دین و اندیشه

ظهور و تفاوت محاسبه مردم

پرسش و پاسخ

این که اصلا عدالت نیست که ما در جهانی پر از بیماری و فقر و بدی و ظلم زندگی کنیم و دایم در معرض مورد امتحان قرار گرفتن توسط خدا به وسیله فقر و بیماری یا گمراه شدن توسط شیطان باشیم یا مورد ظلم قرار بگیریم و حقمون خورده شه در حالی که کسانی که بعد از ظهور امام زمان(عج) به دنیا میان از اول زندگیشون در جهانی بدون بیماری و فقر و بدی و ظلم زندگی کنند و نه توسط خدا ازمایش بشند و نه امکان این وجود داشته باشه که توسط شیطان گمراه بشند و نه مورد ظلم قرار بگیرند و در نهایت ناز و نعمت و خوشی تمام زندگیشون رو بگذرونند.

چنین برداشت هایی درباره ظهور درست نیست و نیازمند آن است که شما مطالعات خود را در زمینه مهدویت بالا ببرید. هر ملت و جامعه ای ، دارای یک سری مزایا و فضیلت هاست که دیگران ندارند و این ظلم و بی عدالتی در حق کس دیگر نیست ؛ بلکه هر کس به اندازه نعمت ها و امکاناتش ، مورد بازخواست و حساب رسی قرار خواهد گرفت. چنان که مردم دوران بعثت پیامبر اکرم و حکومت اسلامی در مدینه تحت رهبری و ولایت آن حضرت قرار داشتند و در عین حال مسوولیت هایشان نیز سنگین بود و البته تبعیض و بی عدالتی نسبت به سایر زمان ها نبود. با این حال از نظر پیامبر اکرم ، مردم دوران غیبت از آنان با فضیلت تر اند. یکی از اصحاب می گوید: روزی در خدمت حضرت بودیم و غذا خوردیم؛ ابوعبیده که جزو رجال معروفِ دوروبرِ پیغمبر بود [حضور داشت و گفتیم:] شما کسی بهتر از ما هم می‌شناسید؟ اوّل که به تو ایمان آوردیم، اسلام را اختیار کردیم؛ بعد هم که با تو آمدیم و جنگ کردیم؛ بهتر از این چه می‌شود؟ شما کسی بهتر از ما را سراغ دارید؟ قالَ: بَلى قَومٌ مِن اُمَّتی یَأتونَ مِن بَعدِکُم فَیُؤمِنونَ بی پیغمبر (صلّی الله علیه و آله) فرمودآن کسانی که به من ایمان می‌آورند، در حالی که من را ندیده‌اند، از شما افضلند. آن کسانی که آن وجود نورانی را ندیده‌اند، آن معجزات را ندیده‌اند، آن تأثیرِ نَفَس را ندیده‌اند، آن کسانی آن تجسّم توحید، تجسّم اخلاق، تجسّم فضیلت، تجسّم همه‌ آرزوهایی را که ممکن است به ذهنِ برترینِ انسان‌ها برسد -که رسول اکرم (صلّی ‌الله ‌علیه ‌و آله) بود- ندیده‌اند، در عین حال به او ایمان آورده‌اند و وظایف شرعی‌شان را انجام داده‌اند و جهاد در راه خدا هم کرده‌اند، معلوم است که از شما افضلند؛ درست است؛ مقتضای عقل و قاعده هم همین است. در هر حال هر جامعه و گروه و فردی ، به اندازه لیاقت و ظرفیت خود از الطاف و عنایات الهی برخوردار هستند و اگر جامعه ای در برهه ای خاص ، مشمول عنایت الهی ( مثل دوران بعثت پیامبر اکرم ) شد ، این ظلم و بی عدالتی نسبت به دیگران نیست. در عین حال که هر چقدر نعمت و امکانات بشر زیاد باشد ، به همان اندازه هم مکلف و مسوول خواهد بود و تکالیفش زیاد خواهد گردید. شما هم الان در دوران انتظار و تحت ولایت حجت غایب الهی زندگی می کنید و نسبت به جوامع دیگر ، این برتری را دارید که بدون حضور امام در جامعه و در غیبت او ، به او ایمان می آورید و وظایف خود را انجام می دهید و در عین حال از هدایت های پنهان او برخوردار می شوید که سایر مردم از این امر بی بهره اند.اما در مورد شیطان گفتنی است که در روایات اسلامی وارد است که در آغاز حکومت کریمه مهدوی، تنها صدایی که از سراسر عالم شنیده خواهد شد، ندای رسای برابری، عدالت و یکتاپرستی خواهد بود. در این روز شیطانِ مطرود به دست باکفایتِ حضرت حجت(عج) از میان برداشته خواهد شد. البته این نکته نیز در باب این روایت وجود دارد که مرگ شیطان به معنای نابودی کامل خواهد بود و یا عدم تأثیر او بر ابنای بشر؟ که این نکته مورد بحث و کنکاش محققان است. گویی در این روایت اینگونه اشاره شده که در زمان ظهور حضرت ولی عصر(عج)، آنقدر بازار اغوای شیطان کساد و بی رونق می شود که گویی او دیگر وجود ندارد و هیچ اثری از او یافت نمی شود. در هر حال، چه معنای حقیقی موت و یا معنای استعاره ای آن شامل حال شیطان در عصر ظهور گردد، این نکته اتقان می یابد که مورد اشاره شده در باب ابلیس و بیان «یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» همان روز ظهور و قیام حضرت ولیعصر(عج) است. بنا بر این بیان قرآن کریم می بایست بعد از قیام حضرت ولی عصر(عج)، دیگر فردی دچار گمراهی و ضلالت نگردد، پس چگونه است که با توجه به پایان مهلت شیطان، باز گروهی در عصر ظهور در مقابل حضرت حجت(عج) می ایستند؟

