نفی رجعت درقرآن
یک سوال مهم….اگر قرار باشد فرصت دیگری به انسان برای زندگی طبق ایات قران داده نشود، پس زنده شدن و رجعت افرادی در زمان ظهور چه معنی دارد؟؟
اگر فردی بخواهد جزو رجعت کنندگان باشد باید چه کند؟؟؟!!!!
( ( رجعت ) ) به معنای ( ( بازگشت ) ) است و مقصود اصطلاحی از آن اعتقاد به بازگشت امامان ( ع ) به این جهان بعد از ظهور حضرت ولی عصر ( عج ) می باشد که در روایات متواتری به اثبات رسیده است. قـرآن کریم از کافران و تبهکاران نقل مى کند که هنگامى که مرگشان فرا مى رسد یاعذاب هلاک کننده اى برایشان نازل مى شود که آرزو مى کنند که اى کاش به دنیابرمى گشتیم و از اهل ایمان و نـیکوکاران مى شدیم , یا از خداى متعال درخواست مى کنند که ما را به دنیا برگردان , تا گذشته خود را جبران کنیم , ولى چنین آرزوها و درخواستها , عملى نمى شود . حتى اذا جاء احدهم الموت قال رب ارجعون لعلى اعمل صالحا فى ما ترکت کلا انهاکلمه هو قائلها ( مـومنون / 99 ) ترجمه : تا آنگاه که مرگ یکى از ایشان فرا رسد گوید : پرودگارا مرا برگردان ,شاید کار شایسته اى در موردى که ترک کرده ام انجام دهم . هرگز این سخنى است که او مى گوید : ( آرزویى است که هرگز عملى نمى شود ) . او تقول حین ترى العذاب لو ان لى کره فاکون من المحسنین ( زمر / 17 ) یا هنگامى که عذاب را مى بیند گوید : اى کاش بازگشتى مى داشتم تا از نیکوکاران شوم . اذ الـمـجرمون ناکسوا رووسهم عند ربهم ربنا ابصرنا و سمعنا فارجعنا نعمل صالحاانا موقنون ( سـجده / 12 ) هنگامى که بزهکاران سرهاى خویش را نزد پروردگارشان فرو افکنده اند و گویند : پـروردگـارا اکنون دیدیم و شنیدیم پس ما را برگردان تاکار شایسته اى انجام دهیم اینک ما اهل یقین هستیم . از ایـن آیـات بـه خوبى استفاده مى شود که عالم آخرت جاى انتخاب راه و عمل به تکالیف نیست و حـتـى یـقـینى که هنگام مرگ یا در عالم آخرت حاصل مى شود , تاثیرى درتکامل انسان ندارد , و اسـتـحـقاق پاداشى نمى آورد , از این رو کافران و گنهکاران آرزو مى کنند که به دنیا برگردند تا اختیارا ایمان بیاورند و کارهاى شایسته انجام دهند , ولى درخواست آنها مردود مى شود . و رد تـقاضاى آنها با رجعت منافات ندارد زیرا قرآن بازگشت کسانى را نفى مى کند که عمرى را با کفر و عصیان گذرانده اند و در حال مرگ آرزوى بازگشت به دنیا و جبران گناهان خود را دارند و نـیـز بازگشت از آخرت به دنیا را مطلقا نفى مى کند و این به معنى نفى هرگونه بازگشت ( از عالم برزخ ) به دنیا نیست زیرا چنان که قبلا گفته شد , کسانى بوده اند که بعد از مرگ دوباره در همین دنیا زنده شده اند( مثل حضرت عزیز و اصحاب کهف ) و طبق عقیده شیعیان , بعد از ظهور حضرت مهدى (عج )نیز , کسانى به دنیا رجعت خواهند کرد . (محمد تقى مصباح یزدى / آموزش عقاید)برای رجعت در دنیا و درک حکومت ایمه معصومین علیهم السلام چه اقدامی بایست انجام داد؟
ابتدا باید بدانیم براساس روایات اسلامی رجعت جنبه همگانی ندارد، بلکه اختصاص به مؤمنان صالح العملی دارد که در یک مرحله عالی از ایمان قرار دارند و همچنین کفار و طاغیان ستمگری که در مرحله منحطی از کفر و ظلم قرار دارند؛ چنین به نظر می رسد که بازگشت مجدد این دو گروه به زندگی دنیا به منظور تکمیل یک حلقه تکاملی گروه اول و چشیدن کیفر دنیوی گروه دوم است. در روایتی امام صادق(ع) میفرماید: «اولین کسی که از امامان رجوع میکند، امام حسین(ع) است، پس بدانید که [این] رجعت عمومی نیست، بلکه مخصوص خواص است، همانا کسانی در زمان قیام قائم ما رجوع میکنند که دارای ایمان محض و خالص یا مشرک محض و متعصب باشند».[ مختصر البصائر، ، ص ۱۰۷]از طرفی در برخی از روایات از جمله روایتی که در ذیل دعای عهد آمده است،از حضرت صادق (ع) منقول است که هر که چهل صباح دعای عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد خدا او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد و حق تعالی به هر کلمه هزار حسنه او را کرامت فرماید و هزار گناه از او محو کند. در همین دعا از خداوند تقاضا می کنیم: «اللهُم إِنْ حَالَ بَیْنِى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الذِى جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِک حَتْماً مَقْضِیاً فَأَخْرِجْنِى مِنْ قَبْرِى مُوْتَزِراً کفَنِى شَاهِراً سَیْفِى مُجَرداً قَنَاتِى مُلَبیاً دَعْوَةَ الداعِى فِـى الْحَاضِرِ وَ الْبَادِى؛ پروردگارا اگر میان من و او موت که بر تمام بندگانت قضای حتمی قرار داده ای جدایی افکند. پس مرا از قبر برانگیز در حالی که کفنم را ازار خود کرده و شمشیرم را از نیام برکشیده و لبیک گویان دعوتش را که بر تمام مردم شهر و دیار عالم لازم الجابه است اجابت کنم. بازگشت مومنین در هنگام ظهور و سربازی در رکاب حضرت صاحب الامر یکی از اعتقادات ناب شیعه است که از آن به رجعت تعبیر می شود. چه آنکه امام صادق(ع) فرمود: «یعنی هر کس به هفت چیز اقرار کند او مومن است.» و یکی از آن هفت امر را ایمان به رجعت عنوان کردند. البته این نوعی از رجعت است، رجعت ائمه اطهار و نیز رجعت برخی دشمنان اهل بیت نیز در روایات آمده است.
