زمان توبه
توبه کردن تا چه زمانی است و انسان گناهان زیادی انجام داده همین که توبه کند وترک کند کافی است نامیدی به بهشت رفتن است
الف ) زمان توبه
به طور کلی توبه از گناه از نظر عقل و شرع فورا واجب است و نباید در این کار درنگ و سستی کرد ، باید دانست از آنجا که زمان مرگ پنهان است. و چه بسیار کسانى که در سال هاى جوانى در حوادث مختلف از دنیا رفته اند، نباید توبه را به تأخیر انداخت و به بهانه هاى مختلف وعده ترک گناه را امروز و فردا کند از چنین کارى در روایات نکوهش شده و از آن به «تسویف» در توبه تعبیر شده است.ب ) البته پروردگار غفّار و رئوف در هر سن و سالى توبه بندگان را با اشتیاق فراوان مى پذیرد و آنان را مورد رحمت خویش قرار مى دهد.در این باره پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله مى فرماید: «اگر کسى یک سال قبل از مرگش توبه کند، خداوند مى پذیرد، سپس فرمود: یک سال زیاد است، اگر یک ماه قبل از مرگش، توبه کند، پذیرفته مى شود، بعد فرمود: این مقدار هم زیاد است، اگر یک هفته در این دنیا فرصت ماندن داشته باشد و توبه کند، پذیرفته مى شود، باز فرمود: آن هم زیاد است، کس که یک روز قبل از مرگش توبه کند خداوند مى پذیرد، سپس از آن هم فراتر رفته، فرمود: کسى که یک ساعت قبل از مرگش پشیمان شود، خداوند توبه اش را مى پذیرد، در پایان فرمود: یک ساعت هم زیاد است! قبل از آن که جانش به گلو رسد (آخرین لحظه حیات و در حال اختیار) توبه کند، خداوند مى پذیرد». حاجى نورى، مستدرک وسایل، ج 12، ص 145، ح 5.درى از رحمت خود باز کردى گنه کاران بر آن آواز کردى مر آن در را نهادى توبه اش نام که ناکامان بیابندى از آن کام
براى نمونه:
یکى از عبرت هاى عاشورا توبه حرّبن یزید ریاحى است که در آخرین لحظه هاى عمر، در صبح عاشورا توبه اش توسط سالار شهیدان پذیرفته مى شود .البته این به این معنا نیست که انسان با اختیار خود در طول زندگى دست به انواع گناهان زند، به این خیال که در آخر عمر رو به توبه مى آورم بلکه، تا حد ممکن و توان باید از نافرمانى پروردگار بپرهیزد و در صورت تمرّد و آلوده شدن، فورى به فکر توبه بیفتد.اما درباره رحمت خداوند، امام سجادعلیه السلام در بخشى از مناجات تائبین عرضه مى دارد: «خداى من! تو کسى هستى که به روى بندگانت درى به سوى بخشش گشوده اى و نام آن را توبه نهاده اى، و فرموده اى: به سوى خداوند باز گردید و توبه خالص کنید! حال در این رحمت باز است! عذر کسانى که از آن غافل شوند، چیست؟!» «الهى انت الّذى فتحت لعبادک باباً الى عفوک سمّیته التوبه فقلت: توبوا الى اللّه توبة نصوحاً، فما عذر من اغفل دخول الباب بعد فتحه!». (مناجات هاى پانزده گانه امام سجادعلیه السلام، مناجات اول، مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج 94، ص 142)..
ب ) تاخیر در توبه
همانطور که گفته شد توبه از گناه از نظر عقل و شرع فورا واجب است و نباید در این کار درنگ و سستی کرد ، باید دانست از آنجا که زمان مرگ پنهان است. و چه بسیار کسانى که در سال هاى جوانى در حوادث مختلف از دنیا رفته اند، نباید توبه را به تأخیر انداخت و به بهانه هاى مختلف وعده ترک گناه را امروز و فردا کند از چنین کارى در روایات نکوهش شده و از آن به «تسویف» در توبه تعبیر شده است.
در حدیث داریم که: وقتی که زمان رحلت بندهای فرا میرسد و پردهها از پیش چشم او برداشته میشود و به مرگ خویش یقین پیدا میکند، در مقابل قبضکننده روح به گریه و التماس میافتد که یک روز به من مهلت بده تا برای خود گریه کنم تا از خدا طلب مغفرت و توبه نمایم.
ملکالموت میگوید: هرگز، هرگز، روزهای تو به پایان رسید و دیگر فرصتی نداری. شخص میگوید: یک ساعت مهلت بده. پاسخ میشنود: که ساعتهای تو نیز به اتمام رسیده و دیگر ساعتی نداری.
در آن هنگام درهای قبول توبه بر او بسته میشود و روحش به تلاطم میآید و نفس وی به شماره میافتد و غصه گلوی او را می فشارد و بر عمر ضایع شده خود حسرت میخورد. (معراجالسعاده صص 574-579)
1 . تاخیر در توبه و نزدیکی مرگ
انسان از چند لحظه بعد خود خبر ندارد ، چه کسی می تواند به طور قطع بگوید که تا سن پیری زنده مانده و فرصت توبه پیدا می کند ، امیرالمومنین علیه السلام می فرماید : « اى بندگان خدا از مرگ و نزدیک بودنش بترسید، و آمادگى هاى لازم را براى مرگ فراهم کنید، که مرگ جریانى بزرگ و مشکلى سنگین به همراه خواهد آورد ؛ یا خیرى که پس از آن شرّى وجود نخواهد داشت، و یا شرّى که هرگز نیکى با آن نخواهد بود . پس چه کسى از عمل کننده براى بهشت، به بهشت نزدیک تر و چه کسى از عمل کننده براى آتش، به آتش نزدیک تر است ؟ شما همه شکار آماده ی مرگ مى باشید ؛ اگر توقّف کنید شما را مى گیرد، و اگر فرار کنید به شما مى رسد. مرگ از سایه ی شما به شما نزدیک تر است، نشانه ی مرگ بر پیشانى شما زده شد، دنیا پشت سر شما در حال درهم پیچیده شدن است، پس بترسید از آتشى که ژرفاى آن زیاد، و حرارتش شدید، و عذابش نو به نو وارد مى شود، در جایگاهى که رحمت در آن وجود ندارد، و سخن کسى را نمى شنوند، و نا راحتى ها در آن پایان ندارد . اگر مى توانید که ترس از خدا را فراوان، و خوش بینى خود را به خدا نیکو گردانید، چنین کنید، هر دو را جمع کنید، زیرا بنده ی خدا خوش بینى او به پروردگار باید به اندازه ترسیدن او باشد، و آن کس که به خدا خوش بین تر است، باید بیشتر از دیگران از کیفر الهى بترسد. » [نهج البلاغه / نامه27]احادیث وروایات وقرآن مارا دعوت به توبه در جوانی می کنند و عقل نیز حکم می کند که در دوران جوانی گناه را ترک کن تا بتوانی با درست زندگی کردن به دوران پیری برسی!
پس چگونه چنین سخنی گفته شده ؟ امام خمینی قدس سره در توصیه ای به جوانان فرموده: شما تا جوان هستید می توانید کاری انجام دهید، تا نیرو و اراده جوانی دارید می توانید هواهای نفسانی، مشتهیات دنیایی و خواسته های حیوانی را از خود دور سازید؛ ولی اگر در جوانی به فکر اصلاح و ساختن خود نباشید دیگر در پیری کار از کار گذشته است. تا جوانید کاری کنید. نگذارید پیر و فرسوده شوید. قلب جوان لطیف و ملکوتی است و انگیزه های فساد در آن ضعیف می باشد؛ لیکن هر چه سن بالا رود ریشه گناه در قلب قوی تر و محکم تر می گردد تا جایی که کندن آن از دل ممکن نیست.
2 . شیطان و سرگرم کردن انسان به وعدهها و آرزوها
وقتی آیه 33 سوره انفال نازل شد؛ «کسانی که وقتی کار بدی انجام میدهند یا به خود ستم میکنند، خدا را یاد میآورند و برای گناهانشان استغفار میکنند»، ابلیس بالای کوهی در مکه رفت و با صدای بلند فریاد کشید و سران لشکرش را جمع کرد. گفتند: ای سرور ما، چه شده است که ما را فراخواندی؟ گفت: این آیه نازل شده و پشت مرا میلرزاند و مایه نجات بشر است.
حال کدامیک از شما میتواند با آن مقابله کند؟ چند نفر از شیاطین طرحهای خود را مطرح کردند اما مقبول ابلیس نیفتاد.
سپس شخصی بنام «وسواس خناس» برخاست و گفت: من از عهده این کار برمیآیم. پرسیدند چگونه؟ گفت: آنها را با وعدهها و آرزوها سرگرم میکنم تا آلوده گناه شوند و هنگامی که گناه کردند، توبه و استغفار را از یادشان میبرم.
ابلیس گفت: نقشهات بسیار ماهرانه است و این ماموریت تا دامنه قیامت به عهده تو است.(المیزان ج4 ص 36)
دقت به نکته ای مهم لازم است، و آن، این است که توفیق توبة درست و کامل و حفظ شرایط آن، همان طور که بیان خواهد شد، مشکل است و انسان، کمتر می تواند به این هدف، نایل شود؛ بلکه انجام گناهان به خصوص گناهان کبیره، باعث می شود، انسان از یاد توبه غافل شود و اگر درخت گناهان در مزرعة دل انسانی، بارمند و برومند گردد و ریشه اش محکم شود، نتایجی بس ناهنجار خواهد داشت که یکی از آن ها این است که انسان را از توبه منصرف می کند و اگر گاه گاهی نیز یادآور آن شود به امروز و فردا و این ماه و آن ماه می افکند و با خود می گوید در آخر عمر و زمان پیری، توبة صحیحی می کنم، غافل از آن که این، مکر با خداست. « وَاللّهُ خَیرُ الْمَاکرِینَ» «و از همه کس، خدا بهتر مکر تواند کرد».[1] انسان گمان نکند که پس از محکم شدن ریشة گناهان، بتواند، توبه نماید یا آن که بتواند به شرایط آن، قیام کند؛ پس بهار توبه، ایام جوانی است که بار گناهان، کمتر و کدورت قلبی و تاریکی باطنی، ناقص تر و شرایط توبه، آسان تر است.
در پیری، حرص، طمع، دوستی مقام، ثروت و درازی آرزو بیشتر است. و این مطلب به تجربه رسیده است و حدیث شریف نبوی، شاهد بر آن است؛ گیرم انسان بتواند در ایام پیری به این امر قیام کند؛ از کجا به پیری برسد و اجل موعود، او را در سن جوانی و در حال اشتغال به نافرمانی نرباید و به او مهلت دهد؟ کمیاب بودن پیران، دلیل است که مرگ به جوانان نزدیک تر است؛ در شهری 50000 نفری، 50 نفر پیر 80 ساله به چشم نمی خورد.
پس انسان باید ! از نیرنگ های شیطان بترسد و دوری کند و با خدای خود حیله نکند که 50 سال یا بیشتر، شهوت رانی می کنم و هنگام مرگ با کلمة استغفار، جبران گذشته می نمایم، این ها خیال خام است.
اگر در حدیث دید یا شنید که حق تعالی بر این امت، لطف فرموده، توبة آن ها را تا قبل از دیدن آثار مرگ، قبول می فرماید، درست است؛ ولی هیهات که در آن وقت، توبه میسر شود! مگر توبه، لفظ است؟ قیام به امر توبه، زحمت دارد؛ عزم بر برگشت نکردن به سوی گناهان، ریاضت ها و سختی های علمی و عملی دارد وگرنه کمتر اتفاق می افتد که انسان به فکر توبه بیفتد یا موفق به آن شود یا اگر شد، بتواند به شرایط درستی و قبول آن یا به شرایط کمال آن، قیام کند؛ چه بسا قبل از فکر توبه یا عملی کردن آن، اجل مهلت ندهد و انسان را با بار گناهان سنگین و تاریکی بی پایان گناهان از این نشئه منتقل نماید، آن وقت، خدا می داند به چه گرفتاری ها و بدبختی ها دچار می شود.
3 . تاخیر توبه موجب اصرار بر صغیره
بنابراین انسان اگر گناه صغیره ای انجام داده و از آن توبه نکند موجب اصرار بر صغیره می شود و اصرار بر گناه صغیره خود گناه کبیره است ، چنانچه در حدیثی که از امام محمد تقی ذکر شد ایشان فرمودند : « اصرار بر گناهان نوعی آسودهخاطرشدن از مکر خدا تلقی میشود و تنها انسانهای زیانکار از مکر خدا آسودهخاطر هستند. »
یکی از چیزهایی که گناه صغیره را به کبیره تبدیل میکند، اصرار بر گناه صغیره است. تکرار گناه صغیره، آن را تبدیل به گناه کبیره مىکند؛ و اگر انسان حتى یک گناه کند، ولى استغفار نکند، و در فکر توبه هم نباشد، اصرار به حساب مىآید. صغیره همچون نخ نازک و باریکى است که اگر تکرار شود، طناب و ریسمان ضخیمی مىگردد که در این صورت پاره کردنش مشکل است. قرآن دربارهى پرهیزکاران مىفرماید: آنان آگاهانه بر گناهانشان، اصرار نورزند. (آل عمران، 135)
اصرار بر گناه به دو معنی به کار می رود :
1 . تکرار گناه : قدر مسلم از معنی اصرار، تکرار عملی گناه است بدون پشیمان شدن به طوری که در عرف گفته شود مداومت بر آن گناه نموده و پر واضح است کسی که بر گناه اصرار میورزد، از ارتکاب آن پشیمان نیست.
2 . ارتکاب گناه (حتی یک بار) بدون عزم و تصمیم و اراده بر توبه و استغفار از آن. در روایتی از امام باقر (ع) آمده است: اصرار بر گناه این است که انسان گناه کند و استغفار نکند و تصمیم بر توبه و بازگشت نگیرد.(محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج 2، ص 288، بابُ الْإِصْرَارِ عَلَی الذَّنْبِ، حدیث 2 ) و روایتی دیگر از پیامبر اکرم (ص) چنین است: اصرار بر گناه ندارد کسی که استغفار می کند، اگرچه در روز هفتاد بار یک گناه را انجام بدهد.( انوار التنزیل، ج1، ص 182٫ )
با توجه به این احادیث و احادیث دیگر معلوم می شود که اصرار بر گناه وقتی معنی پیدا می کند که توبه و استغفار در پی ارتکاب گناه نباشد.
زمان توبه