دین و اندیشه
جواب شوخی
جواب شوخی رو چطور باید داد
پرسشگر گرامی ،گاهی شوخی به تمسخر و تحقیر شخص یا قومی می انجامد و گاهی برای شاد کردن دیگران وبدون توهین و استهزاء است ، که هرکدام جواب خود را دارد : الف ) جواب تمسخر و تحقیر1- اگر آنها از دوستانتان هستند، اولین کاری که می کنید این باشد که، زشتی عملی که آنها انجام داده را به رویشان نیاورید بلکه با تعریف از آنها نزد دیگران، محبت خویش را به ایشان برسانید و در عوض ظلمی که به شما شده، خوبیشان را نزد دیگران بیان و از آنها تعریف کنید. به احتمال زیاد، وقتی شما صبورانه به این کار خود ادامه دهید و با رفتار مهربانانه و دوستانهای برخورد کنید، از کار خویش شرمگین شده و در نحوه رفتار با شما تجدید نظر خواهند کرد و چه بسا به فرموده قرآن کریم تبدیل به دوستی صمیمی برای شما گردند.
2- در صورتی که این روش، موثر واقع نشد – که بسیار کم اتفاق میافتد – بهتر است نزد آنها بروید و به صورت چهره به چهره، و با آرامش و مهربانی از آنها سوال کنید که آیا بهتر نیست اگر عیبی در شما میبینند آن را به خودتان بگویند؟ و اگر نیست، چرا نزد دیگران استهزا میکنند؟ اگر به همین صورت که عرض شد رفتار کنید به احتمال زیاد، آنها شرمنده خواهند شد و از شما عذر خواهی خواهند کرد، یا نهایتا به توجیه می پردازند، که همین نیز نشانه پشیمانی است.
3- در پایان نیز چه به توافق رسیدید چه نه، به آنها بگویید که شما را بخشیدم و دوست دارم ارتباط بهتری با شما داشته باشم. (البته اگر آنها ویژگیهای دوست خوب را دارند وگرنه به آرامی و در طول زمان، از آنها جدا شوید. معیارهای دوست خوب را نیز میتوانید از ما بخواهید.)
4- بهترین روش رفتار با دیگران و جلب محبت را مى توان از کلام رسول اکرم(ص) آموخت که فرمود: «هیچ یک از شما مؤمن نیست مگر اینکه براى دیگری آن را بخواهد که براى خود مى خواهد» (بحارالانوار، ج 71، ص 234) بنابراین اگر روشى را دوست دارید که مردم آنگونه با شما رفتار کنند، به همان روش با دیگران برخورد کنید. هر چه را براى دیگران پیشنهاد مى کنید همان بهترین روش است و شما نیز بر اساس آن با آنان رفتار کنید. زیرا انسان جز انتظار خوش رفتارى از مردم ندارد، کمترین اهانتى را از سوى آنان نمى پذیرد راضى نیست که کسى به آنها تهمت زند، و نمى پسندد که کسى از معایب آنها پیش دیگران سخن بگوید هر چند آن عیوب را واقعا داشته باشد.
5ـ اگر خواستید شخصى را نسبت به موضوعى متقاعد سازید سعى نکنید پیرامون آنچه شما مى خواهید با آنها به جر و بحث بپردازید بلکه آن حال از خواسته خود کوتاه بیایید و خواسته آنها را در نظر بگیرید آنگاه نظر خودتان را مطرح کنید.
6ـ در روابط اجتماعى با دیگران سعى کنید از انتقاد، سرزنش و گلایه خوددارى کنید.
7ـ سعى کنید نکات مثبت در رفتار و شخصیت دیگران را شناسایى کرده و آنها را به خاطر آن ویژگی ها و رفتارها، تحسین صادقانه داشته باشید نه آنکه روى نکات منفى وى انگشت گذاشته آنها را مذمت کنید.
8ـ سعى کنید شنونده خوبى براى دیگران باشید و دیگران را تشویق کنید درباره خود با شما حرف بزنند.
9ـ به دیگران احترام بگذارید و کارى کنید که احساس کنند مهم و با ارزش هستند و این کار را صمیمانه انجام دهید.
10ـ در برخورد با دیگران با چهره اى گشاده و لبخند سخن را آغاز کنید.
11ـ به جاى اینکه مستقیما به دیگران دستور دهید کارى براى شما انجام دهند، خواسته خویش را به شکل سؤال طرح کنید و به طور غیرمستقیم از آنها بخواهید خواسته تان را عملى کنند.
12ـ اگر دیگران کارى براى شما انجام دادند، آنها را به هر طریقى که ممکن است خوشحال کنید و از آنها تشکر و قدردانى کنید.
13- هر چند اصول کلی معاشرت یکسان است ولی ویژگی های شخصیتی و حقوقی دیگران متفاوت است و باید متناسب با آن سطح، رفتار مناسب داشت.
14- گاهی انسان بخاطر عدم رعایت حد و حدود شوخی و جدی و یا همه امور را به شوخی گرفته و یا حداقل در ظاهر و در ابتدای امر جدی نگرفتن موضوع و رفتار شوخ طبعی فرد، ممکن است باعث آن شود که دیگران تصویر جدی از فرد نداشته باشند و بی مهابا او را مسخره کنند و به خود اجازه دهند هرگونه که میخواهند با شخصیت آنها بازی کنند. بنابراین توصیه می شود با رعایت حدود شوخی و جدی خود را از این اتهام خارج کنید.
15- از ارادتهای بی جا نیز خودداری کنید زیرا اگر این نوع ارادتها از محدوده خود خارج شود، خود متهم به چاپلوسی می شود و به قصد و نیت پاک و صحیح وی نیز در موارد خدمت رسانی و کمک به دیگران نیز مخدوش می شود.
16- عصبانی و پرخاشگر نشوید زیرا باعث عکس العمل منفی در طرف مقابل و تخریب شخصیت در نگاه دیگران می شود.
17- سکوت و تحمل بیجا نداشته باشید و روحیه سلطه پذیری را از خود دور کنید زیرا نه تنها خودتان دچار رنجش درونی می شوید بلکه طرف مقابل را نسبت به رفتارش جسورتر می کنید.
18- برای رسیدن به موفقت نهایی، صبور باشید، توکل داشته باشید و یاد ائمه (علیهم السلام) و توسل به ایشان را از یاد نبرید.
19- به این آیه توجه کنید: «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً (فرقان63) و بندگان (واقعى خداى) رحمان کسانى اند که بر (روى) زمین با آرامش و فروتنى راه مى روند، و چون نادانان آنها را (به گفتار ناروا) طرف خطاب قرار دهند آنها سلام (سخنى مسالمت آمیز و دور از خشونت) گویند.»از جمله ویژگیهای بندگان خاص خدا نداشتن کبر و غرور و خودخواهى است که در تمام اعمال انسان و حتى در کیفیت راه رفتن او آشکار مى شود زیرا ملکات اخلاقى همیشه خود را در لابلاى اعمال و گفتار و حرکات انسان نشان مى دهند، تا آنجا که از چگونگى راه رفتن یک انسان مى توان با دقت و موشکافى به قسمت قابل توجهى از اخلاق او پى برد.
در ادامه آیه دومین وصف آنها را، حلم و بردبارى بیان میکند؛ چنان که قرآن در ادامه همین آیه مى گوید:« و هنگامى که جاهلان آنها را مورد خطاب قرار مى دهند و به جهل و جدال و سخنان زشت مى پردازند در پاسخ آنها سلام مى گویند»
سلامى که نشانه بى اعتنایى توأم با بزرگوارى است، نه ناشى از ضعف، سلامى که دلیل عدم مقابله به مثل در برابر جاهلان و سبک مغزان است، سلام وداع گفتن با سخنان بى رویه آنها است، نه سلام تحیت که نشانه محبت و پیوند دوستى است، خلاصه سلامى که نشانه حلم و بردبارى و بزرگوارى است. این دستور نورانی راه روشنی در برخورد را این گونه افراد برای ما ترسیم میکند.
دوست عزیز، امیرمؤمنان در سخنى نورانى مى فرمایند: «مَنْ اَصْلحَ سَریرتَه اصلحَ الله علانیتَه، و مَن عَمِلَ لِدینه کفاهُ اللّه ُ اَمَر دُنیاهُ و مَن احسَنَ فیما بینَهُ و بین اللّه ِ کفاهُ الله ما بینَهُ و بین الناس؛ آن کس که درون خود را اصلاح کند، خدا ظاهر [و شخصیت] آنها را نیکو میفرماید، و آنکه به کار دینش پردازد، خدا کار دنیاى آنها را درست سازد، و آن که رابطه خود و خدا را اصلاح نماید، خدا نیز رابطه آنها و مردم را نیکو مینماید» (نهج البلاغه، حکمت 89)
ب ) شوخی خوب و پسندیده
در شوخی که بدون توهین و استهزاء است ، شما می توانید با رعایت آداب شوخی پاسخ گو باشید .
برای اینکه بتواند با حفظ شخصیت خود، دیگران را خنداند و از پیامدهای منفی شوخی در امان ماند باید آداب و حدود شوخی را رعایت نمود، که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1 . خارج نشدن از مرز حق و صداقت
گرچه در آموزههای دینی و اخلاقی اسلام، شوخی مورد تأیید است ولی میباید جهتدار، مفید و سازنده باشد. اسلام هرگز اجازه نمیدهد در شوخی بیادبی، حرف بیهوده و سخنان نیشدار و باطل استفاده گردد. پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند:
«اِنّی لَأمْزَحُ و لا اَقُولُ الاّ حَقّا» [ مکارم الاخلاق، ص 21.] ؛ «من مزاح میکنم، ولی جز حق نمیگویم».
این سخن، هم نشان دهنده مزاح در سیره رسول خداست، هم رعایت حد و مرز آن.
2 . آلوده نبودن به دشنام
مرز بعدی این است که شوخی نباید با دشنام، آلوده باشد. امام صادق(علیه السلام) فرموده است:
«اِنَّ اللّه یُحِبُّ المُداعِبَ فی الجماعَةِ بلا رَفَثٍ» [ المحاسن، ج 1، ص 293.]؛ «خداوند، مزاح کننده و بذلهگو در میان دیگران را دوست میدارد، اگر به گناه کشیده نشود».
3 . دوری از تمسخر
ممکن است برخی از راه برداشتن وسایل دیگران با آنان شوخی کنند و از راه ترساندن آنان، خودشان بخندند. در چند مورد نقل شده که اصحاب پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) اینگونه شوخی کردند و حضرت، ناراحت شده، آنان را از اینگونه شوخیها برحذر داشتند.
در روایت آمده است که جمعی از اصحاب با رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نشسته بودند. مردی بلند شد برود، کفش خود را فراموش کرده بود که کجا گذاشته است. یک نفر آن را برداشت و زیر پای خود پنهان کرد. آن مرد سراغ کفش خود را گرفت و بقیه گفتند: ما آن را ندیدهایم. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: این چه کاری است میکنید؟ آن شخص گفت: یا رسول الله! با او شوخی میکنیم. حضرت فرمود: «کیفَ بِروعَةِ المؤمن» [ میزان الحکمه، ج 9، ص 143.] ؛ «ترساندن مؤمن چه معنا دارد».
4 . رعایت تناسب سنی و جنسی در شوخی
در شوخی بهتر است با افراد هم سن و هم جنس خود شوخی کنند. برای مثال، افراد کوچکتر با بزرگتر خود شوخی نکنند یا مرد نامحرم نباید با زن نامحرم شوخی کند.
ابوبصیر میگوید: در کوفه، به یکی از بانوان درس قرآن میآموختم. روزی با او شوخی کردم. پس از آن، خدمت امام باقر(علیه السلام) رسیدم. آن حضرت فرمود: «این چه سخنی بود که به آن زن گفتی!» من از شدت شرم، صورتم را با دستم پوشاندم.
5 . میانهروی در شوخی
هر چیزی و از جمله شوخی و خنده، اگر از حد خود بگذرد، پیامدهای ناگواری خواهد داشت. قهقهه زدن و خندیدن زیاد، موجب قساوت قلب و مردن دل میگردد و هیبت و وقار انسان را از بین میبرد.
