دین و اندیشه

شب قدر و علم ائمه علیهم السلام

پرسش و پاسخ

شب قدر سرنوشت یکساله ما تعیین می‌شود. ایا امام زمان علیه السلام هم فقط از یکسال ما آگاه میشود نه بیشتر؟

پاسخ کوتاه:
محل نزول قرآن و ظرف آن، باید از سنخ «معنى» و امور معنوى باشد تا بتوان، ظرفیت آن را نسبت به یک حقیقت معنوى پذیرفت. امام زمان هر عصرى، مصداق شب قدر آن دوران است. ارائه نمودن مقدرات یکساله ما توسط امام علیه السلام منافاتی با علم امام علیه السلام به کل سرنوشت ما ندارد.


یکى از مسائل پر رمز و راز در مجموعه علوم و معارف الهى، مسئله «شب قدر» است. نخست گفتنى است، شب قدر، ظرف نزول قرآن است: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِى لَیْلَةِ الْقَدْرِ»؛ (قدر (97)، آیه 1). اما این چه نوع ظرفى است؟ بین عموم مردم مشهور است که «شب قدر» ظرف زمان است. طبق این بیان، شب قدر، به معناى پاره اى از زمان (شب) است که در آن، قرآن از عالم بالا به دنیا نازل گشته است و به دلیل اهمیت این نزول و مسائل جنبى و یا عوامل زمینه ساز آن – که از درک ما انسان ها فراتر است خداوند مى فرماید: «وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ»،(همان، آیه 2)، «تو چه می دانی (یا چه چیزى تو را آگاه کرد) که شب قدر چیست؟» و «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»، (همان، آیه 3)، «شب قدر، از هزار ماه بهتر است». عبادتى که در این شب انجام مى شود، بهتر از هر عبادتى است که انسان آنها را در طول هزار ماه انجام مى دهد و نیز: «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ»، (همان، آیه 4)، «در این شب فرشتگان و روح به اذن پروردگارشان فرود مى آیند و با خود مقدرات همه امور را فرود مى آورند» و «سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ»؛ (همان، آیه 5)، «این شب تا طلوع فجر سلام و سلامتى است». اما اگر «ظرفیت» مطرح در آیه را منحصر در ظرف زمان نکنیم و بگوییم ظرف زمان، پایین ترین مرحله از مراحل ظرفیت است؛ آن گاه به این مى رسیم که شب قدر، حقیقتى است که قرآن در آن نازل شده و با توجه به لیاقت و قابلیتش، حقیقت قرآن را از عالم بالا دریافت کرده و آن را در وجود خود، جاى داده است و بدین ترتیب وجودش، ظرف قرآن شده است. البته مراد از ظرف و محل و امثال این تعابیر، مکان مادى نیست و نمى تواند باشد؛ زیرا حقیقت قرآن از سنخ امور مادى نیست تا ظرف و مکانى شبیه به ظروف و مکان هاى مادى داشته باشد؛ بلکه محل نزول قرآن و ظرف آن، باید از سنخ «معنى» و امور معنوى باشد تا بتوان، ظرفیت آن را نسبت به یک حقیقت معنوى پذیرفت و از آن توجیه معقولى ارائه کرد. 
ظرف و مظروف مادى، هیچ گاه با هم متحد نمى شوند. براى مثال آب که مظروف و کوزه ظرف است، تا ابد اگر این نسبت را حفظ کنند، نه کوزه آب مى شود و نه آب کوزه و همین طور است در دیگر موارد از انواع ظرف ها و مظروف هاى مادى. اما در امور معنوى این گونه نیست؛ ظرف معنوى حقیقتى است که پذیراى امور معنوى و دریافت کننده حقایق ملکوتى است. این حقیقت، با آنچه مى پذیرد و قبول مى کند، وحدت یافته و یکى مى شود. بنابراین حقیقتى که محل نزول قرآن است و حقایق آن را قبول کرده و ظرف قرآن شده است، با آن یکى مى شود و قرآن ناطق مى گردد. مى توان شب قدر را به دو نوع حقیقى و زمانى تقسیم کرد و گفت: لیلة القدر حقیقى، وجود طیبه انسان کامل است که دعا و ظرف قرآن؛ بلکه قرآن ناطق است. از این رو در هر زمان براى آن، بیش از یک مصداق قابل تصوّر نیست. به عبارت دیگر امام زمان هر عصرى، مصداق شب قدر آن دوران است و نظیر ندارد و دومى برایش متصور نیست. ارائه و قطعی نمودن مقدرات یکساله ما توسط امام علیه السلام منافاتی با علم کامل امام علیه السلام به کل سرنوشت و تصمیمهای ما ندارد.

شب قدر و علم ائمه علیهم السلام

guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا