ربط حادث به قدیم
نظر شما مورد ربط حادث به قدیم چیه؟و مشکل نظرات متعارف کجاست؟
در ربط حادث به قدیم، کسانی دچار مشکل میشوند که قائل به قدیم زمانی نبودن جهان هستند. اینها با این سوال مواجه میشوند که خدا آنگاه که مخلوقی نداشت، آیا باز هم خالق بود؟ آیا خالق بدون مخلوق، معنی دارد؟
امّا آنهایی که جهان را قدیم زمانی میدانند، قائلند که خدا همواره خالق بوده، همواره هم مخلوق داشته. لذا مشکلی از این حیث ندارند.
مشکل دیگر در ربط حادث به قدیم، ربط متغیّر به ثابت است. برخی از مخلوقات (موجودات مادّی) موجودات زمانی هستند؛ یعنی دائماً در حال تغییر و حرکت جوهری هستند. سوال این است که این موجودات دائماً متغیّر، چگونه از قدیم ذاتی ناشی شدهاند؟ و چگونه موجودی که از نظر زمانی، قدیم نبوده، میتواند معلول علّت قدیم باشد؟
پاسخ این است که خداوند متعال، خالقیّتش زماندار نیست، بلکه او، موجود زماندار خلق میکند. او موجود متغیّر را دم به دم خلق نمیکند، بلکه او یک موجود ذاتاً متغیّر خلق میکند. او خود تغیّر را آفریده است؛ و تغیّر در متغیّر بودنش متغیّر نیست؛ بلکه در متغیّر بودنش ثابت است. حرکت، خودش متحرّک نیست بلکه ثابت است.
او از ازل اراده کرده که فلان موجود در فلان زمان، موجود شود؛ و قطعاً هم چنین شده است. او در ازل، یک موجود ذاتاً سیّال ایجاد کرده است به نام جهان مادّی، که برای خدا، گذشته و حال و آیندهاش یکجا موجودند؛ امّا برای خود موجودات مادّی، گذشته، گذشته و آینده هم هنوز نیامده است. اگر کسی فراتر از افق زمان قرار گیرد، او هم گذشته و حال و آیندهی جهان را یکجا مشاهده میکند.
ربط حادث به قدیم