حقیقت واحد دین واحد
آیا حقیقت متکثره است یا حقیقت واحدی داریم ؟ اگر حقیقت واحد داریم آیا منحصر در یک دین مذهب خاص است ؟
پاسخ کوتاه:
فیلسوفان، با تأمّل در وجود و ماهیت، اصالت را به وجود داده اند. عدّه اى از آنها وجودها را متباین دانسته اند؛ ولى حکماى متعالى به تشکیک در وجود روى آورده، و تباین در وجودها را نفى کرده اند. از سوى دیگر، اهل معرفت وجود را واحد شخصى دانسته اند. منظور از دین، مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی باشد که از طرف خداوند نازل شده و به وسیله انبیا علیهم السلام به مردم ابلاغ شده، در این صورت دین امر واحدی است و تفاوت ادیان در دستورات جزئی است که متناسب با خصوصیات فردی و قومی به مقتضای زمان ها و مکان ها گوناگون تغییر می یابند.اگر منظور از دین، ادیان موجود در جهان باشد، شکی نیست که در جهان امروز دین های متعدد و مختلف وجود دارد. در این ادیان متعدد هرچند برخی از حقایق قابل مشاهده است، ولی شکل کامل حقیقت و توحید حقیقی فقط در چهره ی اسلام قابل رؤیت و دست یابی است.
مراد پرسش از حقیقت ابهام دارد. برای آگاهی دو مطلب زیر تقدیم میگردد :حقیقت وجود : – فلسفه از «موجود» بحث مى کند؛ موجود معمولاً به وجود و ماهیت تحلیل مى شود. فیلسوفان، با تأمّل در وجود و ماهیت، اصالت را به وجود داده اند. عدّه اى از آنها وجودها را متباین دانسته اند؛ ولى حکماى متعالى به تشکیک در وجود روى آورده، و تباین در وجودها را نفى کرده اند. از سوى دیگر، اهل معرفت وجود را واحد شخصى دانسته اند.ملّاصدرا، با تأمّل ژرف تر، کثرت وجود را به مظاهر حقیقت وجود برگردانده و حقیقت وجود را که همان وجود خداست، مانند اهل معرفت، یک واحد شخصى دانسته است. از این رو، کثرت تشکیکى را به وجودهاى معلولى برگردانده که مظاهر آن حقیقت اند و بین حقیقت وجود و مظاهر او تشکیک نیست، مگر به اعتبار. ادعاى اهل معرفت که حقیقت وجود واحد شخصى است و مابقى مظاهر اویند، از سه راه قابل اثبات است: اوّل از راه بى نهایت بودن واجب الوجود؛ دوم از راه عین الربط بودن ماسواى واجب به او؛ و سوم از راه تعریف تشکیک و خاصیت واجب بالذّات. بنابراین، فلسفه ملّاصدرا که از اصالت وجود آغاز شده و به وحدت شخصى وجود رسیده، وجودات متکثّر را مظاهر آن واحد شخصى دانسته است. حقیقت دین : – منظور از دین، مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی باشد که از طرف خداوند نازل شده و به وسیله انبیا علیهم السلام به مردم ابلاغ شده، در این صورت دین امر واحدی است و تفاوت ادیان در دستورات جزئی است که متناسب با خصوصیات فردی و قومی به مقتضای زمان ها و مکان ها گوناگون تغییر می یابند.اگر منظور از دین، ادیان موجود در جهان باشد، شکی نیست که در جهان امروز دین های متعدد و مختلف وجود دارد. در این ادیان متعدد هرچند برخی از حقایق قابل مشاهده است، ولی شکل کامل حقیقت و توحید حقیقی فقط در چهره ی اسلام قابل رؤیت و دست یابی است.توضیح بیشتر : خداوند متعال غیر از اسلام دین دیگرى نیز نازل ننموده است . دین تمام انبیاء علیهم السلام یکى آن هم اسلام بوده . دین یکى است و همه ى انبیاء علیهم السلام نیز آمده اند براى ابلاغ و حفظ و تبیین همان دین . اگر امروزه صدها دین وجود دارد ، اینها را خدا نازل نکرده بلکه همه را بشر ساخته است . مثلاً هندوها ابداً دین خودشان را دین نازل شده از سوى خدا نمى دانند . چون اساساً به نبوّت اعتقاد ندارد . شاخه هاى گوناگون آیین هندو در حقیقت شاخه هاى گوناگون بت پرستى است . بودیسم نیز دین الهى نیست و خود بودایى ها آن را از جانب خدا نمى دانند چون اینها نیز به نبوّت اعتقادى ندارند . عمده آیینهایى که خود را الهى مى دانند عبارتند از : یهودیّت ، مسیحیّت و آیین زرتشت . اینها نیز بنا به دلائل فروان تاریخى و عقلى و نقلى ، ربطى به دین حضرت موسى و عیسى علیهم السلام ندارند و آیینهایى هستند بشر ساخته . کتب مثلاً آسمانى اینها نیز ابداً ربطى به انبیاء علیهم السلام ندارند و توسّط قدماى اینها نوشته شده اند . لذا خداوند متعال فرمود : « فَوَیْلٌ لِلَّذینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلیلاً فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَیْدیهِمْ وَ وَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا یَکْسِبُونَ پس واى بر آنها که نوشتهاى با دست خود مىنویسند ، سپس مىگویند : « این ، از طرف خداست . » تا آن را به بهاى کمى بفروشند . پس واى بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند و واى بر آنان از آنچه از این راه به دست مىآورند » ( البقره : 79 ) در آیات قرآن به صراحت بیان شد که حضرت ابراهیم علیه السلام کعبه را قبله قرار داد و در دین او رکوع و سجود و اعتکاف و طواف و امثال این امور بوده است .در این آیات به صراحت بیان شد که حضرت ابراهیم و فرزندان او و بنى اسرائیل زمان انبیاء و حضرت موسى و عیسى علیهم السلام هیچکدام یهودى و مسیحى نبوده اند بلکه همگى مسلمان و در دین حضرت ابراهیم علیه السلام بوده اند .در این آیات تصریح شده که دین اسلام ، دین تمام انبیاست و سخنى از تکامل ادیان نیست .خداوند متعال مى فرماید :« قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّهَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکینَ بگو : « خدا راست گفته ( و اینها در آیین پاک ابراهیم نبوده ) است . بنا بر این ، از آیین ابراهیم پیروى کنید ، که به حق گرایش داشت ، و از مشرکان نبود » » ( آلعمران : 95 )خداوند متعال مى فرماید :« وَ مَنْ أَحْسَنُ دیناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّهَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهیمَ خَلیلاً دین و آیین چه کسى بهتر است از آن کس که روى خود را تسلیم خدا کند ، و نیکوکار باشد ، و پیرو آیین خالص و پاکٖ ابراهیم گردد ؟ و خدا ابراهیم را به دوستىِ خود ، انتخاب کرد » ( النساء : 125 )این آیه به صراحت بیان مى کند که دینى بهتر از دین حضرت ابراهیم علیه السلام وجود ندارد . پس چگونه کسانى مسیحیّت و یهودیّت و اسلام را تکامل یافته ى آن دین مى نامند ؟ !خداوند متعال مى فرماید :« إِنَّ الَّذینَ فَرَّقُوا دینَهُمْ وَ کانُوا شِیَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فى شَىْءٍ إِنَّما أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِما کانُوا یَفْعَلُونَ ( 159 ) مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَلا یُجْزى إِلاَّ مِثْلَها وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ ( 160 ) قُلْ إِنَّنى هَدانى رَبِّى إِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ دیناً قِیَماً مِلَّهَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکینَ کسانى که دین خود را پراکنده ساختند ، و به دستههاى گوناگون ( و مذاهب مختلف ) تقسیم شدند ، تو هیچ گونه رابطهاى با آنها ندارى ! سر و کار آنها تنها با خداست سپس خدا آنها را از آنچه انجام مىدادند ، با خبر مىکند . ( 159 ) هر کس کار نیکى بجا آورد ، ده برابر آن پاداش دارد ، و هر کس کار بدى انجام دهد ، جز بمانند آن ، کیفر نخواهد دید و ستمى بر آنها نخواهد شد . ( 160 ) بگو : « پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرده دینى پابرجا همان آیین ابراهیمِ حقگرا ! و او از مشرکان نبود . » » ( الأنعام )
این آیات به صراحت بیان مى کنند که دین یکى بوده و خود مردم ادیان گوناگون را ساخته اند .
خداوند متعال مى فرماید :
« ثُمَّ أَوْحَیْنا إِلَیْکَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّهَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکینَ سپس به تو وحى فرستادیم که از آیین ابراهیم ، که ایمانى خالص داشت و از مشرکان نبود ، پیروى کن » ( النحل : 123 )
آیه به صراحت بیان مى کند که رسول الله صلی الله علیه و آله به امر خدا تابع دین حضرت ابراهیم علیه السلام بوده است .
حقیقت واحد دین واحد