در آیه اشاره شده و روایات مطروحه، سرنوشت ابلیس مطرود بیان شده است. این مقؤله می بایست مورد توجه قرار گیرد که طبق آیات فراوان دیگر قرآن کریم، مسئله اختیار و بقای تکلیف الهی انسان، تا پایان دوران و قیام قیامت، مورد تأکید و سفارش قرار گرفته است. درست است که ابلیس به دست باکفایت امام عصر(عج) از میان برداشته خواهد شد، اما انسان کماکان مختار خواهد بود و این قدرت انتخاب و گزینش اوست که می تواند همچنان وی را بر مدار حق و حقیقت و یا گمراهی و ضلالت حرکت دهد. امروزه و یا در تمامی دوران های خلقت، تمامی عصیان ها و نافرمانی های انسان از وجود شیطان منبعث نمی شود، بلکه پاره ای از این سرکشی ها به علت نفس اماره و خوی تفاوت خواه و عصیانگر آدمی است. در قرآن کریم یک شیطان بزرگ تعریف شده که همان ابلیس مطرود است، اما در همان بیانات، سخن از نفس سرکش و ناآرامِ آدمی نیز به میان آمده است. قرآن کریم می فرماید: «وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ»؛ در جای دیگر سخن از شیاطین جن و انس است: «مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاس مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاس». بنابر این، اگر اختیارات آدمیان باقی خواهد بود و تکالیف الهی نیز همچنان بر دوش انسان ها قرار خواهد داشت، نمی توان بیان کرد که پس از اتمام وقت معلوم، دیگر شخصی گرفتار گمراهی و ضلالت نخواهد شد. نکته مهم در عصر ظهور در این مسئله است که، یکی از عوامل مهم و تأثیرگذارِ اغوا و فریب آدمیان از میان خواهد رفت و راه سعادت و کمال، بیشتر و بهتر روی مخلوقات گشوده خواهد شد.

شاید سؤال اساسی در این دیدگاه وجود داشته باشد که آیا اساساً در دوره بعد از ظهور، می توان گناه و عصیان نکرد؟ در پاسخ می بایست بیان کرد که اختیار و قدرت انتخاب انسان تا انتهای امر، برای او همچنان وجود خواهد داشت. این نکته نمی بایست باعث خلط مبحث شود. اینکه مانعی برای تحقق گناه در عصر ظهور در برابر انسان قرار خواهد داشت به طور کامل، پذیرفتنی نخواهد بود. اما نکته اینجاست که افرادی که در عصر ظهور مرتکبِ گناه و عصیان می شوند می بایست انگیزه ای برای انجام گناه داشته باشند. درست است که در عصر ظهور با توجه به گسترش عقلانیت و دانشِ فراگیر، امکان کژی و پلشتی به طور محسوسی از بین خواهد رفت اما، همچنان، نفس سرکش و تمامیت خواه و ناآرام انسان او را به کسب هر چه بیشتر امکانات و استفاده حداکثری از لذّات و شهوات فرا خواهد خواند. می بایست توجه داشت که ریشه های روانی در انجام گناه، بسیار بسیار حائز اهمیت هستند. در خیلی از موارد جهالت ها و تبعیض ها و بی عدالتی ها باعث پیدایش بزه و گناه هستند، اما اگر جامعه ای به تحقیق دست یابد که در آن، گسترش عدل و توسعه عقل شکوفا گردد، آیا می توان انتظار داشت که اختیار از انسان سلب شود؟ در این جامعه قطعاً شرایط عصیان و گناه از بین خواهد رفت، ولی؛ این امر به طور کامل ریشه کن نخواهد شد؛ زیرا انسان تا مادامی که مختار است، می تواند در هر مسیری وارد شود و از هر امری که بخواهد تبعیت نماید.

ظهور و تفاوت محاسبه مردم

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا