مخاطبان قرآن، اعراب یا همه؟
سلام. یک استاد اهل بحث و دلیل علمی هست که اصرار داره مخاطب قران عرب ها هستند و حتی جایی که گفته ایها الناس منظور مردم ان دیار بوده و اینکه ایه هایی که بشارت به جنات تجری من تحتهم الانهار میدهند بخاطر ان است که اعراب ان موقع در جای خشک و گرمی بودند که خداوند انها را به چنین جایی تشویق کرده که کارهای خوب کنند. لطفا با دلایل محکم و قانع کننده ای پاسخ بدید تا نظرش رد بشه.
1. جواب این سئوال متوقف بر این استکه ما جهان شمولی دین اسلام و قرآن را ثابت کنیم.چند دسته از آیات قرآنى وجود دارد که بر جهانى و جاودانى بودن قرآن صراحت داد . اول : آیاتى که مخاطبین خود را به ( یا ایها الناس ) تعبیر مى کند . یا ایهاالناس اعبدوا ربکم الذى خلقکم والذین من قبلکم لعلکم تتقون . ( بـقـره / 21 )اى مـردم پروردگار خود را پرستش کنید , آن کس که شما و کسانى را که پیش از شما بودند آفرید تا پرهیزکار شوید . و آیه دیگر مثل ( نساء / 174 ).دوم : آیاتى که از مخاطبین به ( یا بنى آدم ) یاد مى نماید . یا بنى آدم قد انزلنا علیکم لباسا یوارى سوءاتکم و ریشا و لباس التقوى ذلک خیر . ( اعـراف / 26 ) اى فـرزنـدان آدم لـبـاسـى بـراى شما فرستادیم که اندام شما را مى پوشاند و مایه زینت شماست , اما لباس پرهیزگارى بهتر است . و آیه دیگر مثل ( یس / 60 ).سوم : آیاتى که هدایت را شامل همه ( الناس – العالمین ) دانسته است . هذا بیان للناس و هدى و موعظه للمتقین ( بقره / 185 ) و ( آل عمران / 138 )، این بیانى است براى عموم مردم و هدایت و اندرزى است براى پرهیزکاران . ان هو الا ذکر للعالمین لمن شاء منکم ان یستقیم . ( تکویر / 27 و 28 ) این قرآن چیزى جز تذکرى براى جهانیان نیست – براى کسى از شما که بخواهد راه مـستقیم در پیش گیرد و آیات دیگر مثل ( بقره / 185 ) و ( جاثیه / 20 ) و( انعام / 90 ) و ( ص / 87 ) . چـهـارم : آیاتى که اساسا هدف از نزول قرآن بر پیامبر اسلام و فرستادن دین اسلام را ، پیروزى این دین بر سایر ادیان شمرده است . هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دین الحق لیظهره على الدین کله و لو کره المشرکون . ( تـوبـه / 33 )، او کـسـى اسـت کـه رسـولـش را با هدایت و آیین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان غالب گرداند هر چند مشرکان کراهت داشته باشند . و آیـات دیگر مثل ( فتح / 28 ) و ( صف / 9 ).آیاتى از قبیل لیظهره على الدین کله با اطلاق زمانى، مـحدودیت و مقید بودن دین اسلام را به زمان معینى نفى مى کند و نیز اخبارى مثل حلال محمد(ص ) حلال الى یوم القیامه و حرامه حرام الى یوم القیامه . خـلاصـه جـاودانـى و جـهانى بودن اسلام از ضروریات دین الهى و بى نیاز از دلیل زائد بر حقانیت اسلام است .
محمد تقى مصباح یزدى / آموزش عقاید، مصباح یزدى – محمد تقى
به نقل از سایت تبیان
2. توضیح بیشتر
آموزه های قران جاودانه و جهانی هستند؛ امّا دعوت جهانی پیامبر مرحله به مرحله بوده است. ایشان در مرحله اول مأمور به دعوت فامیل خود و در مرحله بعد مأمور به دعوت عرب و در مرحله بعد مأمور به دعوت از عموم بشر بود. هنگامى که پایه هاى اسلام در میان اعراب قوى و مستحکم شد، پیامبر مامور به دعوت جهانی شد و این حقایق در آیات متعدد قرآن بیان شده و تناقضی با هم ندارد.
آموزه های قرآن مجید به عنوان کتاب مقدس دین خاتم الانبیاء، آموزه هایی جاودانه و جهانی اند که از سوی خداوند متعال برای تمام انسان ها فارغ از نژاد و زبان و برای همه اعصار بیان شده اند. در خود آیات قرآن کریم نیز این حقیقت مورد اشاره قرار گرفته است. مثلا در اولین آیه سوره فرقان می خوانیم: «تَبارَکَ الَّذی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمینَ نَذیراً»(1) (زوال ناپذیر و پر برکت است کسى که قرآن را بر بنده اش نازل کرد تا بیم دهنده جهانیان باشد). تعبیر «للعالمین» روشنگر این است که آیین اسلام جنبه جهانى دارد و مخصوص به منطقه و نژاد و قوم معینى نیست بلکه بعضى از آن استفاده خاتمیت پیامبر اکرم(صلوات الله علیه) کرده اند چرا که «عالمین» نه فقط از نظر مکانى محدود نیست که از نظر زمانى هم قیدى ندارد و همه آیندگان را نیز شامل مى شود.(2)
آیه دیگری که بر جهانی و جاودانه بودن آموزه های قرآنی دلالت دارد، آیه28 سوره سبا است:«وَ ما اَرْسَلْناکَ اِلاَّ کَافَّهً لِلنَّاسِ بَشیراً وَ نَذیراً وَ لکِنَّ اَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُون» (و ما تو را جز براى همه مردم نفرستادیم تا [آنها را به پاداش هاى الهى] بشارت دهى و [از عذاب او] بترسانى ولى بیشتر مردم نمى دانند). «کافّه» از ماده «کف» به معناى کف دست است و از آنجا که انسان با دست خود اشیاء را مى گیرد یا از خود دور مى کند این کلمه گاهى به معناى «جمع کردن» و گاهى به معنى «منع کردن» آمده است(3) در آیه مورد بحث هر دو معنا را مفسران احتمال داده اند. اگر معنای «کف» را «جمع کردن» بدانیم در این صورت مفهوم آیه این است که «ما تو را جز براى مجموع مردم جهان نفرستادیم». یعنى جهانى بودن دعوت پیامبر اسلام(صلّ الله علیه وآله) را مى رساند.
روایات متعددى که در تفسیر آیه فوق از شیعه و اهل سنت نقل شده نیز همین تفسیررا تقویت مى کند. مثلا در حدیثى که بعضى از مفسران به تناسب این آیهذکر کره ادند، عمومیت دعوت پیامبر(صل الله علیه وآله) به عنوان یکى از افتخارات بزرگش منعکس است: «اُعْطِیتُ خَمْساً وَ لَا اَقُولُ فَخْراً بُعِثْتُ اِلَى الْاَحْمَرِ وَ الْاَسْوَدِ وَ جُعِلَتْ لِیَ الْاَرْضُ طَهُوراً وَ مَسْجِداً وَ اُحِلَّ لِیَ الْمَغْنَمُ وَ لَمْ یُحَلَّ لِاَحَدٍ قَبْلِی وَ نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ فَهُوَ یَسِیرُ اَمَامِی مَسِیرَهَ شَهْرٍ وَ اُعْطِیتُ الشَّفَاعَهَ فَادَّخَرْتُهَا لِاُمَّتِی یَوْمَ الْقِیَامَهِ» (4)؛ (پنج چیز خداوند به من مرحمت فرموده و این را از روى فخر و مباهات نمى گویم [بلکه به عنوان شکرنعمت مى گویم] من به تمام انسان ها از سفید و سیاه مبعوث شدم و زمین براى من پاک و پاک کننده و همه جاى آن مسجد و معبد قرار داده شده، غنیمت جنگى براى من حلال است در حالى که براى هیچ کس قبل از من حلال نشده بود، من به وسیله رعب و وحشت در دل دشمنان یارى شده ام [و خداوند رعب ما را در دل خصم ما افکنده] به طورى که در پیشاپیش من به اندازه یک ماه راه طى طریق مى کند و مقام شفاعت به من داده شده و من آن را براى امتم در قیامت ذخیره کرده ام). این حدیثیکی از احادیثی است که نشان مى دهد آیه فوق ناظر به جهانى بودن دعوت پیامبر(صل الله علیه و آله) است.(5)
با این حال آیات دیگری نیز در قرآن وجود دارد که ظاهرشان معنایی متناقض با آیات فوق دارد و مثلا در آنها گفته شده که قرآن برای عرب و منطقه حجاز نازل شده است. یکی از این آیات، آیه7 سوره مبارکه شوری است که در آن چنین آمده: «وَ کَذلِکَ اَوْحَیْنا اِلَیْکَ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِتُنْذِرَ اُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها وَ تُنْذِرَ یَوْمَ الْجَمْعِ لا رَیْبَ فیهِ فَریقٌ فِی الْجَنَّهِ وَ فَریقٌ فِی السَّعیرِ»؛ (و این گونه قرآنى عربى [فصیح و گویا] را بر تو وحى کردیم تا «امّ القرى» و مردم پیرامون آن را انذار کنى و آنها را از روزى که همه خلایق در آن روز جمع مى شوند و شک و تردید در آن نیست بترسانى. گروهى در بهشتند و گروهى در آتش سوزان)
در اینجا این سوال پیش مى آید که اگر غرض از نازل کردن قرآن فقط انذار عرب زبان ها باشد، این معنا با جهانى بودن قرآن نمى سازد.
جوابش این است که دعوت پیامبر اسلام در جهانى شدنش تدریجى و مرحله به مرحله بوده است. در مرحله اول به حکم آیه شریفه «وَ اَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْاَقْرَبِینَ» (6) (و خویشاوندان نزدیکت را انذار کن)، مامور بود تنها فامیل خود را دعوت کند.
در مرحله دوم به حکم آیه شریفه «ِکتابٌ فُصِّلَتْ آیاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِقَوْمٍ یَعْلَمُون» (7) کتابى که آیاتش هر مطلبى را در جاى خود بازگو کرده در حالى که فصیح و گویاست براى جمعیّتى که آگاهند!)، مامور شده آن را به عموم عرب ابلاغ کند.
در مرحله سوم به حکم آیه «وَ اُوحِیَ اِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِاُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ» (8) (این قرآن بر من وحى شده تا شما و تمام کسانى را که این قرآن به آنها مى رسد بیم دهم [و از مخالفت فرمان خدابترسانم])، مامور شده آن را به عموم مردم برساند.
پاورقی ها:
(1) سوره فرقان آیه 1.
(2) تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374هـ ش، چاپ اول، ج 15، ص 8.
(3) مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، حسین بن محمد، بیروت، دارالقلم، 1412هـ ق، چاپ اول، ج 1، ص 713؛ لسان العرب، ابن منظور، محمد بن مکرم، تحقیق: میردامادی، جلال الدین، بیروت، دار صادر، 1414هـ ق، چاپ سوم، ج 9، ص 305؛ مجمع البحرین، طریحی، فخرالدین، محقق: حسینی اشکوری، احمد، تهران، نشر مرتضوی، 1375هـ ش، چاپ سوم، ج 5، 112.
(4) بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى ، بیروت، دار إحیاء التراث العربی ، 1403هـ ق، چاپ دوم ، ج 16، ص 308.
(5) تفسیر نمونه، ج 18، ص 92 و 93.
(6) سوره شعراء، آیه 214.
(7) سوره فصلت، آیه 3.
(8) سوره انعام، آیه 19.
مخاطبان قرآن، اعراب یا همه؟