گناه ونفی ایمان
ایا ایمان به خدا با ارتباط با جنس مخالف جمع میشود؟؟
پی نوشت ها :
1.مرحوم کلینی، اصول کافی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ج2، ص32.
2.شیخ حر عاملی وسایل الشیعه، انتشارات موسسه آل البیت، قم ، ج15 ،ص317 . به چند روایت در مورد ارتباط با نامحرم توجه کنید . 1 . ابو بصیر مى گوید: در کوفه به زنى قرآن مى آموختم که با او مزاح کردم.وقتى خدمت امام محمّد باقر- علیه السّلام- رسیدم، مرا توبیخ کرد و فرمود: هر کس در خلوت، مرتکب گناه شود، خداوند به او توجه نمى کند. تو به آن زن چه گفتى؟ از حیا و خجالت، صورتم را پوشاندم و توبه کردم. پس حضرت فرمود: دیگر چنین کارى نکن .الحکم الزاهرة با ترجمه انصارى 605 196
(فی مناهی النبیّ) قال صلّى اللَّه علیه و آله: من صافح امرأة تحرم علیه فقد باء بسخط من اللَّه و من التزم امرأة حراما قرن فی سلسلة من النّار مع الشّیطان فیقذفان فی النّار. در مناهى پیامبر (ص) آمده است که آن حضرت فرمود: هر که با زنى نامحرم دست بدهد به خشم خدا گرفتار مى شود، و هر که از روى حرام دست به گردن زنى بیفکند او را با شیطان به زنجیرى آتشین مى بندند و هر دو را در آتش مى افکنند. الفقیه 4/ 8 روضة المتقین 9/ 380 امالی الصدوق/ 349
3. عن النّبی صلّى اللَّه علیه و آله: و من صافح امرأة حراما جاء یوم القیامة مغلولا ثمّ یؤمر به إلى النّار. البحار 76/ 363
از پیامبر (ص) نقل شده است: هر که از روى حرام با زنى دست بدهد، روز قیامت دست بسته وارد مى شود سپس او را به سوى دوزخ مى برند.
زنا از گناهان کبیره است:
از جمله گناهانی که به کبیره بودنش تصریح شده زنا است، چنان که در روایات فرمودهاند و برای کبیره بودنش به آیه 68 سوره فرقان تمسک شده که میفرماید: «از جمله صفات بندگان خدا آن است که نپرستند و نخوانند با خدای به حق، خدای دیگری را (یعنی مشرک نباشند) و آن نفسی که خدا کشتنش را حرام فرموده نکشند و زنا نکنند، و کسی که اینها را به جا آورد (شرک، قتل، زنا)، برسد و ببیند جزای خود را که شکنجهاش در روز قیامت دو چندان است و همیشه به خواری در آتش است».[1]
معانی اثام وغی: در منهج است که: «اثاماً» در این آیه شریفه، نام یک وادی در دوزخ است که زناکاران را در آن عقوبت میکنند و گفتهاند چیزی است که از اجسام دوزخیان مانند چرک و خون سیلان می کند.
و در روایات آمده که: اثام در این آیه و وغی در آیهی دیگر[2] دو چاه در دوزخ است که اگر سنگی را از کنارش رها کنند در مدت هفتاد سال به قعر آن میرسد.
و در سورهی بنیاسرائیل میفرماید: «و نزدیک زنا مشوید و گرد آن نگردید به درستی که آن خصلتی زشت و کاری فجیع و بد راهی است.»[3]
زیرا که زنا سبب قطع نسبها و هیجان فتنهها و باطل کردن مواریث و صلهی رحم و حقوق پدران بر فرزندان و حقوق فرزندان بر پدران است.
بدترین راه دفع شهوت: در کتاب بلاهای اجتماعی در شرح این آیه شریفه چنین مینگارد:
یعنی که گرد زنا نروید زیرا این کار یک کردار پلید و راه گمراه کنندهای است، شاید دقیقترین تعبیری که در قرآن مجید از زنا شده همین جمله «وساء سبیلاً» باشد زیرا این جملهای است که اساسیترین منطق اسلام را دربارهی مخالفت و مبارزهی با فحشاء روشن میکند. این جمله میگوید: عمل شنیع زنا یک راه طبیعی و خالی از خطر برای اطفاء شهوت نیست. جامعهای که شهوت خود را از طریق زنا اشباع میکند در یک جادهی ناهموار و خطرناکی افتاده که عاقبت آن دوری از مقصد و افتادن در پرتگاههای هولناک است. نیروی خدادادی شهوت برای ابقاء نسل انسانی و ایجاد یک سلسله هیجانات روحی و عاطفی در مرد و زن است که این هیجانات ضامن تشکیل کانون خانواده و اطفاء شهوت از یک طریق محدود و قانونی است اما ارتکاب زنا نه تنها اجتماع را به مقصد ابقاء نسل نزدیک نمیکند، بلکه اجتماع را در هزاران دورهی مخوف پرت میکند که دهها میلیون بیماران مقاربتی و میلیاردها دلار بودجه معالجهی آنها و میلیونها کودکان بیسرپرست تنها گوشهای از این پرتگاه را نشان میدهد. (بلاهای اجتماعی ص143) و نیز در صفحه131 چنین مینگارد:
هزاران مفاسد مختلفی که از توسعه فحشاء و روابط نامشروع به وجود آمده، راستی آن چنان حیرت انگیز و ناراحت کننده است که نسبت دادن آن به بشر قرن بیستم بیشباهت به تناقض نیست.
آدم فکر میکند بشری که دل ذرهها را با هزاران زحمت میشکافد تا از نیروی درون آن بهرهمند شود چرا نیروهای خدادادی خود را در کثیفترین وضعی به انواع فحشاء تباه میکند و در حالی که از یک طرف قوای طبیعت را به کمک خود میطلبد از طرفی عوامل نیستی و اضمحلال خود را فراهم میسازد.
مثلاً امروز برای استفاده از یک سلسله اشعهی سودمند و یا نیروی اتم در عالم پزشکی میلیاردها دلار صرف میشود و صدها هزار مغز متفکر به فکر و فعالیت میپردازد و این تلاشهای دسته جمعی نتیجه بخش شده در عالم بهداشت و پزشکی واقعاً تحولات و پیشرفتهای شگفت انگیزی به وجود میآورد ولی به موازات این پیشرفتها هر سال آمار بیماران مقاربتی و فدائیان این بیماریها میلیونها نفر بالا میرود و در نتیجه صدها هزار نفر در هر کشور به گوشههای بیمارستانها پناه برده به صورت اعضای معطل و فلجی بار دوش اجتماع میگردند، یا مثلاً با هزاران کوششهای دامنهداری که برای بهبود بخشیدن به اوضاع اقتصادی هر کشوری به عمل میآید، در نقطه مقابل میلیونها کودک بیسرپرست که همگی در نتیجهی یک خوشگذرانی کوتاه و یک ملاقات موقتند در سراسر جهان چرخ اقتصادی کشورها را مواجه با مشکلات عظیم میکند و تازه پس از آنکه دولتها وسائل تربیت و نگهداری این کودکان را فراهم نمودند، عده اغŒ افراد شرور و خطرناکی میشوند که اجتماع را به انواع جرائم و جنایات مختلف تهدید میکنند و بالاخره دستگاه قضائی کشور از وجود این افراد دائماً هراسان است.[4]
آثار دنیوی و اخروی زنا: امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمود: زنا شش اثر دارد: سه اثر در دنیا سه اثر در آخرت، اما آثار دنیوی زنا، آبرو را میبرد، رزق را کم میکند و مرگ و نیستی را نزدیک مینماید اما آثار اخروی آن، پس غضب پروردگار و سختی حساب ودخول در آتش و جاودان ماندن آن را ایجاب مینماید.[5]
عذاب برزخی زناکار: و نیز فرمود: کسی که به زن مسلمانی یا یهودی یا نصرانی یا مجوسی، آزاد یا کنیز زنا کند پس توبه نکند و با اصرار به این گناه از دنیا برود، خداوند در قبرش سیصد درِ عذاب را باز میفرماید که از هر در مارها و عقربها و افعیهائی از آتش بیرون میآیند، پس میفرماید تا روز قیامت میسوزد.
بوی گند زناکار در صحرای محشر: و چون از قبرش بیرون شود از بوی گندش مردم اذیت میشوند پس به این بوی زننده شناخته میشود و دانسته میگردد که زناکار است تا اینکه امر کرده میشود او را به آتش برند. زینهار، به درستی که خداوند محرمات را حرام فرموده و حدودی را تعیین فرموده. پس هیچ کس از خداوند غیرتمندتر نیست و از غیرت الهیه است که فواحش را حرام فرموده.[6]
همه، زناکاران را در محشر لعنت میکنند: حضرت امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ فرمود: در روز قیامت به امر خدا، بوی گندی وزیده میشود که تمام اهل محشر ناراحت میشوند، تا اینکه نفس کشیدن بر آنها مشکل میگردد، پس منادی ندا میکند آیا میدانید این بوی گند چیست؟ گویند نمیدانیم و سخت ناراحتمان کرده، پس گفته میشود: این بوی عورت زناکاران است که بدون توبه از دنیا رفتهاند پس آنها را لعنت کنید که خدا آنها را لعنت کرده پس نمیماند در محشر کسی مگر اینکه آنها را نفرین میکند و میگوید خدایا زناکاران را لعنت فرما.[7]
زنا مرگ ناگهانی و فقر میآورد: حضرت رسول ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: هرگاه پس از من زنا زیاد شود مرگ ناگهانی زیاد خواهد شد.[8]
و فرمود: که زنا مورث فقر است و آبادیها را ویران خواهد نمود.[9]
فساد نسب و تربیت طفل: و در مکتوب حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ است: که خداوند زنا را حرام فرموده برای اینکه سبب فسادهایی مانند قتل نفس و از بین رفتن نسبها و ترک تربیت اطفال و بهم خوردن ارث میشود.[10]
زنای محصنه: اگر با زن شوهردار زنا شود حرمت و عقوبت آن شدیدتر خواهد بود چنانچه حد زنا صد تازیانه ولی حد زنای محصنه قتل و سنگسار کردن است.
حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: روز قیامت سه طایفهاند که خداوند با ایشان سخن نمیگوید و ایشان را پاکیزه نمیفرماید و برایشان عذاب دردناکی است. از این سه طایفه زنی است که بر فراش شوهرش زنا دهد.[11]
و از حضرت رسول ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ مروی است که فرمود: کسی که با زن شوهردار زنا کند پس در جهنم از عورت هر دو چرک خارج میشود به مقدار پانصد سال راه، و اهل جهنم از بوی گند آن دو در اذیت خواهند بود و عذابشان از همه شدیدتر است.[12]
پیشبینی همه جانبهی اسلام: در کتاب برهان قرآن در این بحث چنین مینگارد:
در موضوع حد زنا اسلام نیروی جنسی و سرکشی این غریزه را در نظر گرفته و برای اقناع و اشباع آن، طرق مشروع و سهلی تعیین کرده و پیروان خود را به ازدواج در آغاز جوانی مأمور ساخته و پیغمبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ در این باره فرموده است: نکاح سنت من است پس هر که از سنت من اعراض کند از من نیست.
به همین جهت مقررات شرع برای امر زناشوئی انواع تسهیلات را مقرر داشته و حکومت را موظف ساخته که در صورت عدم تمکن شخص، به وسیلهی انفاق از بیت المال برای انجام این منظور به تهیدستان مساعدت کند و به علاوه دستور اکید داده تا محیط اجتماع از موجبات اغراء و علل انگیزش شهوت، پاک و پیراسته شود آنگاه برای مصرف نیروی سرشار و قوای جبار جوانی هدفهایی عالی از قبیل مبارزهی با فساد و تعلیم مردم بیسواد و کمک به فقرا و بینوایان و کوشش در بالا بردن سطح زندگی و در راه عمران و آبادی جهان برقرار ساخته و از طرفی روزههای واجب و مستحب و نمازهای واجب و نافله، اعتکاف و امثال عبادات را برای فرو کاستن از طغیان غریزه و منصرف ساختن ذهن و خیال از اندیشههای شهوانی و وسوسههای شیطانی و توجه دادن فکر به اندیشههای عالی الهی مقرر دانسته تا با همگی این وسائل از پدید آمدن موجبات و علل گناه جلوگیری شود و با وجود این همه تدبیر که در این راه برای حفظ نفس و صیانت غریزه به کار برده باز در اجرای حد و کیفر گناهکار شتاب روا نداشته و اجرای حد را برای موقعی گذاشته که کار عنان گسیختگی و بیاعتنایی به نظامات اجتماع و سقوط در منجلاب فساد و شهوترانی به جائی منتهی شود که شخص گناهکار بدون هیچگونه ملاحظه و آزرمی در حضور جمعی که چهار نفرعادل در میانشان باشد به عمل منافی عفت مبادرت نماید و مانند چهارپایان به کار وقاع و زنا بپردازد و آن چهار نفر شاهد عادل از روی یقین و قطع و با صراحت تمام گواهی دهند که صدور آن عمل را آشکارا از او دیدهاند در این صورت اسلام مقرّر داشته است که هرگاه کسی مرتکب زنا شودو عفت عمومی را لکهدار کند، حد شرعی دربارهاش اجراء شود و حتی در این مرحله نیز جانب رأفت را رعایت کرده و اوضاع و احوال شخص گناهکار را منظور نموده و مقرر داشته که هرگاه مرتکب زنا، مجرد و عزب باشد تنها به صد ضربه تازیانه دربارهی او اکتفاء شود و حد رجم (سنگسار کردن) دربارهی زناکاری اجراء گردد که متأهل باشد و در عین تأهل و بدون هیچگونه ضرورت و حاجتی بلکه به صرف هوس بازی و شهوترانی چنین عمل زشت و ناروایی را مرتکب شده باشد.
پانوشت ها
[1] . و الذین لایدعون مع الله الها آخر ولا یقتلون النفس التی حرم الله الا بالحق ولا یزنون و من یفعل ذلک یلق اثاماً یضاعف له العذاب یوم القیمه و یخلد فیه مهاناً (سوره فرقان، آیه 68).
[2] . فسوف یلقون غیاً (سوره مریم، آیه 60).
[3] . ولا تقربوا الزنا انه کان فاحشه و ساء سبیلاً (سوره اسراء آیه 34).
[4] . این تضاد گیچ کننده چنانکه گفتیم بیشتر از ناحیه توسعه فحشاء و انحرافات جنسی به وجود آمده که مانند لکههای سیاهی بر پیشانی تمدن کنونی قرار گرفته است.
[5] . عن ابی عبدالله ـ علیه السّلام ـ قال للزانی ست خصال ثلاث فی الدنیا و ثلاث فی الاخره اما التی فی الدنیا فیذهب بنور الوجه و یورث الفقر و یعجل الفناء و اما التی فی الاخره فسخط الرب و سوء الحساب و الخلود فی النار (فروع کافی، باب الزنا، ج5، ص541).
[6] . الاومن زنی بأمره مسلمه او یهودیه او نصرانیهاو مجوسیه، حره اوامه، ثم لم یتب منه و مات مصراً علیه فتح الله تعالی له فی قبره ثلاث مأه باب یخرج منها حیات و عقارب و ثعبان من النار فهو یحترق الی یوم القیمه فاذا بعث من قبره تأذی الناس من نتن ریحه فیعرف بذلک و بما کان یعمل فی دار الدنیا حتی یؤمر به الی النار الا و ان الله حرم الحرام و حد الحدود فما احد اغیر من الله، و من غیرته حرم الفواحش (وسائل الشیعه، کتاب نکاح، باب 9، ص243).
[7] . عن علی ـ علیه السّلام ـ اذا کان یوم القیمه اهب الله ریحاً منتنه یتأذی بها اهل الجمع حتی اذا همت ان تمسک بانفاس الناس فاذاهم مناد هل تدرون ما هذه الریح التی قد آذتکم فیقولون لا و قد آذتنا و بلغت منا کل مبلغ قال ـ علیه السّلام ـ ثم یقال هذه ریح فروج الزناه الذین لقوا الله بالزنا ثم لم یتوبوا فالعنوهم لعنهم الله فلایبقی فی الموقف احدالا قال اللهم العن الزناه (وسائل الشیعه، کتاب نکاح، باب 10، ص243).
[8] . اذا کثر الزنا من بعدی کثر موت الفجأه (وسائل الشیعه، کتاب نکاح، ص231).
[9] . الزنا یورث الفقر و یدع الدیار بلاقع (وسائل الشیعه، کتاب نکاح، باب 1، ص233).
[10] . حرم الله الزنا لما فیه من الفساد من قتل النفس و ذهاب الانساب و ترک التربیه للاطفال و فساد المواریث (وسائل الشیعه، کتاب نکاح، باب 1، ص39).
[11] . ثلاثه لایکلمهم الله یوم القیمه ولا ینظر الیهم ولا یزکیهم و لهم عذاب الیم الشیخ الزانی و الدیوس و المرأه توطئی فراش زوجها (وسائل الشیعه، کتاب نکاح 14، باب 16، ص247).
[12] . من فجر بامرأه ولها بعل انفجر من فرجهما من صدید جهنم وادمسیره خمسمأه عام یتأذی اهل النار من نتن ریحها و کانا من اشد الناس عذابا (وسائل الشیعه).
آیت الله شهید دستغیب- گناهان کبیره، ج1، ص182 (با اندکی تلخیص)
گناه ونفی ایمان