نماز و آخرت
مگر همه چی به نمازه ؟
نمازپس از پذیرش اسلام و قرآن به عنوان دین و کتاب الهى، درمى یابیم که در قرآن و نیز کلمات انبیاى الهى و پیشوایان، تأکید وافرى بر اقامه نماز شده است. هم چنین نماز داراى جایگاه ویژه اى در ادیان الهى است و در طول تاریخ تمامى پیامبران و پیروان آن ها سفارش به نماز شده اند. اما چرا نماز؟ اسلام و قرآن داراى سیستمى ترتیبى جهت نیل آدمى به مراتب کمال است که از جمله آنها اقامه نماز مى باشد. محور تربیت و تعالى انسان در مکتب اسلام، با توجه به خداوند و در نظر گرفتن موقعیت او و نیز جایگاه خود انسان میسّر است. این توجه با نماز حاصل مى شود. نماز و نه هیچ عبادت دیگرى، براى خداوند سودى به همراه ندارد و اگر هیچ کس در تمامى هستى سر بر آستان او نساید، بر دامن کبریایى او گردى نمى نشیند. ولى غفلت انسان از خداوند، زمینه سقوط وى به پست ترین درجات را فراهم مى کند. حال آن که یاد خداوند او را بر طریق مستقیم نگاه مى دارد و در طوفان حوادث زندگى و فراز و نشیب آن دست او را مى گیرد.
اگر بخواهیم نقش نماز را در طول زندگى به چیزى تشبیه کنیم، باید بگوییم: نماز همانند چراغ هایى نورانى در مسیرى تاریک و ظلمانى و پیچ در پیچ است که انسان را به پیمودن راه اصلى و منحرف نگشتن و اسیر غول بیابان نشدن دعوت مى کند. این چراغ ها باید همواره روشن باشد وگرنه آدمى ممکن است در مرحله اى به بیغوله اى بیفتد و چه بسا بازگشت از آن میسر نباشد. فلسفه اصلى نماز و دیگر عبادات همین است. بدون نماز و عبادت انسان تربیت نمى شود و توان لازم را براى پیمودن راه کمال نمى یابد. پس نمازهاى پنج گانه در تمامى عمر، همانند تابلوها و چراغ هایى است که در مسیرى سخت، طولانى و پرحادثه، انسان را به تبعیت از خود فرا مى خواند تا او را از پرتگاه هاى سقوط و گزند حوادث سنگین، باز دارد. بدون نماز، آدمى در مسیر زندگى، گوهر عبودیت خویش را در برابر ذات لایزال احدیت به فراموشى خواهد سپرد و در نتیجه از کمال خویش باز خواهد ماند. از همین رو، تمامى پیامبران الهى و کتاب هاى آسمانى، آدمى را به نماز دعوت کرده اند. آن چه گفته شد، تنها اشاره اى کوتاه به فلسفه فردى نماز بود و نماز، از جهات مختلف اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و… داراى حکمت هاى عمیقى است.
نماز، عملاً موجب همبستگى مسلمانان و احساس روح یک رنگى در بین آنان است؛ چرا که همه آنان به یک شکل و به سمت یک قبله نماز مى گذارند و این موضوع، پیامدهاى ارزنده اى خواهد داشت.
ارزنده ترین و شریف ترین انسان های تاریخ , به پا دارنده ئ نماز و فرمان دهنده ئ به آن بوده اند آدمی را از کار زشت نهی می کند. این نهی در همه ئ اشخاص , یکسان نیست . برای افراد معمولی و عادی , همین مقدار توجه به خداوند, موجب نظارت بیشتر آنان بر اعمال خود می گردد و موجب می شود که آنها به گناهان نزدیک نشوند. در مرتبه بالاتر, کسی که به معانی و مفاهیم و حقایق نماز توجه می کند, نسبت به خود و جهان هستی , بینش ژرف تری پیدا می کند که به واسطه آن , نیروی مقابله او با گناه فزونی می یابد. و بالاخره کسی که نماز را معراج مومن می بیند و خویشتن را در محضر خالق هستی می یابد و در این وادی , حقیقت خویش را مشاهده می کند, پیش از دیگران بر دوری و تنفر از گناه قدرت پیدا می کند.
آیات و روایات متعددى دلالت بر نقش کلیدى نماز دارند از جمله اینکه پیامبر(ص) فرمودند: «اول ماسئلت یومالقیامه الصلاه ان قبلت قبل ما سواها و ان ردت رد ماسواها . در قیامت اول چیزى که مورد پرسش قرار مى گیرد نمازمى باشد. اگر قبول شد دیگر اعمال نیز مقبول است و اگر رد شد بقیه نیز مردود مى باشد» (نهج الفصاحه).
نماز خود داراى ارزش ذاتى و مستقل است و در شریعت مقدس اسلامى موضوعیت دارد. پس کسى که باانجام صحیح فریضه نماز دست به زشتى ها مى برد ارزش ذاتى نماز را کسب نموده اما فرآورده هاى جانبى آن را ازدست داده است و نمى توان به خاطر آن آثار جانبى از اصل قضیه دست شست و چه بسا با ادامه همین نماز براىشخص تنبه حاصل شود.
نماز که نوعى عبادت و پرستش و ارتباط ویژه با آفریدگار جهان و انسان است در ادیان پیشین نیز وجود داشته تا آن جا که قرآن مجید یکى از وصایاى لقمان به فرزندش را نماز ذکر نموده است «یا بنى اقم الصلوه…» اما کیفیت آن در ادیان مختلف متفاوت بوده است و صورت کاملى از چگونگى دقیق آن در هر دینى در دست نیست و به نظر مى رسد متناسب با تکامل دین نماز نیز روند تکاملى داشته است و دین مبین اسلام همچنانکه در معارف و قوانین و مقررات اجتماعى کاملترین دین است در عبادات نیز جامع ترین و کامل ترین آنها را که متناسب با انسان رشد یافته عصر خاتمیت است تشریح فرمود.
فلسفه نماز فقط شکرگذارى نیست و آثار مهم دیگرى نیز دارد. افزون بر آن شکر خداوند نیز وقتى عملى خواهد شد که آنچه او خواسته است ما انجام دهیم؛ نه آنچه که دلمان مى خواهد. چه این که روح عبادت، همانا عبودیت و بندگى است یعنى تسلیم فرمان بودن که طبیعتا باید انضباط و مقرراتى باشد تا بنده را به آن امتحان نموده، روح بندگى را در او پرورش دهند.
در رابطه با این که «چرا نمى توان به جاى نماز، به شکل و گونه ی دیگری به آرامش رسید؟» باید گفت:
اولا: عبادات تنها جنبه آرامش بخشی ندارد و فلسفه هاى دیگرى نیز در بر دارد.
ثانیا: انسان باید دقیقا جایگاه خود را در هستى و به ویژه در برابر خداوند بازشناسد و متناسب با آن تصمیم بگیرد و عمل کند. به عبارت دیگر ابتدا باید جهان بینى خود را درست کرده و موضع خویش را در برابر خداى هستى روشن ساخت. در این جا دو روى کرد وجود دارد:
الف) موضع اومانیستى( Humanism ):
این نگرش در سده هاى اخیر در اروپا رونق گرفت و به دیگر نقاط جهان نیز سرایت کرد به گونه اى که بسیارى نادانسته و حتى بدون آشنایى با نام و مفهومش شدیدا تحت تأثیر آن قرار گرفته اند. بر اساس این بینش انسان به جاى خدا مى نشیند. هرگونه برنامه و دستورالعمل آسمانى و خدایى را واپس مى زند و هرگونه بخواهد تصمیم مى گیرد و عمل مى کند. طبق این بینش اگر انسان بخواهد خداپرستى هم بکند به دلخواه خود و آن سان که مى پسندد عمل مى کند نه آن طور که از ناحیه خداوند تعیین شده است. به عبارت دیگر در نگرش اومانیستى انسان اصل مى باشد. این روش چیزى جز حاکمیت مطلق نفس اماره نیست و مسأله اى به نام تکلیف و وظیفه از ناحیه موجودى قدسى و فرابشرى به کلى کنار نهاده شده است.
ب ) موضع توحیدى( Theistic ):
این نگرش مبتنى بر چند واقعیت است:
اول. مالک تمام هستى از جمله انسان خداست (انا لله) و ما حتى مالک خویش نیز نیستیم.
دوم. آن که تمام هستى به سوى خدا باز مى گردد (وانا الیه راجعون).
سوم. این که کمال نهایى انسان در عبادت و پیروى پروردگار است.
چهار. آن که اولین لازمه عبادت شناخت معبود و بازشناسى این نکته است که چگونه عبادتى شایسته مقام وى مى باشد و چون خداوند بهتر از هرکس حقیقت خویش و چگونگى عبادت شایسته را مى شناسد پس همو بهتر مى تواند ما را بر این امر هدایت فرماید. از همین رو ما را به بهترین نوع عبادات رهنمون گردیده است.
افزون بر آن در نماز راز و رمز و اهداف چندى نهفته که بعضى از آنها عبارت است از:
الف) یاد و ذکر خدا؛ زیرا انسان موجود فراموش کارى است. بنابر این هر چند ساعت یک بار، با خواندن نماز خداى سبحان را یا د کرده و متذکر وجود لایتناهاى او مى شود.
ب ) وقتى انسان متذکر خدا بود و خدا را مراقب خویش دید، قهراً از انجام گناه و منکرات شرم و حیا مى کند. بنابر این یکى از اهداف نماز جلوگیرى از فحشا و منکرات است: «ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنکر».
ج ) هدف دیگر نماز عبودیت و خشوع و خضوع در پیشگاه مقام ربوبیت است. به طور مؤدب ایستادن، رکوع کردن، جبین به خاک ساییدن، سجده و نشستن دو زانو و… همه نشانه هاى خضوع است. و این حقى است از خداى سبحان که هر انسانى موظف به اداى آن است. توجه داشته باشید که همین خشوع و خضوع، به تدریج در روح و جان ما اثر گذاشته و انسان را در برابر سایر افراد متواضع مى کند. امام على(ع) مى فرماید: «ومن تعفیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعا؛ خداى سبحان نماز را مقرر داشت تا پیشانى از روى تواضع به خاک مالیده شود»(نهج البلاغه). حضرت فاطمه(س) نیز مى فرماید: «جعل اللّه الصلاة تنزیها لکم من الکبر؛ خداوند نماز را مقرّر داشت تا دامن انسان را از کبر و منیّت پاک گرداند».
دوست عزیز؛ خوب است بدانید که جذب دیگران به نماز ارتباط نزدیکی به نوع شخصیت آنها دارد؛ انسانها از روحیات گوناگونی برخور دارند که با هر یک از آنها متناسب با روحیاتشان باید رفتار کرد. اگر شما بتوانید با رعایت راهکارهایی که ارائه می شود از در دوستی، با روی خوش و ابراز محبت او را تشویق به نماز کنید و با حسن خلق، موانع را از سر راه او بردارید، نه تنها لجبازی نمی کند بلکه به گفته های شما نیز گوش فرا می دهد و می توانی داو را دوباره با نماز آشتی دهید.
«چگونه دیگران را به نماز ترغیب کنیم؟»
1. براى ترغیب و تشویق به نماز، در آغاز بایستى زیر بناهاى فکرى فرد را مورد بررسى قرار داده و در اصلاح آن بکوشید. دیدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستى، انسان، معاد و امورى که داراى نتیجه مستقیم بر عملکرد فرد است. پس باید به تقویت و اصلاح این مبانى کوشید.
