مصادیق تفکر و مطالعات اسلامی
تفکر کردن در چه زمینه هایی مورد سفارش اهل بیت و قران است؟تشکر
هر تفکری ممدوح و پسندیده نیست، ارزش تفکر به موضوع و نتایج حاصل از آن بستگی دارد.
هدف از تفکر، رسیدن به عقلانیت دینی و ایمان توحیدی است، چرا که بدون چنین عقلانیت و ایمانی انسان راه کمال و انسانیت را گم می کند و خدای متعال عبادت نمی شود. (العقل ما عبد به الرحمان) رسیدن به بهشت هم بدون عقلانیت دینی میسر نمی شود (و اکتسب به الجنان).
بنابراین معیار انتخاب حوزه های تفکر اموری هستند که بر تقویت عقلانیت دینی انسان اثر گذار باشند، این حوزه ها عبارتند از مطالعه و تفکر در:
1- آیات انفسی و حقیقت انسانی:
مطالعه و تفکر در حوزه خودشناسی و انسان شناسی اهمیت فوق العاده ای در سازندگی اندیشه انسان دارد. زیرا نشانههای یکتایی و یگانگی خداوند هم در مجموعه هستی است به شکل عام و هم در وجود انسان به شکل خاص است.
هر دگرگونی در جسم و روح انسان، آدمی را به خالق هستی رهنمون میشود که چگونه خلقت را منظم و به دور از هرگونه خطا و اشتباه، حکیمانه تدبیر میکند.
این نشانههای باطنی در نفس انسانها دلالت دارد بر کمال و قدرت صانع که هیچ آیتی نیست جز اینکه در انسان نظیر آن است.
نظری به سوی خود کن که تو جان دلربایی
مفکن به خاک خود را که تو از بلند جایی
تو ز چشم خود نهانی تو کمال خود چه دانی؟
چو دُر از صدف برون آ که تو بس گرانبهایی
یکی از موارد مطالعه و تفکر، اندیشیدن انسانها در درون و باطن خودشان است:أَوَلَمْ یتَفَکَّرُوا فی أَنْفُسِهمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَینَهُمَا إِلَّا بالْحَقِّ … . (روم / 8)
آیا در درون خود اندیشه و تفکر نمیکنند؟ خداوند، آسمان و زمین و هرآنچه را که میان آنهاست، جز به حق و حقیقت تا زمان معینی نیافریده است و [با این حال] بسیاری از مردم لقای پروردگارشان را سخت انکار میکنند.
در این آیه، تفکر در باطن و درون انسان، آغازگر سفر انفسی و مقدم بر سفر آفاقی بیان شده و با نکوهش معاندان و کافران درصدد ارشاد اهل حق و یقین است.
بهدلیل اهمیت مسئله، آیات انفسی و باطنی، در قرآن کریم به صورت استفهام مطرح شده است. و فی أَنْفُسِکمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ. (ذاریات 21 ) بیان استفهام گونه برای توجه به آیات انفسی و تفکر در آن و سفر به اعماق وجودی و آشنا شدن با لطافت صنعت و بدایع حکمت آفرینش است.
انسان با کشف آیات انفسی در درون خود و سفر به اعماق وجودی خویش، با شناخت خود به خداشناسی ره مییابد؛ ازاینرو، هر چه معرفت نفس نیکوتر و بهتر شود، معرفت حق و خداشناسی نیز نیکوتر و بهتر شود.
پیامبر اکرم(ص) ضمن بیان رابطه مستقیم معرفت نفس با معرفت رب میفرماید: مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ. (بحار مجلسی، 3 / 32) هرکس نفس خود را بشناسد، پس به یقین، پروردگارش را شناخته است.
امیرمؤمنان علی(ع) نیز ضمن بیان اینکه خودشناسی کلید خداشناسی است، انسان را متوجه این نکته میسازد که درون جرم صغیر و کالبد گوشتی آدمی، عالم بزرگی نهفته که راهنمای راه حق و حقیقت است و همچون نامه گویایی پرده از باطن و اسرار درونی خود برمیدارد:
أَتَزعَمُ أَنَّکَ جِــرمٌ صَـغـیرٌ و فِیکَ انطَوى العَالَمُ الأَکبَرُ
تو میپنداری که کالبد کوچکی هستی؟ درحالیکه جهانی بزرگ در باطن تو گنجانده شده
2- فلسفه و هدف زندگی.
یکی از سوالات اساسی زندگی که ممکن است هر روز انسان از خودش سوال کند این است که خداوند مرا برای چه آفریده است. هدف آفرینش من چیست و چرا به این دنیا آمده ام؟
به همین دلیل یکی از مصادیق مطالعه و تفکر سازنده برای انسان تفکر در فلسفه و هدف زندگی و خلقت انسان است. این موضوع باعث آگاهی و بیداری هر چه بیشتر انسان می شود و او را در مسیر حقیقی زندگی قرار خواهد داد.
قرآن کریم در مورد فلسفه زندگی به موارد متعددی اشاره فرموده است: الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً. آن کس که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید کدام یک از شما بهتر عمل میکنید (ملک، 2)
احسن عملا، یعنی بیازماید کدامتان بهتر مراتب رشد انسانی در سایه اطاعت و عبودیت خدای متعال را طی می کنید و به کمال و قرب به خدای متعال می رسید.
در تفسیر این آیه گفته اند: از این آیه بدست می آید که دنیا بستر نیکو کاری و رشد و تعالی انسان و گذرگاهی براى زندگى دیگر(حیات اخروى) است.
در آیه دیگری می فرماید: وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ. (ذاریات، 56) و جن و انسان را نیافریدم مگر برای عبادت خدا. عبادت و خداپرستی فلسفه زندگی انسان است.
در آیه دیگری می فرماید: شما هیچ وظیفه ای در این دنیا جز بندگی خالصانه خداوند ندارید. و ما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین.
این موضوع جای مطالعه و تفکر فراوانی دارد تا به نتیجه و جمع بندی برسیم و دقیقا مشخص کنیم که هدف و فلسفه زندگی چیست و چگونه باید آنرا در زندگی خود هدف گذاری کنیم و به سمت آن حرکت نماییم.
3- ذات و صفات الهی.
به فرموده امام خمینی این نوع از تفکر، افضل مراتب فکر و بالاترین مرتبه علوم است، چرا که علت اصلی شناخت خداوند و معبود انسان می شود.
امام صادق(ع) با فضیلت ترین تفکر را، تفکر در اسما و صفات خدا می دانند، نه در چگونگی ذات او: افضل العباده إدمان التفکر فی الله و فی قدرته—بهترین عبادت تفکر و اندیشه در بزرگی خدا و اسما و صفات او و بزرگی او است. » ( الکافی،ج2، ص 55، ح3)
4- آیات تکوینی و جهان هستی.
از دیگر درجات و مراتب تفکر، اندیشیدن در مصنوعات الهی و پی بردن به عظمت خدا است. امیر مؤمنان (ع) می فرمایند: لاعباده کالتفکر فی صنعه الله – هیچ عبادتی مانند تفکر و مطالعه در مصنوعات (آفریده های ) الهی نیست. ( بحارالانوار،ج1،ص 88، ح13)
تفکر در عظمت آسمان ها، عجایب کوه ها، تنوع در گیاهان، اصناف حیوانات، عجایب دریاها، عظمت خورشید و ماه و ارتباط بین این دو، آمدن شب و روز و فصول مختلف و نظم در خلقت، ابر و باد و باران و برف و… همگی موجبات حیرت اهل فکر را فراهم می آورد و باعث خضوع و تواضع نسبت به خالق هستی می گردد.
امام خمینی در بیانی زیبا و تکان دهنده می فرمایند: کور باد چشم دلی که حق را نبیند و جمال جمیل او را در این موجودات مشاهده نکند. نابود باد کسی که با اینهمه آیات و آثار باز در شک و تردید باشد. (همان، ص 197)
کذلک یبین الله لکم الآیات لعلکم تتفکرون؛ اینچنین خدا آیاتش را برای شما روشن می گرداند، باشد که در کار (دنیا و آخرت) بیندیشید. ( سوره بقره، 219)
بسیاری از افراد بشر نمی توانند از تفکر در ذات و صفات خالق هستی به مخلوقات پی ببرند و قدرت اندیشیدن در صفات و کمالات الهی را ندارند (مورد دوم که ذکر شد) اما تفکر در باره مخلوقات خداوند، از عهده همه انسان ها بر می آید و هر کس در هر رتبه ای می تواند در خصوص جهان خلقت بیاندیشد و به خالق آن پی ببرد. در این زمینه کتاب توحید مفضل بسیار کارگشا است.
5- فلسفه و هدف دین.
یکی ازمصایق بسیار مفید و بلکه ضروری مطالعه و تفکر، اندیشه در فلسفه و هدف دین است. جای این سوال اساسی در زندگی انسان همیشه هست که از خود بپرسد: دین برای چیست و چرا خدای متعال یک صدو بیست و چهار هزار پیامبر را به سوی انسان گسیل داشته؟ این انبیای الهی از انسان چه خواسته اند و برای چه ماموریتی آمده اند؟
نقش معارف و آموزه های دینی در زندگی و پیشرفت انسان چیست و چرا باید دین دار باشیم و رعایت مقررات و احکام دینی چه فایده ای به حال بشر دارد و کدام نیاز او را تامین می کند؟
دین در حقیقت دستورالعمل زندگی انسان و سیر و سلوک او به سوی کمال و سعادت است و آشنایی با آن تاثیر بسیار سازنده ای در سرنوشت انسان دارد.
6- جریان حق و باطل.
یکی از حوزه های مهم مطالعه و تفکر که نقش فراوانی در شکل گیری عقلانیت توحیدی و بصیرت دینی، تاریخی و اجتماعی انسان دارد، شناخت دو جریان حق و باطل است.
ما در طول تاریخ به خصوص از نگاه قرآن کریم به دو جریان متقابل تاریخی برمی خوریم. جریان موحدان و خداپرستان تحت ولایت حق، و جریان کفر و شرک تحت ولایت باطل و شیطان.
قرآن کریم در حدود یک سوم آیات خود دائما این دو جریان را توضیح می دهد و اعتقادات و اخلاق و رفتار و درگیری های آنها را بیان می کند.
برای شناخت بهتر ایمان و کفر و رسیدن به عقلانیت توحیدی، ضروری می نماید که سراغ قرآن کریم برویم و داستان زندگی و تقابل دو جریان توحید و شرک را از این کتاب مقدس فرا بگیریم.
شناخت جریان کفر برای کسی که می خواهد ایمان خود را تقویت نماید، یک ضرورت قطعی است، زیرا بر اساس قانون یعرف الاشیاء به اضدادها. شناخت ایمان بدون شناخت کفر ممکن نیست.
از این نگاه، ایمان به معنای نفی جریان شرک و باور عمیق به حقانیت جریان توحید و یکتاپرستی است.
در آموزه های دینی متاسفانه بحث شناخت جریان تاریخی کفر و شرک و اعتقادات و اخلاق و سبک زندگی ایشان مورد غفلت قرار گرفته است و تمام تمرکز این آموزه ها روی شناخت شیوه زندگی مومنان است.
7- تاریخ و سرنوشت گذشتگان.
یکی از عوامل تاثیر گذار در تربیت اندیشه و عمل انسان عبرت از زندگی و تاریخ گذشتگان است. قرآن کریم مطالعه و تفکر در تاریخ و عبرت گیری از سرانجام گذشتگان مایه عبرت و هدایت بشر دانسته و آنرا مورد تاکید قرار داده است.
خداوند در قرآن کریم می فرماید: اولم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عاقبة الذین من قبلهم کانوا اشد منهم قوة و اثاروا الارض و عمروها اکثر مما عمروها و جاءتهم رسلهم بالبینات فما کان الله لیظلمهم و لکن کانوا انفسهم یظلمون.
آیا در زمین نگردیده اند تا ببینند فرجام کسانی را که پیش از آنان بودند، چگونه بوده است؟ آنها بس نیرومندتر از ایشان بودند و زمین را زیر و رو کردند و بیش از آنچه آنها آبادش کردند، آن را آباد ساختند و پیامبرانشان دلایل آشکار بر ایشان آوردند. بنابراین، خدا بر آن بود که بر ایشان ستم کند، لیکن خودشان بر خود ستم می کردند.» (سوره روم، 9)
امام علی (ع) در سفارش به فرزند بزرگوارش حسن (ع) می فرمایند: فرزندم! هر چند من به اندازه همه کسانی که پیش از من بوده اند، نزیسته ام، اما در کارهای آنان نظر کردم و در اخبار آنها اندیشیدم و در آثارشان سیر کردم، چندان که همچون یکی از آنان شده ام و بلکه آنسان بر کارهایشان آگاهی یافته ام، که گویی با اولین و آخرین آنها زندگی کرده ام. (احادیث از میزان الحکمة، ج 10، باب تفکر)
8- نعمت های الهی.
نعمت ها و آفریده های الهی نشانه عشق خدای متعال به انسان است. آنجا که فرمود خلقت الاشیاء لاجلک و خلقتک لاجلی. ای انسان این همه زیبایی و نعمت و جمالی که در طبیعت مشاهده می کنی همه را به عشق تو آفریدم و تو را برای عشق ورزیدن به خودم خلق کردم.
مطالعه و تفکر در نعمت ها و مشاهده عشق و محبت خدا به انسان باعث می شود که انسان نیز متقابلا عاشق خداوند شود و اگر این اتفاق بیافتد انسان به نهایت معرفت و اوج قله محبت و کمال انسانیت می رسد.
اندیشه در نعمت های الهی خود عبادتی نیکو است و باعث قرب انسان به خداوند می شود. امام علی (ع) فرمود: اندیشیدن در باره نعمت های خدا، نیکو عبادتی است.
9- قرآن کریم و روایات.
قرآن کتابى است که شکوفایى پیام ها و معارف آن، در پناه اندیشیدن است. این کتاب مقدس در این زمینه مى فرماید: وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ (نحل، آیه 44.) وحى آسمانى را براى روشن کردن آیات الهى قرآن، بر تو نازل کردیم و شاید آنان تفکر کنند.
پس انتظار آن است که انسان، آیات قرآن را در کنار بیانات پیامبر(ص) و روایات معصومین (ع) قرار داده، در آنها بیندیشد و مجهولات خود را مرتفع سازد؛ زیرا تنها در سایه تفکر در آیات و روایات است که بسیارى از سؤالات اساسى انسان، پاسخ داده مى شود.
پیامبر خدا (ص): سهم دیدگان خود را از عبادت به آنان دهید. عرض کردند: ای رسول خدا! سهم آن ها از عبادت چیست؟ فرمود: نگریستن به قرآن و اندیشیدن در آن و پند گرفتن از شگفتی هایش.
10- مرگ و معاد.
تفکر در مرگ و معاد و قیامت و نحوه ظهور توحید و شرک در قیامت و اتفاقاتی که برای انسان بعد از مرگ می افتد و عالم برزخ و بقای روح و تولد ثانی و زندگی پس از مرگ بسیار برای انسان سازنده است.
یاد خود و یاد خدا، تابعی از یاد مرگ است. اگر کسی یاد مرگ بود و برای آماده شدن و کسب زاد و توشه آخرت برنامه داشت، حتما به یاد خود هم هست و حتما به یاد خدا هم خواهد بود، چون می داند که انسان تنها با یاد خدا به کمال می رسد و آماده تولد در عالم آخرت می شود.
یاد دنیا و مشغول شدن به آرزوهای دراز دنیوی و تلاش روزافزون برای کسب ثروت و رفاه و عیش دنیوی، باعث می شود که انسان غافل هم خودش را فراموش کند، هم خدا را از یاد ببرد و هم به فکر سفر آخرت نباشد.
روزی یکی از اصحاب سوال کرد: (یا رسول الله! من أکیس الناس؟ ای رسول خدا زیرک ترین مردم کیان اند.
قال (ص): أکیس الناس أکثرهم استعداداً للموت. زیرک ترین مردم کسانی هستند که خود را برای مرگ و سفر آخرت آماده می کنند.
و نیز فرمود: إنّما الدُّنیا مُنتَهى بَصَرِ الأعمى، لا یُبصِرُ مِمّا وراءها شیئا ، و البَصیرُ یَنفُذُها بَصَرُهُ و یَعلَمُ أنّ الدّارَ وراءها،فالبَصیرُ مِنها شاخِصٌ ، و الأعمى إلَیها شاخِصٌ ، و البَصیرُ مِنها مُتَزوِّدٌ ، و الأعمى لَها مُتَزوِّدٌ .
دنیا چشم انداز نهایى شخص نابینا (بى بَصَر) است و در فرا سوى آن چیزى نمى بیند. امّا شخص بینا و با بصیرت، نگاهش از دنیا فراتر مى رود و درمى یابد که سراى حقیقى، در آن سوى دنیا است.
بنابراین، شخص بینا از دنیا چشم بر مى کند و نابینا به آن چشم مى دوزد، بینا از دنیا توشه برمى دارد، و نابینا براى آن توشه برمى دارد. ( نهج البلاغة: الخطبة۱۳۳)
مصادیق تفکر و مطالعات اسلامی