دین و اندیشه

وحی به حضرت آدم (ع)

پرسش و پاسخ

آیا به حضرت آدم وحی می شد؟

حضرت آدم (ع) از جمله انبیای الهی است و بر ایشان مانند سایر انبیا (ع) وحی نازل می شده است . دلایل اثبات پیامبری حضرت ادم:آنچه از قرآن بر می آید این است که حضرت آدم(ع)؛ اوّلاً، خلیفه الله بوده. « وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَهِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَهً » ( بقره:۳۰) ثانیاً، عالم به اسماء الله بوده. « وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها» ( بقره:۳۱)ثالثاً، ملائک در برابرش اظهار خضوع نموده و مطیعش بوده اند. « وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَهِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ أَبى وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرین» (بقره:۳۴)
رابعاً، خداوند متعال قبل از آنکه وارد دنیا ( دار تکلیف) شود با او سخن گفته. «قالَ یا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ » (بقره:۳۳) و « وَ قُلْنا یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّهَ » (البقره:۳۵)
خامساً، بعد از ورود به دنیا نیز از خداوند متعال دریافت وحی نموده. « فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیم » (البقره:۳۷)
سادساً، هدایت به او ابلاغ شده بوده. « قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمیعاً فَإِمَّا یأْتِینَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدای فَلا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ » (بقره:۳۸)
سابعاً، نامش در ردیف انبیاء آمده است. « إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمینَ» (آل عمران:۳۳)
شکّ نیست که خلیفه الله شأنیت نبوّت را دارد. همچنین شکّ نیست که عالم به جمیع اسماء الله، شأنیت نبوّت را دارد. باز شکّ نیست آنکه لایق مسجود ملائک شدن باشد، لایق نبوّت نیز خواهد بود. همچنین آنکه جزء مصطفین ( مخلَصین و معصومین) باشد، شأنیت نبوّت را دارد. پس حضرت آدم(ع) شأنیت نبوّت را داشته. و نبوّت یعنی دریافت نباء( پیام) از خدا؛ به تعبیر دیگر، نبوّت یعنی دریافت وحی از خداوند متعال در دار تکلیف (دنیا)؛ چه بی واسطه چه با وساطت فرشته، چه در خواب، چه در بیداری. حال سوال این است که آیا آن حضرت در همین دنیا دریافت وحی داشته است یا نه؟
مورد پنجم(خامساً) گواه است که آن حضرت دریافت وحی داشته است. همچنین از آنجا که مصطفین مطرح در مورد هفتم( سابعاً) انبیاء هستند، نبوت او تقویت می شود.
تذکّر:
توجّه شود که نبوّت غیر از رسالت است. هر کسی ـ اعمّ از زن و مرد و کودک و بزرگ ـ معصوم ( مصطفی) بوده و دریافت کند، نبی است. امّا لازمه ی نبوّت آن نیست که شخص مأمور به ابلاغ وحی هم باشد؛ اگر چه شخصاً و بدون وجوب ابلاغ، آن را ابلاغ کند. پس حساب نبی از رسول جداست. البته هر رسولی نبی هم هست.
حال سوال این است که آیا آن حضرت رسول هم بوده اند؟
از مورد سادساً روشن است که آدم(ع) و حوا (س) و ابلیس (ل) هر سه در دنیا مکلّف بوده اند؛ و خداوند متعال بیان نمود که بعد از هبوط به دنیا برای شما هدایت (دین) خواهم فرستاد؛ و همه ی شما وظیفه دارید که از آن هدایت، تبعیت کنید؛ که اگر تبعیت نمودید خوفی بر شما نیست؛ در غیر این صورت مجازات می شوید.
پس آن زمان که روی زمین انسانی جز آدم و حوا نبوده، هدایت وجود داشته است. حال سوال این است که آن هدایت بر چه کسی نازل گشته و چه کسی مبلّغ آن بوده است؟
طبق مورد خامساً شکّی نیست که اوّلین هدایت را آدم(ع) دریافت نموده است؛ و آن هدایتی بوده که حوّا و ابلیس نیز به آن نیاز داشته اند؛ چون وضع حوّا که مثل آدم بود و وضع ابلیس هم که بدتر بود. پس آن وعده که در مورد سادساً داده شده محقّق گشت با ارسال وحی به آدم(ع). لذا آن حضرت رسالت نیز داشته است.
سخن آخر:
اگر کسی گفت: فلان مطلب را فقط با قرآن برایم اثبات کنید. از او می پرسیم: آیا سخن رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) را قبول داری یا نداری؟ اگر قبول نداری که به حکم قرآن ( آیه ۵۹ نساء) کافر هستی؛ اگر قبول داری، پس چه معنی دارد که قرآن صامت را از قرآن ناطق جدا می کنی؟ در حالی که رسول خدا(ص) در حدیث متواتر ثقلین و احادیث فراوان دیگر، حکم به غیر قابل تفکیک بودن قرآن و عترت داده اند. پس تفسیر قرآن را باید از عترت جویا شد. و رسول خدا و عترتش با تواتر بالایی تصریح نموده اند به نبوّت و رسالت حضرت آدم(ع).

وحی به حضرت آدم (ع)

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا