دین و اندیشه

حق الله، حق الناس و حق النفس در قرآن

پرسش و پاسخ

میخواستم خواهش کنم ایات قران که درمورد حق الله و حق الناس و حق النفس رو بفرمایید. همچنین میخواستم مصادیق این حقوق رو بدونم. به علاوه راه های جبران و از بین بردن هریک از این حقوق چیست؟

در آیات قرآن کریم به حق الله یا حق الناس یا حق النفس تصریحی نشده است، اما در کتاب‌های اخلاقی و روایی مثل رساله حقوق امام سجاد علیه السلام از سه حق که حق الله، حق الناس و حق النفس باشد، نام برده شده است.[1]1. حق الله اموری مانند نماز و روزه و حج و زکات و … است که بر مکلف انجام آن واجب است و یا اموری که خداوند از آن نهی نموده، مانند نوشیدن شراب و زنا و… که ضروری است از انجام آن اجتناب کرد.2. حق الناس به حقوقی گفته می شود که در ارتباط با دیگران است و در این زمینه فرقی بین حقوق مالی، مانند غصب اموال دیگران و یا تلف نمودن آن و یا بردن آبروی افراد، مانند غیبت، تهمت و … نیست.3. حق النفس، حقی است که نفس و جان انسان بر وی دارد و رعایت آن ضروری است. در این باره امام سجاد (ع) در رساله حقوق فرموده است:حق خودت این است که وجودت را وقف اطاعت خدا کنى، حق زبان، گوش، چشم، دست، پا، شکم و اندام را ادا کنى و از خدا در این راه کمک خواهى.حق زبان این است که با خوددارى از گفتار زشت حرمتش را نگه دارى، به گفتار نیک عادتش دهى، آن را جز در موارد نیاز و منافع دین و دنیا به کار نیندازى، از سخنان بیهوده زشت و بى‌ ثمر که احتمال زیان دارد و سود چندان ندارد، معافش داری… .
حق گوش این است که پاکش نگه دارى، و این مجراى قلب را جز به روى دهان ارزشمندى که خیرى در آن به وجود آرود، یا خوى ارجمندى بدان بخشد نگشائى. 
حق چشم این است که آن را به حرام ندوزى، و جز آنجا که عبرتى در کار باشد، بصیرتى افزاید یا علمى بدست آرود، به کارش نگیرى که چشم دریچه عبرت (قلب) است.
حق پا آن است که با آن راه حرام نپیمائى، مرکب راهى که پویندگانش خفت و اهانت بینند قرارش ندهى، پا وسیله نقلیه توست، به راه دینت می‌برد، و وسیله سبقت توست. و لا قوة الا باللَّه.
حق دست آن است که به حرام دراز نکنى، که فردا به کیفر خدا گرفتار شوى، و امروز به سرزنش ملامت‌گران، و از کارهاى واجب آن را عقب نکشى، بلکه با بستن دست از بسیارى از نارواها و گشودنش به بسیارى از غیر واجبات، عزیزش دارى آنگاه است که خردمندى کرده شرف دنیا و ثواب آخرت را فراهم خواهد کرد.
حق شکم این است که آن را ظرف حرام، کم یا زیاد نکنى، در حلال نیز میانه روى نمائى از حد تقویت بحد سستى و ناجوانمردیش نکشانى، هنگام احساس گرسنگى و تشنگى بر آن مسلط باشى که سیرى [بیش از حد] مایه کسالت، کندکارى، و باز شدن از هر خیر و کرامتى است، و آب خوردن تا آنجا که شکم مالامال شود حماقت و جهالت آرد، و مردانگى را ببرد.
حق اندام این است که آن را از حرام (زنا و غیره) نگه دارى و (براى این کار) از فرو خواباندن چشم (نگاه نکردن) که بهترین کمک است، و یاد فراوان مرگ، و تهدید نفس به عذاب خدا، کمک گیرى، و حفظ و تأیید از خداست، و لا حول و لا قوة الا باللَّه. [2]راه جبران رعایت نکرن این حقوق، توبه و اصلاح است؛ چرا که رعایت نکردن هر یک از این حقوق، ظلم است و قرآن می‌فرماید هر که بعد از ظلمی که انجام داده،‌ توبه کند و خودش را اصلاح کند، خدا توبه او را می‌پذیرد: «فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ أَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ یَتُوبُ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌِ» (مائده/39)
[1]. فیض کاشانى، ملا محسن، تفسیر الصافى، ج 2، ص 469، انتشارات صدر، تهران، 1415 ق.
[2].تحف العقول، ترجمه آیت الله جنتی، ص 409.
 

حق الله، حق الناس و حق النفس در قرآن

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا