اعتدال در کمک به دیگران
ببحشید مدتی یک موضوع ذهن منو درگیرکرده. من به عنوان یک دختر جوان ۲۰ ساله که، متناسب با سنش نیاز به تنوع دارد و خرید وسایل جدید رو نه در حد افراط و اسراف و دوست داره تو شرایط بد اقتصادی الان دچار شک واحساس گناه میشه اونم به این شکل که مثلا وقتی برای خرید یک لباسی صدهزار تومن هزینه میکنه همش به این فکر میکنه که تو جامعه الان خیلیا صد تومن هم برای خرید گوشت و غذای معمولی ندارن و انوقت تو صد تومن برای یک لباس میدهی. شاید بگویید اگر لباس را نیاز داشتید اشکالی ندارد ولی خب حقیقت این است من دختر ۲۰ ساله دوست دارم در مهمانی های دوستانه با ظاهری اراسته ظاهر شوم ولی جامعه اللن طوری شده که من برای خرید این لباس عذاب وجدان میگیرم. در حالی که مسیولین بیخیال نشسته اند و انگار نه انگار که مردم دارند میمیرند و این من هستم که نگران صد تومن پول خرج شده هستم… سوال اصلی منم این است که ایا این عذاب وجدان درست است من باید از پوشش و علایق خود بزنم و به فقیری کمک کنم ان هم به خاطر اینکه علت فقر را کسان دیگر ایجاد کرده اند. یا مسافرت نروم چون خیلی ها پول ندارند؟ در صورتی که در احادیث به این حس تنوع طلبی جوانان اشاره شده است که بهترین لباس هارا برای جوانان کنار بگذارید یا در قران به سفر کردن تاکید شده.
اسراف هر گونه «زیاده روی و تجاوز از حد اعتدال» است. راغب در«مفردات » می نویسد: «السرف: تجاوز الحد فی کل فعل یفعله الانسان». امام صادق(ع) میانه روی را از سپاهیان عقل ذکر می کند و اسراف و زیاده روی را از اضداد آن بر می شمارد.علی(ع) می فرماید: «مافوقَ الکِفافِ اسرافٌ.»
اگر انسان در به کار بردن چیزی از حدود متعارف آن خارج شود و بیش از نیازهای خود مصرف کند، عنوان مسرف بر او اطلاق می گردد. (در این زمنه ر.ک: کتاب مبانی اقتصاد اسلامی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ص 290)
بنابراین آنچه از لباس برای شما لازم و ضروری است و در حد شان و شئون اجتماعی شما است و از حد متعارف هم خارج نشود ، اسراف نیست ، و اشکالی ندارد.
ب ) آداب لباس پوشیدن
روایات فصلبندی شده «لباس» در کتاب «مکارم الاخلاق»، 185 عدد میباشد که به مباحث و موضوعات گوناگونی همچون: فرم، اندازه، رنگ و نیز انتخاب کفش و کلاه پرداخته است. آنچه از این روایات دانسته میشود، این است که:
1ـ لباس و کفش و کلاه نباید وسیله کبر، فخرفروشی، تجملگرایی، اسراف و ولخرجی باشد.
2ـ بهترین لباس برای مردان و زنان همان حالت اعتدال، از لحاظ رنگ، اندازه و قیمت آن است؛ البته با رعایت شرایط سنّی و حفظ پوشیدگی اندام، خصوصاً در مورد زنان.
با اندکی دقت میبینیم این همه تنوع در لباس، چه بخش مهمیاز مصارف انسانها را تشکیل میدهد. از اینرو، ممکن است افراد برای انتخاب لباس ازنظر رنگ و جنس و تنوع و قیمت آن، راه افراط و تفریط در پیش گیرند و از جاده اعتدال دور شوند. قرآن کریم، لباس را نعمتی از جانب خداوند برای آدمیان دانسته و در این باره میفرماید: «یا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً یُوارِی سَوْآتِکُمْ وَ رِیشاً»؛ ای فرزندان آدم! در حقیقت ما برای شما لباسی فرو فرستادیم که زشتیهای بدنتان را پوشیده میدارد و برای شما مایه زینت است.
3ـ در این روایات، درباره نقش زمان در لباس پوشیدن بحث شده است. در این زمینه، در اینجا، به دو نکته کوتاه از اینگونه رهنمودها اشاره میکنیم:
نکته اوّل: روایت است که روزی عبّاد بصری، امام صادق(علیهالسّلام) را در طواف کعبه ملاقات کرد و به نوع لباس امام ایراد گرفت و آن را با لباس زمان امیرمؤمنان علی(علیهالسّلام) مقایسه کرد و گفت: «شما هم باید مثل زمان آن حضرت لباس بپوشید.» امام صادق (علیهالسّلام) به او فرمود: «وَ کَانَ عَلِیٌّ(علیهالسّلام) فِی زَمَانٍ یَسْتَقْبَحُ لَهُ مَا لَبِسَ فِیهِ وَ لَوْ لَبِسْتُ مِثْلَ ذلِکَ اللِّبَاسِ فِی زَمَانِنَا هَذَا، لَقَالَ النَّاسُ هذَا مُرَاءٌ مِثْلُ عَبَّاد»؛ علی(علیهالسّلام) در زمان خودش، لباسی مناسب آن زمان میپوشید، اگر من در این زمان، لباس آن روزگار را بپوشم، مردم میگویند که این شخص، ریاکاری مثل عبّاد است.
نکته دوم: در حدیثی دیگر در همان باب سوم، نقل میکند که: امام رضا(علیهالسّلام) فرمود: «افراد سست ایمان از دوستان ما، دوست دارند که من بر پلاس بنشینم، لباس خشن بپوشم؛ ولی این دوران، چنین عملی را نمیپسندد.
4ـ دین اسلام بر آراستگی لباس بسیار تأکید کرده است. پوشیدن لباس نزار و چرب و چروک و پاره، نهتنها نشانۀ ایمان و تقوا و زهد نیست، بلکه موجب تحقیر مؤمن و دور شدن از آداب و سنن اسلام نیز میشود. بلی، سادگی در لباس پوشیدن و حتّی پوشیدن لباس وصلهدار در زمان و مکانی که عیب نیست، اشکال ندارد.
5ـ در روزگاران گذشته و در عصر جاهلیت، لباسهای بلند و دنبالهدار، نشانۀ کبر و فخرفروشی بود. حتّی برخی از امیران و پادشاهان و هسرانشان، لباسشان را آنقدر بلند میگرفتند که غلامان و کنیزان میبایست دنبالۀ لباس آنان را در دست بگیرند و ایشان را همراهی کنند. لذا در صدر اسلام، پیامبر گرامی(صلی الله علیه و اله) و امیرمؤمنان(علیهالسّلام) با این شیوه مبارزه کردند و آستین پیراهن خود را تا مچ و شلوارشان را تا قوزک پا قرار میدادند و بدینسان، مخالفت خود را با شیوه لباس پوشیدنِ مستکبران و فخرفروشان اعلان نمودند. امّا در این روزگار، دیگر آنگونه لباس پوشیدن منسوخ شده و دیگر لباس بلند و دنبالهدار نشانۀ کبر و غرور نیست.
امروزه در عرف همه جوامع، لباسها به اندازه و متعادل دوخته و عرضه میگردد، امّا متأسفانه گروهی به نام «سلفیها» که معنای عمل پیامبر و اصحاب او را درست درک نکردهاند، برخلاف عرف این زمان، با آستین کوتاه، شلوارهایی کوتاه، ریش بسیار بلند و مسواک چوبی در دهان، در جامعه ظاهر میشوند و خود را انگشتنمای خاص و عام میکنند و این گونه لباس پوشیدن را پیروی از سلف صالح مینامند. در حالی که این عمل، تفریط و خروج از اعتدال و نوعی افراطیگری در تمسک به سنت پیامبر(صلی الله علیه و اله) در این مقطع زمانی است. در هر صورت، اگر لباس بلند یا کوتاه نشانۀ تکبر یا جهالت باشد، هر دو مذموم و ناپسند است.
6ـ لباس آراسته با رنگ مناسب سن و جنس، نشانگر شخصیت صاحب لباس است. گرچه بحث لباس و اعتدال در آن، بحثی گسترده و خود کتابی مفصل است، لیکن برای حُسن ختام این بحث، توجه خوانندگان را به چند روایت جلب مینماییم:
روایت اوّل: «نَهَی النَّبِیُّ(صلی الله علیه و اله) عَنِ الشُّهْرَتَیْنِ: دِقَّةُ الثِّیَابِ وَ غِلْضِهَا وَ لِیْنِهَا وَ خُشُونَتِهَا وَ طُولِهَا وَ قَصْرِهَا وَلکِنْ سِدَادٌ وَ فِیمَا بَیْنَ ذلِکَ اقْتِصَادٌ»؛ پیامبر گرامی(صلی الله علیه و اله) در باب لباس پوشیدن از انگشتنما شدن از دو جهت نهی فرموده است؛ یکی از جهت نازک بودن لباس و دیگری از جهت ضخامت و خشن بودن آن و همچنین نرمیو زبری آن و کوتاهی و بلندی آن. بنابراین، لباس باید حد معقول و متعارف بین این دو خصوصیت را داشته باشد که این حدّ وسط و معقول، همان میانهروی در این اوصاف است.
روایت دوم: امام علی(علیهالسّلام) در خطبه معروف به «همّام»، در بیان اوصاف و ویژگیهای پرهیزکاران میفرماید: «مَلْبَسُهُمُ الْاقْتِصَادُ»؛ پرهیزکاران در پوشیدن لباس، حد وسط و میانه را رعایت میکنند.
روایت سوم: امام صادق(علیهالسّلام) میفرماید: «الْمَالُ مَالُ اللهِ یَضَعَهُ عِنْدَ الرَّجُلِ وَدَائِعَ وَ جَوَّزَ لَهُمْ أنْ یَأْکُلُوا قَصْداً وَ یَلْبَسُوا قَصْداً»؛ مال و ثروت، از آنِ خداوند است که آن را بهصورت امانت در اختیار بندگانش قرار میدهد و به آنها اجازه داده که با رعایت اعتدال و میانهروی، برای غذا و لباس خود از آن استفاده کنند.
ج ) به فکر دیگران بودن
انسان های بزرگ همواره در اندیشه دیگرانند و دل در گرو خدمت به مردم می نهند.
عنایت قرآن کریم بر توجه به دیگران، به حدی است که انفاق و گره گشایی از کار دیگران را از شرایط مهم بهره جستن از روح هدایت گری قرآن می داند. چنان که خداوند در آیه های 2 و 3 سوره بقره می فرماید:
آن کتاب [قرآن]که تردیدی در آن راه ندارد، مایه هدایت پرهیزکاران است.[پرهیزکاران]کسانی هستند که به غیب [یعنی آنچه از حس، پوشیده است]ایمان دارند و نماز به پا می دارند و از مواهبی که روزی شان دادیم، انفاق می کنند.
بنابر این آیات خداوند، آنهایی را هدایت می کند و کسانی را از شهد شیرین حقایق خود می نوشاند که در کنار ایمان به غیب و به پاداشتن نماز، اهل انفاق و در اندیشه احسان و خدمت به دیگران نیز باشند.
بی شک امامان معصوم علیهم السلام ، نمونه های عینی انسان های کاملند که توجه و مهرورزی آنها به آدمیان، بیش از دیگران بوده است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: مردم، خانواده خدا هستند و محبوب ترین انسان ها نزد خدا، کسانی هستند که به خانواده خدا نفع وسود برسانند.
همچنین فرمود: به درستی که برای خداوند، بندگانی است که آنها را برای برآوردن حوائج مردم برگزید که مردم برای رفع حوائج خویش، به آنها پناه می برند.
د ) اعتدال و میانه روی در کمک به دیگران
طبق بیان قران کریم میزان در انفاق و کمک به دیگران و نیازمندان حد اعتدال و میانه روی است . در آیه 29 سوره اسراء آمده است :
وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً
هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن (و ترک انفاق و بخشش منما) و بیش از حد آن را مگشا تا مورد سرزنش قرار گیرى و از کار فرو مانى.
این تعبیر کنایه لطیفى است از اینکه دست دهنده داشته باش، و همچون بخیلان که گویى دستهایشان به گردنشان با غل و زنجیر بسته اند و قادر به کمک و انفاق نیستند مباش. از سویى دیگر دست خود را فوق العاده گشاده مدار، و بذل و بخشش بى حساب مکن که سبب شود از کار بمانى، و مورد ملامت این و آن قرار گیرى، و از مردم جدا شو.
در این آیه نورانی خداوند رسولش را به رعایت اعتدال در انفاق و بخشش سفارش نموده و این ملاک و معیاری برای همه مسلمانان و پیروان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است .
در بعضى از روایات که در شان نزول این آیه نقل شده این مطلب به وضوح دیده مى شود، در روایتى مى خوانیم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در خانه بود سؤال کننده اى بر در خانه آمد چون چیزى براى بخشش آماده نبود، و او تقاضاى پیراهن کرد، پیامبر ص پیراهن خود را به او داد، و همین امر سبب شد که نتواند آن روز براى نماز به مسجد برود.
این پیش آمد زبان کفار را باز کرد، گفتند: محمد خواب مانده یا مشغول لهو و سرگرمى است و نمازش را بدست فراموشى سپرده است.
و به این ترتیب این کار هم ملامت و شماتت دشمن، و هم انقطاع از دوست را در پى داشت، و مصداق ملوم حسور شد، آیه فوق نازل گردید و به پیامبر ص هشدار داد که این کار تکرار نشود . ( تفسیر نمونه، ج 12، ص92 )
اعتدال در کمک به دیگران