آفرینش انسان ها – آفرینش حیوانات – تفسیر آیه۶ سوره زمر
با سلام. خسته نباشید. زحمت بکشید، آیه۶ سوره الزمر را توضیحاتی بدهید.
دراین آیه سخن از نشانه های عظمت آفرینش خداوند و بیان قسمت دیگرى از نعمتهاى گوناگون او در مورد انسانهاست.
نخست از آفرینش انسان سخن مى گوید و مى فرماید:” خداوند همه شما را از شخص واحدى آفرید، سپس همسرش را از او خلق کرد” (خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها).آفرینش همه انسانها از نفس واحد اشاره به مساله آفرینش آدم جد نخستین ماست، که این همه افراد بشر با تنوع خلقت، و خلق و خوى متفاوت، و استعدادها و ذوقهاى مختلف، همه به یک ریشه باز مى گردد که آن” آدم” است.
تعبیر به” ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها” در واقع اشاره به این است که خدا آدم را آفرید سپس همسرش را از باقیمانده گل او خلق کرد .
روى این حساب آفرینش” حوا” بعد از آفرینش” آدم” بوده است و قبل از آفرینش فرزندان آدم.
تعبیر به” ثم” همیشه براى تاخیر زمانى نیست بلکه گاهى براى تاخیر بیان نیز مى آید، مثلا مى گوئیم کار امروز تو را دیدیم سپس کار دیروزت را هم نیز مشاهده کردیم، در حالى که اعمال دیروز مسلما قبل از اعمال امروز واقع شده، ولى توجه به آن در مرحله بعد بوده است.
آفرینش همسر آدم از اجزاى وجود خود آدم نبوده بلکه از باقیمانده گل او صورت گرفته است، چنان که در روایات اسلامى به آن تصریح شده، و اما روایتى که مى گوید” حوا” از آخرین دنده چپ آدم آفریده شده است سخن بى اساسى است که از بعضى از روایات اسرائیلى گرفته شده، و هماهنگ با مطلبى است که در فصل دوم از” سفر تکوین” تورات تحریف یافته کنونى آمده است، و از این گذشته بر خلاف مشاهده و حس مى باشد زیرا طبق این روایت یک دنده آدم برداشته شد و از آن حوا آفریده گشت، و لذا مردان یک دنده در طرف چپ کمتر دارند، در حالى که مى دانیم هیچ تفاوتى میان تعداد دنده هاى مرد و زن وجود ندارد و این تفاوت یک افسانه بیش نیست.
بعد از آن به مساله آفرینش چهارپایان که از وسایل مهم زندگى انسانهاست، می پردازد. که از یک سو براى تغذیه خود از شیر و گوشت آنها استفاده مى کنند، و از سوى دیگر از پوست و پشم آنها لباس و انواع وسایل زندگى مى سازند، و از سوى سوم به عنوان مرکب و وسیله حمل و نقل از آنها بهره مى گیرند. و مى فرماید:” از چهارپایان هشت زوج براى شما نازل کرد” (وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِیَةَ أَزْواجٍ ).
منظور از” هشت زوج” گوسفند نر و ماده، بز نر و ماده، شتر و گاو نر و ماده است، و از آنجا که کلمه” زوج” به هر یک از دو جنس نر و ماده گفته مى شود مجموعا 8 زوج مى شود (هر چند در تعبیرات روزمره فارسى” زوج” به مجموع دو جنس اطلاق مى گردد، ولى در تعبیرات عربى چنین نیست، لذا در آغاز همین آیه از همسر آدم به عنوان” زوج” تعبیر شده است).
تعبیر به” أَنْزَلَ لَکُمْ ” (براى شما نازل کرد) در مورد چهارپایان به معنى فرستادن از مکان بالا نیست، بلکه در اینگونه موارد به معنى” نزول مقامى” و نعمتى است که از مقام برتر به مقام پائین تر داده شود.
این احتمال را نیز داده اند که” انزال” در اینجا از ماده” نزل” (بر وزن رسل) به معنى پذیرایى کردن میهمان یا نخستین چیزى است که براى پذیرایى میهمان مى آورند، نظیر آنچه در سوره” آل عمران” آیه 198 در باره بهشتیان آمده:
” خالِدِینَ فِیها نُزُلًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ “:” جاودانه در بهشت مى مانند، این پذیرایى از ناحیه خداست”.
بعضى از مفسران نیز گفته اند که چهارپایان گر چه از مکان بالا نازل نشده اند، ولى مقدمات حیات و پرورش آنها که قطرات جان پرور باران، و اشعه حیاتبخش آفتاب است، از سمت بالا به زمین مى آید.
تفسیر چهارمى نیز براى این تعبیر گفته اند و آن اینکه: همه موجودات در آغاز در خزانه علم و قدرت پروردگار، در عالم غیب، بوده اند، سپس از مقام” غیب” به مقام” شهود” و ظهور و بروز رسیده اند، لذا از آن تعبیر به” انزال” شده است، چنان که در آیه 21 سوره حجر مى خوانیم: وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ :” خزائن و منابع هر چیزى نزد ماست و ما جز به مقدار معلوم از آن نازل نمى کنیم” .
ولى تفسیر اول از همه مناسبتر به نظر مى رسد، هر چند تضادى در میان این تفاسیر نیست و ممکن است همه در مفهوم آیه جمع باشد.
در حدیثى از امیر مؤمنان على(ع) در تفسیر این آیه مى خوانیم که فرمود: انزاله ذلک خلقه ایاه:” نازل کردن هشت جفت از چهار پایان همان آفرینش آنها از سوى خدا است”.
این حدیث نیز ظاهرا اشاره به تفسیر اول است، چرا که آفرینش خداوند آفرینشى است از سوى مقام برتر.
به هر حال، چهارپایان هر چند امروز براى حمل و نقل کمتر مورد استفاده قرار مى گیرند، ولى منافع مهم دیگر آنها نه تنها نسبت به گذشته کم نشده، بلکه گسترش بیشترى پیدا کرده است، هم امروز قسمت عمده تغذیه انسانها از فراورده هاى شیر و گوشت چهارپایان است، گذشته از لباس و سایر وسایل زندگى که از پشم و پوست آنها تهیه مى شود، و به همین دلیل یکى از منابع مهم درآمد کشورهاى بزرگ دنیا از طریق پرورش این حیوانات صورت مى گیرد.
سپس به حلقه دیگرى از حلقه هاى آفرینش پروردگار که تطورات خلقت جنین بوده باشد پرداخته، مى گوید:” او شما را در شکم مادرانتان خلقتى بعد از خلقت دیگر و آفرینشى بعد از آفرینش دیگر مى بخشد، در میان تاریکی هاى سه گانه، (یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ ).
ناگفته پیداست که منظور از” خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ ” آفرینشهاى مکرر و پى در پى است، نه فقط دو آفرینش.
و نیز روشن است” یخلقکم” به حکم اینکه فعل مضارع است دلالت بر استمرار دارد و اشاره اى است کوتاه و پر معنى به تحولات عجیب، و چهره هاى متفاوت شگفت انگیز جنین، در مراحل مختلف در شکم مادر، که به گفته علماى” جنین شناسى” از عجیب ترین و ظریف ترین چهره هاى آفرینش پروردگار است، تا آنجا که علم” جنین شناسى” یک دوره کامل توحید و خداشناسى محسوب مى شود، و کمتر کسى است که ریزه کاریهاى این مسائل را مطالعه کند و زبان به حمد و ستایش آفریننده آن نگشاید.
تعبیر به” ظُلُماتٍ ثَلاثٍ ” (ظلمت هاى سه گانه) اشاره به ظلمت شکم مادر، و ظلمت رحم، و مشیمه (کیسه مخصوصى که جنین در آن قرار گرفته است) مى باشد که در حقیقت سه پرده ضخیم است که بر روى جنین کشیده شده.
صورتگران معمولى باید در مقابل نور و روشنایى کامل صورتگرى کنند، اما آفریدگار انسان در آن ظلمتگاه عجیب چنان نقش بر آب مى زند و صورتگرى مى کند که همه مجذوب تماشاى آن مى شوند، و در جایى که هیچ دسترسى از ناحیه هیچکس به آن نیست رزق و روزیش را که براى پرورش و رشد سریع سخت به آن نیازمند است به طور مداوم به او مى رساند.
سید الشهداء امام حسین علیه السلام در دعاى معروف” عرفه” که یک دوره کامل و عالى درس توحید است به هنگام بر شمردن نعمت و قدرت خداوند به پیشگاه او چنین عرض مى کند: « و ابتدعت خلقى من منى یمنى، ثم اسکنتنى فى ظلمات ثلاث: بین لحم و جلد و دم، لم تشهر بخلقى، و لم تجعل الى شیئا من امرى، ثم اخرجتنى الى الدنیا تاما سویا:” آغاز آفرینش مرا از قطرات ناچیز منى قرار دادى، سپس مرا در ظلمت هاى سه گانه، در میان گوشت و پوست و خون ساکن نمودى، آفرینش مرا آشکار نساختى، و در آن مخفیگاه به تطورات خلقتم ادامه دادى، و هیچیک از امور حیاتى مرا به من واگذار نکردى، سپس مرا به دنیا کامل و سالم منتقل ساختى” ».
در پایان آیه و بعد از ذکر حلقه هاى سه گانه توحیدى پیرامون خلقت انسان، و چهارپایان، و تطورات جنین، مى گوید:” این است خداوند، پروردگار شما، که حکومت در سراسر عالم هستى از آن اوست، هیچ معبودى جز او وجود ندارد، با این حال چگونه از راه حق منحرف مى شوید”؟ (ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ ).
گویى انسان را بعد از مشاهده این آثار بزرگ توحیدى به مقام شهود ذات پروردگار رسانده، سپس به ذات مقدسش اشاره کرده، مى گوید:” این است خداوند و معبود و پروردگار شما” و به راستى اگر چشم بینایى باشد او را در پشت این آثار به خوبى تماشا مى کند، چشم سر آثار را مى بیند و چشم دل آفریننده آثار را!
با صد هزار جلوه برون آمدى که من / با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
تعبیر به” ربکم” و همچنین” له الملک” در واقع دلیلى است براى انحصار معبود در ذات پاک خدا که در جمله” لا إِلهَ إِلَّا هُوَ” بیان شده است (دقت کنید).
هنگامى که خالق اوست، مالک و مربى نیز اوست، حاکمیت در سراسر هستى نیز تنها براى اوست، پس غیر او چه نقشى در این عالم دارد که شایسته عبودیت شود؟! اینجاست که گویى به جمعى خواب و گروهى غافل از همه جا بیخبر فریاد مى زند” فَأَنَّى تُصْرَفُونَ ” با این حال چگونه شما اغفال شده اید و از راه توحید منحرف گشته اید.
ر. ک: تفسیر نمونه، ج 19 ، ص 380 .
آفرینش انسان ها – آفرینش حیوانات – تفسیر آیه۶ سوره زمر