امانتداری در تاریخ
یک دانشجوی تاریخ و یا استاد و کارشناس تاریخ در برخورد با عناصر تاریخی چگونه باید رفتار کند ایا مثلا از هر گونه حب و بغضی نسبت به ان خودداری کند؟ از منظر قران ایا باید با دید ارزشی و طرفدارانه به پدیده ها نظر کرد یا خیر؟چرا که در صورت طرفداری سخن ما از اعتبار کافی و لازم در نظر عام بر خوردار نخواهد بود.
در وقایع تاریخی معمولا ما دو مقوله داریم یکی اصل واقعه تاریخی دوم تحلیل واقعه تاریخی، در اصل واقعه تاریخی که هیچ حرفی نیست باید عین واقعه را بیان کرد چون مهمترین ارزش در کار یک نویسنده متعهد بخصوص در بخش تاریخ نگاری، رعایت اصل امانتداری است که باید اصل واقعه را همانطور که هست بدون کم و کاست بیان کرد و نوشت. اما اگر نویسنده تاریخ بخواهد حادثهای را تحلیل کند، باید در کتابهایی که مینویسد بایستی دیدگاه و تحلیل خود را از بقیه متن که اصل واقعه تاریخی است جدا کند تا بتوان از چنین کاری به عنوان امانت داری در تاریخ نگاری یاد کرد. همیشه رعایت اصل امانت داری ، ارزشمندترین مؤلفه در امر تاریخ نگاری است .مورخ و نویسندهی حوادث تاریخی در تحلیل مسائل و بیان دیدگاه خود آزاد است وقبول ورد تحلیل بعهده خواننده و شنونده است اما در نقل حوادث تاریخی آزاد و رها نیست بلکه باید امانتدار باشد.
امانتداری در تاریخ