دین و اندیشه

یاقوت حموی

پرسش و پاسخ

یاقوت حموی کیست؟

یاقوت حموی( 626-574 قمری) برده‌ای رومی بود که در جامعه‌ی اسلامی خواندن و نوشتن را فراگرفت و سپس با کمک کتاب‌های گردآوری شده در کتابخانه‌ی بزرگ مرو به نگارش کتاب‌هایی در جغرافیا و تاریخ پرداخت. به هنگام یورش مغولان به ناچار از خراسان گریخت و به سوریه رفت و در کاروانسرایی در نزدیکی حلب درگذشت. او را تاریخ‌نگاری موثق و از پیشوایان دانش جغرافی، لغت‌دان و ادیب و شاعر و نثرنویس ماهر و عالمی آگاه در تقویم بلدان خوانده‌اند. مهم‌ترین اثر او کتاب معجم البلدان در شناسایی شهرها و دهکده‌ها در هر سرزمین و گفتگو از جایگاه‌های ویران و آباد و دیگر بحث‌های جغرافیایی است. زندگی‌نامه
نام وی یاقوت فرزند عبدالله و لقب او شهاب الدین و کنیه‌اش ابوعبدالله است. تاریخ تولد او را صاحب هدیه العارفین و مولف معجم المطبوعات، 575 هجری قمری و وزرکلی 574 هجری قمری آورده‌اند و صاحب معجم المؤلفین و الاعلام زرکلی 1178 میلادی نوشته، و در اعلام المنجد 1179 میلادی است. اما ناشران چاپ بیست جلدی جدید معجم البلدان در مقدمه‌ی جلد نخست می‌نویسند که درباره‌ی تاریخ تولد او چیزی به دست نیامده است. درباره ی زادگاه وی برخی از مورخان را در خواندن ترکیب “الحموی مولی” به صورت “الحموی المولد” اشتباهی رخ داده و زادگاه او را حماه(حمات) از بلاد شام شمرده اند. در صورتی که یاقوت بر حسب نوشته‌ی متن‌های معتبر، رومی‌نژاد بوده و در آن سرزمین متولد شده است، لیکن در خردسالی وی را با گروهی از مردم روم اسیر کرده و به بغداد آورده و در آن‌جا فروخته‌اند. خریدار وی بازرگانی به نام عسکر حموی یا به گفته‌ی مولف معجم المطبوعات عسکر پسر ابونصر حموی بوده، و بدین سبب یاقوت را به وی نسبت داده‌اند و به یاقوت حموی شهرت یافته است. بنابراین “حموی المولد” که در برخی از متن‌ها آمده درست نیست.
هنگامی که بازرگان حموی یا عسکر یاقوت را خرید چون خودش به نوشتن آشنا نبود، وی را به مکتب سپرد تا خواندن و نوشتن بیاموزد، و آن‌گاه در تنظیم و ظبط کارهای بازرگانی خویش از وی بهره برگیرد. یاقوت تا حدی به نحو و لغات آشنا شد، و مولای وی، عسکر، که در بغداد سکونت داشت به یاقوت نیازمند شد، و او را برای کارهای بازرگانی به این سوی و آن سوی می‌فرستاد که از آن جمله باری به کیش و بار دیگر به عمان، و به گفته‌ی برخی به شام سفر کرد. لیکن در سال 596 هجری قمری او را آزاد کرد و از خویش دور ساخت و یاقوت از آن پس از راه نسخه‌نویسی کتاب امرار معاش می‌کرد، و در ضمن از کتاب‌های مذبور دانش نیز می‌آموخت و سودهای فراوانی برمی‌گرفت. دیری نگذشت که عسکر نسبت به یاقوت بر سر مهر آمد و او را به نزد خویش باز خواند و به سفری برای کارهای بازرگانی گسیل داشت و چون یاقوت از آن سفر بازگشت مولای او درگذشته بود.
