القاب و عناوین علما
آیا در عصر حاضر ثقة الاسلام وجود دارد در بین علما؟؟؟
درباره نامها، القاب و عناوین علما و روحانیون باید گفت که القاب جدید تحت عناوین حجت الاسلام والمسلمین، آیت الله و آیت الله العظمی و… ظاهراً از دوران مشروطیت به بعد مورد استفاده قرار گرفته است. پیش از آن در کتابها و نوشتهها هیچیک از طبقات روحانیت با این القاب نام برده نشدهاند. بلکه عناوینی که به کار میرفته است معمولاً به این صورت بوده است که برخی از آنها هنوز هم رواج دارند مانند:شیخ: معانی مختلفی دارد، از جمله: پیر، حکیم، دانشمند و به طور کلی عنوان احترامآمیزی بوده است که برای بزرگان و اهلفضل به کار میرفته مثل: شیخ سعدی، شیخالرئیس ابوعلیسینا، شیخ عطار و … از جمله برای علمای دین نیز به کار میرفته است. البته گفتنی است که برای علمای دینی که از فرزندان پیامبر اسلام صلیالله علیهوآله بودهاند به جای عنوان«شیخ» از لقب«سید» استفاده میشده است.سید: همان طور که گفته شد برای سادات اطلاق میشده است مثل سیدمرتضی و سیدرضی
ملّا: صیغه مبالغه از ریشه«ملأ» به معنی«پر» میباشد و ملّا یعنی کسی که پر و لبریز از علم و حکمت است.
میرزا: ظاهراً مخفف امیرزاده باشد و به ندرت برخی از علما با این عنوان ذکر شدهاند.
آقا: بسیاری از عالمان دینی نیز با این نام خوانده میشوند و معمولاً با یکی از عناوین دیگر ترکیب میشده است مثل: آقا شیخ…، آقا میرزا…
علامه: به معنی کسی که بسیار زیاد علم و دانش دارد. به عده کمی از علما اطلاق میشده که سرآمد همگان بودهاند.
آخوند: ظاهراً مخفف جمله«آقاخواند» است. این اصطلاح در قدیم لقب بوده و الان به طبقه روحانی، اطلاق میشود.
القاب و عناوین روحانیون در عصر امروز:
همان گونه که گفته شد القابی مانند حجت الاسلام و آیت الله و … سابقهای طولانی ندارند و از حدود صدوپنجاه سال پیش مورد استفاده قرار گرفته است. این عناوین، عنوانهای رسمی و اعطایی نیستند بلکه بیشتر جنبه عرفی دارند. لکن با همه این توصیفات یک تقسیمبندی کلی میتوان برای آنها تعیین کرد:
ثقهالاسلام: به معنی«مورد وثوق و اطمینان برای اسلام» است و معمولاً به کسانی اطلاق میشود که به تازگی به کسوت طلبگی و روحانیت در آمدهاند و لباس روحانی به تن ندارند و یا چند سالی بیش نیست که لباس روحانیت به تن کرده اند .
حجت الاسلام به معنی «دلیل و برهان اسلام»: برای کسانی که از مرحله ثقهالاسلامی ارتقا پیدا کردهاند اطلاق میشود. یعنی پس از مرتبه ثقه الاسلامی ، مرحله حجت الاسلامی است .
حجتالاسلام والمسلمین به معنی «دلیل و برهان و راهنمای اسلام و مسلمین»: به اکثریت قشر روحانی اطلاق میشود که مراحل مقدماتی تحصیلات حوزوی 0ثقه الاسلامی و حجت الاسلامی ) را گذراندهاند و در سطوح عالیه دروس حوزوی نیز یا مشغول به تحصیلند و یا آن را به اتمام رساندهاند ولی هنو به درجه اجتهاد نائل نگردیدهاند.
آیت الله: به روحانیونی گفته میشود که سطوح عالی حوزوی را به اتمام رسانده و در یک یا چند باب فقهی صاحبنظر شدهاند و به اصطلاح به درجه اجتهاد رسیدهاند. این افراد در فروع دین مجاز به تقلید از مرجع تقلید نیستند و باید از خودشان تقلید کنند اما کسی هم نمیتواند از آنان تقلید کند.
آیت الله العظمی: از میان علمایی که به درجه اجتهاد میرسند، پس از سالها تحقیق و تدریس، عدهای از آنان به پختگی و تبحر علمی و صلاحیت تقوایی ممتازتری دست پیدا میکند و به مقام مرجعیت شیعه میرسند که در جامعه به عنوان مرجع تقلید شناخته میشوند. از این افراد با لقب آیت الله العظمی یاد میشود.
برای توضیح بیشتر نگاه تاریخی به مساله می اندازیم :
در سده 4 قمری عنوان ثقه الاسلام برای محمد بن یعقوب کلینی به کار رفت. (دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج 2، ص 260) محمد بن یعقوب کلینی در نزد همه طوائف اسلامی مقبول بود، شیعه و سنی به او مراجعه می کردند و روی همین اصل به ثقه الاسلام شهرت یافت. او نخستین کسی است که در دوره اسلامی به این لقب اختصاص یافت. (ریحانه الادب، ج 5، ص 79، کلمه کلینی)
در سده پنج هجری قمری عنوان «حجه الاسلام» برای امام محمد غزالی به کار رفت. (دائره المعارف بزرگ اسلامی و ریحانه الادب، ج 4، ص 237
در سده هفتم هجری قمری عنوان «محقق» برای جعفر بن حسن حلی به کار رفت. (دائره المعارف بزرگ اسلام) کتاب «شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام» نوشته همین محقق است و جواهر الکلام که در 43 جلد چاپ شده، شرح همین شرایع است.( در حوزه علمیه قم همین الان، محور درس خارج فقه برخی از مراجع، کتاب شرایع است. )
در سده هشت هجری قمری عنوان علامه و آیت الله برای حسن بن یوسف حلی به کار رفت که معروف به علامه حلی است. این لقبها قرنها مختص همین علماء بود.
در سده چهاردهم هجری قمری کاربرد برخی از این عنوان ها برای گروهی از فقهاء تکرار شد و رفته رفته گسترش یافت.
تا قرن چهاردهم هجری، فقط علامه حلی را آیت الله می نامیدند. در اوایل قرن چهاردهم هجری نخستین بار سید محمدمهدی بحرالعلوم آیت الله خوانده شد.
چند دهه پس از آن شیخ مرتضی انصاری و سید محمدحسن شیرازی آیت الله خوانده شدند. مورخان مشروطه، «آیت الله» را بر آخوند ملا کاظم خراسانی و دیگران اطلاق کردند. پیش از این همه مراجع را حجه الاسلام می نامیدند. پس از تشکیل حوزه علمیه قم توسط شیخ عبدالکریم حائری، شماری از فقهای بزرگ که در آن گرد آمدند، آیت الله لقب یافتند و به تدریج معدودی از آنها آیت الله العظمی نامیده شدند. (دائره المعارف بزرگ اسلامی)
همچنین دوره هاى دروس حوزه را مى توان به طور کلى چنین تقسیم کرد (مقدمات، سطح متوسط، سطح عالى، خارج).
الف) دوره مقدمات؛ این مرحله جهت تسلط بر ادبیات عرب و آشنایى با مبانى اجتهاد و علوم اسلامى و… مى باشد. ضرورت این مرحله به خاطر یاد گرفتن کامل زبان اسلام است چون قرآن و احادیث به زبان عربى مى باشد. در این دوره کتاب هاى زیر خوانده مى شود: 1- جامع المقدمات که شامل (صرف میر، شرح تصریف، عوامل ملامحسن در نحو، هدایة فى النحو و کتاب صمدیه شیخ بهایى) 2- کتاب سیوطى در نحو، جلال الدین سیوطى 3- مختصرالمعانى (در معانى و بیان و بدیع) تفتازانى 4- آشنایى با علوم اسلامى (قسمت منطق) استاد شهید مطهرى 5- منطق مظفر (علامه محمدرضا مظفر) 6- مغنى اللبیب در نحو، ابن هشام 7- معالم الدین (در علم اصول) 8- آموزش فلسفه، استاد مصباح یزدى 9- سیره پیشوایان، مهدى پیشوایى 10- تایخ پیامبر اسلام، جعفر سبحانى 11- البدایة المعارف الالهیه (در عقاید) سید محسن خرازى.
ب ) مرحله سطح متوسط؛ هدف از این دوره آشنایى مقدماتى با فقه، اصول، منطق و فلسفه است. کتاب هایى که در دوره سطح متوسط خوانده مى شوند عبارتند از: 1- شرح اللمعة الدمشقیه (در فقه) شهید ثانى 2- اصول الفقه (در علوم اصول) علامه محمدرضا مظفر 3- رسائل (فرائدالاصول) شیخ مرتضى انصارى 4- ارشاد مفید (در تاریخ) شیخ مفید 5- بدایةالحکمه (فلسفه) علامه طباطبایى 6- جوامع الجامع (در تفسیر) شیخ طبرسى 7- التمهید (در علوم قرآن) آیت الله محمد هادى معرفت 8- الملل والنحل (در فرق و مذاهب) استاد جعفر سبحانى 9- کلیات علم رجال (علم رجال) استاد جعفر سبحانى
ج ) مرحله سطح عالى؛ در این مرحله مسائل فقهى و اصولى و فلسفى و کلامى به طور گسترده تر و عمیق تر مطرح مى گردد. کتاب هایى که در این دوره تدریس مى شود: 1- مکاسب (در فقه) شیخ مرتضى انصارى 2- کفایةالاصول در علم اصول) مرحوم آخوند خراسانى 3- نهایةالحکمه (فلسفه) علامه طباطبایى 4- شرح منظومه (منطق و الهیات و فلسفه) ملا هادى سبزوارى 5- جوامع الجامع (تفسیر) طبرسى 6- التمهید (در علوم قرآن) آیت الله معرفت 7- کلیات علم الرجال، استاد جعفر سبحانى 8- درایةالحدیث (حدیث شناسى) استاد جعفر سبحانى 9- الالهیات (در عقاید و کلام) استاد جعفر سبحانى
د ) مرحله خارج؛ مرحله استنباط مسائل فقهى از منابع معتبر دینى است. درس خارج حوزه، درس باز است به صورت تحقیقى و استنباطى است، مبناها در بین مدرسین خارج فرق مى کند، بعضى ها متون عروةالوثقى را مبنا قرار م ى دهند و براساس آن بحث مى کنند و بعضى ها، شرایع الاسلام را و بعضى ها تحریرالوسیله حضرت امام (ره) را و… منابعى که بیشتر در این مقطع تحصیلى به کار مى آید عبارتند از: 1- وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى 2- مستدرک الوسائل، محدث نورى 3- جواهرالکلام، شیخ محمد حسن نجفى 4- عروةالوثقى و شروحى که بر این کتاب نوشته شده، سید محمد کاظم یزدى 5- کشف اللثام، فاضل اصفهانى معروف به فاضل هندى 7- تذکرةالفقها، علامه حلى 8- اجود التقریرات، آیت الله خویى 9- جامع المقاصد، محقق ثانى 10- مبسوط، شیخ طوسى 11- خلاف، شیخ طوسى 12- تحریرالوسیله، امام خمینى و…
چنانچه طلبه اى با استعداد باشد و در کمال جدیت در حدود 10 – 15 سال این دوره را نیز طى کند به درجه اجتهاد نائل مى گردد. در ضمن در کنار این دروس به صورت آزاد، افراد مى توانند در فلسفه و عرفان و تفسیر شرکت کنند. منتها این ها به صورت کلاس و درس رسمى نیست. در این باره مى توان کتاب: اسفار اربعه ملاصدرا و فتوحات مکیه (در عرفان) محى الدین ابن عربى را نام برد. علاوه بر اینها، مراکز تخصصى نیز در حوزه در رشته هاى مختلف فعالیت مى کنند. 1- مرکز تخصصى علم کلام 2- مرکز تخصصى تفسیر و علوم قرآن 3- مرکز تخصصى قضا 4- مرکز تخصصى تبلیغ برخى مؤسسات نیز وجود دارند که در زمینه علوم انسانى و رشته هاى مربوط به آن مانند اقتصاد، روان شناسى، علوم سیاسى، تاریخ و… براساس مقررات آموزش عالى، مشغول به پرورش محققین توانا از میان طلاب مى باشند.
القاب و عناوین علما