تمایز مردم عصر ظهور
وقتی حضرت ولی عصر(عج) ظهور میفرمایند همه زشتی ها از بین میرود و انسان به سمت گناه نمیرود پس انسان هایی که در ان زمانند به سمت گناه کشیده نمیشوند پس فرق ما چیست که در زمان غیبتیم و گناه فراهم است با کسانی که در ان زمانند؟
آزادی و اختیار انسان از مسائل فطری و از ممیزات انسان است که قابل خدشه و محدود به زمان خاصی نیست. بعد از ظهور حضرت، به واسطه رشد عقلی و فکری که در مردم ایجاد می شود انگیزه های انجام گناه بسیار کم و نادر می شود. مهم ترین عامل صدور گناه از انسان طمع و حرص او به اندوختن مال دنیا و احساس نیاز انسان به متاع دنیا است. وقتى انسان به قدر کفایت از مال و ثروت بهره مند گشته و عزت و آبروى اجتماعى بیابد و بینش او الهى شود و دنیا و متاع آن برایش بى ارزش گردد و به یقین برسد که تمامى وعده هاى الاهى حق اند و – گرچه دیگران نخواهند و نپسندند و در سر راه تحقق آن مانع بتراشند – بالاخره محقق خواهند شد؛ اگر انسان به یقین برسد که معاد و حساب و کتابى در کار است و بهشت و آنچه در آن است قابل مقایسه با عمر دنیا و آنچه در آن است نبوده، دیگر انگیزه اى براى ارتکاب گناه باقى نمى ماند. به خصوص که بنابر برخى روایات و استدلالهای برخى محققان فرزانه، عمر ابلیس نیز با قیام حضرت (علیه السلام) تمام خواهد شد و به استناد برخی روایات آن ملعون به دست نبى اکرم (صلی الله علیه و آله) در بیت المقدس ذبح خواهد شد و تسویلات و وسوسه ها و تزیین هاى او هم منقطع مى گردد، (المیزان (عربى)، ج 14، ذیل آیه 36، سوره ى حجر) پس ابلیس به دست باکفایت امام عصر(عج) از میان برداشته خواهد شد، اما انسان کماکان مختار خواهد بود و این قدرت انتخاب و گزینش اوست که می تواند همچنان وی را بر مدار حق و حقیقت و یا گمراهی و ضلالت حرکت دهد. امروزه و یا در تمامی دوران های خلقت، تمامی عصیان ها و نافرمانی های انسان از وجود شیطان منبعث نمی شود، بلکه پاره ای از این سرکشی ها به علت نفس اماره و خوی تفاوت خواه و عصیانگر آدمی است. در قرآن کریم یک شیطان بزرگ تعریف شده که همان ابلیس مطرود است، اما در همان بیانات، سخن از نفس سرکش و ناآرامِ آدمی نیز به میان آمده است. قرآن کریم می فرماید: «وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ»؛ در جای دیگر سخن از شیاطین جن و انس است: «مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاس مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاس». بنابر این، اگر اختیارات آدمیان باقی خواهد بود و تکالیف الهی نیز همچنان بر دوش انسان ها قرار خواهد داشت، نمی توان بیان کرد که پس از اتمام وقت معلوم، دیگر شخصی گرفتار گمراهی و ضلالت نخواهد شد. نکته مهم در عصر ظهور در این مسئله است که، یکی از عوامل مهم و تأثیرگذارِ اغوا و فریب آدمیان از میان خواهد رفت و راه سعادت و کمال، بیشتر و بهتر روی مخلوقات گشوده خواهد شد.
پس نکته اصلی اینجاست که افرادی که در عصر ظهور مرتکبِ گناه و عصیان می شوند می بایست انگیزه ای برای انجام گناه داشته باشند. درست است که در عصر ظهور با توجه به گسترش عقلانیت و دانشِ فراگیر، امکان کژی و پلشتی به طور محسوسی از بین خواهد رفت اما، همچنان، نفس سرکش و تمامیت خواه و ناآرام انسان او را به کسب هر چه بیشتر امکانات و استفاده حداکثری از لذّات و شهوات فرا خواهد خواند. می بایست توجه داشت که ریشه های روانی در انجام گناه، بسیار بسیار حائز اهمیت هستند. در خیلی از موارد جهالت ها و تبعیض ها و بی عدالتی ها باعث پیدایش بزه و گناه هستند، اما اگر جامعه ای به تحقیق دست یابد که در آن، گسترش عدل و توسعه عقل شکوفا گردد، آیا می توان انتظار داشت که اختیار از انسان سلب شود؟ در این جامعه قطعاً شرایط عصیان و گناه از بین خواهد رفت، ولی؛ این امر به طور کامل ریشه کن نخواهد شد؛ زیرا انسان تا مادامی که مختار است، می تواند در هر مسیری وارد شود و از هر امری که بخواهد تبعیت نماید.
با این حال برای خوب شدن، هیچ زمانی بهتر از زمان دیگر نیست. این شیطان است که در دل افراد می اندازد که بد بودن زمانه را بهانه برای بد شدن خودشان بدانند. خدای متعال فرمود: « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمیعاً فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ــــــ اى کسانى که ایمان آورده اید! مراقب خود باشید! اگر شما هدایت یافته اید، گمراهى کسانى که گمراه شده اند، به شما زیانى نمى رساند. بازگشت همه ی شما به سوى خداست؛ و شما را از آنچه عمل مى کردید، آگاه مى سازد.» قابیل و هابیل، هر دو فرزند آدم(ع) بودند و در یک محیط زندگی می کردند امّا یکی شد از اولیای الهی و دیگری شد اوّلین قاتل جهان. آسیه همسر فرعون، در بدترین محیط بود، امّا از زنان برگزیده ی بهشتی است. همسر نوح(ع) و پسر نوح(ع) و همسر لوط(ع) و برخی از همسران رسول الله(ص) و یکی از همسران امام حسن(ع) و همسر امام جواد(ع) و جعفر کذّاب پسر امام هادی(ع)، همگی در بهترین محیط زندگی می کردند، امّا همگی اهل جهنّم شدند.حرّ، در لشکر یزید بود ولی از شهدای کربلا شد.پسر یزید، معروف به معاویه ی ثانی، با اینکه در بدترین محیط تربیتی بزرگ شده بود ولی از طرفداران اهل بیت(ع) شد و در این راه به شهادت رسید.
پس بهانه نیاوریم؛ آنهایی که خوب شدند در همین محیط خوب شدند. امروز راه توبه باز است؛ لذا کار ما راحت است؛ امام زمان(ع) که ظهور کنند، راه توبه بسته می شود و کار بر مردمان دشوار می شود. زمانه خوب می شود ولی به کمترین گناه، انسانها گرفتار غضب خدا می شوند. پس اگر در همین زمانه، بهانه نیاوریم و در حدّ توانمان خداپسندانه زندگی کنیم؛ بار دیگر به ما فرصت زندگی در حکومت اهل بیت(ع) را می دهند تا کمالاتی را که به آن نرسیده ایم، کسب کنیم. امّا آنها که با بهانه گیری و دنبال هوای نفس بودن، همین فرصت فعلی را ضایع کنند، از فرصت دوباره هم محروم می شوند.
تمایز مردم عصر ظهور