت اندکی بود و دختران آنان کمی دیرتر از دختران آتنی ازدواج می کردند.
5. شوهران اسپارتی، اوقاتی بسیاری را با دیگر مردان در اموزش های نظامی و جنگ صرف می کردند و چون مردان به ندرت در خانه بودند، زنان آزاد بودند که کلیه وظایف خارج از خانه را انجام دهند.
6. مادران اسپارتی فرزندان خود را تا هفت سالگی بزرگ می کردند و سپس دولت عهده دار این امر می شد و پدران در تربیت فرزندان نقش ناچیزی داشتند. (خود این امر به افزایش نفوذ زنان کمک می نمود).
بنابر آن چه گفتیم بدیهی است زنان آتنی فاقد ویژگی های مذکور بودند.
پی نوشت ها:
1. Bloomfield , Leonard , 2004 , women and propety in Ancient Athens , in www.womenintheancientworld. com.
2. Ibid
3. دورانت، ویلیام: تاریخ تمدن، ج3، احمد آرام و دیگران، ج 5، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1376، ص 186.
4. Loomer , J. m. 2002 , women of Ancient Greece in www. digitaltermpaper. com.
5. Firth , J. R. 2004 , what was the role of women in Athens? in www. angelfere. com /ca2 /ancientchix.
6. دورانت، ویلیام، تاریخ تمدن، فتح الله مجتبایی، ج2، تهران: انتشارات فرانکلین، 1336، ص 90.
7. ماله، آلبر و ایزاک ژوال: تاریخ ملل مشرق، ج2، ابوالحسن هژبر، تهران: ابن سینا، 1342، ص 257.
8. ویل دورانت: همان، صص 330 – 345.
9. علویقی، علی اکبر: زن در آینه تاریخ، تهران: بی تا، بی نا، ص 30.
10. بروسیوس: همان، ص 152.
منبع: تاریخ پژوهی، سال ششم، شماره 18، بهار 1383، صص 136-150.

جایگاه زن در یونان باستان

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا