تشخیص رضایت خداوند و بخشش گناه
با عرض سلام. انسان چطور میتونه بفهمه خدا چقدر ازش رضایت داره؟ و اونو بخشیده یا نه؟ و چقدربه خدا نزدیک شده؟ من برخی گناهانم دایما به یادم میفتد و گاهی دچار وسواس یا نشخوار فکری میشوم، گاهی فکر میکنم فلان فکرم یا فلان کارم گناهی توش نبوده باشد… اگر امکان دارد راهنمایی بفرمایی
با تشکر
پرسشگر گرامی جهت دریافت پاسخ به نکات زیر توجه نمایید :
الف ) رضایت خداوند
رضایت پروردگار ، بالاترین مقام رضایت پروردگار ، بالاترین مقامی است که انسان می تواند کسب کند ، همانطور که قرآن کریم می فرماید « و رضوان من الله اکبر » و مقام «رضوان» از بزرگترین مواهب و مقاماتی است که خداوند به مؤمنان و مجاهدان می بخشد و این رضوان فرا تر از باغ های بهشت و نعمت های جاویدان و غیر از رحمت گسترده پروردگار است .هیچ کس نمی تواند آن لذت معنوی و احساس روحانی ای را که یک انسان به خاطر توجه خداوند و رضایت و خشنودی او به دست آورده است را توصیف کند. رضایت خدا از همه برتر و بزرگتر است. قرآن کریم اسماعیل(ع) را با صفت (مرضی) توصیف نموده است. (وَ کانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا مریم/55) و همواره مورد رضایت پروردگارش بود. این در واقع اشاره به این حقیقت است که او در کل برنامه هایش رضایت خدا را جلب کرده است اصولاً نعمتی از این بالاتر نیست که معبود و مولا و خالق انسان از او راضی و خشنود باشد به همین دلیل در بعضی از آیات بعد از آنکه نعمت بهشت جاویدان را برای بندگان خاص خدا بیان می کند در پایان می گوید: رَضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ (مائده/119) خداوند از آنها خشنود و آنها نیز از او خشنود خواهند بود و این فوز عظیم و رستگاری بزرگی است.
و این آیه نشان می دهد تا چه اندازه این رضایت دو جانبه واجد اهمیت است(رضایت پروردگار از بندگان و رضایت بندگان از پروردگار) زیرا ممکن است انسان غرق عالی ترین نعمتها باشد ولی هنگامی که احساس کند مولی و معبود و محبوب او از او ناراضی است تمام آن نعمتها و مواهب در کام جانش تلخ می گردد و نیز ممکن است انسان واجد همه چیز باشد ولی به آنچه دارد راضی و قانع نباشد بدیهی است آن همه نعمت با این روحیه او را خوشبخت نخواهد کرد و ناراحتی مرموزی دائما او را آزار و شکنجه می دهد و آرامش روح و روان را که از بزرگترین مواهب الهی است از او می گیرد- علاوه بر این هنگامی که خدا از کسی خشنود باشد هر چه بخواهد به او می دهد و هنگامی که هر چه خواست، به او داد او نیز خشنود می شود.
رضایت خداوند به این معنی است که انسان رفتارش کاملا درست و صحیح باشد و منظور از درست بودن عمل، اثر بخش بودن عمل است و مراد از اثر بخشی این است که انسان را به خداوند نزدیک کند، زیرا هدف کلی دین و انسان در زندگی قرب به خداوند است. بنابراین هر عملی که بتواند انسان را به خداوند نزدیک کند، عملی است که به طور قطع مورد رضا و پذیرش خداوند واقع شده است.
ب ) معیارهای کلی رضایت خداوند
معیار کلی این است که اعمال فرد مؤمن بر طبق معیارهای برگرفته از قرآن و سنت معصومین(ع) باشد و اعتبار هر عملی که از انسان سر می زند در هماهنگی با این معیار است. اگر فردی معیارهای لازم برای اعمال را بشناسد و در هماهنگی اعمال خود با آن معیارها بکوشد، باید امیدوار باشد عملش درست و مورد رضای خداوند است.
به صورت اجمالی می توان گفت: شرایط درستی اعمال و اثر بخش بودن آن عبارت است از:
1 . نیت خالص 2 . تقوا یعنی انجام واجبات و پرهیز از گناهان 3 . همراهی عمل با ایمان یقینی 4 . رعایت شرایط صحت شرعی عمل، ه ) محبت و پیروی از سنت و سیره اهل بیت(ع).
بنابر این از نگاه آموزه های اخلاقی اسلام مورد رضایت اللهی واقع شدن اعمال انسان برآیند رعایت دو چیز است:
1. حسن فعلی: به معنای صحیح انجام شدن عمل است به گونه ای که خود عمل مطابق شریعت باشد و صلاحیت نزدیک ساختن انسان به خداوند را داشته باشد، زیرا عمل باطل شرعی به هر مقدار که با انگیزه تقرب انجام شود، توان نزدیک ساختن و بالا بردن انسان را ندارد.
2. حسن فاعلی: به معنای اینکه عمل به اقتضای ایمان و با انگیزه الهی و قصد قربت انجام شود. قرآن مى فرماید: مَن عَملَ صالحا من ذَکرٍ أَوْ أُنثى و هو مؤمن فلنحیینّه حیاةً طیّبة: هر کسى کار شایسته کند چه مرد و چه زن، در صورتى که مؤمن باشد، قطعا او را با زندگى پاکیزه اى حیات مى بخشیم، (سوره نحل، آیه 97) . یعنى در رسیدن به حیات طیّب فقط دو چیز نقش دارند: یکى، (حُسن فعلى) یعنی خود عمل صالح باشد (انجام صحیح اعمال) و دیگرى «حُسن فاعلى» یعنی مؤمن بودن و نیت داشتن و برای خدا انجام دادن کار. البته با استفاده از روایات, نیت و انگیزه عمل مهمترین رکن قبولی و درستی اعمال است که در نهایت به رضایت اللهی ختم می شود.
رضایت خداوند تعالی مراتبی دارد که رتبه های آن وابسته به عبودیت و درجات بندگی بندگان نسبت به خدای سبحان می باشد, هر درجه ای از عبودیت رضایت متناسب با آن درجه را به همراه دارد. بهترین معیار و ملاک , یک چیز به نظر می رسد: انجام وظایف شرعی : هر آن کس در این وادی کماً و کیفاً بیشتر موفق شد بیشتر تحصیل رضای الهی نموده است. زیرا با هر چه دقیق تر انجام دادن وظایف شرعی , بیشتر دستورات خدای سبحان را لباس عمل پوشانده ایم و هر چه بیشتر دستورات خداوند عملی گردد، بیشتر رضایت خدای سبحان تحصیل شده است .
مراد از وظایف شرعی اساسی ترین و مهم ترین آن است یعنی انجام واجبات و ترک محرمات. در همین باب است این حدیث شریف : عن ابی حمزه الثمالی قال : قال علی بن الحسین (ع ): (من عمل بما افترض الله علیهم , فهو ـ من ـ خیر الناس ؛ امام سجاد(ع ) می فرمایند هر کس به آنچه که خدا بر او واجب کرده عمل نماید, او از بهترین مردم می باشد. بحارالانوار, ج 71, ص 195( . و واضح است کسی که با انجام واجبات و ترک محرمات بهترین مردم شده باشد از منظر خدای سبحان و ائمه هدی (ع) پسندیده ترین مردم است. اگر در این وادی کسی موفق شد حتی این وسوسه قلبی، که شاید خدا و ائمه هدی(ع) از من راضی نباشند را از خود دور کند, صفای دل خویش را حفظ کرده چرا که آدم بی صفا مورد رضایت حق تعالی نیست . بنابراین با انجام هر چه دقیق تر واجبات و ترک محرمات باید رضایت بیشتری را تحصیل کرد و آن وسوسه قلبی را از دل زدود.
در روایتی از امام علی(ع) نقل شده است که خدای تبارک و تعالی چهار چیز را در دل چهار چیز نهفته است خشنودی خود را در طاعتش نهفته است، پس هیچ طاعتی را کوچک نشمارید زیرا بسا که آن طاعت با خشنودی خدا همراه باشد و تو بی خبر باشی. لذا برای کسب رضایت الهی هر کار خیر و پسندیده را انجام دهید و لو کوچک باشد زیرا احتمال دارد رضایت الهی با او کسب شود.
و در روایت دیگرنقل شده ؛ سه چیز است که بنده را به خشنودی خدا می رساند: استغفار زیاد، فروتنی و صدقه دادن زیاد. روزی حضرت موسی(ع) گفت: پروردگارا مرا از نشانه ناخشنودی خود از بنده ات خبر ده خدای تعالی به او وحی فرمود: هر گاه دیدی که من بنده ام را برای طاعت خود آماده و از معصیتم روی گردان می کنم این نشانه خشنودی من است.
و نیز آمده است که نشانه خشنودی خدای سبحان از بنده، خرسندی اوست به آنچه خدای سبحان به سود و زیان او مقدم فرموده است. امام علی(ع) می فرماید: اگر بنده راضی به مقدرات الهی بود نشانه رضایت خداوند است.
به طور خلاصه ، مدار رضایت الهی ، طاعت است و اطاعت ، تسلیم محض و تابع بودن است هر چند گاهی خلاف میل و طبع من باشد همانطور که در آیه 22 سوره مجادله آمده:
لا تجد قوما یؤمنون بالله و الیوم الآخر یوادون من حاد الله و رسوله و لو کانوا آباءهم او ابناءهم او اخوانهم او عشیرتهم اولئک کتب فی قلوبهم الایمان و ایدهم بروح منه و یدخلهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها رضی الله عنهم و رضوا عنه اولئک حزب الله الا ان حزب الله هم المفلحون .یعنی در راه ایمان حتی ممکن است از دوستی با اهل وعیال دست بکشند اگر آنها در مسیر اطاعت خدا و رسول نباشند ، آنوقت به مقام «رضی الله عنهم و رضوا عنه» می رسند.چنانچه در جای دیگر با این بیان ، نکته را گوشزد می کند :قال الله هذا یوم ینفع الصادقین صدقهم لهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ابدا رضی الله عنهم و رضوا عنه ذلک الفوز العظیم (مائده ،119) یعنی صداقت واقعی در رفتارانسان را به این مقام می رساند.
ب ) بخشش گناهان
خدای مهربان دری به نام توبه برای همه بندگانش گشوده و با آغوشی باز بندگان گنهکارش را که رو به سوی توبه آورده اند، می پذیرد. لذا باید آستین همت را بالا زده و با عزمی راسخ توبه ای کنیم متناسب به گناه خویش.
ابتدا متذکر می شویم که خداوند هر گناهی ( صغیره و کبیره ) را می بخشد «ان الله یغفر الذنوب جمیعا؛ خداوند همه گناهان را می آمرزد».
پس در هیچ حالتی نباید از توبه و بخشش گناهان و رحمت الهی ناامید شد، چرا که گناه ناامیدی از خداوند حتی از قتل انسان نیز بزرگتر است. اگر انسان هر روز گناه کند و توبه خود را بشکند و باز واقعا پشیمان شود و توبه نماید، توبه او پذیرفتنی است و نباید از رحمت خداوند ناامید گردد.
امام رضا (ع) مى فرمایند: (التائب من الذنب کمن لاذنب له) توبه کننده از گناه مانند کسى است که هیچ گناهى ندارد، (میزان الحکمه ج، 1 باب التوبه ر، 2116).
البته هر گناهی علاوه بر شرایط عمومی توبه راهکار خاص خود را نیز می طلبد.
1 . حقیقت توبه
توبه در حقیقت پشیمان شدن از گناه و بازگشتن از راهی است که انسان در گذشته بر خلاف رضای پروردگار رفته است . توبه حقیقی نیز همان توبه نصوح است؛ یعنی توبه و پشیمانی بدون بازگشت. اگر کسی احساس کند که واقعا از گذشته خود نادم و پشیمان گشته و راه خود را به سوی خداوند عوض کرده، باید بداند که اهل توبه واقعی است و اینچنین توبه ای هرگز رد نمی شود.
2 . آثار توبه
1 . محبوبیت نزد خداوند
سوره بقره / 222 : ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین خداوند توبه کنندگان و پاکان را دوست دارد.
2 . تبدیل سیئات به حسنات
سوره فرقان / 70 : الا من تاب و آمن و عمل عملا ً صالحا ً فأولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات و کان الله غفورا ً رحیما ً مگر آن کسان که توبه کنند و ایمان آورند و کارهای شایسته کنند خدا بدیهایشان را به نیکی ها بدل می کند و خدا آمرزنده و مهربان است.
3 . فلاح و رستگاری
سوره نور / 31 : و توبوا الی الله جمیعا ً ایها المؤمنون لعلکم تفلحون ای مؤمنان ! همگی به درگاه خدا توبه کنید باشد که رستگار شوید.
4 . آمرزش گناهان
سوره شوری / 25 : و هو الذی یقبل التوبه عن عباده و یعفو عن السیئات و یعلم ما تفعلون اوست که توبه ی بندگانش را می پذیرد و از بدیها و گناهان در می گذرد و آنچه می کنید می داند.
5 . حفظ از عذاب الهی
سوره غافر / 7 : وقهم عذاب الجحیم ما آنان ( تائبین ) را از عذاب جهنم رهایی خواهیم داد (به وسیله ی طلب غفران).
6 . پوشاندن سیئات
سوره ی تحریم / آیه ی 8 : یا ایها الذین آمنوا توبوا الی الله توبة نصوحا عسی ان یکفر عنکم سیئاتکم ای کسانی که ایمان آوردید از گناهان خود به سوی خدا, توبه خالصانه کنید چرا که امید است به اینکه پروردگار شما, سیئات شما را از خود شما بپوشاند.
امام علی ( علیه السلام ) می فرمایند : هر کس توبه کند خداوند او را بیامرزد و به جوارح او و جای جای زمین دستور داده شود که آبروی او را حفظ کند و عیبهایش را بپوشانند و گناهانی که فرشتگان حافظ اعمال برایش نوشته اند از یاد آنان برده شود. (میزان الحکمة / ج2 / ح 2183)
7 . برخورداری از برکات و نعمتهای الهی
سوره نوح / آیات 11 و 12 : فقلت استغفروا ربکم انه کان غفارا ً , یرسل السماء علیکم مدرارا ً و یمددکم باموال و بنین … پس به آن قوم گفتم : طلب مغفرت و آمرزش و توبه کنید از پروردگار خویش که بخشنده و آمرزنده است و اگر توبه کنید ما بر شما باران می فرستیم و همچنین شما را یاری می کنیم به واسطه ی اموال کثیره و فرزندان زیاد.
امام علی ( علیه السلام ) می فرمایند : زیاد طلب آمرزش از خدا کنید تا از خدا طلب روزی کنید .
8 . ورود به بهشت
سوره ی تحریم / 8 : یا ایها الذین امنوا توبوا الی الله توبة ً نصوحا … و یدخلکم جنات تجری من تحتها الانهار
*** سه نکته مهم
1 . یکی از مسائلی که پس از انجام گناه ممکن است فرد با آن مواجه باشد، احساس پلیدی و ناپاکی است که به شدت به آن مشغولیت ذهنی پیدا کرده و به مرور زمان دچار یک وسواس فکری می شوند، به گونه ای که خود را در افکار و تصاویر ناپاکی غرق می بینند و در اثر این احساس ناپاکی و پلیدی، دست به اقدامات بی فایده و بعضا خطرناک می زنند، در حالی که اینگونه نیست و خدای مهربان هرگز نظام این عالم را به گونه ای قرار نداده است و خود نیز اینگونه برخورد نمی کند که فردی به دلیل انجام یک گناه تا ابد دچار ناپاکی و عذاب گردد، بلکه اگر فردی به گناهی آلوده گردد، و پس از آن توبه حقیقی نماید، مانند فردی است که گناه نکرده است پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله)می فرماید : «التائب من الذنب کمن لا ذنب له- توبه کننده از گناه همانند کسی است که گناهی نکرده است» (بحار ج 2 ص 154) و حتی خدای مهربان گناهان او را تبدیل به ثواب کرده و در نامه اعمال او ثبت می نماید.
2 . یاس و ناامیدی از حربه های شیطان
مساله مهم دیگری که در چنین شرایطی ممکن است برای فرد پیش آید، یاس و ناامیدی می باشد، که این از حربه های اصلی شیطان بوده، به گونه ای که به شدت در دل فرد وسوسه می کند و آینده را در نظر او سیاه و تاریک جلوه می دهد. در چنین وضعیتی فرد باید بداند، درست است که گرفتار گناه بزرگی شده و صحیح است که در وضعیت بغرنجی به سر می برد، اما چنین فردی در آخر دنیا و در انتهای راه نیست، بلکه تا انسان زنده است، امکان جبران گذشته، پیشرفت، و حرکت به سوی سعادت را دارد و هیچ وقت و هیچ وضعیتی برای رشد و تعالی دیر نیست.
3 . وسواس فکری و عملی
مواظب باشید دچار وسواس نشوید ، چون از حربه های شیطان است ، در قرآن کریم نیز آمده است که «فوسوَس لهُما الشیطان»؛ (اعراف: 30) پس شیطان آنان را وسوسه کرد.
در حدیثى از امام صادق علیه السلام مى خوانیم :« ما من مؤمن الا و لقلبه اذنان فى جوفه : اذن ینفث فیها الوسواس الخناس ! و اذن ینفث فیها الملک ! فیؤید الله المؤمن بالملک ، فذلک قوله و ایدهم بروح منه »
هر مؤمنى قلبش دو گوش دارد ، گوشى که در آن وسواس خناس (شیطان) می دمد ، و گوشى که فرشته در آن مى دمد ، خداوند مؤمن را به وسیله فرشته تقویت مى کند ، و این همان است که مى فرماید : و ایدهم بروح منه .
«وسواس» یک نوع اختلالى است که انسان، بدون اختیار و از روى اجبار، عملى را مکرر انجام مى دهد و یا مطلب و موضوعى را در فکر و ذهن خود تکرار مى کند. اولى را «وسواس عملى» و دومى را «وسواس فکرى» گویند. در واقع در ذهن فرد وسواسى، اختلالى به وجودمى آید که توقف قطعى آن فکر یا آن عمل حاصل نمى شود. اغلب مبتلایان به وسواس فکرى نیز، افکار بیهوده و شرم آور یا وحشتناکى در ذهن خود به وجود مى آورند که این افکار در چرخه اى بى پایان، مرتب تکرار مى شود.
تشخیص رضایت خداوند و بخشش گناه