روش خالص سازی نیت
بنده نوجوان ۱۶ساله هستم که در رشته تجربی درس می خوانم. می خواهم که برای خدا درس بخونم ،وبا اخلاص باشم.چگونه و با چه نیتی درس بخوانم که برای خدا باشد ؟یا ایا اصلا چنین امکانی هست ؟و از کجا بفهمم با اخلاص و برای خدا دارم درس می خوانم؟
نیت همان مقصد و هدف نهایی زندگی است. شما اگر مقصد نهایی زندگی ات را قرب به خدا و کمال معنوی قرار دهید همه کارهایی که برای رسیدن به این مقصد انجام می دهید خدایی می شود و اخلاص در کل زندگی شما جریان می یابد. اسلام دین توحیدی است و توحید در نیت، یعنی هدف و نیت انسان در زندگی تنها قرب به خدا باشد و تنها برای رسیدن به صفات و کمالات او تلاش کند. توحید یعنی انسان فقط با خدا در زندگی موفق می شود. فقط باید خدا را بپرستد تا به سعادت برسد. تمام مشکلات او در زندگی فقط با خدا درمان می شود. تنها خدا مربی او است و تنها باید از او اطاعت کند. و تنها از او کمک بگیرد. ما در نماز تکرار می کنیم که: ایاک نعبد و ایاک نستعین. خدایا من تنها تو را می پرستم و تنها از تو کمک می خواهم. توحید یعنی به تمام خوبی ها رسیدن از طریق قرب به خدا.
توحید و یکتاپرستی با هدف نهایی زندگی تفسیر می شود. توحید یکی بودن هدف زندگی است. کسی که در زندگی خود یک هدف بیشتر ندارد و تمام زندگی اش در راستای آن هدف و رسیدن به آن هدف قرار می گیرد، موحد است و کسی که اهداف متکثری دارد مشرک است.
در سلسله اهداف زندگی ما دو نوع هدف داریم، متوسط و نهایی. اهداف متوسط فراوان اند، اما هدف نهایی یکی بیشتر نیست. توحید با کثرت اهداف مخالف است. تحقق توحید به این است که همه اهداف متوسط زندگی در راستای هدف نهایی قرار گیرد.
ثروت و قدرت و شهرت و مقام و شهوت و لذت، هدف های متوسط زندگی اند و هدف نهایی انسان در زندگی قرب به خدا و یکی شدن با صفات و کمالات الهی است.
توحید در صورتی محقق می شود که هدف های متوسط در راستای هدف نهایی قرار گیرند. هدف نهایی مانند نخ تسبیح می ماند که به همه اهداف دیگر زندگی سازمان می دهد.
در این صورت ما اهداف متوسط را از دست نمی دهیم، اما در عین حال در تمام زندگی خود یک هدف بیشتر نداریم.
موحد کسی است که تنها برای رسیدن به یک هدف تلاش می کند و آن یکی شدن با صفات و کمالات الهی است.
این بحث با بحث قصد و نیت و حسن فعلی و فاعلی و اخلاص در نیت و عمل، کاملا مرتبط است.
انسان با عبودیت و اخلاص در بندگی، به کمال مطلوب خود می رسد و این حقیقت در صورتی فعلیت می یابد که هدف نهایی انسان از تمام فعالیت هایی که انجام می دهد، قرب به خدا و وصول به او باشد.
شما کاملا مشاهده می کنید که موضوع هدف نهایی و مباحث مربوط به قصد و نیت چه نقش مهمی در توحیدی شدن زندگی انسان دارد.
انسان موحد در تمام زندگی خود، در عین حال که کارهای فراوانی انجام می دهد، یک کار بیشتر انجام نمی دهد و آن قرب به خدا است. همه کارهایی که مردم عادی انجام می دهند، او هم انجام می دهد، اما منظورش از تمام این کارها قرب به خدا است.
بودن هدف نهایی در زندگی انسان به قدری اهمیت دارد که اگر حذف شود، کل چرخه زندگی انسان از اعتبار و ارزش انسانی خود ساقط می شود.
برای درک شرک کافی است که شما هدف نهایی که قرب به خدا است را از چرخه زندگی انسان حذف کنید.
وقتی هدف نهایی حذف شود انسان با اهداف متوسط و متکثری مواجه می شود، در این وضعیت ثروت و قدرت و شهرت، خودش به صورت هدف نهایی ظهور می کند. شرک چیزی جز این نیست که اهداف متوسط جای هدف نهایی را بگیرد.
یکوقت از شما سوال می کنند که ثروت را برای چه می خواهید؟ پاسخ می دهید که برای احیای دین خدا، می خواهم برای رسیدن به قرب به خدا هزینه کنم. این کاملا درست است.
اما بسیاری از مردم در پاسخ به این سوال درمی مانند و چیزی برای گفتن ندارند. زیرا آنها هدفی از کسب ثروت، جز رسیدن به خود ثروت ندارند. قدرت را برای قدرت می خواهند نه برای خدمت به خلق خدا. این می شود شرک. قدرت برای قدرت، ثروت برای ثروت، شهرت برای شهرت.
شرک ریشه تمام بدی ها و رزایل در انسان است. کسی که ثروت را برای ثروت می خواهد، دیگر برایش فرقی نمی کند که از چه راهی آنرا بدست آورد. حلال و حرام برایش فرقی نمی کند، حق الناس مفهومی ندارد.
یک انسان پول پرست در حقیقت معبودش ثروت است و او تمام تلاش خود را برای رسیدن به معبود خود انجام می دهد. سرقت، اختلاس و رانت خواری و کلاه برداری برای او کاملا حلال می شود. این امور که از نظر ما قبیح است از نگاه او کاملا مثبت و حتی عبادت محسوب خواهد شد. توضیح بیشتر خواستید در خدمت شما هستیم.
روش خالص سازی نیت