طولانی شدن غیبت
چرا چند قرن است غیبت داریم ؟
این پرسش در واقع، سؤال از علت تداوم و استمرار «غیبت» و «پنهان زیستى» امام مهدى(عج) است ؛ از این رو بسیارى از مطالبى که در مورد اسرار و حکمت هاى «غیبت» آن حضرت بیان شده، در مورد تداوم آن نیز صادق است.بر اساس قانون عرضه و تقاضا (درخواست)، به همان نسبت که تقاضا وجود دارد، عرضه نیز وجود خواهد داشت. در غیر این صورت نظام زندگى به هم مى خورد و تعادل از میان مى رود و در نتیجه آشفتگى پدید مى آید. چنان که مى دانیم، سال ها بود که پیشوایان اسلام، در دسترس مسلمانان بودند و مردم را، به راه راست و دین حق، دعوت مى کردند. به اعتراف دوست و دشمن، پیشوایان معصوم – از امام على«ع» گرفته تا امام حسن عسکرى«ع» – در تمام صفات برجسته انسانى و فضایل عالى دینى، بهترین افراد امت اسلام و برترین مردم بوده اند. با این حال، طى دو و نیم قرن بعد از رحلت پیامبر خاتم«ص»، تمام آن رهبران عالى قدر از صحنه سیاست اسلام کنار گذاشته شدند، تا آنجا که هرگاه اقدام به راهنمایى مردم غافل مى نمودند، با شدت عمل و زندان و کشته شدن مواجه مى گشتند. این موضوع به قدرى روشن است که ما را از هرگونه توضیح بیشتر، بى نیاز مى گرداند. خداوند متعال یازده شخصیت بى نظیر را – که جانشینان شایسته پیامبر اسلام بودند – به منظور رهبرى جامعه انسانى، به جهان عرضه داشت ؛ ولى به هیچ وجه، این عرضه، هماهنگ با «تقاضا» نبود. روى این اصل، چه بهتر که آخرین فرد آنان، براى مدتى طولانى از نظرها غایب گردد و به مردم جهان عرضه نشود تا بدین گونه، حسّ تقاضاى چنین پیشواى عالى مقامى، در مردم گیتى پدید آید. آن زمان هم که زمینه مساعد گردید، خداوند متعال وجود او را، عرضه داشته و در اختیار تقاضا کنندگان بگذارد. نکته جالب اینجا است که در بسیارى از روایات، از انتظار فرج و آمادگى مردم، براى ظهور امام زمان(عج) سخن به میان آمده و از کسانى که پیوسته در انتظار آمدن آن حضرت هستند، ستایش قابل توجهى شده است.موضوع انتظار فرج، چیزى جز همان تقاضاى عمومى، براى عرضه داشتن آن وجود مقدس نیست و چون این تقاضا هنوز به طور فراگیر وجود ندارد، آن حضرت در غیبت به سر مى برد و وجود تعداد اندکى علاقه مند و دوستدار – هر چند در جاى خود بایسته و پسندیده است – در این دنیاى پهناور، کفایت نمى کند و تا زمانى که تعداد این یاران و خواستاران زیاد نشود و تقاضاى ظهور جهانى نگردد، «پنهان زیستى» و «ناپیدایى» آن حضرت ادامه مى یابد.از طرف دیگر براى تحقّق یک انقلاب همه جانبه در سطح جهان تنها وجود یک رهبر شایسته انقلابى کافى نیست بلکه آمادگى عمومى نیز لازم است؛ و هنوز متأسفانه دنیا آماده پذیرش چنان حکومتى نشده است و به محض آمادگى، قیام او قطعى است! بر این اساس اولًا: باید توجّه داشت برنامه قیام مهدى، همانند برنامه قیام همه پیامبران الهى، از راه بهره گیرى از وسائل و اسباب طبیعى انجام مى گیرد، و هیچ گاه اعجاز اساس آن را تشکیل نمى دهد؛ معجزات جنبه استثنایى دارند و در روند برنامه هاى اصلاحى رهبر آسمانى- جز در موارد استثنائى- دخالت نخواهند داشت.به همین دلیل، همه انبیا از سلاح روز، تربیت افراد لایق، مشورتهاى لازم، طرح نقشه هاى مؤثّر، تاک تیکهاى نظامى حساب شده، و خلاصه، فراهم ساختن هرگونه امکان مادّى و معنوى براى پیشبرد هدفشان استفاده مى کردند؛ و در انتظار این نمى نشستند که هر روز معجزه اى واقع شود و دشمن یک گام عقب نشینى کند، یا دوستان در پرتو اعجاز هر روز در مسیر تکامل گامى به پیش بگذارند.
بنابراین، اجراى طرح حکومت حقّ و عدالت در سطح جهانى نیز باید با استفاده از وسایل مادّى و معنوى لازم- جز در موارد استثنائى- تحقّق پذیرد.به تعبیر دیگر، مهدى علیه السلام آئین و مذهب جدیدى با خود نمى آورد بلکه او طرح هاى انقلابى اجرا نشده الهى را به مورد اجرا مى گذارد. رسالت او تنها ابلاغ و انذار و تعلیم و تربیت و توصیه و تذکّر نیست.رسالت او اجراى همه اصولى است که به ظلم و ستم و تبعیض، در سایه حکومت علم و ایمان پایان مى بخشد، و مسلّماً اجراى این طرح بدون آمادگى یا آمادگی ها ممکن نیست.
ثانیاً: با توجّه به اصل اساسى بالا روشن مى شود که چرا مى گوییم هنوز وجود این آمادگى مسلّم نیست؛ چه اینکه، حدّاقل چند نوع آمادگى براى این کار لازم است:
-1 آمادگى پذیرش (آمادگى روانى)
مردم جهان باید بقدر کافى تلخى این وضع نابسامان و بى عدالتی ها را درک کنند.مردم جهان باید نارسائى و ضعف قوانین بشرى را براى اجراى عدالت اجتماعى لمس کنند.مردم جهان باید این حقیقت را بیابند که تنها در سایه اصول و پیوندهاى مادّى و ضمانت اجرایى موجود و مقرّرات خود ساخته انسان ها مشکل جهان حل نمى شود؛ بلکه مشکلات هر روز متراکمتر و به گونه کلاف سردرگمى پیچیده تر مى گردد.
مردم جهان باید احساس کنند که بحرانهاى کنونى زاییده نظامات کنونى است؛ و این نظامات از حلّ بحرانها سرانجام عاجزند.مردم جهان باید درک کنند که براى وصول به این هدف بزرگ، اصول و نظاماتى تازه لازم است که متّکى به ارزشهاى انسانى و ایمان و عواطف بشرى و اخلاق باشد، نه تنها اصول خشک و بى روح و نارسایى مادّى.مردم جهان باید به این حد از رشد اجتماعى برسند که بفهمند پیشرفت تکنولوژى الزاماً به مفهوم پیشرفت بشریّت و تأمین خوشبختى انسانها نیست؛ بلکه تکنولوژى پیشرفته تنها در صورتى ضامن نیکبختى و سعادت است که زیر چتر یک سلسله اصول معنوى و انسانى استقرار یابد و الّا- همان گونه که بارها دیده ایم- بلا آفرین خواهد بود و مایه ویرانگرى است.
مردم جهان باید دریابند صنایع اگر به صورت بتى در آیند برحجم مشکلات کنونى افزوده خواهد شد و به ابعاد ویرانى و ضایعات جنگها وسعت مى بخشد؛ بلکه باید به شکل ابزارى در آیند تحت کنترل انسانهاى شایسته.بالاخره مردم جهان باید تشنه شوند و تا تشنه نشوند به سراغ چشمه هاى آب نمى روند.و به تعبیر دیگر، تا در مردم جهان تقاضائى نباشد، عرضه هر نوع برنامه اصلاحى، مفید و مؤثّر نخواهد بود؛ که قانون «عرضه و تقاضا» بیش از آنچه در مسائل اقتصادى مورد توجّه است در مسائل اجتماعى باید مورد توجّه قرار گیرد.
این حالت عطش و تقاضا را چه عاملى باید ایجاد کند؟قسمتى از آن را گذشت زمان، و بدون آن ممکن نیست امّا قسمت دیگرى بستگى به تعلیم و تربیت دارد؛ باید با رستاخیز فکرى که از طرف اندیشمندان با ایمان و آگاهان مسؤول جامعه به وجود مى آید، عملى گردد. آنها باید با برنامه هاى انسان سازى خود، حدّاقل این آگاهى را به مردم جهان بدهند که با این اصول و قوانین و روشهایى که در دست دارند مشکلات اساسى حل نخواهد شد؛ و به هر حال، این نیز نیازمند به زمان است.
