تحمل سختیها برای رسیدن به بهشت
در حوزه انسان شناسی اینده نگری ادمی و میل به اینده چگونه قابل اثبات است ؟ و اینکه انسان سختی حال را به خوشی اینده باید ترجیح دهد چگونه قابل اثبات است؟
پاسخ کوتاه:
این، ریشه در واقعی بودن شناخت ما از دنیا دارد. آنچه مهارت های مقابله با سختی ها را به وجود می آورد، پذیرش این واقعیت است که سختی ها اجتناب ناپذیرند. و برای رسیدن به اهداف والا و کمال می باشند درباره اهمّیت «واقع گرایی» و نقش «هماهنگی انتظارات با واقعیت ها»
این، ریشه در واقعی بودن شناخت ما از دنیا دارد. آنچه مهارت های مقابله با سختی ها را به وجود می آورد، پذیرش این واقعیت است که سختی ها اجتناب ناپذیرند. و برای رسیدن به اهداف والا و کمال می باشند درباره اهمّیت «واقع گرایی» و نقش «هماهنگی انتظارات با واقعیت ها» سخن زیاد است. و دردین نیز بر عامل «شناخت» و نقش آن در تصحیح احساسات و رفتارهای نابه هنجار در مقابله با سختی ها تأکید ورزیده شده است .انسان برای اینکه خود را به کمال وجودی برساند باید از ظرفیت های خود بهره مند شود، و برای تحمل نمودن زحمت ها و رنج ها تلاش نماید.در خصوص نوع مواجهه دین با رنجها و آلام بشری باید بر این نکته تأکید نمود که اسلام یک دین حقیقت گرا و واقع گرا است،[1] و نسبت به تفسیر انسان چنین نگاه حقیقی و واقعی ارائه داده است. چراکه مرحوم علامه طباطبائی(ره) در تفسیر سورۀ بلد می نویسد: «این سوره بیانگر این حقیقت است که آفرینش انسان بر اساس رنج و مشقت است و هیچ شأنی از شئون حیات را نخواهی یافت که توأم با تلخی ها و رنج ها و خستگی ها نباشد، از آن روزی که در شکم مادر، روح به کالبدش دمیده شد تا روزی که از این دنیا رخت بر می بندد، هیچ راحتی و آسایشی که خالی از تعب و مشقت باشد نمی بیند و هیچ سعادتی را خالص از شقاوت نمی یابد. و تنها خانۀ آخرت است که راحتی اش آمیخته با تعب نیست».[2]لذا واضح و روشن است که انسانها از آغاز زندگی حتی از آن هنگامی که نطفه او در قرارگاه مادر واقع می شود، مراحل زیادی از مشکلات و درد و رنج ها را طی می کنند تا متولد شوند. پس از تولد نیز در دوران طفولیت و سپس نوجوانی و جوانی و از همه مشکل تر دوران پیری، با انواع مشقت ها و رنج ها مواجه می شود. لذا در حقیقت طبیعت زندگی دنیا با سختی و دشواری های زیادی گره خورده است. پس با یک نگاه واقع شناختی، رنج و درد و مشقت در آفرینش و نیز در کمال جوئی انسان آن هم در همه مراحل وجودی اش از جمادی، نباتی، حیوانی تا انسانی قرار داده شده است. به همین جهت انسان برای اینکه خود را به کمال وجودی برساند باید از ظرفیت های خود بهره مند شود، و برای تحمل نمودن زحمت ها و رنجها تلاش نماید. بنابراین این نوع رنج در طبیعت وجود انسان برای رسیدن به مرحلۀ کمال قرار داده شده است، که انسان باید با مقاومت خود این مراحل را تا رسیدن به کمال حقیقی طی نماید.
انواع رنجها و مشکلات انسان
انسان علاوه بر این که یک سری از رنجهای تکوینی و طبیعی ـ که لازمه حیات انسانی است و به نوعی برای همگان است ـ متوجه او می باشد، رنجهای دیگری نیز با برخورد دارند که البته اکتسابی و اختیاری هستند. به این بیان که توسط خود انسان پدید می آیند و باعث می شوند انسان در یک سری محدودیت ها و گرفتاریها به سر ببرد. توضیح آنکه اموری که باعث این سختیها می شود برخورد افراطی و تفریطی با مسائل گوناگون است. بلکه گاهی اوقات نیز این مشکلات در اثر گناه و انحراف از مسیر آفرینش پدید می آیند، و آدمیان با یک سری عذابهایی مواجه می شوند که خودشان عامل بروز و ظهور این سختی ها و مشکلات هستند. لذا می توان رنجها و سختی ها را به یک معنی «هدفدار و معنادار» و رنج های «بی هدف و بیهودده و بی معنا» تقسیم نمود.
بسیار روشن است که رنجهای هدفدار انسان را به کمال و رشد و بالندگی می رساند، و باعث عزت و کرامت انسان ها می گردد، چرا که خدای تعالی در این خصوص می فرماید: «وَ لَنُذیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنی دُونَ الْعَذابِ الْأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُون؛ به آنان از عذاب نزدیک (عذاب این دنیا) پیش از عذاب بزرگ (آخرت) می چشانیم، شاید بازگردند!».[3] لذا انسان عذابهای دنیایی را برای بازگشت در مسیر اصلی ـ که حرکت به سوی کمال مطلق است ـ تحمل می کند. چرا که رنجهای بزرگ باعث پختگی و آبدیدگی انسان می گردد و آدمی را به کمالات بیشتری رهنمون می سازد، مانند آنچه که برای حضرت ابراهیم علیه السلام اتفاق افتاد که هر کدام از آن بلایا و امتحانها از سختی خاصی برخوردار بوده است، اما در نهایت باعث شد که حضرت ابراهیم علیه السلام به مقام امامت و رهبری جامعه بشری نائل گردد. بر این اساس آدمی با این رنجها به حقائق جدیدی می رسد و روح حیات را در خود تجلّی بیشتری می دهد.
از رنج کشیدن آدمی حرّ گرد قطره چو کشد جسر صدف درّ گردد
تحمل مشکلات و رسیدن به سعادت و کمال
در حقیقت رنج و لذّت و مصیبت و سعادت با هم آمیخته اند، و به تعبیر دقیق تر آنها نوعی ورزش و تمرین روح اند برای رسیدن به کمال و مقام جدید. بنابراین باید به این مهمّ توجّه داشت که با رنج های غیر طبیعی یا رنج هایی که منشأ انسانی دارند، به دو صورت می توان برخورد کرد.
یک ـ آن که انسان به صورت «دفعی» با آنها برخورد کند و آن به این صورت است که با عقاید و اخلاق و اعمال درست، خود را تربیت کند که رنج و یا سختی برای خود و یا دیگری به وجود نیاید. به عنوان مثال نباید اجازه دهد که شیطان صفتان در او تردید و شک به وجود آوردند بلکه با نوعی خودباوری و خودساختگی و بینش توحیدی، اجازه وسوسه و اضطراب را ندهد. و این همت بلندی را می طلبد که انسان زندگی خود را در مسیر توحید قرار دهد.
دوـ امّا نوع دوم مواجهه و برخورد با رنج های غیر طبیعی آنست که انسان سعی کند با آن سختیها و انحراف ها و هر چه که او را تهدید می کند مقابله و مبارزه کند. مثلاً در صورت بیماری، آن را درمان نماید و نیز تلاش کند که بر آن مشکلات پیروز شود و از قوه و اختیار خود برای بیرون رفتن از آن مشکلات بهره جوید، و لحظه ای از مقابله با آن کوتاه نیاید. البته خداوند هم وعده داده افرادی که برای سازندگی خود قدم بر می دارند، و برای اصلاح خود تلاش می کنند، به آنها کمک کند و از آنها دستگیری نماید. به گونه ای که هیچگاه احساس تنهائی و دلتنگی نکند و شیطان بر آنها مسلط نشود. چرا که آنها در حقیقت با توجّه و بازگشت حقیقی به سوی خداوند و آشتی با او، راه را برای خود هموار می سازند تا بار دیگر در مسیر رشد و ترقی و تعالی قرار گیرند، لکن باید سعی کنند که بازگشت خود را خالصانه قرار دهند. و این همان توبه نصوح است که قرآن کریم بر آن تأکید می ورزد: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً؛ ای کسانی که ایمان آورده اید بسوی خدا توبه کنید، توبه ای خالص ».[4][1]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری (جهان بینی توحیدی)، ج2، ص87، تهران ـ قم ، صدرا، چ هشتم، 1377ش .
[2]. طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان ، ج20، ص483، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ پنجم، 1374ش .
[3]. السجدة/21.
[4]. التحریم/8.
تحمل سختیها برای رسیدن به بهشت