تقسیم رجعت به رجعت مؤمنان خالص و مشرکان متعصب و لجوج، تقسیمی به قول معروف «بلا شرط» است. توضیح اینکه وقتی در روایت آمده است که چنین مؤمنان و چنین مشرکانی بعد از سپری شدن دوران غیبت حضرت حجت(عج)، به دنیا باز میگردند تا مؤمنان به پاس ایمان و پایداریشان، فیض حضور در رکاب آن حضرت را درک کنند و مشرکان به جُرم همه خیانتها و ظلمها و حق کشیها، به سزای دنیوی اعمالشان برسند، میبینیم که برای این رجعت هیچ شرطی -جز ایمان خالص و شرک محض که در وجودشان نهفته است- ذکر نشده است، پس این دو دسته بدون هیچ شرط زائدی[۳](بلا شرط) به این دنیا باز گردانده میشوند، مثلاً برای بازگشت آنان گفته نشد، اگر زیارت عهد یا چیزی شبیه به آنرا خوانده باشند به این دنیا بازمیگردند، و اصولاً خواندن زیارت عهد، خصوصاً توسط مشرکان! که در این روایت در کنار مؤمنان خالص آمده است، حرف لغو و بیهودهای است.
اما آنچه در دعاهایی همانند دعای عهد آمده و مؤمنان به خواندن آن پایبند هستند، رجعت مؤمنانی است که آرزوی همراهی و همیاری امام مهدی(عج) را در ذهن خود داشته و غیر از آنکه سعی میکنند زندگی خود را در راستای خواستههای خداوند و مطابق احادیث و روایات اهل بیت(ع) قرار دهند؛ جهت نائل شدن به این فیض عظیم، مشتاقانه به ادعیهای پناه میبرند که قرائت آن با شرایطی؛ احتمال رسیدنشان را به این فیض حضور؛ صد چندان میکند. چنین مؤمنانی اگرچه از ایمان خالص بهره نبرده باشند و به قول روایت «محض ایمان» نباشند ولی راهی برای رسیدن آنان به محبوبشان بازمانده تا با تمسک به آن، به آرزوی خود برسند و کام تشنهشان را از جاری زلال آن امام سیراب و نقشی هر چند کوچک؛ در تحقق عدالت جهانی و سعادت همگانی بشریت داشته باشند.
با بیان علمیتر میتوان چنین گفت: رجعت مؤمنان خالص همانطور که گفته شد بدون شرط (لا بشرط) است، اما با تقدیر و رحمت الهی برای کسانی که به این درجه از ایمان نرسیده باشند، همه راهها بسته نشده و به شرطی رجعت میکنند که برخی از امور و شرایط را ملتزم شده و انجام دهند که از جمله میتوان به قرائت دعای عهد اشاره کرد، رجعت چنین مؤمنانی به اصطلاح «بشرط شیء» است؛ یعنی به شرط انجام برخی از امور؛ و اصولاً این دو روایت دو موضوع متفاوت را بیان کردهاند. اول: رجعت مؤمنان واقعی بدون هیچ شرطی؛ دوم: رجعت مؤمنان عادی با شرایطی، پس التزام به هر دو روایت مشکلی نداشته و جمع بین آن دو، محظوری را در پی ندارد.
نتیجه اینکه؛ میتوان تقسیمبندی رجعت کنندگان را اصلاح کرد که مؤمنان نیز از جهت رجعت کنندگان، به دو دسته تقسیم میشوند: آنان که محض ایماناند و تمام زندگیشان در راستای تحقق عدالت جهانی و سعادت بشریت صرف شده است، دوم کسانی از مؤمنان که به مقام دسته اول نمیرسند؛ اما به علت برخی از امور – که قرائت دعای عهد در چهل صبح، میتواند از جمله آن باشد – رجعت میکنند و آن مؤمنان، امام زمان(عج) را یاری میدهند.
نفی رجعت درقرآن