صبر و اقسام آن
اقسام صبر چیست؟
اگر انسان در مشکلات و مصائب ، خویشتن داری را از دست ندهد، یعنی سخنی و حرکتی برخلاف رضای خدا نگوید و نکند و پیمانه صبرش لبریز نگردد و سفره مشکلات و سختی ها را پیش این و آن باز نکند، صبر نیکو دارد.خدای سبحان در قرآن کریم پیامبران را خصوصا مؤمنین را عموما به صبر دعوت می کند.فاصبر صبرا جمیلاً. در این آیه پیامبر اکرم(ص) را مخاطب ساخته می فرماید: صبر جمیل پیشه کن و در برابر استهزاء و تکذیب و ازار آنها شکیبا باش.یا در آیه 18 سوره یوسف که می فرماید: … فصبر جمیل والله المستعان علی ما تصفونکه از زبان حضرت یعقوب نقل می کند، وقتی به حضرت یعقوب(ع) پیراهن آغشته به خون دروغین یوسف را برادران یوسف نشان دادند فرمود «فصبر جمیل» با این که قلبش می سوخت و جانش آتش گرفته بود.و آیات متعدد دیگر که ضمن دعوت به صبر، اجر و ثواب صابران را گوشزد می کند.
صبر جمیل در روایات:
امام باقر(ع) در پاسخ از سؤال از صبر نیکو فرمود: صبر جمیل، صبری است که در آن نزد مردم گله و شکایت نمی شود و امام صادق(ع) در معنای آیه 18 سوره یوسف که در آن آمده است «فصبر جمیل» فرمود یعنی صبری که همراه با شکوه نباشد.اما راز و نیاز با خدای بی نیاز در مورد مشکلات و سختی ها ناصبوری نیست، بلکه استعانت از ذات متعال برای تحمل فشار و حل مشکلات است و این یک نوع ثبات قدم و درخواست صبر جهت تحمل سختی ها از بارگاه ربوبی است. اما آنهایی که به مقام رضا رسیده اند مشکلات خود را در محضر خدای متعال نیز به زبان نمی آورند، چون که به زبان آوردن هر چند که شکوه از سختی نیست اما شائبه آن را دارد، اظهار درد، پیش خدا به نوعی تغییر وضع موجود را از خدا طلبیدن است و این با مقام رضا سازگار نیست
میدان های صبر(میدان تکامل):
1 ـ صبر بر انجام تکالیف: وظایف واجب و عمل به قوانین برای نفس سرکش انسان مشکل است و انسان باید در برابر وسوسه های نفس مبارزه و مقاومت کند و به تکالیف خود عمل کند (که همراه با شوق طبیعی به حرکت و تلاش می باشد).
2 ـ صبر در برابر معصیت: (غریزه و تمایلات ابزاری است برای حرکت و تلاش انسان و گناه ناشی از انحراف و طغیان این غریزه است و صبر یعنی مقاومت در برابر این انحراف که این پایداری از همه دشوارتر است چرا که منحرف نشدن، در جهت عکس غریزه و جاذبه های طبیعی بشر است و لذا این صبر فضیلت بیشتری دارد. چون مثلاً پول دوستی، مقام دوستی و . . . از حد خود فراتر رفته و هدف واقع می شود نه وسیله.
3 ـ صبر در مصیبت و ناملایمات: (دنیا دار بلاست و مصیبتها و مشکلات برای امتحان انسانهاست که تا چه میزان ایمان دارند. هنگامة بلاها دل های کوچک ضحه و زاری می کنند که کشش غریزی انسانی است و عاطفة سرکش بر انسان تحمیل می کند و صبر و تسلیم نشدن در برابر آن موجب تقویت عزم و ارادة انسان می شود).
مراتب صبر(این مراتب مخصوص اهل سلوک و اولیاء الهی است):
1 ـ مرتبة صبر لله: پائین ترین مقامات سالکین است که از خود و آرزوهای نفسانی جدا گشته و مهاجرت الی الله کرده اند و در این جدا شدن ها هر کاری می کنند برای خداست نه برای خود.
2 ـ صبر بالله: در این مرحله، تمام افعال و حرکات سالک به حول و قوة خداست و خودش دخالت در چیزی ندارد و صبر خود را نیز مانند چیزهای دیگر بالله می داند
3 ـ صبر علی الله: سالک در این مرتبه، متصرفی را در وجود خود و در این عالم جز خداوند نمی بیند و بلاها را جلوه های اسماء و صفات خداوند می بیند.