-2 تکامل فرهنگى و صنعتى
از سوى دیگر گرد آورى تمام مردم جهان در زیر یک پرچم، کوتاه ساختن دست زورمندان و قلدران در همه جا، گستردن تعلیم و تربیت در آخرین حدّ امکان در همه سطوح، تفهیم کامل این مسأله که اختلاف زبان، و نژاد، و منطقه جغرافیایى و مانند آنها، دلیل بر این نیست که مردم جهان نتوانند همانند برادران، در یک خانواده زندگى کنند؛ و در صلح و برادرى و عدالت زیست نمایند.و فراهم ساختن یک اقتصاد سالم و کافى براى همه انسانها، نیاز به رشد فرهنگى و بالا رفتن سطح دانش بشرى از یک سو، و تکامل وسائل صنعتى از سوى دیگر دارد؛ وسائلى که بتواند پیوند سریع و نزدیک و دائمى میان تمام نقاط جهان بر قرار سازد، که آن هم بدون گذشت زمان ممکن نیست.چگونه ممکن است یک حکومت به وضع همه جهان رسیدگى کند اگر ارتباطات به کندى صورت گیرد؟چگونه مى توان با وسائلى که فرستادن یک پیام با آن به نقاط دور افتاده جهان یک یا چند سال وقت لازم دارد دنیا را اداره کرد؟
از پاره اى از روایات که شکل زندگى مردم جهان را در عصر قیام مهدى علیه السلام ترسیم مى کند استفاده مى شود که پیشرفت تکنولوژى و صنعت مخصوصاً صنایع حمل و نقل و ارتباطى در آن عصر چنان خواهد بود که قارّه هاى بزرگ جهان عملًا به صورت چند شهر نزدیک به هم در مى آیند؛ و شرق و غرب حتّى حکم یک خانه را پیدا مى کند؛ مشکل زمان و مکان بکلّى حل خواهد شد.البتّه ممکن است قسمتى از این امور در پرتو یک جهش و انقلاب صنعتى در آن عصر صورت گیرد، ولى بالاخره یک نوع آمادگى علمى به عنوان زمینه باید در آستانه چنان عصرى باشد.
3 – پرورش یک نیروى ضربتى انقلابى
سرانجام لازم است گروهى هر چند در اقلّیّت باشند در این جهان پرورش یابند که هسته اصلى ارتش انقلابى آن مصلح بزرگ را تشکیل دهند.باید در میان این جهنّم سوزان، گلهائى برُویَد تا مقدّمه گلستانى گردد؛ باید در این شوره زار نهال هایى تربیت شوند تا پیام آور بهار براى دگران باشند.باید افرادى فوق العاده آگاه، شجاع، دلسوز؛ فداکار و جانباز براى این کار تربیت شوند هرچند نسلهایى براى این منظور یکى پس از دیگرى بگذرند تا ذخایر اصلى آشکار گردد و عناصر اصلى انقلاب فراهم شود، و این نیز زمان مى خواهد.در روایات اسلامى یکى از علل طولانى شدن غیبت امام علیه السلام مسأله امتحان و آزمون عمومى مردم؛ و انتخاب اصلح ذکر شده که ممکن است اشاره به همین موضوع باشد. توضیح اینکه: آزمون هاى انسانى الهى، همچون آزمون هاى به خاطر آگاهى بیشتر به حال آزمون شوندگان نیست، بلکه به معنى پرورش استعدادها و آشکار ساختن شایستگیها و جدا شدن صفوف از یکدیگر است
بر این اساس در روایات متعدد، از معصومان(علیهم السلام) رسیده است که دوران غیبت، دوران امتحان و آزمایش مردم است. باید تلاش کرد تا با تقویت باورها و اعتقادات در مقابل سختیهای زمان غیبت، مقاومت کرد و در عین حال، خود را برای ظهور و شرکت در قیام امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آماده ساخت. این که بعضی از مردم، به خاطر طولانی شدن غیبت، گرفتار یأس و نومیدی میشوند. به سبب ضعف ایمان و معرفت نسبت به حجت خدا و نیز عدم شناخت و آگاهی نسبت به شرایط ظهور است. اینان گمان میکنند وقتی در عرصههای مختلف اجتماعی، ظلم و فساد فراوان گردید، امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باید برای انتقام از ظالمان و برپایی عدالت، قیام کند، حال آن که ظهور عدالت و برپایی دولت مهدوی، مثل هر انقلاب و حکومت دیگری، نیاز به تحقق شرایط و زمینههایی دارد و آنها که طالب عدالتاند، باید برای برپایی دولت عدل، تلاش کنند تا زمینههای آن، هر چه زودتر فراهم گردد، و روحیه ظلم پذیری و بی تفاوتی نسبت به وضع موجود جامعه را، به ظلم ستیزی و جدیت تبدیل کنند
طولانی شدن غیبت