رخنه ی شیطان در وجود انسان
شیطان تا کجا با ماست؟ و سراغ کیا نمیره
پرسشگر جهت دریافت پاسخ به نکات زیز توجه نمایید : الف ) از آیات و روایات به خوبی استفاده می شود که انسان سه دشمن قطعی دارد که درحقیقت موانع راه خدا و قرب الهی هستند: 1-جهل و نادانی، 2- شیطان، 3-نفس اماره. جهل و نفس دشمنان داخلی و شیطان دشمن خارجی انسان است.منظور از شیطان تمامی عوامل خارجی ای است که باعث تحریک افراطی قوای خیالی و وهمی و غرایز و شهوات می شوند و زمینه گمراهی و انحراف فکری، اخلاقی و عملی انسان را فراهم می کنند.
شیطان که دشمن قسم خورده خارجی انسان است، مستقیما به قلب و عقل انسان راه ندارد و از طریق دشمنان داخلی، یعنی نفس و جهل به انسان نفوذ می کند. شیطان در حقیقت از نادانی و امیال نفسانی و خواسته های طبیعی انسان سوء استفاده می کند و از طریق آن ها زمینه های افراطی گری را در انسان فراهم می کند و باعث بیماری و انحراف عقل و قلب انسان می شود.
شیطان فقط یک وسوسه گر بیرونی است و جهت دهنده به نفس اماره.
ب ) حربه های شیطان برای مقابله با انسان
1 . شیطان با چند حربه به مقابله با انسان برمی خیزد از جمله:
2 . تزیین کارهای زشت در نظر انسان( فزین لهم الشیطان اعمالهم- نحل/ 63)
3 . با وعده های دروغ( یعدهم و یمنیهم و ما یعدهم الشیطان الا غرورا- وعده شان می دهد و به آرزو کردنشان وا می دارد و شیطان جز فریب، وعده شان ندهد.- نسا/ 120)
4 . ترساندن از آینده و در ادامه آن، مانع شدن برای کار خیر.( الشیطان یعدکم الفقر- شیطان به شما وعده فقر می دهد.- بقره 268)
شیطان از کانال هواهای نفسانی در انسان نفوذ کرده و کار و تلاش وی را تأیید می کند یا تغییر میدهد. کارهای زشت را در نظر انسان تزیین و آدمی را در انجام کار ناپسند تثبیت می کند.
شیطان در روز قیامت به کسانی که فریب او را خورده اند و در آنجا وی را لعن و نفرین می کنند می گوید: این قدر مرا لعن نکنید چرا که من بر شما تسلطی نداشتم و تنها به شما وعده می دادم و خلاف وعده ام عمل می کردم و با این که شما این وضع مرا می دیدید باز هم به دنبال من می آمدید.»( بر گرفته از کتاب اخلاق در قرآن، آیت الله مصباح، ج1، ص232-234)
شیطان به هنگامی که کار از کار گذشت گفت: خداوند به شما وعده حق داد و من به شما وعده دادم و خلف وعده کردم و برای من تسلطی بر شما نبود مگر آن که شما را می خوااندم پس شما مرا اجابت کردید پس مرا سرزنش نکنید و خودتان را سرزنش کنید.( ابراهیم / 22)
بنابراین شیطان فقط یک مشوق به بدی هاست، این هوای نفس و در واقع خود انسان است که راه نا صواب را انتخاب می نماید. شیطان هیچ گاه برانسان تسلط ندارد و خود نیز بر این امر در روز قیامت اعتراف می نماید و می گوید من فقط شما را دعوت کردم و بر شما تسلطی نداشتم. عدم تسلط بدین معناست که وسوسه های او نمی تواند ما را مجبور به گناه کند. او فقط فریب می دهد و از این جا به بعد نفس اماره است که با وسوسه ها و تصوراتی که برای آدمی به وجود می آورد او را به گناه می کشاند. در مجموع، نفس اماره، بیشتر، ما را به بدی ها سوق می دهدو شیطان هم از طریق آن وسوسه می کند.
ج ) شیطان دشمن قسم خورده انسانهاست.
شیطان به عزت خداوند متعال قسم یادکرده که تمامی انسانها را به گمراهی بکشاند و گفته است فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ (ص – 82) بنابراین چگونه می توان از یک دشمن قسم خورده توقع خیر خواهی داشت و به خواسته های وی جواب آری داد .
خداوند متعال نیز در آیات متعددی از قرآن کریم به صراحت نسبت دشمنی شیطان هشدار داده و از انسانها خواسته است که همانگونه که شیطان با انسان دشمنی می کند آنها نیز با شیطان دشمنی نموده و از وی پیروی نکنند
د ) شیطان قدم به قدم انسان را فریب می دهد لذا در همان قدم اول باید به او« نه » گفت .
خداوند متعال از برنامه های شیطان تعبیر به « خطوات » نموده و می فرماید : یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ وَ مَنْ یَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّیْطانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ (النور – 21)
اى کسانى که ایمان آورده اید! از گامهاى شیطان پیروى نکنید! هر کس پیرو شیطان شود(گمراهش مى سازد، زیرا) او به فحشا و منکر فرمان مى دهد!
جمله «خطوات الشّیطان» (گامهاى شیطان) گویا اشاره به یک مسأله دقیق تربیتى دارد، و آن این که انحرافها غالبا بطور تدریج در انسان نفوذ مى کند، وسوسه هاى شیطان معمولا، انسان را قدم به قدم و تدریجا در پشت سر خود به سوى پرتگاه مى کشاند، لذا قرآن مى گوید: از همان گام اول باید به هوش بود و با شیطان همراه نشد!( برگزیده تفسیر نمونه، ج 1، ص: 150)
در واقع دفع دشمن شیطان نفس از همان خاکریز اول است. قرآن مجید در وصف پارسایان مى فرماید: «ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذاهم مبصرون ؛ پرهیزگاران چون گرفتار وسوسه شیطان شوند هماندم متذکر (یاد خدا) شده وبصیرت یابند»، (اعراف، آیه 201)،
هـ ) راههای جلوگیری از تسلط شیطان
1 . پناه بردن به خدا
اساتید اخلاق شیطان را به سگ چوپان تشبیه نموده و گفته اند : شما با شیطان مانند مرد غریبى که از دست سگ چوپان به صاحب او پناه مى برد باشید، هر گاه سگ چوپان به مرد غریبى حمله مى کند و مى خواهد او را گاز بگیرد مرد غریب به صاحب سگ پناه مى برد. لذا هر گاه شیطان نزد شما آمد و خواست وسوسه کند و از راه منحرف سازد ، شما هم به خداوند پناه ببرید و از او یارى بجوئید خداوند هم حق را بر باطل نیرو مى دهد و از مظلوم یارى مى کند و در قرآن فرموده: إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ. (النحل : 99)
شیطان تسلط پیدا نمى کند بر کسانى که ایمان بیاورند و به خداوند توکل کنند. (ایمان و کفر-ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار ج 2 ص : 372)
2 . نماز و روزه
از نماز و روزه به عنوان دو ابزار مهم جهت « نه » گفتن به شیطان استفاده نمائید .
خداوند متعال می فرماید : یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ (البقرة – 153)
اى افرادى که ایمان آورده اید! از صبر(و استقامت) و نماز، کمک بگیرید! (زیرا) خداوند با صابران است. (153)
و همانگونه که در تفاسیر ذکر شده امام صادق علیه السلام مراد از صبر در این آیه را روزه بر شمرده و با استناد به همین آیه ، توصیه نموده اند به هنگام فرود آمدن گرفتاریها و مشکلات اقدام به روزه گرفتن نمائیم ( من لا یحضره الفقیه ج 2 ص : 74 – تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص: 76)
بنابراین علاوه بر اینکه برنامه ای را برای روزه گرفتن در دستور کار خود قرار می دهید ( 4 )هرگاه وسوسه و خیالات شیطانی موجب تشویش خاطر شما گردید به سرعت اقدام به خواندن نماز نمائید چراکه إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ (العنکبوت – 45) و نماز را برپا دار، که نماز(انسان را) از زشتیها و گناه بازمى دارد، و یاد خدا بزرگتر است؛ و خداوند مى داند شما چه کارهایى انجام مى دهید! (45)
3 . عالَم را محضر خدا دانستن
از بهترین راههای« نه » گفتن به شیطان این است که به هنگام گرفتار شدن در دام شیطان به یاد آوریم عالم محضر خدا است، تمامی اشیاء ظرف علم خداوند است و خدای متعال از پس همه اشیایی که در پیرامون شما وجود دارد، به شما نگاه می کند و همچنین گناه انسان هر چند به صورت پنهانی از دید و اطلاع معصومین(ع) و ملائکه پنهان نیست و باعث می شود که آبروی انسان نزد ایشان و ملائکه از بین برود و آدمی خفیف و خوار گردد.
4 . بستن راههای نفوذ
خوردن مال حرام ، چشم چرانی (اعم از دیدن فیلم و عکس و ….)، گوش دادن به موسیقی های تحریک کننده و حرام ، مطالعه مطالب تحریک کننده ، عدم رعایت ضوابط شرعی در نوع ارتباط بادیگران ( اعم از محل کار ، دوستان و روابط فامیلی ) و …. همه و همه از مقدمات و راههای نفوذ شیطان در امیال جنسی می باشند که با بستن این راهها به راحتی می توان به شیطان « نه » گفت .
5 . آری گفتن به خدا
مهمترین راهکار غلبه بر شیطان آری گفتن به خدا است، بنابراین هیچگاه نباید به خداوند متعال و دستوراتش پشت کرد.
حضرت امام صادق علیه السّلام مى فرماید که: تسلّط نمى یابد شیطان بر آدمى و زور نمى آورد بر او به وسوسه کردن، مگر در وقت اعراض کردن او از ذکر الهى و سهل گرفتن عظمت و بزرگوارى خداى تعالى و غافل شدن از مناهى، و خاطر نیاوردن اطّلاع جناب الهى بر ظاهر و باطن وى، (شرح مصباح الشریعة ص : 257)
بنابراین اگر می خواهید به راحتی از دست شیطان خلاصی یابید دستورات اولیه الهی یعنی انجام واجبات ( همچون نماز و روزه و … ) و ترک محرمات را سرلوحه زندگی خود قرار دهید .
برای آشنایی بر شیطان و راههای نفوذ او کتاب های ذیل مراجعه نمائید:
1 . بحارالانوار، ج 63 2 . جن و شیطان، علیرضا رجالى تهران 3 . شیطان کیست، احمد زمردیان
و ) مخلَصین، کسانی که شیطان بر آنها تسلطی ندارد.
مخلص (بفتح لام) به مرحله عالى که پس از مدتى جهاد با نفس، حاصل مى شود گفته شده است، همان مرحله اى که شیطان از نفوذ وسوسه اش در انسان مایوس مى شود، در حقیقت بیمه الهى مى گردد «قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ إِلَّا عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ» شیطان گفت به عزتت سوگند که همه آنها را گمراه مى کنم مگر بندگان مخلصت را (ص- 83).
مخلَصین انسان های والایی هستند که خود را از غیر خدا تهی کرده اند و همه دارایی و هستی و افعال و اوصاف خود را به خداوند داده اند و علم و قدرت و حیات و هستی برای خود نمی بینند . علم خود را علم خدا و حیات خود را حیات خدا و قدرت خود را قدرت خدا می بینند و دارایی و ملک و سرمایه خود را از حق تعالی می بینند . آنها فانی در حق و باقی به بقای او هستند و در عالم فعل و اسم و صفتی جزفعل و اسم و صفت الهی نمی بینند . ( تفسیر نمونه، ج 9، ص: 378 )
* نکته پایانی
در پایان این نکته مهم را یادآور می شویم که ستیز و مجاهده با شیطان کاری مستمر و دایمی است و تا انسان در این عالم زنده است و زندگی می کند ادامه دارد. و دام های شیطان برای انسان های با تقوا و دارای کمال و شناخت بیشتر، ظریفتر و پیچیده تر و مخفی تر است.
لذا باید توجه داشت که فاصله گرفتن از بدى و گناه و نزدیک شدن به معنویات و قرب خداوند، امرى تدریجى است و محتاج صبر و حوصله فراوان است. انسان باید مانند کوهنوردى باشد که گاهى به قله کوه بلندى که قصد صعود به آن را دارد نگاه مى کند و احساس مى کند هنوز تا قله کوه راه زیادى مانده و از طرفى به دامنه کوه نگاه مى کندو مى بیند از آن فاصله گرفته و این حالت بین ترس و امید را چنان چه در قرآن کریم و روایات معصومین(ع) آمده، همواره در زندگى خود حفظ کند. یعنى هم از این که گاهى توفیق بندگى و دورى از گناه را پیدا کرده امیدوار و خوشحال باشد و هم از این که گاهى دچار لغزش و گناه مى شود، ترسان و بیمناک گردد.
انسانى که گاهى دچار گناه خطا مى گردد و بعد پشیمان مى گردد و خود را ملامت و سرزنش مى کند، به مرحله اى رسیده که داراى نفس لوّامه و سرزنشگر شده است و یک پله از مرحله نفس اماره یعنى نفسى که به زشتى و بدى امر مى کند و از انجام آن ملول نمى گردد و بیمى ندارد، بالاتر آمده است و این فرد یک قدم به هدف نزدیک شده است و باید خدا را شاکر بود و از او خواست که توفیق رسیدن به مراحل بالاتر و هر چه بیشتر نزدیکتر شدن به خود را به ما عنایت کند.
رخنه ی شیطان در وجود انسان