4 ـ صبر فی الله: این مرتبة اهل حضور است کسانی که مشاهدة جمال اسمائی کردند، صبر آنها در مشاهادات و جلوات، صبر فی الله است.
5ـ صبر مع الله: مرحلة مشاهدین جمال ذات است که از مرحلة مشاهدة جمال اسمائی خارج شدند و مقام استهلاک و فناست که از سالک اسم و رسم باقی نمی ماند و همچنین از صبر و سلوک.
6 ـ صبر عن الله: سخت ترین مراحل صبر است که مشتاقین و محبوبین جمال، پس از آنکه به مملکت خود رجوع داده شدند به ناچار از جمال خداوند برای اطاعت او محجوب می شوند و باید صبر بر فراق دوست کنند.
انواع صبر:
1 ـ مرتبه صبر عوام
2 ـ صبر پرهیزگاران
3 ـ صبر اهل معرفت و محبت
4 ـ صبر ممدوح
5 ـ صبر مذموم
6 ـ صبر فاقد ارزش
1 ـ اینکه انسان بخواهد در نزد مردم اظهار مسلط بودن بر نفس بکند و قوی دل به حساب آید (مرتبه صبر عوام)
2 ـ انگیزة صبر، دستیابی به ثواب و رحمت و رسیدن به درجات والای اخروی است (صبر پرهیزگاران)
3 ـ انگیزة صبر، التفات و توجه خداوند است اگرچه از طریق بلا باشد بنابراین از آنچه به او می رسد بهجت و سرور می یابد (صبر اهل محبت و معرفت)
4 ـ صبر ممدوح: که همان صبر جمیل است در انسانهایی وجود دارد که ظرفیت و سعة صدر زیاد دارند و ایمان آنها به گونه ای است که در برابر حوادث غافلگیر نشده و صبر انها لبریز نمی شود و ناسپاسی و بی تابی از خود نشان نمی دهند.
5 ـ صبر مذموم: برداشت غلط عوام از صبر است که صبر را جز تسلیم شدن در برابر حوادث و جریانهای منحرف جامعه نمی دانند و سلطة بیگانه را بر خود می پذیرند و در برابر ظلم و هجوم سکوت می کنند که این عدم مسئولیت است.
6 ـ صبر بی ارزش: صبر بی جا و بی موقع که گناهکاران هنگام کشیده شدن به سوی دوزخ به فکر آن می افتند که فایده ندارد.
ضرورت صبر از دیدگاه آیات:
قرآن از همان زمان که نطفة انسان بسته می شود و باید فراز و نشیب ها و مراحل رشد را طی کند تا به صورت موجودی کامل شده و به دنیا وارد شود و با آمدن به دنیای بزرگتر مشکلات و سختی های بزرگتری را طی نماید او را یادآوری می کند که خود را آماده این مشکلات نماید که از جمله کشیدن بار امانت الهی است و اشاره می کند که مؤمنان چون دنباله روی راه پیامبران و اولیاء اویند پس بیشترین سختیها را بعد از آنها می بینند و آزمایش می شوند و برای رسیدن به بهشت باید بهای آن را بپردازند که همان صبر بر مصیبت هاست و حد این صبر تا جائیستکه دل ها به لرزه درآید و یاری خداوند را طلب کنند.
حکم صبر در شریعت: قرآن حکم صبر را به سه علت واجب می داند:
1 ـ در بسیاری از آیات امر به صبر شده که نشانة وجوب می کند.
2 ـ در بسیاری از آیات آنچه مقابل صبر قرار بگیرد و رفتار و حرکتی که در آن صبر نباشد نهی شده است.
3 ـ قرآن سعادت دنیوی و اخروی را در سایة صبر معرفی کرده و آنچه که سعادت انسان به آن وابسته باشد امری واجب است اما در مکروهات صبر مستحب است و نیز در هنگام انجام مستحبات.
صبر در جایی کاربرد دارد که درد و رنج به گونه ای است که انسان از عهدة درمان آن برنیاید.
ایمان خیالی نزد خدا پاداش ندارد بلکه در عمل باید متابعت اعضاء و جوارح را در پی داشته باشد تا مستحق پاداش شود. فرشتگان و خداوند بر صابران درود می فرستند و خداوند فهم و درک آیات را مخصوص شکیبایان معرفی می کند.