2. وی را با فلسفه نماز آشنا نمائید. علاوه بر اینکه وی را با کتابهایی که در این خصوص به نگارش در آمده آشنا می نمائید (کتابهای که درپایان پاسخ ذکر شده اند)؛ در فرصت هاى مناسب فلسفه نماز را بیان کنید. مثلًا سؤال و جواب هایى که قبلًا تهیه دیده اید، بین شما و دیگران مطرح و جواب داده شود. البته لازمه اش مطالعه و پیش بینى قبلى است. نماز، عملى است که در مجموعه عقیده توحیدى، داراى معنا و فلسفه است. پس در آغاز بایستى این مجموعه شناخته شود تا نماز جایگاه خود را در ذهن و اندیشه فرد باز نماید، از این رو یک شناخت صحیح و سالم و واقعى را در ذهن شخص رقم بزنید و او را به صورت مستقیم و غیرمستقیم از این واقعیت آگاه سازید. مانند این که گوشزد گردد که در بینش توحیدى اسلام و دیگر ادیان الهى، انسان موجودى است که به سوى کمال و لقاى پروردگار در حرکت است. (انا لله و انا الیه راجعون – از خدائیم و به سوى او باز مى گردیم). حال در این مسیر، ابزارهایى به مدد انسان مى آید، تا او را از فراموش کردن مسیر و هدف باز ندارد که از مهم ترین آنها – نماز- است. اقم الصلاه لذکرى – نماز را براى یاد من بپا دار. زندگی فرصت خدایی شدن است و نماز از مهمترین اعمالی است که انسان را در خدایی شدن کمک می کند.
3. یاد آوری نمائید که اگر بر فرض خواندن نماز، واجب نباشد و یا کار درستی نباشد؛ آنهایی که نماز می خوانند در برابر آنهایی که نماز نخوانده اند چیزی را از دست نداده اند (چون به غیر از مدت کوتاهی که در روز برای نماز گذاشته اند مانند بقیه مردم از این دنیا بهره برده اند)؛ اما اگر آنچه را که نماز خوانها می گویند درست باشد (که قطعا نیز همینگونه است) کسانیکه نماز خوانده اند نجات یافته اند و آنهایی که نماز نخوانده اند چیزی جز هلاکت و نابودی ابدی نسیبشان نخواهد شد.
4-باید خاطر نشان کرد، اهمیت ندادن به نماز و ترک آن بیشتر به خاطر عدم آشنایی با حقیقت نماز است. رفتارهای انسان نیز بر خواسته از فکر و شناخت او است. بر این اساس باید شناخت و اثرات نماز را در روح و جان افراد بیان کرد، تا به سمت نماز علاقه مند شوند. از این رو لازم است شما آگاهی خود را به نماز بالا ببرید، تا بتوانید ایشان را بهتر راهنمایی کنید. می توانید آثار دنیوی و اُخروی نماز را باز گو کنید. به طور مثال این موارد را به او گوش زد نماید: نماز از واجبات و ضروریات دین است و ترک آن گناه کبیره شمرده می شود. اهمیت آن به مقداری است که حضرت رسول اکرم – صل الله علیه و آله و سلم- فرمودند:«أوّلُ مَا یَنظُرُ فِی عَمَلِ العَبد فِی یَومِ القیامَة فِی صَلاتِه، فَان قُبِلَت نَظرَ فِی غَیرها، وَ إن لَم تقبل لَم یَنظر فِی عَمَلِه بِشَی ء؛اول چیزى که از عمل بنده در روز قیامت به آن توجه مى شود، نماز او است، اگر قبول شد به دیگر اعمالش نظر مى شود، و اگر پذیرفته نشد، به عملش نگاه نخواهد شد» (دررالأخبار، ص575). نماز یاد خدا است. اگر کسی به یاد خدا نباشد، حتماً شیطان او را یاد می کند و به ظلمتکده ی خود دعوت می کند.
همه ی ما از کار نادرست بدمان می آید و از آن ناراحت می شویم. نماز مهمترین عامل در دوری از گناه و روی آوردن به همه ی زیبای ها می باشد؛«اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ؛ آنچه را از کتاب آسمانى به تو وحى شده تلاوت کن، و نماز را بر پا دار که نماز (انسان را) از زشتى ها و منکرات باز مى دارد و خداوند مى داند شما چه کارهایى انجام مى دهید.» (عنکبوت/ 45).
خداوند که دریای رحمت او همواره مواج است و ما انسانها از آن بیشمار بهره می بریم در مورد افراد بی نماز و بی تفاوت خطاب تندی می کند: (فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتهِمْ سَاهُون ) پس واى بر نمازگزارانى که در نماز خود سهل انگارى مى کنند (ماعون/ 5-4).خدا چرا به کسانی که از نماز روی گردانی می کنند چنین تعبیر تهدید کننده ای آورده است. در آیه ی دیگر قرآن می فرماید: (فىِ جَنَّاتٍ یَتَسَاءَلُونَ عَنِ الْمُجْرِمِینَ مَا سَلَکَکمُ ْ فىِ سَقَرَ قَالُواْ لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ… آنها در باغهاى بهشتند، و سؤال مى کنند، از مجرمان که چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟! مى گویند: ما از نمازگزاران نبودیم…(مدثر/ 40-43).
آدمى بدون نماز راه را گم خواهد کرد. نمازهاى پنج گانه همانند چراغ هاى برق هستند که مسیرى طولانى و پر خطر را روشن کرده اند تا کسى راه را گم نکند و به بیراهه و سقوط کشانده نشود. آنچه که موجب مى گردد و برخى از نماز، روى گردان باشند و یا نسبت به آن تساهل کنند، ندانستن فلسفه نماز و یا درکى غلط از آن است.
برخى چنین مى پندارند که نماز انسان، نیازى را از خداوند برطرف مى کند که البته خیالى واهى است. خداوند نیازى به هیچ مخلوقى ندارد. از این رو آنچه که به عنوان عبادات بر آن تأکید شده، جملگى در جهت کمال انسان است.
نماز داراى آثار و فلسفه هاى متعدد دیگرى نیز هست که به آن اشاره مى کنیم:
– نماز استعانت از خدا است.
– نماز مهمترین عامل قرب انسان به خداوند و توحید عملی است.
– نماز، تقدیر و سپاس گزارى از خداوند است.
– موجب آرامش انسان است.
– موجب یاد خداست.
– نماز زمینه پرهیز از گناه را در انسان فراهم مى کند.
– تأکیدى بر نظافت و سلامتى است.
– موجب انضباط و وقت شناسى است.
– داراى آثار وحدت بخش اجتماعى است.
مجددا تکرار مى کنیم که دادن این اطلاعات و تصحیح اندیشه آن فرد درباره نماز ضرورى است و باید انجام گیرد تا به کمک یک نیروى درونى و انگیزه شخصى در پى آن باشند و نیازمند تحریک خارجى و هول دادن و وادار کردن نباشد. این اطلاعات را به دو روش مستقیم و یا غیرمستقیم مى توان منتقل کرد و انتخاب روش به روحیه مخاطب و توان روحى و علمى شما بستگى دارد. مانند این که خود، این گونه مطالب را گوشزد کنید و در صورت عدم پذیرش، از طرف دیگران به مخاطب بگویید و یا کتاب هاى معرفى شده را در اختیار او بگذارید.
– پرتوى از اسرار نماز، قرائتى.
– اسرار الصلاه، ملکى تبریزى.
– آداب الصلاه، امام خمینى.
– صلاه الخاشعین، دستغیب.
– اسرارالصلاه، جوادى آملى
5. در هیچ یک از مراحل ارشاد و راهنمایى از برخورد نیک و ملاطفت آمیز و احترام نهادن دور نشوید. این را بدانید که با فشار و اجبار کسى را نمى توان هدایت نمود و چه بسا تأثیر منفى آن بیشتر از هدایت گردد. اگر رابطه شما با فرد مورد نظر اکنون به جبهه گیرى و حساسیت نشان دادن و صف آرایى منتهى شده است براى مدتى سکوت کرده و حرفى به او نگویید و به دنبال اجراى روش غیرمستقیم باشید و به شکلى از همکارى افراد دیگر بهره مند شوید.
6- هر شخصى یک نقطه پذیرش و به قول معروف – رگ خوابى – دارد، سعى کنید این رگ خواب و نقطه پذیرش را به دست آورید و از این کانال وارد شوید و هدف خود را تعقیب کنید و لذا به صرف این که باید شخصى را هدایت کرد بسنده نکنید بلکه با مطالعه بر روى خصوصیات وى راه نفوذ در او و جلب نظر او را به دست آورید و اقدام کنید.
7- بیان تأثیرات منفى ترک نماز و استفاده ازروایات بیان شده توسط اهل بیت (ع) در این زمینه بسیار موثر است. به خصوص اگر به روش غیرمستقیم ارائه گردد و موجب تنبه و موعظه کردن را فراهم سازد. یعنى غیر از ارائه شناخت باید در صدد موعظه گرى و تنبه قلبى وى نیز برآیید و با ترس و بیم دادن از عذاب اخروى و پیامدهاى منفى ترک نماز و عبادت دل او را از غفلت آزاد سازیم.
این راه کارها هم به صورت مستقل و هم به همراه یکدیگر مى تواند مؤثر باشد و خوب تر آن است که روشنگرى و موعظه همواره با هم ارائه گردد تا نافذتر افتد.
«کلام تاثیر گذار»
ضمنا ما در اینجا به برخى نکات کلى که در – ایجاد ارتباط با دیگران و چگونگى تأثیر گذارى در آنها- ضرورى به نظر مى رسد خدمتتان عرض مى کنیم تا بتوانید بهتر به هدف مقدس و ارزشمندتان نائل شوید.
مسأله تأثیرپذیرى یا تأثیرگذارى در حدود کیفیت آن، بستگى به توان ها و قابلیت هاى انسان در ابعاد مختلف دارد. مهم ترین امورى که در تاثیرگذارى دخالت دارند ویژگى هاى روحى از قبیل اراده استوار،اخلاق نیکو، حسن معاشرت و آگاهى ها و توانایی هاى علمى بالا می باشد. تاثیرپذیرى مثبت نیز تا حدودى به این امور و نیز به میزان انعطاف پذیرى و حقیقت طلبى شخص ارتباط دارد و تاثیر پذیرى هاى منفى برخواسته از ضعف آگاهى و اراده مى باشد.
بنابراین هر اندازه در تقویت اراده خود و گسترش صفات حسنه و خلق و خوى پسندیده و افزون سازى آگاهى ها ودانش هاى خود به ویژه در زمینه مسایل دینى فرهنگى و اجتماعى تلاش کنید، تدریجا توان تاثیرگذارى بیشترى خواهید یافت.
لذا تأثیرگذارى یک مهارتى است که به تدریج حاصل مى شود و تأثیرگذار و تأثیر گیرنده و فضاى روانى باید از آمادگى لازم و شرائط کافى برخوردار باشد که با تمرین و ممارست به این مهارت دسترسى پیدا مى شود. با رعایت اصول و نکات زیر شما مى توانید میزان تأثیرگذاری خویش را افزایش دهد.
1. کار خود را با تحسین و قدردانى صمیمانه از طرف مقابل شروع کنید. با اندکى تفحص و جستجو برنامه خود را با برجسته کردن یک یا چند نکته مثبت و ارزشمند در طرف مقابل و تحسین صادقانه از وى بخاطر وجود آن امر مثبت ارتباط خود را با وى پى گیرى و محکمتر نمائید.
2. در صورتى که اشتباه و لغزشى در وى مشاهده کردید مستقیما از او گلایه نکنید و وى را مورد انتقاد مستقیم و سرزنش خود قرار ندهید.
3. قبل از انتقاد از او و برای جلب اعتماد، درباره اشتباهات خود حرف بزنید. و مثالهایی از اشتباهات خود که از آنها پند گرفته اید را ذکر کنید.
4. سعى کنید شنونده خوبى باشید و دوستتان را تشویق کنید درباره خود براى شما حرف بزند.
5. صمیمانه دیگران را دوست داشته باشید و به آنها این محبت باطنى خود را اعلام کنید.
6. به دیگران اعتبار بدهید و کارى کنید که احساس کنند مهم هستند.
7. در طرف مقابل نسبت به کارى که مى خواهىد انجام دهد، میل شدیدى ایجاد کنید و به عبارت دیگر فضاى روانى لازم را براى انجام آن عمل فراهم نمائید.
8. هر رفتارى را که از دیگران نسبت به خود انتظار دارید همان را با ایشان در پیش گیرید.
9. سعى کنید نقطه نظرات و دیدگاههاى خویش را بر دیگران تحمیل نکنید زیرا مردم سخن کسى را که بخواهد عقیده اش را بر آنان تحمیل کند نمى پذیرند و با کسى که همچون یک سرپرست با ایشان رفتار کند دوستى نمى ورزند و به او اعتماد نمى کنند.
در این زمینه براى آگاهى بیشتر به کتب زیر رجوع کنید:
1. آئین دوست یابى، دیل کارنگى.
2. دوستى و دوستان، سید هادى مدرسى، انتشارات آستان قدس رضوى.
3. دوستى در قرآن، محمدى رى شهرى.
به دوست خود بگویید دوستان معمولى هر چند خوب باشند اما داراى نواقص و کاستى هایى هستند و ممکن است در مواقع حساس و ضرورى، انسان را تنها گذارند یا توان یارى انسان را نداشته باشند. ولى اگر کسى با خداى خود به وسیله نماز رابطه داشته باشد، هیچ گاه در خود احساس بى کسى و ضعف و تنهایى نخواهد کرد و خود را سعادتمندتر و شاداب تر از همه خواهد دید.
«وظیفه ما در قبال شخص بی نماز»
باید دقت داشته باشید که ما وظیفه ای در قبال قبول نکردن دیگران نداریم بلکه وظیفه ما تذکر و امر به معروف ونهی از منکر، در حد توانمان است نه بیشتر! لذا خداوند نیز در قرآن کریم خطاب به پیامبر خود می فرماید(فَذَکِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَکِّرٌ، لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ – پس تذکّر ده که تو فقط تذکّر دهنده اى! تو بر آنان مسلط نیستى که (بر ایمان) مجبورشان کنى، الغاشیه آیه21 و 22). هدایت گر اصلی خداوند متعال است وما وسیله ای هستیم که شاید با تذکر ما شخصی از خواب غفلت بیدار شود و زنگار از قلب او پاک شود.
در پایان دوباره لازم به ذکر است که اگر احساس کردید به جاى این که شما بر روى دوستتان تأثیر بگذارید، خودتان تحت تأثیر وى قرار مى گیرید و نسبت به مسائل شرعى و انجام واجبات و خواندن نماز کم توجه یا بى توجه شده اید، بهتر آن است که به قطع این ارتباط بپردازید و نخواسته باشید براى نجات غریقى، خود را غرق کنید و تحت تأثیر افکار و اعمال وى قرار گیرید. گرچه قصد و نیت خوب و خالصانه و خداپسندانه شما به شما کمک خواهد کرد و تلاشتان پیش خداوند متعال محفوظ و مأجور است. از خداوند متعال استمداد جویید که خداوند با شماست. ما نیز از خداوند می خواهیم تا شما را در این مسیر یاری فرماید.
موفق و موید باشید.
برای مطالعه بیشتردرباره اهمیت نماز وپاسخ به شبهات نماز
-راز نماز، محسن قرائتى
-راز نماز، بى آزار شیرازى
-پرواز در ملکوت، امام خمینى
-از ژرفاى نماز ، آیت الله خامنه اى
-این است نقش عبادات، محمد باقر صدر
-پرتوى از اسرار نماز، قرائتى
– آداب الصلاه، امام خمینى
– صلاه الخاشعین، دستغیب
– اسرارالصلاه، جوادى آملى
– پاداش هاى نمازگزاران
-داستانها و حکایت هاى نماز
-یکصد و چهارده نکته درباره نماز محسن قرائتی
-اسرار نماز شهید ثانى ترجمه مهدى پور
– اسرار الصلاة میرزا جواد ملکى تبریزى
-1000 نکته درباره نماز، حسین دیلمی
-حکمت عبادات، آیت الله جوادی آملی
نماز و آخرت