تعریف حیا و ارکان و اقسام آن
راه های رسیدن به حیا برای جوان غیر مذهبی و راه تقویت حیا دراو چیست؟…(لطفا پاسخ با استناد به ایات و روایات و شعرو داستان باشد)باتشکر
الف ) مفهوم حیاحیا یکی از مهمترین صفات نفسانی است که تأثیر فراوانی بر حوزههای مختلف زندگی اخلاقی ما دارد. نقش بارز این تأثیر، بازدارندگی است. «حیا» در لغت به مفهوم شرمساری و خجالت است که در مقابل آن «وقاحت» و بیشرمی قرار دارد. [1](ابن منظور: لسان العرب، ج 8، ص 51؛ مفردات الفاظ القرآن، ص 270، و ابن اثیر: نهایه، ج 1، ص 391)حیا در اصطلاح عبارت است از: محصور کردن و انفعال نفس از ارتکاب محرّمات شرعیه و قبائح عقلیه وعرفیه، به جهت اینکه نکوهش نشود.مرحوم مجلسی (رضوان الله تعالی علیه) هم تعریفی راجع به حیا دارد که میفرماید: «اَلحَیاءُ مَلَکَةٌ لِلنَّفسِ تُوجِبُ إِنقِباضُها عَنِ القَبیحِ وَ إِنزِجارُها عَن خِلافِ الآدابِ خَوْفاً مِنَ الَّلْومِ» (حیا نوعی انفعال و انقباض نفسانی است که موجب خودداری از انجام امور ناپسند در انسان میگردد و منشأ آن ترس از سرزنش دیگران است. [2] (ابن مسکویه: تهذیب الاخلاق، ص 41؛ طوسی:اخلاق ناصری، ص 77)مطالعه درباره مفهوم «حیا» در آیات و روایات نشان میدهد که منشأ پیدایش این حالت در انسان درک حضور در محضر ناظری آگاه، محترم و گرانمایه است ، چندنچه رهبر کبیر انقلاب فرموده اند : عالم محضر خداست در محضر خدا گناه نکنید .
این مفهوم، قدر مشترک میان همه انواع حیا است.
ب ) ارکان حیا
بنابراین حیا دارای سه رکن اصلی است:
1 . فاعل (انجام دهنده کار) 2 . ناظر 3 . فعل.
1 . فاعل، در حیا شخصی است برخوردارِ از کرامت و بزرگواری نفسانی.
2 . ناظر در حیا شخصی است که مقام و منزلت او در چشم فاعل عظیم و شایسته احترام باشد .
3 . فعلی که رکن سوم برای تحقق حیا است، فعل ناپسند و زشت است.
شایان ذکر است که اگرچه چهره بارز و جوهره حیا، بازدارندگی از ارتکاب اعمال زشت است، قهراً این بازدارندگی، انجام اعمال نیک را در پی خواهد داشت.
اگر بخواهیم مطلب و بحث را سادهتر بیان کنیم، حیا یک نوع پوشش برای روح است که در روابط گوناگون قرار میگیرد. یک وقت در ارتباط با خدا قرار میگیرد، یک وقت در ارتباط با مخلوق و حتّی یک وقت در ارتباط با خود انسان قرار میگیرد.
ج ) حیا امر فطری
سخن دیگر اینکه حیا یک امر فطری و آمیخته شده با خلقت هر انسانی است و از مختصّات انسان هم هست. امتیاز انسان از سایر حیوانات در همین است. یکی از فرقهای انسان با حیوان همینجا است. انسان یک اشتراکاتی با حیوانات دارد. مانند اینکه: آنها نیز مانند انسانها میخورند، میآشامند، غریزه جنسی و امثال اینها را دارند. امّا انسان یک امتیاز دارد. مابهالامتیاز انسان از حیوان به حیای انسان است؛ یعنی همین پوششی که خداوند در درون انسان به ودیعه گذاشته است و خدا بذر حیا را در درون هر انسانی پاشیده است و نشای حیا را کاشته است، امری اکتسابی نیست. مثل بقیه امور فطری در انسان است که باید انسان او را شکوفا کند.
بنابر آنچه گفته شد ، حیا آموختنی نیست، بلکه نباید آنرا سرکوبش کرد؛ زیرا حیا فطری است و در نهاد انسان نهاده شده است. تنها باید آنرا رشد داد. چه در بُعد دیداری، چه در بُعد شنیداری، چه در بُعد رفتاری. این مطلب را باید دانست که کسانی که اسیر هواهای نفسانیشان هستند و میخواهند در جامعه به اهداف شیطانیشان برسند، از همین راه وارد میشوند: ترویج لاابالیگری؛ چه در بُعد الهی آن، چه در بُعد انسانی آن، در هر دو بُعد. بدین ترتیب جامعه را به بیبندوباری -به معنای پردهدری- سوق میدهند و پرده حیای جامعه را میدرند؛ چه در بُعد دینی آن، و چه در بُعد الهی آن، و چه در بُعد انسانی آن؛ یعنی هر جنایتی بخواهند میکنند .
د ) ارزش حیا
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ حیا را زینت آدمی شمرده و فرموده است: «بی شرمی با هیچ چیز همراه نشد مگر این که آن را زشت گردانید و حیا با هیچ چیز همراه نگشت، مگر این که آن را آراست.»[ شیخ مفید، امالی، ص 167] امام علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «حیا پیشه کن که حیا نشانة نجابت است»[آمدی: غررالحکم، ح 6082.] اهمیت حیا در حدّی است که امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «ایمان ندارد کسی که حیا ندارد.»[کلینی: کافی، ج 2، ص 106] 3- اسباب حیا: 1 . عقل: رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ در پاسخ راهب مسیحی (شمعون بن لاوی بن یهودا) که از او در بارة ماهیت و آثار عقل پرسیده بود، فرمود: عقل موجب پیدایش حلم است و از حلم، علم و از علم، رشد و از رشد، عفاف و از عفاف، خویشتن داری، و از خویشتن داری، حیا، و از حیا، وقار، و از وقار، مداومت بر عمل خیر و تنفّر از شرّ، و از تنفّر از شر، اطاعت نصیحت گوی، حاصل می گردد.(حرّانی: تحف العقول، ص 19)2 . ایمان: امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «ایمان ندارد کسی که حیا ندارد.»[کلینی: کافی، ج 2، ص 106، ح 5]
هـ ) اقسام حیا
1 . در یک تقسیم بندی حیا به سه قسمت است :
1 . 1 . حیا از خدا
«أَلحَیاءُ مِنَ اللهِ تعالی» یعنی: از خدا خجالت کشیدن. «أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَری»(علق، آیه 14)
در جایی که «حیا مِن الله» و خجالت کشیدن از خدا مطرح است، تعبیر به «تقوا» میشود. در قرآن داریم: «یَابَنىِ ءَادَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکمُ ْ لِبَاسًا یُوَارِى سَوْءَاتِکُمْ وَ رِیشًا وَ لِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِکَ خَیرٌْ ذَلِکَ مِنْ ءَایَاتِ الله…» ای فرزندان آدم! لباسی برای شما خلق کردیم که شما را میپوشاند و مایهی زینت شماست. امّا لباس پرهیزکاری بهتر است. اینها (همه) از آیات خداست تا متذکّر نعمتهای او شوند، تقوا یک امر درونی و مربوط به روح است. پوششی برای روح است. در این آیه از آن تعبیر به لباس میکند.
2 . 1 . حیا از خلق
«أَلحَیاءُ مِنَ الخَلق» یعنی: از مردم خجالت کشیدن.
3 . 1 . حیا از نفس
«أَلحَیاءُ مِنَ النَّفس» یعنی: لااقل از خود خجالت کشیدن.
2 . حیای خوب و حیای ناپسند
در تقسیم بندی دیگر حیا به دو قسمت تقسیم می شود .
1 . 2 . حیای خوب و پسندیده
1. حیای از خدا و فرشتگان
یکى از موارد کاربرد حیا در آموزههاى دینى، حیا از خدا، فرشتگان و اولیای الهی است. این نوع حیا فراتر از محدوده روابط معمولى است و از طریق ایجاد نظام ارزشى قدرتمند و داشتن هدفهاى متعالى و معنادار در زندگى به دست میآید. چنانکه پیامبر اکرم(ص) میفرماید:
«از خدا حیا کن، همچنان که از همسایگان خوبِ خود حیا میکنى؛ زیرا حیا کردن از خدا، بر یقین میافزاید».[مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 75، ص 200]«هر یک از شما باید از دو فرشتهاى که با خود دارد، حیا کند، همچنان که از دو همسایه خوب خود که شب و روز در کنارش هستند، حیا میکند».[قادری هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال،ج 3، ص 118]2. حیا از خویشتن
از طریق تقویت حضور «خود» در ذهن و حیا کردن از خود، میتوان خلوت را ایمن ساخت. هر فرد میتواند بخشى از وجود خود را به عنوان یک ناظر فرضى لحاظ کند. اینکه انسان از موضع یک ناظر و شاهد به خود بنگرد، احتمالاً از بسیارى رفتارها اجتناب خواهد کرد. اگر کسى براى خود ارزش قائل باشد، فرقى میان آشکار و نهان نمیبیند و همانگونه که در جلوت، حیا میکرد، در خلوت نیز حیا میکند.[شجاعى، محمد صادق ، درآمدى بر روانشناسى تنظیم رفتار با رویکرد اسلامى، ص 307 – 315]امام على(ع) در این باره میفرماید: «زیباترین حیا، حیاى تو از خویشتن است».[لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، ص 121] «حیاى آدمى از خود، ثمره ایمان است».[همان، ص 231]«بپرهیز از هر عملى که در خلوت انجام میدهى، ولى در آشکار، از آن شرم میکنى، و بپرهیز از هر عملى که اگر به کسى نسبت داده شود، آنرا انکار مینماید یا عذرخواهى میکند».[سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، نامه 69، ص 459]3. حیا از دست درازی پیش مردم
امام صادق(ع): «دست نیاز به سوى مردم دراز کردن، عزّت را سلب میکند و حیا را میبرد».[ طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص 184]4. حیا از عیب و خلافکاری در طول عمر
امام صادق(ع): «کسى که از عیب و ننگ، حیا نداشته باشد و در پیرى دست از خلافکارى نکشد و در نهان از خدا نترسد، خیرى در او نیست».[اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج 2، ص 205]5. رعایت حیا در روابط نامحرمان
در قرآن درباره دختر شعیب(ع) میخوانیم: «ناگهان یکى از آن دو [زن] به سراغ او آمد، در حالىکه با نهایت حیا گام برمیداشت گفت: پدرم از تو دعوت میکند تا مزد آب دادن [به گوسفندان] را که براى ما انجام دادى به تو بپردازد…».[قصص، 25] در اینجا اشارهاى است به اینکه ادیان الهی عموماً مخالف ورود زن در اجتماع و معامله کردن با دیگران نیستند، ولى شرط آن است که این کار آمیخته با ادب و حیا باشد، چنانکه مشاهده میکنیم، دختر حضرت شعیب(ع) را پدرش به دنبال انجام دادن کارى ضرورى روانه میکند، و آن دختر با پوشش عفت و حیا به دنبال اجراى فرمان پدرش روانه میشود.[مدرسی، سید محمدتقی، تفسیر هدایت، ج 9، ص 282]
2 . حیای ناپسند
در مواردی حیا ورزیدن نابجا بوده و پسندیده نیست؛ مانند:
1. ترک عمل نیک به دلیل حیای نابجا: پیامبر اکرم(ص): «هیچ عملی را از روی ریا و خودنمایی انجام مده و از سر حیا و شرم آنرا رها نکن».[ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، ص 58]2. در آموختن علم: امام علی(ع): «کسی شرم نکند از آموختنِ آنچه نمیداند».[نهج البلاغة، حکمت 82، ص 482]3. اعتراف به ندانستن: امام علی(ع): «کسی از اعلام “نمیدانم” به وقت پرسش شدن از چیزى که نمیداند حیا نکند».[همان]4. خدمت به میهمان و …: امام علی(ع): «سه چیز است که نباید از آن حیا کرد: خدمت کردن به مهمان، برخاستن او از جاى خود براى پدر و معلم خود [براى تواضع ایشان]، و طلب کردن حقّ خود، اگر چه اندک باشد».[عیون الحکم و المواعظ، ص 212]5. گفتن حقّ: امام على(ع): «کسى که از گفتن حقّ حیا کند احمق است».[تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص 628]6. بخشش اندک: امام علی(ع): «از بخشش [مالی] اندک حیا مکن، که نومید کردن کمتر از آن است ».[نهج البلاغة، حکمت 67، ص 479]6. طلب مال حلال: امام صادق(ع): «کسی که از طلب مال حلال حیا نکند، هزینههایش سبک شود و خداوند خانوادهاش را از نعمت خویش بهرهمند گرداند».[ صدوق، محمد بن على ، من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 410]7. درخواست از خدا: امام صادق(ع): «هیچ چیز در نزد خداوند محبوبتر از آن نیست که از او چیزی درخواست شود، پس هیچیک از شما نباید حیا کند از اینکه از رحمت خداوند درخواست کند؛ اگرچه [خواسته او] یک بند کفش باشد».[کافی، ج 4، ص 21]کوتاه سخن آنکه: اگر آنگونه که اسلام فرموده به صفت نیک حیا در تمام ابعادش توجه شود و عملاً رعایت گردد موجب پاکسازى فرد و جامعه میگردد، چنانکه شکستن مرز حیا زمینهساز و گسترش دهنده فساد محیط خواهد بود.
و ) تقویت حیا
جهت تقویت و کسب حیا ، می توان به نکات زیر اشاره کرد :
1. خود شناسی
باور کردن این مطلب که : کسی که حیا دارد برای خود , ارزش قائل است .
ما اگر برای خود , شخصیتی والا , قائل باشیم , به هر کاری تن نمی دهیم .انسانهای حقیر و پست , تن به هر فعل زشتی داده , کم کم از کارهای زشت خویش نیز نه تنها ناراحت نمی شوند بلکه لذت میبرند .شخصیت هر انسانی توسط خود او شکل می گیرد ؛ انسانهایی که از روح بزرگ برخوردارند , وجود خود را با کارهای زشت آلوده نمی کنند .
انسان با خود شناسی به ارزش واقعی خود پی برده و خود را به هر کار پست و زشتی مشغول نمی کند .
2 . شناخت پیامدهای گناهان
کسب معرفت درباره ی عواقب گناهان , در دنیا و آخرت .
به عنوان مثال , مطالعه ی احادیث وارده از اهل بیت عصمت و طهارت ( علیهم السلام ) و کتب اخلاقی , درباره ی بد حجابی . کسب معرفت و آگاهی , مقدمه و زمینه ساز پرهیز از معاصی است .
3 . انتخاب دوستان با حیا
ارتباط و دوستی با کسانی که اهل شرم و حیا نیستند , کم کم انسان با حیا را , به بی حیایی میکشاند ؛ چرا که انسان هم رنگ دوست خود می شود ، ارتباط نزدیک با افراد لا ابالی , قبح بسیاری از زشتیها را از بین می برد .
4. تقویت ایمان
داشتن ایمان ( یعنی عمل به واجبات و ترک محرمات ) حیاء و شرم را در وجود انسان مستقر می کند .امام باقر ( علیه السلام ) فرمودند : حیا و ایمان به هم پیوسته اند ؛ هر گاه یکی از آنها برود دیگری هم در پی آن روانه شود .(میزان الحکمه / ج 3 / ص 1354)
5 . تفکر درباره ی آثار دنیوی و اخروی حیاء
از آثار دنیوی و اخروی حیاء عبارتند از : بر طرف شدن عیوب , تسلط بر نفس , عامل بهره مندی و کامیابی , زینت بخش و آبرو ساز و ….امیدواری , ایمنی روز قیامت , ترغیب به کمال و قبولی عمل , پاکی از گناهان , حیاء بهتر از هفتاد سال عبادت و …. (حیا / دکتر امیر حسین بانکی پور فرد / ص 27 به بعد)
6 . عالَم را محضَر خدا دانستن
مهمترین مطلب اینکه : بدانیم خدا ما را میبیند .الم نعلم بان الله یری
تقویت این مسأله در ذهن و روح انسان , موجب حیا و شرم از خالق همه ی موجودات می شود . خالقی که با وجود قدرت , صبور است و حلیم ؛ او که حاضر است و ناظر . بدانیم که خدای بزرگ , در هر حال , نظاره گر اعمال ما بندگان ضعیف و گنه کار است .
7 . دعا و نیایش
و نکته آخر اینکه : با دعا و نیایش به درگاه خدای مهربان , از او تقاضا کنیم , بر تن ما لباس حیا و اجتناب از معاصی را بپوشاند .
امام زمان (علیه السلام) در حق زنان چنین دعا می کنند : و علی النساء بالحیاء و العفة (مفاتیح الجنان / دعای امام زمان ( عج الله تعالی فرجه الشریف )) خدایا به زنان ما حیاء و عفت عنایت فرما .پروردگارا ما را از زمره ی کسانی قرار ده که پرده های عصمت اولیا ی خویش را بر آنان گسترانیده ای , و دلهایشان را به پاکی و زلالی اختصاص داده ای و قلبهایشان را به فهم و شرمساری در سرای بندگان برگزیده ات آراسته ای . (حیا / دکتر امیر حسین بانکی / ص 208 ، بحار الانوار /ج 91 / ص 128 )
تعریف حیا و ارکان و اقسام آن