خداوند در جاهای مختلف از قرآن، پیامبر را امر به صبر فرموده که در بعضی به صورت مطلق و در بعضی آیات موارد خاصی را ذکر فرموده است. و رمز پیروزی در تمام زمینه ها را صبر معرفی می کند و صبر در قرآن یک مفهوم کلی و جامع را در بردارد و شاید علت همراه شدن آن با نماز این باشد که نماز حرکت آفرین است و صبر، مقاومت را ایجاب می کند و این دو در کنار هم به نتیجه و پیروزی می رسند. (پایداری، توجه و رابطة با خدا) روزه مشکل را برطرف می کند.
صبر از دیدگاه روایات:
صبر مانند میراث نفیسی در آخرین لحظة زندگی امامان به وارثان آنها منتقل می شده که میزان آن اهمیت آن را می رساند و اینکه بر سر حق، استقامت کنید هرچند تلخ و ناگوار باشد.
در روایات اشاره شده که خداوند پیامبر را مبعوث کرد و به صبر و مدارا با مردم و معارضین فرمان داد و فرمود در برابر گفته های آنها صبر کن و با بهترین شیوه از آنها دوری گزین و به بهترین وجه پاسخ ده تا دشمنی آنها به دوستی مبدل شود و این کار جز با صبر میسّر نمی شود و پیامبر خدا در همة حالات صبر کرد تا اینکه به پیشوایانی از عترش مژده داده شد، امامانی که با خصلت صبر، توصیف شدند اینجا بود که پیامبر فرمود صبر نسبت به ایمان همان نقش را دارد که سر نسبت به تن. خداوند نتیجة صبر پیامبر را علاوه بر ذخیرة آخرت، سرکوبی دشمنان او در دنیا قرار داد.
صبر انسان را از همه چیز و همه کس مستقل می سازد و این معنای حر بوده است. و آزادمرد در همة احوال آزادمرد است و اگر مصیبتها بر او هجوم آورد هرگز او را نشکند و صبر کند تا خدا او را نجات دهد مانند حضرت یوسف که خدا بر او منت نهاد و در اثر صبر به پاداش بزرگ الهی نائل شد.
و امام صادق علیه السلام می فرماید: هرکه از مؤمنین به آزمونی سخت گرفتار آید و صبر کند اجر هزار شهید را دارد. مانند امام سجاد علیه السلام که آنچنان صبری باید داشته باشد که هر لحظة آن درد مرگ را دارد و در عوض چنین اجری می برد. و امام صادق علیه السلام فرمود: هر زمان که صبر تمام شود و فانی گردد، نوبت فرج است و حلم برای یاری انسان کافی است. و زمانی که حلیم نبودی خود را به اجبار به حلم وادار کن. حضرت علی علیه السلام می فرمایند مشکلات دوره ای دارند که می گذرند و دستپاچگی وخودباختگی و بی تابی فایده ندارد بلکه بر نگرانی می افزاید. با صبر، تقدیر جاری می شود و انسان ستوده می شود و با بی تابی هم تقدیر جاری می شود ولی انسان نکوهیده می شود.
امام باقر می فرماید: خداوند بندة مؤمنش را با بلا نوازش می دهد و او را از دنیا پرهیز می دهد. امام علی علیه السلام یکی از حقوق خداوند بر بندگان را صبر در راه او می داند.
پیامبر از جمله نشانه های بزرگداشت حق تعالی را شکایت نکردن از مصیبت خود به دیگران می داند و حضرت علی علیه السلام مقاومت در برابر حرامهای الهی را از شکیبایی بر عذاب گور آسانتر بیان می کند.
موضع صبر در مجموعة دین:
فهم عمیق دین و سخن حق بوسیلة صبر میسر می شود و صبر بنزین موتوری است که انسان را در راه کال و رشد به پیش می برد. با فقدان صبر در این مجموعه، قوانین و کاربردهای سازندة
تأثیر صبر در ایمان و اراده: این تأثیر بگونه ای است که می تواند انسان را از هلاکت نجات بخشیده و از قعر جهنم به سوی مراتب بالای بهشت رهنمون شود.
حکمت بلا و تأثیر آن در ایمان و اراده:
1 ـ جداسازی صفوف مؤمنان از منافقان و مدعیان ایمان: هنگامة نزول بلایا و در بوتة آزمایش است که خالص از ناخالص جدا می شود و کسانی هستند که وقتی در راه ارزشها و دین حادثه ای برایشان پیش می اید تاب و تحمل از دست می دهند و از ارزشها و عقاید دینی خود اعراض کرده و عقب نشینی می کنند.
2 ـ تربیت مؤمنان و به کار انداختن ذخایر درون آنها: صبر و استقامت بر مراتب ایمان می افزاید و این مشکلات برای آنستکه خداوند اهل ایمان را ساخته و آماده گرداند.
3 ـ افزایش پاداش و بالا رفتن مقام آنها نزد خداوند: که در اثر تحمل مصائب و مشکلات، آلودگیها پاک می شوند و این رحمت خداوند را نشان می دهد که اینگونه گناهان را جبران کرده و بر حسنات و درجات می افزاید.
ارکان صبر: حضرت علی علیه السلام ارکان ایمان را، صبر، یقین، عدل و جهاد در راه خدا می داند و صبر نیز چهار رکن دارد:
1 ـ شوق: امید و آرزوی رسیدن به خشنودی خدا و در پی آن بهره مند شدن از نعمتهای بهشتی در سایه بندگی و عبادت.
2 ـ شَفْق: ترس از عذاب که باعث دوری از گناه می شود.
3 ـ زهد: به گونه ای که ازدنیا به عنوان وسیله استفاده کند و به آن دل نبسته و وابسته نشود.
4 ـ مراقبت: توجه به مرگ و منحرف نشدن از جادة ایمان و مراقبه.
آثار صبر:
1 ـ دنیوی:
الف ـ آثار فردی و اجتماعی
ب ـ آثار فردی و روانی
2 ـ اخروی
الف ـ آثار فردی و اجتماعی:
انسان برا ی رسیدن به هدف محتاج حرکت است و هر حرکتی برای به ثمر رسیدن به صبر نیاز دارد. جرایانات و تلاشهایی که بی نتیجه مانده اند در ظاهر شکست خوردند یعنی گاهی اهدافی هستند که با صرف زمان کم به آنها دست پیدا می کنیم و گاهی با صرف زمانی طولانی به آنها می رسیم بنابراین هیچ تلاش و کوششی بی نتیجه نیست بلکه می تواند گام مؤثری برای رسیدن به هدف باشد و نباید تلاش چند دوره را از یک نسل و یک فرد خاص انتظار داشت
ب ـ آثار فردی و روانی صبر: تأثیرات صبر در روان شخص صابر:
1 ـ پیدایش روح شکست ناپذیری: در میدانهای مبارزه هرجا که شکستی واقع شده مقدمه اش یک شکست روحی بوده و یکی از اثرات مثبت صبر، ضد ضربه کردن و شکست ناپذیری روحیه است. راز پایمردی پیامبران، پیش بینی سختیهای راه، آماده کردن خود با سلاح صبر است که امکان شکست روحی را در خود از بین برده و انسانهایی شکست ناپذیر شده بودند
2 ـ بروز خصلت های نیک و نهان: انسان با مقاومت و صبر خود در برابر حوادث و موانع به میزان نیروی خود و ویژگیهای آن که در زندگی عادی با آن مواجه نشده بود پی می برد و در اثر صبر در خود قدرتی بی سابقه و عظیم یافته و احساس گشایش و فتح می کنند.
3 ـ توجه و اتکاء بیشتر به خدا: صبر وسیلة وابستگی به خداست و با اتکاء به نفس تلازم دارد قرآن تأثیر صبر را نورانیت برای صابر عنوان می کند که به وسیلة آن واقعیات را درک و دریافت می کند.
آثار اخروی صبر: از ثمرات اخروی صبر در قرآن آمده:
1 ـ پاداش الهی
2 ـ پاداش برتر از عمل (خداوند پاداشی که به صابران می دهد بسیار بهتر از آنچه انجام می دهند عنوان می کند).
3 ـ قصرهای بهشتی
4 ـ سلام و سرای آخرت: (خداوند بر آنها سلام می فرستد و سرای نیکو سرانجام آنهاست)
5 ـ سایة لطف خدا (خدا همیشه با صابران است)
6 ـ دوستی خدا (خدا همیشه صابران را دوست دارد)
7 ـ پاداش نیکو (کاخهای بهشتی، نعمتهای جاویدان و پاداش نیکو) خداوند اکثر درجات اهل بهشت را به صبر نسبت داده است.
8 ـ پاداش کامل (پاداش بی حساب) که همة اینها ایجاد انگیزه برای صبر می کند.
و از دگیر ثمرات رسیدن به درجات قرب الهی و مقامات موحدین و بهره مندی از محبت خداوند است.
راههای تحصیل صبر:
خداوند انسان را آفریده و خوب می داند که او عجول است و به تدریج باید از امتیاز صبر برخوردار شود و راههای دستیابی به آن:
1 ـ شناخت طبیعت زندگی دنیا: دنیا فانی است و انسان آفریده شده تا با آزمایش های مختلف الهی وجودش را صیقل داده و مستعدّ زندگی جاودانه نماید. و خداوند انسان را در رنج و سختی آفریده و شادی و سلامت بدون غم و بیماری نیست.
2 ـ خودشناسی: اگر انسان همه چیز خود را از خدا بداند دیگر در حوادث و یا جایی که چیزی از او گرفته می شود، گویی اتفاقی نیفتاده و همواره این شعار را الگوی رفتار خویش نماید (ما از خدائیم و به او باز می گردیم)
3 ـ امید قطعی به گشایش: انسان به یقین برسد که خداوند وعده داده بعد از هر سختی، آسانی است.
5 ـ امید بستن به جبران محرومیّتها: پیامبر می فرماید هر بنده ای که در پیشامدی بگوید خداوندا عوض آن را به من بده خداوند پاداش کامل به او می دهد (در آخرت) و بهتر از آنچه از دستش رفته در همین دنیا به او می بخشد.
6 ـ کمک از ذات حق: از دید قرآن مهمترین پشتوانه صبر یاری خداوند است و بدون کمک او صبر کامل نمی شود.
7 ـ زنده نگه داشتن خاطرة قهرمانان صبر: (انسان زندگی صابران را مطالعه کند و از آنها بخصوص پیامبران الگو بگیرد)
8 ـ ایمان به قضا و قدر: (بداند برای سنت الهی تبدیل و تحویلی نیست و آنچه از دست رفته باز نمی گردد پس بی صبری فایده ندارد)
9 ـ تفکر در امور گوناگون:
الف ـ مطالعة اخبار و احادیث در باب فضیلت صبر و بلا، کفارة گناهان است و اینکه صابر، عاقبتش نیکوست.
ب ـ یادآوری کوتاه بودن زمان بلا
ج ـ بداند بعد از هر سختی، گشایش است.
د ـ بداند که محنت از جانب پروردگار اوست که مهربانترین نسبت به اوست و خیر و صلاح او را می خواهد و عقل از ادراک عواقب امور قاصر است.
10 ـ دارا بودن نفس مطمئنّه: انسانهای دارای این نفس، در برخورد با هر حادثه ای متزلزل نشده و استوار باقی می مانند و راه بدست آوردن طمأنینه، یاد خدا و ذکر اوست (قلب به یاد خداست نه فقط ذکر لفظی)
آفات صبر:
1 ـ عجله و شتابزدگی: این فطرت انسان است و وقتی بر خلاف خواسته اش، چیزی پیش آید تحمل او تمام شده و قانون این جهان را فراموش می کند (هر چیزی جایی دارد).
2 ـ عصبانیت و خشم: انسان در زمان عصبانیت و خشم ارزش صبر را فراموش می کند بخصوص اگر نخواهد در جامعه نقش رهبر و راهنما داشته باشد.
3 ـ دل تنگی و افسردگی: (انسان با این دو، نیروی صبر و مقاومت خود را از دست می دهد)
4 ـ ناامیدی: (بزرگترین آفت صبر است و برای هر فعالیتی انسان باید بذر امید در دل خود بکارد تا موفق شود).
ضرورت صبر برای پیامبران: هدف از بعثت پیامبران دگرگون کردن وضع جامعه و جهت دادن و بازسازی جامعه و تصحیح عقاید و رفتار انسان هاست. بنابراین اکثریت با آنها مخالفت می کنند. خداوند، پیامبرانی که بیشتر درگیر مبارزه با مخالفان بوده اند، اولوالعزم نامیده است (نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و پیامبر). در زندگی حضرت ایوب آمده بعد از آنکه تمام بلاها بر او نازل گشت، در مناجات خود با خدا گفت: پروردگارا به این همه بلا راضیم و به جز رضای تو نمی جویم در این جا عتاب آمد که چه بلایی بر تو روی داده، با تو چه کرده ایم، پیامبران قبل از تو این بلاها را از ما خواستند ولی ما به ایشان عطا نکردیم. و حضرت در این زمان، توبه کرد.
خداوند در قرآن ایوب را به عنوان نمونه و الگوی صبر و شکیبایی برای پیامبر معرفی می کند و خداوند بر صابر بودن او گواهی می دهد و او را به عنوان عبد خود معرفی کرده و اوّاب (کسی که جز به خدا رجوع نمی کرد) نامیده است.
حضرت یعقوب: پس از فراق یوسف، صبر جمیل را پیش گرفت و هیچ گلایه و شکایتی به کسی نکرد و ناله ای سر نداد اما از شدت غم و اندوه چشمانش را از دست داد و اندوه خود را با خدا در میان می گذاشت و قرآن او را اولی الایدی والابصار معرفی می کند (بصیر). گریه از روی عاطفة پیامبر، رحمت خدا را شامل حال او می کرد که سنگدل نبود در عزای فرزند، آنچه با صبر منافات دارد شکایت بردن از خدا نزد بندگان بوسیله ناله و فغان است.
حضرت یوسف: خداوند ابتدا یوسف را به بلاهای فراوان مبتلا کرد و آزمایشهای زیاد انجام داد سپس او را مکنت دنیوی و منزلت اخروی عطا کرد که راز این موفقیت حضرت و پیروزی او بر همة مشکلات تقوا و صبر است او بر سر دو راهی تن به فحشا دادن و از دین خدا خارج شدن و یا مصیبت زندان رفتن،راه دوم را بر می گزیند و سختی آن را به جان می خرد. و این گونه صبر سختر و مهمتر است چرا که این صبر اختیاری است نه صبر اجباری مانند ایوب.
حضرت اسماعیل: حضرت ابراهیم در خواب می بیند که باید فرزندش را قربانی کند و چون می داند خواب پیامبر وحی خداوندی است، پس درنگ نکرده موضوع را با اسماعیل در میان می گذارد، پسرش در پاسخ می گوید: آنچه بدان مأموری به جای آور، قول می دهم اگر خدا بخواهد مرا در شمار صابران ببینی و با همین نیروی توکل و اعتماد به خدا هر دو از آزمون الهی سربلند بیرون آمدند.
پیامبران اولوالعزم: خداوند در قرآن پیامبران را قهرمانان صبر در راه تبلیغ دین معرفی می کند و صبر آنها به خاطر اینکه در راه سازندگی دیگران است ارزشمندتر از صبر در راه سازندگی و تکامل فردی است.
حضرت نوح: ایشان 950 سال مردم را به سوی خدا فراخواند و هر 12 سال یک نفر ایمان آورد و رویهم 82 نفر شدند و آیات قرآن اصرار و امیدواری او را به هدایت قومش بیان می کند که حتی مردم نمی خواستند حرفهای او را بشنوند و گوشهای خود را می گرفتند ولی باز حضرت دست بردار نبود. پاسخ صداقت و کوشش او توهین و آزار و اذیت و ناسزاگویی بود پس از آمدن نسل های جدید و رفتن نسل های قبل وضع بدتر می شد و مردم بی خردتر از قبل بودند. وقتی حضرت از ایمان آوردن مردم ناامید می شود آنها را نفرین می کند (که پروردگارا از این کافران، دیّاری را بر زمین باقی مگذار).
حضرت ابراهیم: از پیامبرانی است که با حوصله و صبر بسیار مردم را به خداپرستی دعوت می کرد و زبان بسیار نرمی داشت. وقتی حضرت ابراهیم را به جرم بت شکنی در آتش می اندازند او هیچ ترسی به خود راه نمی دهد و از کسی جز خدا کمک نمی خواهد وذکر (حسبی الله) را بر زبان جاری می کند و خدا نیز او را به حال خود وانگذاشته و با گفتن اینکه ای آتش برای ابراهیم سرد و سلامت باش، به او مدد می رساند.
حضرت موسی: در دوران دیکتاتوری و خفقان فرعون که خود را خدای برتر می دانست به فرمان الهی مأمور مبارزه با شرک و کفر فرعونیان می شود حضرت در برابر تهدیدهای فرعون یاران خود را به صبر می خواند و به آنها وعدة پیروزی می دهد اما هیچ یک از پیامبران تا این اندازه مورد آزاد پیروانش قرار نمی گرفت و قوم او دائم گلایه می کردند و به او زخم زبان می زدند و او صبر می کرد.
حضرت عیسی: در زمان حضرت، علمای یهود می خواستند مردم همچنان در آداب و رسوم مذهبی خود باقی بمانند و به ظواهر اکتفا کنند بنابراین دعوت حضرت را نمی پذیرند و بدترین القاب و تهمتها را به حضرت و مادر گرامی او می زنند تا جائیکه زمینه به صلیب کشیدن وی را فراهم می کنند.
حضرت محمد صلی الله علیه واله: پیامبر باید دینی را تبلیغ نماید که دین جهانی است و محدود به یک سرزمین نمی باشد و پیامبر به گونه ای در این راه صبر می کند که از پیامبران اولوالعزم هم گوی سبقت در این میدان را می رباید چون دامنة این رسالت جهانب بود بنابراین حضرت مخالفان بی شماری داشتند بنابراین در جای جای قرآن خداوند او را به صبر فرمان می دهد در برابر تمام سختی های پیامبر ایشان جز مناجات با خدا و صبر واکنشی دیگر ندارد.
صبر در زندگی معصومین: حضرت زینب سلام الله علیها، در طول زندگی پر برکت خویش به مصائبی دچار شد که کوهها را یارای تحمل آن نبود اما حتی یکبار هم لب به شکوه و شکایت نگشود و دور از میزان حق و منطق عمل نکرد و رضای خدا تنها هدفش بود و به همین دلیل در پاسخ به یزید که از او پرسید این ماجرا را چگونه دیدی؟ حضرت فرمودند: چیزی جز زیبائی ندیدم. و توانست با عملکرد خود پیام عاشورا را زنده نگهدارد.
حضرت علیعلیه السلام: در شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها، در درد دل خود با پیامبر صلی الله علیه واله می فرماید: تنها عاملی که سبب می شود مصیبت ها را با آغوش باز بپذیرم و صبر را برایم ممکن می سازد آیة (ما همه از خدائیم و به سوی او باز می گردیم) است.
حضرت از همدستی امت علیه خود و غصب حق دختر رسول خدا به خدا شکوه می برد و بهترین صبر را صبر بر ماتم رسول خدا بر می مرد. حضرت که در برابر ظلمت ناشی از کوری بی یاور بود می فرماید صبر کردم در حالیکه خار در چشم و استخوان در گلویم فرو رفته باشد و برای حفظ وحدت امت اسلامی صبر را به عنوان بهترین تاکتیک سیاسی انتخاب می کند. اما از آن در جایگاه خود استفاده می کند و در برابر معاویه صبر نکرده و قاطعانه سپاه خود را آماده نبرد با او می نماید.
امام سجادعلیه السلام: دوران امام سجادعلیه السلام بدلیل جو اختناق و فشار با کوچکترین بهانه تشیع نابود می شد بنابراین ایشان به صورت علنی فعالیت سیاسی نمی کرد و بدلیل یاران اندک و رفاه طلبی و دنیاخواهی مردم که رواج پیدا کرده بود شیوة مبارزة خود را سلاح دعا انتخاب نمود و در این راه در دعاهای خود از خداوند طلب صبر می کرد و مردم را به آن وسیله راهنمایی می نمود. و صبر در دعاهای آن حضرت و در نظر ایشان عاشقانه است. حضرت در دعاهای خود با توجه به سخت گیریها و مراقبت های شدید امویان و استبداد آنها، از جرایانات سیاسی و اجتماعی زمانه نیز سخن می گوید و هم به مسائل مردم در زمینة اقتصادی و رسیدگی به نیازمندان اشاره می کند.
صبر در زندگی بزرگان: نکته ای که در موفق بودن آیت الله بهجت در زندگی ایشان می باشد سکوت ایشان از لا یعنی که همان حفظ حریم ترک معصیت محسوب می شود نشان دهندة صبر آن بزرگوار در برابر میل به تکلم است چرا که بسیاری از گناهان از زبان به وجود می آید و دل را از یاد خدا غافل می کند و او را از مسیر رشد و تکامل منحرف می سازد.
صبر در راه تبلیغ دین: مبلغین دین خواستار تحول معنوی در زندگی مردم هستند یا مردم را به کارهای خوب دعوت می کنند و یا از کارهای زشت باز می دارند در هر حال با مقاومت مردم روبرو می شوند چون برای آنها سخت است که بر خلاف میل و هوس خود رفتار کنند. کسی که تبلیغ دین می کند باید در جاهای مختلفی صبر از خود نشان دهد.
1 ـ کناره گیری مردم از پیشوایان و رهبران دینی: برای یک پیام آور سخت تر از آن نیست که با تمام وجود مردم را به سوی سعادت دعوت کند و جز گوش های کر و دل های سخت چیز دیگری نبیند. که قهرمان این نوع صبر حضرت نوح می باشد.
2 ـ زخم زبان و آزار و اذیت مردم: کسیکه جز خیرخواهی برای مردم نمی خواهد و بر نفس خود و هوس خود مسلط شده برایش سخت تر از این نیست که دیگران به او تهمت بزنند و به او بدزبانی نمایند همة پیامبران نمونه های درخشان از این نوع صبرند.
3 ـ دوری راه و تأخیر امداد خداوندی: وعدة خداوند برای حق طلبان یاری خود و پیروزی نهایی است اما بدون سختی راه و رنج کشیدن، بزودی نصیب آنها نمی شود و اینجاست که مؤمنان را می آزماید اما زمانی که از رسیدن کمک خداوند ناامید می شود و دیگر تاب و توان برایشان نمانده ناگهان مدد الهی فرا می رسد.
صبر در میدان جنگ یا فشار دشمن: در میدان جنگ در برابر دشمن، برای پشت نکردن و فرار نکردن و مقاومت باید از سلاح صبر بهره گرفت تا بتوان پیروز شد. و خداوند به صابران وعده می دهد که در همه جا با آنهاست و در قرآن می فرماید: صد نفر مسلمان صابر بر 1000 نفر کافر پیروز می شوند. بهترین نمونة این صبر در قرآن داستان طالوت و جالوت می باشد.
قبل از شروع جنگ طالوت برای سنجیدن مراتب صبر سربازانش از آنها می خواهد وقتی به آب رسیدند از آن خود را سیراب نکنند، تنها عدة اندکی به فرمان او عمل کردند و در مواجهه با سپاه جالوت نیز همان ها باقی ماندند و بقیه با گفتن اینکه نفرات و تجهیزات جنگی دشمن بیشتر از آنهاست از جبهه فرار کردند. اما همان عدة اندک با ایمان، یقین خود را با این جمله اعلام کردند که (خداوند همواره با صابران است) و از خداوند درخواست می کنند صبر را بر آنها فروریزد و بالاخره با همین سلاح و ایمان خود پیروز می شوند.
صبر در مقام معاشرت با مردم:
انسان همواره برای حفظ روابط اجتماعی خود و پایداری آن احتیاج به صبر و گذشت دارد در روابط خود با پدر و مادر، فرزندان، همسایه ها و حتی بدخواهان خود باید با صبر و سنجیده عمل نماید.
صبر در همسرداری: دوام کانون خانواده از اهمیت بسیاری برخوردار است واین امر جز با صبور بودن و شکیبائی زن و شوهر ـ هریک به نوبه خود ـ استمرار ندارد و خداوند اجر مردی که برای رضای خدا با زن ناسازگار صبر می کند را کمتر از پاداش مجاهد فی سبیل الله نمی داند و زن و مرد مسلمان نباید از هم تنفر پیدا کنند. آسیه همسر فرعون در برابر دعوت همسرش به پرستش خود و ادعای خدا بودن او مقاومت کرد، ابتدا با نصیحت و اندرز او را آگاه ساخت اما وقتیکه مجادلة آنها بالا گرفت فرعون او را تهدید به مرگ نمود اما آسیه چون عاشق خدا بود در برابر او صبر کرد و تزلزلی در خود راه نداد.
صبر شاگرد در برابر استاد: انسان در مقام یادگیری بر اینکه بتواند دانش را دریافت و درک نموده و آن را حفظ نموده و به کار بندد نیازمند به صبر در همة این مراحل است تا بتواند به نتیجه برسد و باید آداب و رسوم حاکم در روابط استادی و شاگردی را رعایت نماید که برای نمونه بی صبری حضرت موسی را قرآن بیان می کند چون باعث شد نتواند از علم معلم خود بهره مند گردد و به زودی از مصاحبت با او محروم گشت
صبر و اقسام آن