یاقوت از میراث مولایش مقداری که او را بر بازرگانی قادر می‌ساخت از همسر و فرزندان وی بازستد و آنان نیز بدین سان وی را از خویش خوشنود ساختند. یاقوت آن را سرمایه‌ی بازرگانی خویش ساخت و بدین پیشه ادامه داد. او به ترتیب به شهرهای دمشق و حلب و موصل و اربل سفر کرد و آن‌گاه به خراسان رفت، و در شهرهای آن‌جا بازرگانی می‌کرد. دیر زمانی در مرو اقامت گزید. او به کتابخانه‌های آن شهر می‌رفت و از کتاب‌های آن‌جا سودهای زیادی برمی‌گرفت و بسیاری از کتاب‌های خود را در آن جا تدوین کرد، و در آن شهر به همین سان به سر می‌برد تا هنگامی که چنگیز خان مغول در سال 616 هجری قمری(1219 میلادی) آهنگ غارت و تاراج آن شهر کرد، و یاقوت از بیم جان خویش از آن شهر گریخت، در حالی که نتوانست اندکی هم از دارایی خویش را با خود ببرد. از این رو در راه به رنج‌ها و دشواری‌های ناگوار و جانکاه دچار گشت، تا سرانجام به موصل رسید و چندی در آن شهر به سر برد. سپس به سنجار و از آن جا به حلب رفت، و در بیرون آن شهر در “خان” یا کاروانسرایی اقامت گزید، تا در 20 رمضان در سن 51 یا 52 سالگی درگذشت. تاریخ درگذشت وی در زرکلی و مقدمه‌ی معجم البلدان و معجم المطبوعات و هدیه العارفین 626 هجری قمری و در معجم المؤلفین و اعلام المنجد و الاعلام زرکلی 1229 میلادی است.
شیوه‌ی دانش‌پژوهی
یاقوت در ضمن انجام دادن کارهای بازرگانی مولای خویش و سپس آن‌گاه که به استقلال به بازرگانی پرداخت به شهرهایی هم چون بغداد و کیش و عمان و شام و موصل و اربل و حلب و سنجار و خوارزم و مرو سفر کرد و در این سفرها چون گذشته از کار بازرگانی با دید علمی نیز وضع شهرها و ناحیه‌های گوناگون را مورد بررسی قرار می‌داد از این رو دانستنی‌های بسیار و توشه‌های گرانمایه و بهره‌های فراوان از لحاظ دانش جغرافیا گرد آورد، و سپس همه‌ی آن‌ها را مبنای تالیف بزرگ خویش معجم البلدان و دیگر تالیف‌های خویش هم چون مشترک که نگارنده برگزیده‌های آن را به فارسی برگردانده‌ام قرار داد. وی در ضمن این سفرها با دانشمندان و محدثان و قاریان و دیگر عالمان دیدارها کرد و از محضر آن‌ها سودها برگرفته و گاه نیز به مناظره و بحث می‌پرداخته است.
صاحب معجم المطبوعات می‌نویسد:” وی به علت مطالعه‌ی برخی از کتاب‌های خوارج تعصب شدیدی بر ضد علی علیه السلام داشت، چه معتقدات خوارج سخت در ذهن وی ریشه دوانیده بود. از این رو هنگامی که در سال 613 در دمشق بود، با یکی از علویان که به مهر علی تعصب داشت مناظره می‌کرد و میان آن دو سخنانی رد و بدل شد که نسبت دادن آن‌ها به علی ناروا بود. بدین سبب مردم آن شهر به مخالفت شدید با وی برخاستند و نزدیک بود به کشتن او دست یازند، اما یاقوت از بیم جان از آن جا گریخت و در حال بیم و هراس سخت به حلب رفت، و از آن‌جا هم شهر به شهر می گشت، تا به خراسان رسید.” و هم او می‌نویسد:” وی در مرو دانستنی‌های بسیار برای تالیف معجم البلدان به دست آورد، و آن‌ها را به یاری وزیر جمال الدین قفطی در حلب تکمیل کرد.” خود او نیز در مقدمه‌ی مفصل معجم البلدان پس از آن که شرح مشبعی درباره‌ی موضوع‌های مهم و پر ارزش کتاب خود می‌آورد و انگیزه‌ی خود را بر تالیف آن باز می‌گوید و از کتاب‌های آکنده از غلط عصر خویش گفتگو می‌کند و در فواید سفر و جهانگردی و سودهای فراوان کتاب خود برای همه‌ی اهل دانش، ادیب، لغت‌دان، ستاره‌شناس و پزشک داد سخن می‌دهد، و به غلط‌های مولفان دیگر درباره‌ی جغرافیا اشاره می‌کند، می‌نویسد:
” نخستین انگیزه‌ی من در گردآوری این کتاب از آن جا پدید آمد که آن‌گاه که به سال 625 در مرو شاه جان می‌زیستم و در مجلس شیخمان امام سعید شهید فخرالدین ابوالمظفر عبدالرحیم پسر امام حافظ تاج الاسلام ابوسعید عبدالکریم سمعانی بودم درباره‌ی کلمه‌ی حباشه، نام جایگاهی که در حدیث نبوی آمده، و یکی از بازارهای عرب در عصر جاهلیت بوده است، از من توضیح خواستند. من گفتم : گمان می‌کنم که حباشه از نظر قیاس بر اصل کلمه در لغت به ضم “ح” باشد، چه کلمه‌ی مزبور به معنی گروهی از مردم قبیله‌های مختلف است، اما یکی از محدثان گفته‌ی مرا رد کرد و گفت: “بلکه حباشه به فتح است” و سخت بر این عقیده خود پایدار بود و به ستیز پرداخت و آشکارا بی هیچ دلیلی با عناد و سرسختی به مناظره‌ی خود ادامه داد. من به قصد پایان بخشیدن به این بحث و ستیزه جویی بیهوده به نقل متوسل شدم، زیرا در چنین مواردی نمی‌توان به اشتقاق و عقل متکی شد. ولی کشف آن در متن‌های غریب حدیث و لغت‌نامه ناممکن گشت، با آن که در آن روزگار در مرو کتاب‌های فراوانی بود و به ویژه کتاب‌های وقفی بسیار یافت می‌شد و به دست آوردن آن‌ها به آسانی امکان‌پذیر بود و من اتفاق را پس از سپری شدن این شور و غوغا و نومید گشتن از جستن آن به شیوه‌ی بحث و استقرا بدان دست یافتم و خوشبختانه موافق گفته‌ی من بود. این پیشامد سبب گشت که دریافتم دانشمندان در این باره به کتابی نیازمندند که در آن همه‌ی کلمه‌ها از لحاظ ضبط صحیح و اتقان و صحت الفاظ از راه نام بردن حرکات آن‌ها به شیوه‌ی اطمینان‌بخشی گردآوری شود تا در چنین ظلمت‌کده‌هایی راهنمای آنان باشد و نور صواب را بر دل خواننده بتاباند. و من به چنین فضیلتی عالی ملهم گشتم و ضمیر من به منقبت بزرگی که گذشتگان از آن غفلت کرده بودند رهبری شد.”
توان گفت که همه‌ی پیروزی‌های یاقوت در راه تالیف متن معتبر و ارزنده‌ای چون معجم البلدان و تالیف‌های سودمند دیگری که در پایان از آن‌ها نام خواهیم برد، در پرتو مسافرت‌های بسیار و برخورد با دانشمندان و کسب فیض از آنان و هم بحث و مناظره‌های گوناگون بوده است. ارزش تالیف‌های یاقوت که در سراسر جهان دانش همه‌ی دانشمندان خواه ایران‌شناسان و خواه دیگران بدان‌ها اعتماد دارند، نیز از آن روست که وی هم به جهانگردی پرداخته و مانند یک محقق با نظر علمی خود خصوصیت‌های مهم شهرها و کشورها را گردآوری کرده و هم از محققان و دانشمندان پیش از خود استفاده کرده و در کتاب‌های خود با ذکر نام و کتاب آن‌ها مطالبی از تالیف‌های آنان نقل کرده است. چنان که در معجم البلدان از همه‌ی جغرافی‌نویسان اسلامی و محدثان و مورخان و عالمان دیگر گفته‌هایی نقل کرده است. خلاصه، یاقوت مانند یک دانشمند امروزی در تالیف‌های خود مشاهده‌ی شخصی و نقل از ماخذهای معتبر را ملاک تالیف قرار می‌داده و نوشته‌ها و کتاب‌هایی محققانه و جامع فراهم می‌آورده است.
کتاب‌های یاقوت
1. معجم البلدان
در شناسایی شهرها و دهکده‌ها در هر سرزمین و گفتگو از جایگاه‌‌های ویران و آباد و دیگر بحث‌های جغرافیایی. یاقوت این کتاب را در بیستم ماه صفر سال 621 هجری قمری در ثغر حلب به پایان رسانیده و آن را به کتابخانه‌ی امام الفضلاء و سید الوزراء جمال الدین قفطی، وزیر حلب، اهدا کرده است. کتاب مزبور به اهتمام وستنفلد در شش جلد بزرگ چاپ شده، و جلد ششم آن مشتمل بر فهرست نام‌های کسان و قبایل است و بیش از 12 هزار نام در این فهرست آمده است. خاورشناس مزبور آن را در لایپزیک چاپ کرده است( 1866 میلادی). آن گاه در مصر به اهتمام امین خانجی در چاپخانه‌ی سعادت به طبع رسید، و این چاپ دارای ذیلی است به نام منجم العمران فی المستدرک علی معجم البلدان، که مولف در آن مطالبی را که یاقوت یاد نکرده، هم چون کشورهای اروپا و آمریکا آورده، چه بخش‌های مزبور پس از روزگار یاقوت است. خانجی در ذیل یادکرده از مأخذهای جدید جغرافی استفاده کرده است.
در سال 1955 میلادی دار صادر و دار بیروت، دو بنگاه طبع و نشر کشور بیروت، بار دیگر معجم البلدان را در بیست جلد چاپ و منتشر ساخته، و چند تن از ناشران آن کشور در این چاپ شرکت داشته و نوشته‌اند چاپ مزبور مبتنی بر نسخه‌ی لایپزیک است که خاورشناس آلمانی وستنفلد آن را نشر داده و با سه نسخه‌ی دیگر، نسخه‌ی برلین و نسخه‌ی پاریس و نسخه‌ی پترسبورک، مقابله شده است.
2. ارشاد الاریب الی معرفه الادیب
به نام‌های معجم الادباء یا طبقات الادباء یا ارشاد الالباء الی معرفه الادباء نیز آمده است و هر چهار نام از آن یک تالیف است و معروف‌تر آن‌ها معجم الادباء است. اما خود وی در مقدمه‌ی معجم الادباء می‌نویسد: این تالیف را ارشاد الاریب الی معرفه الادیب نام نهادم. و حاجی خلیفه در کشف الضنون و ابن خلکان آن را به نام ارشادالالباء الی معرفه الادباء یاد کرده‌اند. وی در این کتاب درباره‌ی زندگی و ترجمه‌ی احوال نحویان و لغت‌دانان و قاریان و مورخان و نسب‌شناسان و کاتبان گفتگو کرده است و مرگلیوث به تصحیح و طبع آن به هزینه‌ی اوقاف گیپ اهتمام ورزید و از سال 1909 میلادی تا پایان سال 1916 میلادی بدین کار پرداخت و آن را در هفت جلد منتشر ساخت.
3. اخبار الشعراء یا معجم الشعراء که گویا نام یک کتاب است و برخی هر یک را به استقلال تالیفی دانسته‌اند.
4. اخبارالمتنبی
5. المقتطف فی النسب
6. کتاب الدول
7. المبدأ و المأل در تاریخ
8. عنوان کتاب الاغانی
9. مراصد الاطلاع فی اسماء الامکنه و البقاع
درباره‌ی نسبت دادن این تالیف به یاقوت اختلاف نظر است. برخی آن را به ابن عبدالحق سنباطی (صفی الدین 658-739 هجری قمری) نیز نسبت داده‌اند. برخی برآنند که خود یاقوت معجم را بدین نام تلخیص کرده، و حاجی خلیفه در کشف الظنون (ج 5 ، ص 625 ) پس از یاد کردن معجم البلدان می‌نویسد: “و مختصر آن تالیف صفی الدین عبدالمومن است”. مراصد به اهتمام ت. و. جوینبول در لیدن( 1850- 1859 میلادی) چاپ شده، و یک جلد آن در سال 1168 در 900 صفحه به همین نام و منتسب به یاقوت به طبع رسیده است. چاپ سنگی آن در ایران به سال 1315 هجری در 429 صفحه منتشر شده و آکنده از غلط های فاحش است.
10. المشترک وضعاً والمفترق صقعاً کتابی است که ما برگزیده‌ی آن را به فارسی برگردانده‌ایم. خود یاقوت می‌گوید: “و آن زبده و برگزیده‌ای است از کتاب بزرگ من به نام معجم البلدان. این کتاب به اهتمام وستنفلد در گوتینگن به سال 1846 میلادی در 370 صفحه چاپ شده است. یاقوت در این کتاب از دو تالیف دیگر خویش که در کتاب‌های تراجم احوال نام آن‌ها نیامده بدین سان نام می‌برد:
11. اخبار اهل النحل و قصص ذوی الاهواء و الملل(ص 288 ).
12. اخبار آل سام یا ملوک غور(ص 75 ).
منبع
در تنظیم این شرح حال به مقدمه‌ی معجم البلدان چاپ جدید؛ مشترک یاقوت؛ اعلام زرکلی؛ هدیه العارفین فی اسماء المولفین تالیف عمررضا کحاله؛ معجم المطبوعات،ج1؛ ریحانه الادب؛ فیات الاعیان؛ حدودالعالم؛ مسالک و ممالک اصطخری؛ نخبه الدهر دمشقی؛ روضات الجنات؛ اعلام المنجد مراجعه شده است.
و مأخذهای مولف معجم المولفین عبارت است از:
خطی: سیرالنبلاء ذهبی 13:198 ؛ فهرس المولفین در ظاهریه.
چاپی: النجوم الزاهره از ابن تغری بردی 8-187 ؛ شذرات الذهب تالیف ابن العماد 121:5-122 ؛ مراه الجنان از یافعی 59:40-63 ؛ مقدمه ی معجم الادباء یاقوت 18:1-44 ؛ کشف الظنون حاجی خلیفه: 6:4، 363 ، 1096 ، 1418 ، 1580 ، 1691 ، 1733 ، 1734 ، 1739 ؛ فهرست الخدیویه 156:5 ؛ کتبخانه سنده از کوپرلی زاده 75 ؛ التعریف بالمورخین تالیف عباس غراوی 10-14 ؛ کتبخانه عاشر افندی از محمد کرد علی 72 .
برگرفته از پایگاه جزیره دانش

یاقوت حموی

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا