دین و اندیشه

تکامل در رجعت – فلسفه رجعت

پرسش و پاسخ

سلام

ایا مومنان و کافرانی که رجعت میکنند امکان ندارد بعد از رجعت سرنوشتشان تغییر کند؟ خصوصا مومنان ایا امکان ندارد که مورد امتحان قرار گرفته و خطر انحراف ان ها را تهدید کند؟

خیلی ممنون

برای رسیدن به پاسخ روشن این سوال ، ابتد لازم است حکمتهای رجعت را بشناسیم و با دانستن آنها ، به وضعیت رجعت کنندگان و امکان تغییر سرنوشت آنها پی ببریم. با استفاده از آیات و روایات که در باب رجعت وارد شده است، به چند حکمت اشاره می‌کنیم:
1. بروز اثر تکلمیلی و تعلیمی معصومین:
فلسفه رجعت معصومین این است که اثر آن بزرگواران که بواسطه وجود موانع در زمان خودشان ممکن نشد با رجوع ارواح و نفوس ناطقه مقدس ایشان به بدن های عنصری شان ظهور و بروز پیدا کند و به کمال انسان بپردازند و با توجه نفوس کلیه آن معلمان الهی به بدن های خود در مقام تعلیم ارواح مردم بر آیند.
2. تداوم راه مصلحان:
بعد از امام زمان افراد معصوم باید رجعت کنند تا ادامه دهنده‌ی راه و مرام آن حضرت و تطبیق دهنده و تبیین کننده آن باشند، خصوصاً با در نظر گرفتن این نکته که با ظهور آن حضرت عصر جدیدی آغاز خواهد شد.
3. یاری دین و شرکت در تشکیل حکومت عدل جهانی
از آیات و روایات متعدد استفاده می‌شود که دین اسلام بر همه ادیان و مکاتب موجود بشری غالب گردیده، حکومت عدل الهی به دست توانمند و با کفایت قائم آل محمد _ صلی الله علیه و آله _ جهانگیر می‌شود، خداوند می‌فرماید: همانا ما فرستادگان خویش و مؤمنان را در دنیا و روزی که شاهدان برخیزند، یاری خواهیم کرد.[6]از ظاهر این آیه استفاده می‌شود که این نصرت دسته جمعی انجام می‌شود نه به صورت فردی اما از این که چنین نصرتی تا هنوز تحقق پیدا نکرده است، قطعاً در آینده محقق خواهد شد، زیرا وعده الهی تخلف ناپذیر است. لذا امام صادق _ علیه السلام _ در تفسیر همین آیه می‌فرماید: به خدا سوگند این نصرت در رجعت است چرا که بسیاری از پیامبران و ائمه _ علیهم السلام _ در دنیا کشته شدند و کسی آنها را یاری نکردند؟ و این مطلب در رجعت تحقق خواهد یافت.[7]به علاوه مومنین خالص بر می گردند تا و عده الهی درباره غلبه حق بر باطل را به چشم شان مشاهده کنند و حظّ و بهره روحی برده و شادمان باشند به راهی که انتخاب نموده اند.
4. کیفر دنیوی: گروهی از منافقان و جباران سرسخت علاوه بر کیفر خاص خود در رستاخیز باید مجازات هایی در این جهان، نظیر آنچه بعضی از اقوام سرکش دیدند، ببینند و… و ممکن است آیه شریفة: «و حرام علی قریه اهلکناها انهم لا یرجعون:[8] یعنی حرام است بر اهل شهرهایی که بر اثر گناه نابودشان کردیم، که بازگردند، آنها هرگز باز نمیگردند.»
نیز اشاره به همین معنا باشد چرا که عدم بازگشت را در مورد کسانی می‌گوید که در این جهان به کیفر شدید خود رسیدند و از آن روشن می‌شود گروهی که چنین کیفرهایی را ندیدند باید بازگردند و مجازات شوند.[9]بنابراین هدف از بازگشت مجدد این گروه، تنزل به پست ترین درجة ذلت است و نیز دشمنان بی رحم ائمه معصومین به دنیا بر می گردند تا عزت و عظمت دولت آنان را مشاهده کنند. و بدین صورت عذاب روحی آنان کامل گردد و بیشتر حسرت بخورند که چرا در مقابل آن سفیران خیر و سعادت بشر ایستادند
5. انتقام و قصاص مستقیم
چه بسا افرادی در این دنیا بودند که از تمامی حقوق شان به عنوان های مختلفی محروم گشته و مظلومانه به قتل رسیده‌اند بدون اینکه حق او گرفته شده باشد، از حکمت های رجعت این است که خداوند، هر دو طرف را به دنیا بر می گرداند تا شخص مظلوم به دست خود داد خود را از ظالم بگیرد. از امام کاظم _ علیه السلام _ نقل شده که فرمود: مردمی که مرده اند به دنیا بازگشت خواهند کرد تا انتقام خود را بگیرند، به هر کس آزاری رسیده به مثل آن قصاص می‌کند و هر کس خشمی دیده بمانند آن انتقام می‌گیرد و هر کس کشته شده، قاتل را به دست خود به تقاص خون خود می‌کشد و برای این منظور دشمنان آنان نیز به دنیا بر می‌گردند تا آنها خون ریخته شده خود را تلافی کنند و بعد از کشتن آنها سی ماه زنده می‌مانند، سپس همگی در یک شب می‌میرند، در حالی که انتقام خون خود را گرفته و دلهای شان شفا یافته است، دشمنان آنها به سخت ترین عذاب دوزخ مبتلا می‌شوند.[10]

با توجه به حکمتهای برشمرده شده ، روشن می شود که دوران رجعت ، دوران رشد و شکوفایی و تعالی مومنان است و آنان در رجعت ، سرنوشت خود را تغییر می دهند و به اهداف والا و کمالی خود می رسند. از آنجا که عده ای از مؤمنان خالص به خاطر موانع و مرگ های غیرطبیعی از ادامه این مسیر معنوی (تکامل مطلوب) بازمانده اند، حکمت خدای حکیم ایجاب می کند که آنان به دنیا برگردند و سیر تکاملی خود را به پایان برسانند. امام صادق(ع) می فرماید: «هر مؤمنی که کشته شده باشد، به دنیا برمی گردد تا (بعد از زندگی مجدد) به مرگ طبیعی بمیرد و هر مؤمنی که مرده باشد به دنیا بر می گردد، تا کشته شود (و به ثواب شهادت برسد)».
به نظر می‌رسد، بازگشت مجدد این دو گروه به زندگی برای تکمیل یک حلقه تکاملی در گروه اول و چشیدن کیفر دنیوی در گروه دوم است. به عبارتی گروهی از مؤمنان خالص که در مسیر تکامل معنوی با موانعی در زندگی خود روبه رو شده‌اند و تکامل آن‌ها ناتمام مانده است، بنا بر حکمت می‌بایست مسیر تکاملی خود را از طریق بازگشت به این جهان ادامه دهند، شاهد و ناظر حکومت جهانی حق و عدالت باشند و در بنا و ایجاد این حکومت شرکت کنند؛ زیرا شرکت در تشکیل چنین حکومتی از بزرگ‌ترین افتخارات به شمار می‌آید و برای آن‌هایی که قبل از رجعت مرده‌اند، این بازگشت فرصتی است که شهید شوند. عده‌ای از مؤمنان خدمت اهل بیت علیهم السلام می‌آمدند و می‌گفتند که گناه ما چیست که نباید شهید شویم، مخصوصاً مؤمنان زمان امام صادق، امام باقر، امام رضا و امام کاظم علیهم السلام ؛ زیرا در زمان این امامان جنگ آنچنانی رخ نداد. ایجاد این فرصت برای شهید شدن مؤمنان نیز تضمینی است؛ زیرا در روایت آمده است مؤمنان که قبل از رجعت مرده‌اند در رجعت شهید می‌شود و آنانی که قبل از رجعت شهیده شده‌اند، در رجعت می‌میرند. امام رضا علیه السلام نیز در این باره می‌فرماید: «هر مومن در بستر بمیرد، در رجعت کشته می‌شود و هر مؤمنی کشته شود، در رجعت در بستر خود می‌میرد».(11)
همچنین پیشوایان دین کارهایی را که نتوانسته اند قبل از رجعت به دلیل توطئه‌های دشمن انجام دهند، در رجعت انجام می‌دهند. اما رجعت برای منافقان و جباران برای این است که علاوه بر کیفر خاص خود در رستاخیز، باید مجازات‌هایی نیز در این جهان، نظیر آنچه اقوام سرکشی مانند فرعونیان و عاد و ثمود و قوم لوط دیدند، ببینند و تنها راه آن رجعت است. هر انسانی که برای انتقام و تنبیه رجعت می‌کند، هرگز به میل و اراده خود بر نمی‌گردد؛ بلکه از روی اجبار به رجعت تن می‌دهد. چنانکه امام صادق علیه السلام در حدیثی فرموده است: «أنّ الرجعةَ لیست بِعامة و هی خاصة، لایُرْجَعُ إلا مِنْ مَحض الأیمانِ مَحَضاً، أو مَحْضِ شرک مَحْضاً؛ رجعت عمومی نیست؛ بلکه جنبه خصوصی دارد، تنها گروهی بازگشت می‌کنند که ایمان خالص یا شرک خالص دارند».(12) ممکن است این آیه شریفه که می‌فرماید: «وَ حَرامٌ عَلی قَرْیَةٍ أَهْلَکْناها أَنَّهُمْ لا یَرْجِعُونَ»؛ « و حرام است بر شهرها و آبادی‌هایی که (بر اثر گناه) نابودشان کردیم (که به دنیا بازگردند؛) آن‌ها هرگز باز نخواهند گشت »(13) نیز اشاره به همین معنا باشد؛ زیرا مسئله عدم بازگشت در مورد کسانی مطرح می‌شود که در این جهان بر کیفر شدید خود رسیده باشد و از آن روشن می‌شود گروهی که چنین کیفرهائی را ندیده‌اند، باید بازگردند و مجازات شوند. ممکن است که بازگشت این دو گروه، در آن مقطع خاص تاریخ بشر، به عنوان دو درس بزرگ و دو نشانه مهم از عظمت خدا و مسأله رستاخیز (مبدأ و معاد) برای انسان‌ها باشد تا با مشاهده آن به اوج تکامل معنوی و ایمان برسند و از هیچ نظر کمبودی نداشته باشند.
ممکن است این سؤال نیز پیش آید که آیا رجعت اختیاری است یا خیر؟ در پاسخ باید گفت روشن است که هر انسانی که برای انتقام و تنبیه رجعت می‌کند، هرگز به میل و اراده خود بر نمی‌گردد؛ بلکه از روی اجبار به رجعت تن می‌دهد. اما در مورد مؤمنین به نظر می‌رسد که اختیاری خواهد بود، نه اجباری. اگر چه هرگز ممکن نیست که برای مؤمنی رجعت پیشنهاد شود و او سرباز زند؛ چنانچه از یک حدیث استفاده می‌شود که در مورد مؤمنان رجعت اختیاری است. مفضل بن عمر گوید: در خدمت امام صادق علیه السلام از حضرت مهدی علیه السلام و افرادی که عاشقانه انتظار ظهورش را می‌کشند و پیش از نیل به چینن سعادتی از دنیا می‌روند، گفتگو شد، فرمود: « هنگامی که حضرت مهدی قیام کند، مأمورین الهی در قبر با اشخاص مؤمن تماس می‌گیرند و به آنها می‌گویند: ای بنده خدا! مولایت ظهور کرده است، اگر می‌خواهی که به او بپیوندی، آزاد هستی و اگر بخواهی در نعمت‌های الهی متنعم بمانی، باز هم آزاد هستی.»(14)
سؤال دیگری که ممکن است پیش آید، اینکه آیا رجعت، پس از ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با تکلیف سازگار است؟ با توجه به اینکه مشهور است در زمان ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، مؤمن محض و کافر محض به دنیا بر می‌گردند. حال کافر بعد از آنکه می‌میرد، وضع آخرت را مشاهده و به مبدأ و معاد پیدا یقین می‌کند، چگونه ممکن است در بازگشت به دنیا «کافر» باشد. مؤمن نیز که دوره تکلیف خود را گذرانیده است، چگونه مجدداً مکلّف خواهد شد؟در پاسخ باید گفت کسی که در مدّت حیاتش حجت الهی بر او تمام گردیده و آیات و بیّنات الهی را مشاهده نموده و ایمان نیاورده و بیانات پیامبران در او اثری نکرده است، اگر هزاران مرتبه بمیرد و زنده شود، ایمان نخواهد آورد؛ زیرا اگر می‌خواست ایمان بیاورد، همان مرتبه اولیّه ایمان می‌آورد. سرّ این مطلب در این است که چنین شخصی حیات انسانی ندارد و حیوانی بیش نیست.مؤمنی که قبل از اجل حتمی، کشته شده باشد، در زمان ظهور رجعت می‌نماید تا بقیه عمر اولش را درک نماید و به سعادت فایز گردد. مؤمنی نیز که به سعادت شهادت در راه خدا نرسیده و مرده باشد، باز می‌گردد تا به فیض شهادت که مورد آرزویش بوده، برسد. کافر پس از رجوع به دنیا مثل حیات اولیه‌اش مشغول به دنیا و شهوات آن خواهد گردید و آنچه را که از اوضاع موت و برزخ مشاهده نموده است، فراموش می‌کند و اگر هم متذکر شود، آن را به منزله خوابی وحشتناک برای خود قرار می‌دهد. کسی که اهل نسیان و فراموشی شد، هزاران مرتبه هم که بمیرد و زنده شود، همان حیوان اولی است و کسی که اهل عناد شد، در جمیع عوالم چینن خواهد بود.
اما در مورد حال مؤمن در زمان رجعت، باید گفت که در آن زمان تکلیف نیست؛ بلکه برای رسیدن مؤمن به بعضی از مراتب جزای ایمان و اعمال حیات اولیّه خود که عبارت از دیدن سلطنت اهل بیت علیهم السلام و شاد گردیدن به آن است، می‌باشد. همچنین ممکن است برای برخی از مؤمنین علاوه بر آنچه ذکر شد، نوعی تکلیف نیز باشد که در حیات اولیّه به واسطه حوادث واقعه موفقیت پیدا نکرده بود، مانند رسیدن به درجه شهادت در رکاب امام علیه السلام که اگر مورد آرزوی او بوده است، ممکن است در زمان ظهور به دنیا برگردد تا به این مرتبه از کمال نایل شود. بنا بر روایات شریفه، مؤمنی که قبل از اجل حتمی، کشته شده باشد، در زمان ظهور رجعت می‌نماید تا بقیه عمر اولش را درک نماید و به سعادت فایز گردد. مؤمنی نیز که به سعادت شهادت در راه خدا نرسیده و مرده باشد، باز می‌گردد تا به فیض شهادت که مورد آرزویش بوده، برسد.(15)
پی نوشت ها:
1 . ابن منظور، لسان العرب، نشر ادب الحوزه، 1405 ق، ج 8، ص 114.
2 . مفید، اوائل المقالات، مکتبه الداوری، ص 89.
3 . بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، آفتاب، ج 2، ص 408.
4 . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، موسسة الوفاء، ج 53، ص 52.
5 . تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، 1368ش، ج15، ص556.
6 . مؤمن/51.
7 . یزدی حائری، علی، الزام الناصب، قم، موسسه مطبوعاتی حق بین، 1397 ق.
8 . انبیاء/59.
9 . تفسیر نمونه،1362، ج15، ص560.
10 . دوانی، علی، مهدی موعود، ترجمه ج 13، بحارالانوار، دار الکتب الاسلامیه، چاپ 27، 1375، ص1188.
11. بحارالأنوار، ج 53، ص33.
12. همان، ص39.
13. انبیا: 95.
14. بحارالانوار، ج53، ص 92.
15. آیت الله دستغیب، هشتاد و دو پرسش، ص 125.

تکامل در رجعت – فلسفه رجعت

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا