سرنوشت یا خود نوشت
پرسش من در مورد ازدواج و همسرگزینی و مشابه ان نیست.بلکه در مورد اختیار و جبر که مگر انسان موجودی مختار نیست؟؟پس چرا گاهی اوقات به زور دیگران ادم سرنوشتش عوض می شود ؟ اختیار خودم را سرکوب نمودن و زندگی با انسانی بددهن و بی علاقه گرفتارم؟
1 ـ سرنوشت را صرفاً خدا نمی نویسد.سرنوشت را صرفاً انسان هم نمی نویسد.بلکه سرنوشت را خدا می نویسد با قلم اختیار انسان. پس تا خدا ننویسد، سرنوشتی نوشته نمی شود؛ و از طرف دیگر، تا قلم اختیار انسان به کار نیفتد، سرنوشتی از سوی خدا نوشته نمی شود. امّا وقتی اختیار ما با فاعلیّت خدا همراه شد، آنگاه سرنوشت ما رقم می خورد. 2ـ منظور از سرنوشت چیست؟
سرنوشت یعنی آنچه در برزخ و آخرت با آن محشور خواهیم شد.
پس آنچه در دنیا برایمان رخ می دهد چیست؟
اینها سرنوشت نیستند بلکه سوالات امتحانی اند. در دنیا، جز سوال امتحانی هیچ چیزی وجود ندارد. با پاسخ دادن به این سوالات است که سرنوشت حقیقی ما (سرنوشت برزخی و اخروی ما) رقم می خورد.
پس مراقب باشیم که سوالات امتحانی را با سرنوشت اشتباه نگیریم.
کسی که سوال امتحانی را سوال امتحانی نداند، روشن است که به فکر پاسخ درست دادن به آن هم نمی افتد.
مکان فعلی انسان حاصل حرکت دیروز اوست. بسیار افرادی هستند که متوجه شده اند در راهی غیر از هدف اولیه قرار دارند. یک دسته مسیر درست برای رسیدن هدف را انتخاب و دسته ای هم توقف و تسلیم و نابودی را ترجیح داده اند.
گوهر گرانبهای وجود انسان آنقدر ارزشمند و قوی است که در لحظات واپسین نیز میتواند با سرعت راه را اختیار نموده و خود را به هدف نهایی و عافیت و عاقبت بخیری برساند.
تکلیف انسان یافتن مسیر و تلاش برای انجام وظیفه و استیفای حقوق مشروع خویش است. پاسداشت مقام عبودیت با مهر و محبت در زندگی تکلیف الهی و مایه تغییر هر سرنوشت یاگرفتاری است.
سرنوشت یا خود نوشت