دین و اندیشه
نامزدی و رشد معنویت
چند هفته ای از دوره ی نامزی من می گذرد. نسبت به گذشته احساس های معنوی بیشتر و عمیق تری دارم. نمی دانم دیگران هم چنین تجربه ای داشته اند یا نه. دوست دارم این حس ها برایم بماند. چه کنم؟
برادر گرامی؛ این کلمات، نشانه ی این حقیقت شیرین است که مخاطب جوانی هستیم که ذهنی پاک دارد و دلی عاشق آسمان. این را علامت محبت خدا به خود دانسته و قدر آن را بدانید.
همان گونه که شما نیز تجریه نموده اید، دوره ی نامزدی، دوره ی رشد، تلطیف و تعمیق عواطف و احساس ها است. هرچند تفاوت هایی در چنین تجربه هایی وجود دارد اما اغلب افراد (به ویژه آن ها که مذهبی هستند) در این دوره، احساس های معنوی بیشتر و لطیف تری را تجربه می کنند[ البته برخی نیز هستند که خلاف این تجربه ها را گزارش می کنند و مدعی اند رفتارها و و احساس های مذهبی ایشان کاهش یافته است. هرچند لازم است مورد بررسی بیشتر قرار گیرند اما اگر انتخاب، به درستی انجام شده باشد، رفتارها و روابط به خروج از مرزهای دینی عادت نکرده باشند و همدلی و درک متقابل خوبی بین همسران شکل گرفته باشد، تجربه ی احساس سبکی روانی و لذت معنوی، بلاتردید است.]. گویا رابطه ی گرم تری با خدا و اهل بیت(علیهم السلام) پیدا کرده اند. جوانان این حالات را از برکات عشق می دانند و تمایل دارند که تجربه ی ماندگارتری از آن ها را داشته باشند لذا یکی از سؤال های ایشان این است که چگونه این لذت های معنوی را در ادامه ی رابطه همسری، حفظ کنیم؟ خوب است در ابتدا کمی درباره ی عشق صحبت کنیم.
برخی از فلاسفه و عرفا معتقدند، عشق حقیقی، عشق نسبت به ذات الاهی است و سایر عشق ها، عشق حقیقی نیستند. اساساً این گونه عشق ها عشق نیستند، بلکه این ها در واقع «شوق» هستند. فرق بین عشق و شوق آن است که شوق، میل به چیزی است که انسان آن را ندارد و در طلب آن است. اما عشق آن است که چه قبل از وصول، و چه پس از آن، هر دم میلش بیشتر شده و خاموشی و مردگی ندارد. این عشق مختص به خداوند است[ مطهری (1394).].
پس عشق حقیقی و اصلی فقط عشق به خداست. اما این که بعضی از عرفا راه رسیدن به عشق الاهی را عشق مجازی یا عشق به غیر خدا می دانند، توجیهاتی دارد. ابن سینا در نمط نهم کتاب «اشارات» در مورد مقامات عارفان می گوید: «شخص مرید، نیازمند ریاضت است و ریاضت سه هدف دارد؛ اوّل: دور کردن غیر حق از حق، دوم: مطیع ساختن نفس امّاره و سوم: لطیف ساختن درون برای تنبّه و آگاهی». سپس می فرماید که: «آن غرض سوم را دو امر کمک می کند: یکی: فکر لطیف و اندیشه ی صاف و دوم: عشق پاک و عفیف، که شمایل معشوق در آن حاکم باشد، نه سلطان شهوت»[ ملک شاهی (1375، الفصل الثامن، ص 446).].
فخر رازی در شرح کلام ابن سینا می گوید: «تأثیر عشق در تلطیف سرّ از آن جهت است که چنین عاشقی، همیشه حالات معشوق را از حرکات و سکنات، حضور و غیبت، و خشم و خشنودی مورد توجه قرار می دهد، و به طور دائمی ذهن عاشق، متوجه استقراء افعال و تعقیب اقوال معشوق می گردد و از این راه به ملکه ی تلطیف سرّ دست می یابد. لذا نقل کرده اند که مجنون را به خواب دیدند و گفتند: خدا با تو چه کاری کرد؟ گفت: خداوند مرا بر مدعیان محبت خویش حجت قرار داد».
خواجه نصیرالدین طوسی نیز در شرح این فقره از کلام ابن سینا می گوید:
«عشق مجازی بر دل انسان، نرمی و تأثّر و وَجد و رقّت می بخشد، و انسان را از علایق و دلبستگی های این جهانی آزاد کرده و او را وادار می کند که از هر کس و هر چیزی که جز معشوق وی است روی گرداند و تمام هموم و خواسته ها و امیال و آرزویش به یک نقطه تمرکز یابد. همین کار باعث می شود که توجه او به معشوق حقیقی نسبت به دیگران آسان تر باشد، چه دیگران باید از هزاران خواسته و همّ و هدف دست بردارند، اما او از همه دست کشیده، فقط از یک مورد باید دل برکند و مهر بردارد، تا آن دل را به آستان معشوق حقیقی برده و آن مهر را بر معشوق حقیقی بیفکند»[ یثربی (1374، ص 332).].
پس بنابراین عشق مجازی وسیله ای است، در آغاز کار یک سالک که او را در سیر معنوی و حصول تنبّه و توجه، یاری نماید و شاید بتوان گفت که تعبیر «اَلمَجازُ قِنطَرَةُ الحَقیقَة: عشق مجازی، پلی برای رسیدن به عشق حقیقی است» به خاطر آن است که استعدادهای اشخاص برای رسیدن به کمالات معنوی متفاوت است و هر کس را نمی توان مستقیماً به عشق حقیقی که همان عشق الاهی است، هدایت نمود. لذا عشق مجازی به عنوان دامی برای به تور انداختن سالک و جدا ساختن او از امور مختلفی که باعث پای بستن او از سیر و سلوک می گردد و انداختن او در مسیر معنوی، مطرح می گردد. چنانچه عین القضاة همدانی می گوید: «ای عزیز، جمال لیلی، دانه ای دان، بر دام نهاده. چه دانی که دام چیست؟ صیاد ازل چون خواست که از نهاد مجنون، مَرْکَبی سازد از آنِ عشق خود، که او را استعداد آن نبود که به دام جمال عشق ازل افتد، که آن که به تابشی از آن هلاک شدی بفرمودند تا عشق لیلی را، یک چندی از نهاد مَرکبی ساختند، تا پُخته عشق لیلی شود، آن گاه بار کشیدن عشق الله را قبول توان کرد»[ عین القضات همدانی (1394، ص 96) و یثربی (1382، ص 326).].
پس خداوند متعال برای این که بنده حقیقت عشق را بچشد، نمونه ی نازل محبت را در وجودش قرار داد تا انسان با رعایت آداب این محبّت و داشتن عشقی پاک به درک آداب عشق الاهی نایل آید. البته همه ی عشق های زمینی، پلی به سوی عشق حقیقی نیست و گاهی چیزی جز شهوت یا خلاءهای روانی در پس نقاب رنگین آن نیست. عشق، زمانی پاک است که متعلَّقش خوبی ها باشد. باید محوری که عشق به دور آن می چرخد صفات انسانی مانند: صداقت، وفاداری، همیاری، عفت، همراز و همراه بودن باشد تا انسان طعم عشقی پاک را بچشد. پس حقیقت عشق، دائر مدار صفات انسانی است نه چیزهایی که ارزش نیستند.
به حضرت یوسف(علیه السلام) گفته شد: «یوسف، چشمانت برون از اندازه زیباست». گفت: «اولین چیزی که در قبر می پوسد چشم است». یعنی به چیزی که پایمال خلایق می شود ارزش نیست. عشقی با ارزش است که پاک باشد و برای درک آداب عشق الاهی به چشم یک واسطه نگاه شود. انسان وقتی کسی را دوست دارد فقط به او توجه دارد و حتی او را برخودش مقدم می کند. مانند این که اگر انسان براستی همسرش را دوست داشته باشد قبل از این که غذایی بخورد به یاد این است که آیا او غذا خورده است یا نه؟ قبل از این که بخوابد به یاد این است که آیا او از کارهای خودش فارغ شده است؟ با چنین عشقی، انسان آداب عشق الاهی را یاد می گیرد و این واسطه ای می شود برای تقرب به خدا.
اما برای تقویت احساس های معنوی، خوب است به این نکات توجه کنید:
1. معنویت، بدون مذهب، تأثیر دنیایی کوتاه و ناکارآمدی دارد و هیچ سودی به حال آخرت شما نخواهد داشت. پس بهتر است به دنبال معنویت های غیردینی[ non-religious spirituality.] نباشید.
2. احساس ها و عواطف، مورد تأکید دین است[ امام باقر(علیه السلام): «هَل الدینُ ألا الحُبّ؟» (حر عاملی، 1409ق.، ج 16، ص 171).] اما این هیجانات، بدون اندیشه و معرفت پاک و محکم، ماندگار نخواهد بود. پس بر دانسته های عمیق دینی خود بیفزایید.
3. بنابر توصیه ی عالمان عارف، بهترین مسیر حفظ و تقویت معنویت و ایمان، عمل به واجبات و ترک مُحرّمات است. این یعنی بهترین دستورالعمل عرفانی، رساله ی مرجع تقلید شماست که همین مرزها را بیان نموده است.
4. عشق، اتفاقی خارج از دایره ی خواست خدا نیست؛ دایره ای که با دین مشخص شده است. پس به بهانه این که «مذهب عاشق، ز مذهب ها جداست»[ در برخی نسخه ها: «ملت عاشق، ز ملت ها جداست» مولوی، مثنوی معنوی.] هیچ حرامی را برای خود حلال و هیچ حلالی را حرام نکنید.
5. در انجام مستحبات به افراط نیفتید. آداب غذای روح و جسم شبیه هم است؛ همان گونه که بهتر است یک لقمه مانده به سیر شدن، دست از غذا بردارید، یک قدم مانده به تمام شدن انرژی معنوی، دست از مستحب بردارید. خواهید دید که در تجربه ی بعدی، انرژی بیشتری خواهید داشت. اما خلاف این رفتار، شما را دلزده خواهد کرد.
6. امر به معروف و نهی از منکر را در رابطه ی نامزدی خود داشته باشید، اما مراقب تفاوت های جنسیتی باشید و به نکاتی که در بحث تغییر همسر خواهد آمد، توجه کنید.
7. تلاوت قرآن داشته باشید.
8. روایات مربوط به خانواده را مطالعه کنید.
9. مطالعه روش زندگی خانوادگی معصومین(علیهم السلام) و علما، الگو و منبع انرژی خوبی است.
10. توبه کنید اما در گذشته نمانید.
11. شنیدن سخن عالم، دل ها را نرم می کند. این گونه مجالس را از دست ندهید.
12. وظایف همسری خود را به خوبی انجام دهید.
همان گونه که شما نیز تجریه نموده اید، دوره ی نامزدی، دوره ی رشد، تلطیف و تعمیق عواطف و احساس ها است. هرچند تفاوت هایی در چنین تجربه هایی وجود دارد اما اغلب افراد (به ویژه آن ها که مذهبی هستند) در این دوره، احساس های معنوی بیشتر و لطیف تری را تجربه می کنند[ البته برخی نیز هستند که خلاف این تجربه ها را گزارش می کنند و مدعی اند رفتارها و و احساس های مذهبی ایشان کاهش یافته است. هرچند لازم است مورد بررسی بیشتر قرار گیرند اما اگر انتخاب، به درستی انجام شده باشد، رفتارها و روابط به خروج از مرزهای دینی عادت نکرده باشند و همدلی و درک متقابل خوبی بین همسران شکل گرفته باشد، تجربه ی احساس سبکی روانی و لذت معنوی، بلاتردید است.]. گویا رابطه ی گرم تری با خدا و اهل بیت(علیهم السلام) پیدا کرده اند. جوانان این حالات را از برکات عشق می دانند و تمایل دارند که تجربه ی ماندگارتری از آن ها را داشته باشند لذا یکی از سؤال های ایشان این است که چگونه این لذت های معنوی را در ادامه ی رابطه همسری، حفظ کنیم؟ خوب است در ابتدا کمی درباره ی عشق صحبت کنیم.
برخی از فلاسفه و عرفا معتقدند، عشق حقیقی، عشق نسبت به ذات الاهی است و سایر عشق ها، عشق حقیقی نیستند. اساساً این گونه عشق ها عشق نیستند، بلکه این ها در واقع «شوق» هستند. فرق بین عشق و شوق آن است که شوق، میل به چیزی است که انسان آن را ندارد و در طلب آن است. اما عشق آن است که چه قبل از وصول، و چه پس از آن، هر دم میلش بیشتر شده و خاموشی و مردگی ندارد. این عشق مختص به خداوند است[ مطهری (1394).].
پس عشق حقیقی و اصلی فقط عشق به خداست. اما این که بعضی از عرفا راه رسیدن به عشق الاهی را عشق مجازی یا عشق به غیر خدا می دانند، توجیهاتی دارد. ابن سینا در نمط نهم کتاب «اشارات» در مورد مقامات عارفان می گوید: «شخص مرید، نیازمند ریاضت است و ریاضت سه هدف دارد؛ اوّل: دور کردن غیر حق از حق، دوم: مطیع ساختن نفس امّاره و سوم: لطیف ساختن درون برای تنبّه و آگاهی». سپس می فرماید که: «آن غرض سوم را دو امر کمک می کند: یکی: فکر لطیف و اندیشه ی صاف و دوم: عشق پاک و عفیف، که شمایل معشوق در آن حاکم باشد، نه سلطان شهوت»[ ملک شاهی (1375، الفصل الثامن، ص 446).].
فخر رازی در شرح کلام ابن سینا می گوید: «تأثیر عشق در تلطیف سرّ از آن جهت است که چنین عاشقی، همیشه حالات معشوق را از حرکات و سکنات، حضور و غیبت، و خشم و خشنودی مورد توجه قرار می دهد، و به طور دائمی ذهن عاشق، متوجه استقراء افعال و تعقیب اقوال معشوق می گردد و از این راه به ملکه ی تلطیف سرّ دست می یابد. لذا نقل کرده اند که مجنون را به خواب دیدند و گفتند: خدا با تو چه کاری کرد؟ گفت: خداوند مرا بر مدعیان محبت خویش حجت قرار داد».
خواجه نصیرالدین طوسی نیز در شرح این فقره از کلام ابن سینا می گوید:
«عشق مجازی بر دل انسان، نرمی و تأثّر و وَجد و رقّت می بخشد، و انسان را از علایق و دلبستگی های این جهانی آزاد کرده و او را وادار می کند که از هر کس و هر چیزی که جز معشوق وی است روی گرداند و تمام هموم و خواسته ها و امیال و آرزویش به یک نقطه تمرکز یابد. همین کار باعث می شود که توجه او به معشوق حقیقی نسبت به دیگران آسان تر باشد، چه دیگران باید از هزاران خواسته و همّ و هدف دست بردارند، اما او از همه دست کشیده، فقط از یک مورد باید دل برکند و مهر بردارد، تا آن دل را به آستان معشوق حقیقی برده و آن مهر را بر معشوق حقیقی بیفکند»[ یثربی (1374، ص 332).].
پس بنابراین عشق مجازی وسیله ای است، در آغاز کار یک سالک که او را در سیر معنوی و حصول تنبّه و توجه، یاری نماید و شاید بتوان گفت که تعبیر «اَلمَجازُ قِنطَرَةُ الحَقیقَة: عشق مجازی، پلی برای رسیدن به عشق حقیقی است» به خاطر آن است که استعدادهای اشخاص برای رسیدن به کمالات معنوی متفاوت است و هر کس را نمی توان مستقیماً به عشق حقیقی که همان عشق الاهی است، هدایت نمود. لذا عشق مجازی به عنوان دامی برای به تور انداختن سالک و جدا ساختن او از امور مختلفی که باعث پای بستن او از سیر و سلوک می گردد و انداختن او در مسیر معنوی، مطرح می گردد. چنانچه عین القضاة همدانی می گوید: «ای عزیز، جمال لیلی، دانه ای دان، بر دام نهاده. چه دانی که دام چیست؟ صیاد ازل چون خواست که از نهاد مجنون، مَرْکَبی سازد از آنِ عشق خود، که او را استعداد آن نبود که به دام جمال عشق ازل افتد، که آن که به تابشی از آن هلاک شدی بفرمودند تا عشق لیلی را، یک چندی از نهاد مَرکبی ساختند، تا پُخته عشق لیلی شود، آن گاه بار کشیدن عشق الله را قبول توان کرد»[ عین القضات همدانی (1394، ص 96) و یثربی (1382، ص 326).].
پس خداوند متعال برای این که بنده حقیقت عشق را بچشد، نمونه ی نازل محبت را در وجودش قرار داد تا انسان با رعایت آداب این محبّت و داشتن عشقی پاک به درک آداب عشق الاهی نایل آید. البته همه ی عشق های زمینی، پلی به سوی عشق حقیقی نیست و گاهی چیزی جز شهوت یا خلاءهای روانی در پس نقاب رنگین آن نیست. عشق، زمانی پاک است که متعلَّقش خوبی ها باشد. باید محوری که عشق به دور آن می چرخد صفات انسانی مانند: صداقت، وفاداری، همیاری، عفت، همراز و همراه بودن باشد تا انسان طعم عشقی پاک را بچشد. پس حقیقت عشق، دائر مدار صفات انسانی است نه چیزهایی که ارزش نیستند.
به حضرت یوسف(علیه السلام) گفته شد: «یوسف، چشمانت برون از اندازه زیباست». گفت: «اولین چیزی که در قبر می پوسد چشم است». یعنی به چیزی که پایمال خلایق می شود ارزش نیست. عشقی با ارزش است که پاک باشد و برای درک آداب عشق الاهی به چشم یک واسطه نگاه شود. انسان وقتی کسی را دوست دارد فقط به او توجه دارد و حتی او را برخودش مقدم می کند. مانند این که اگر انسان براستی همسرش را دوست داشته باشد قبل از این که غذایی بخورد به یاد این است که آیا او غذا خورده است یا نه؟ قبل از این که بخوابد به یاد این است که آیا او از کارهای خودش فارغ شده است؟ با چنین عشقی، انسان آداب عشق الاهی را یاد می گیرد و این واسطه ای می شود برای تقرب به خدا.
اما برای تقویت احساس های معنوی، خوب است به این نکات توجه کنید:
1. معنویت، بدون مذهب، تأثیر دنیایی کوتاه و ناکارآمدی دارد و هیچ سودی به حال آخرت شما نخواهد داشت. پس بهتر است به دنبال معنویت های غیردینی[ non-religious spirituality.] نباشید.
2. احساس ها و عواطف، مورد تأکید دین است[ امام باقر(علیه السلام): «هَل الدینُ ألا الحُبّ؟» (حر عاملی، 1409ق.، ج 16، ص 171).] اما این هیجانات، بدون اندیشه و معرفت پاک و محکم، ماندگار نخواهد بود. پس بر دانسته های عمیق دینی خود بیفزایید.
3. بنابر توصیه ی عالمان عارف، بهترین مسیر حفظ و تقویت معنویت و ایمان، عمل به واجبات و ترک مُحرّمات است. این یعنی بهترین دستورالعمل عرفانی، رساله ی مرجع تقلید شماست که همین مرزها را بیان نموده است.
4. عشق، اتفاقی خارج از دایره ی خواست خدا نیست؛ دایره ای که با دین مشخص شده است. پس به بهانه این که «مذهب عاشق، ز مذهب ها جداست»[ در برخی نسخه ها: «ملت عاشق، ز ملت ها جداست» مولوی، مثنوی معنوی.] هیچ حرامی را برای خود حلال و هیچ حلالی را حرام نکنید.
5. در انجام مستحبات به افراط نیفتید. آداب غذای روح و جسم شبیه هم است؛ همان گونه که بهتر است یک لقمه مانده به سیر شدن، دست از غذا بردارید، یک قدم مانده به تمام شدن انرژی معنوی، دست از مستحب بردارید. خواهید دید که در تجربه ی بعدی، انرژی بیشتری خواهید داشت. اما خلاف این رفتار، شما را دلزده خواهد کرد.
6. امر به معروف و نهی از منکر را در رابطه ی نامزدی خود داشته باشید، اما مراقب تفاوت های جنسیتی باشید و به نکاتی که در بحث تغییر همسر خواهد آمد، توجه کنید.
7. تلاوت قرآن داشته باشید.
8. روایات مربوط به خانواده را مطالعه کنید.
9. مطالعه روش زندگی خانوادگی معصومین(علیهم السلام) و علما، الگو و منبع انرژی خوبی است.
10. توبه کنید اما در گذشته نمانید.
11. شنیدن سخن عالم، دل ها را نرم می کند. این گونه مجالس را از دست ندهید.
12. وظایف همسری خود را به خوبی انجام دهید.
یادگاری
مناسب است در اینجا فرمایش حضرت امیر(علیه السلام) در مورد حضرت فاطمه(سلام الله علیها) تکرار شود که می فرمایند: «نِعمَ العون عَلى طاعَةِ الله: [فاطمه را] بهترین یاری گر در راه فرمان بردارى از خدا [یافتم][ مجلسی (1403ق.، ج 43، ص 117).].
فصل چهارم – برخی چالش ها
نامزدی و رشد معنویت