امام علی(علیه السلام) میفرماید:
«اَلافراطُ فی الْمزاح خُرقٌ» [ شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج 7، ص 364.] ؛ «افراط کردن در شوخی حماقت است».
6 . دوری از عادت
مزاح نباید براى انسان به صورت یک عادت همیشگى درآید، به گونه اى که همواره دنبال بهانه اى باشد تا با کسى شوخى کند، زیرا این صفت، تصویر زننده اى از انسان در ذهن مردم ایجاد مى کند، به طورى که مردم او را شخصى دلقک و بذله گو تصوّر مى کنند و بین شوخى ها و موضع گیرى جدّى او فرقى نمى گذارند. در این باره حضرت على(علیه السلام) فرمود:
«مَنْ جَعَلَ دَیْدَنَهُ الْهَزْلَ لَمْ یُعْرَفْ جِدُّهُ» [ عیون الحکم والمواعظ، لیثی، ص 442.] ؛ «هر کس شوخى را عادت خود قرار دهد، موضع جدّى او (از شوخى هایش، باز) شناخته نمى شود».
7 . رعایت اعتدال
اگر در شوخی اعتدال نباشد، آسیبها و ضررهایی بهوجود میآید و حکمت و فلسفه شوخی که ادخال شادی و نشاط و بهوجود آوردن شادمانی است، از بین میرود.
حضرت علی(علیه السلام) میفرماید:
«الکاملُ مَنْ غَلَبَ جِدُّهُ هَزْلَه» [ غررالحکم و دررالکلم، ص 128.] ؛ «انسان کامل و عاقل کسی است که حرفهای جدی او بیش از حرفهای شوخیاش باشد».
2- در صورتی که این روش، موثر واقع نشد – که بسیار کم اتفاق میافتد – بهتر است نزد آنها بروید و به صورت چهره به چهره، و با آرامش و مهربانی از آنها سوال کنید که آیا بهتر نیست اگر عیبی در شما میبینند آن را به خودتان بگویند؟ و اگر نیست، چرا نزد دیگران استهزا میکنند؟ اگر به همین صورت که عرض شد رفتار کنید به احتمال زیاد، آنها شرمنده خواهند شد و از شما عذر خواهی خواهند کرد، یا نهایتا به توجیه می پردازند، که همین نیز نشانه پشیمانی است.
3- در پایان نیز چه به توافق رسیدید چه نه، به آنها بگویید که شما را بخشیدم و دوست دارم ارتباط بهتری با شما داشته باشم. (البته اگر آنها ویژگیهای دوست خوب را دارند وگرنه به آرامی و در طول زمان، از آنها جدا شوید. معیارهای دوست خوب را نیز میتوانید از ما بخواهید.)
4- بهترین روش رفتار با دیگران و جلب محبت را مى توان از کلام رسول اکرم(ص) آموخت که فرمود: «هیچ یک از شما مؤمن نیست مگر اینکه براى دیگری آن را بخواهد که براى خود مى خواهد» (بحارالانوار، ج 71، ص 234) بنابراین اگر روشى را دوست دارید که مردم آنگونه با شما رفتار کنند، به همان روش با دیگران برخورد کنید. هر چه را براى دیگران پیشنهاد مى کنید همان بهترین روش است و شما نیز بر اساس آن با آنان رفتار کنید. زیرا انسان جز انتظار خوش رفتارى از مردم ندارد، کمترین اهانتى را از سوى آنان نمى پذیرد راضى نیست که کسى به آنها تهمت زند، و نمى پسندد که کسى از معایب آنها پیش دیگران سخن بگوید هر چند آن عیوب را واقعا داشته باشد.
5ـ اگر خواستید شخصى را نسبت به موضوعى متقاعد سازید سعى نکنید پیرامون آنچه شما مى خواهید با آنها به جر و بحث بپردازید بلکه آن حال از خواسته خود کوتاه بیایید و خواسته آنها را در نظر بگیرید آنگاه نظر خودتان را مطرح کنید.
6ـ در روابط اجتماعى با دیگران سعى کنید از انتقاد، سرزنش و گلایه خوددارى کنید.
7ـ سعى کنید نکات مثبت در رفتار و شخصیت دیگران را شناسایى کرده و آنها را به خاطر آن ویژگی ها و رفتارها، تحسین صادقانه داشته باشید نه آنکه روى نکات منفى وى انگشت گذاشته آنها را مذمت کنید.
8ـ سعى کنید شنونده خوبى براى دیگران باشید و دیگران را تشویق کنید درباره خود با شما حرف بزنند.
9ـ به دیگران احترام بگذارید و کارى کنید که احساس کنند مهم و با ارزش هستند و این کار را صمیمانه انجام دهید.
10ـ در برخورد با دیگران با چهره اى گشاده و لبخند سخن را آغاز کنید.
11ـ به جاى اینکه مستقیما به دیگران دستور دهید کارى براى شما انجام دهند، خواسته خویش را به شکل سؤال طرح کنید و به طور غیرمستقیم از آنها بخواهید خواسته تان را عملى کنند.
12ـ اگر دیگران کارى براى شما انجام دادند، آنها را به هر طریقى که ممکن است خوشحال کنید و از آنها تشکر و قدردانى کنید.
13- هر چند اصول کلی معاشرت یکسان است ولی ویژگی های شخصیتی و حقوقی دیگران متفاوت است و باید متناسب با آن سطح، رفتار مناسب داشت.
14- گاهی انسان بخاطر عدم رعایت حد و حدود شوخی و جدی و یا همه امور را به شوخی گرفته و یا حداقل در ظاهر و در ابتدای امر جدی نگرفتن موضوع و رفتار شوخ طبعی فرد، ممکن است باعث آن شود که دیگران تصویر جدی از فرد نداشته باشند و بی مهابا او را مسخره کنند و به خود اجازه دهند هرگونه که میخواهند با شخصیت آنها بازی کنند. بنابراین توصیه می شود با رعایت حدود شوخی و جدی خود را از این اتهام خارج کنید.
15- از ارادتهای بی جا نیز خودداری کنید زیرا اگر این نوع ارادتها از محدوده خود خارج شود، خود متهم به چاپلوسی می شود و به قصد و نیت پاک و صحیح وی نیز در موارد خدمت رسانی و کمک به دیگران نیز مخدوش می شود.
16- عصبانی و پرخاشگر نشوید زیرا باعث عکس العمل منفی در طرف مقابل و تخریب شخصیت در نگاه دیگران می شود.
17- سکوت و تحمل بیجا نداشته باشید و روحیه سلطه پذیری را از خود دور کنید زیرا نه تنها خودتان دچار رنجش درونی می شوید بلکه طرف مقابل را نسبت به رفتارش جسورتر می کنید.
18- برای رسیدن به موفقت نهایی، صبور باشید، توکل داشته باشید و یاد ائمه (علیهم السلام) و توسل به ایشان را از یاد نبرید.
19- به این آیه توجه کنید: «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً (فرقان63) و بندگان (واقعى خداى) رحمان کسانى اند که بر (روى) زمین با آرامش و فروتنى راه مى روند، و چون نادانان آنها را (به گفتار ناروا) طرف خطاب قرار دهند آنها سلام (سخنى مسالمت آمیز و دور از خشونت) گویند.»از جمله ویژگیهای بندگان خاص خدا نداشتن کبر و غرور و خودخواهى است که در تمام اعمال انسان و حتى در کیفیت راه رفتن او آشکار مى شود زیرا ملکات اخلاقى همیشه خود را در لابلاى اعمال و گفتار و حرکات انسان نشان مى دهند، تا آنجا که از چگونگى راه رفتن یک انسان مى توان با دقت و موشکافى به قسمت قابل توجهى از اخلاق او پى برد.
در ادامه آیه دومین وصف آنها را، حلم و بردبارى بیان میکند؛ چنان که قرآن در ادامه همین آیه مى گوید:« و هنگامى که جاهلان آنها را مورد خطاب قرار مى دهند و به جهل و جدال و سخنان زشت مى پردازند در پاسخ آنها سلام مى گویند»
سلامى که نشانه بى اعتنایى توأم با بزرگوارى است، نه ناشى از ضعف، سلامى که دلیل عدم مقابله به مثل در برابر جاهلان و سبک مغزان است، سلام وداع گفتن با سخنان بى رویه آنها است، نه سلام تحیت که نشانه محبت و پیوند دوستى است، خلاصه سلامى که نشانه حلم و بردبارى و بزرگوارى است. این دستور نورانی راه روشنی در برخورد را این گونه افراد برای ما ترسیم میکند.
دوست عزیز، امیرمؤمنان در سخنى نورانى مى فرمایند: «مَنْ اَصْلحَ سَریرتَه اصلحَ الله علانیتَه، و مَن عَمِلَ لِدینه کفاهُ اللّه ُ اَمَر دُنیاهُ و مَن احسَنَ فیما بینَهُ و بین اللّه ِ کفاهُ الله ما بینَهُ و بین الناس؛ آن کس که درون خود را اصلاح کند، خدا ظاهر [و شخصیت] آنها را نیکو میفرماید، و آنکه به کار دینش پردازد، خدا کار دنیاى آنها را درست سازد، و آن که رابطه خود و خدا را اصلاح نماید، خدا نیز رابطه آنها و مردم را نیکو مینماید» (نهج البلاغه، حکمت 89)
ب ) شوخی خوب و پسندیده
در شوخی که بدون توهین و استهزاء است ، شما می توانید با رعایت آداب شوخی پاسخ گو باشید .
برای اینکه بتواند با حفظ شخصیت خود، دیگران را خنداند و از پیامدهای منفی شوخی در امان ماند باید آداب و حدود شوخی را رعایت نمود، که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1 . خارج نشدن از مرز حق و صداقت
گرچه در آموزههای دینی و اخلاقی اسلام، شوخی مورد تأیید است ولی میباید جهتدار، مفید و سازنده باشد. اسلام هرگز اجازه نمیدهد در شوخی بیادبی، حرف بیهوده و سخنان نیشدار و باطل استفاده گردد. پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند:
«اِنّی لَأمْزَحُ و لا اَقُولُ الاّ حَقّا» [ مکارم الاخلاق، ص 21.] ؛ «من مزاح میکنم، ولی جز حق نمیگویم».
این سخن، هم نشان دهنده مزاح در سیره رسول خداست، هم رعایت حد و مرز آن.
2 . آلوده نبودن به دشنام
مرز بعدی این است که شوخی نباید با دشنام، آلوده باشد. امام صادق(علیه السلام) فرموده است:
«اِنَّ اللّه یُحِبُّ المُداعِبَ فی الجماعَةِ بلا رَفَثٍ» [ المحاسن، ج 1، ص 293.]؛ «خداوند، مزاح کننده و بذلهگو در میان دیگران را دوست میدارد، اگر به گناه کشیده نشود».
3 . دوری از تمسخر
ممکن است برخی از راه برداشتن وسایل دیگران با آنان شوخی کنند و از راه ترساندن آنان، خودشان بخندند. در چند مورد نقل شده که اصحاب پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) اینگونه شوخی کردند و حضرت، ناراحت شده، آنان را از اینگونه شوخیها برحذر داشتند.
در روایت آمده است که جمعی از اصحاب با رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نشسته بودند. مردی بلند شد برود، کفش خود را فراموش کرده بود که کجا گذاشته است. یک نفر آن را برداشت و زیر پای خود پنهان کرد. آن مرد سراغ کفش خود را گرفت و بقیه گفتند: ما آن را ندیدهایم. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: این چه کاری است میکنید؟ آن شخص گفت: یا رسول الله! با او شوخی میکنیم. حضرت فرمود: «کیفَ بِروعَةِ المؤمن» [ میزان الحکمه، ج 9، ص 143.] ؛ «ترساندن مؤمن چه معنا دارد».
4 . رعایت تناسب سنی و جنسی در شوخی
در شوخی بهتر است با افراد هم سن و هم جنس خود شوخی کنند. برای مثال، افراد کوچکتر با بزرگتر خود شوخی نکنند یا مرد نامحرم نباید با زن نامحرم شوخی کند.
ابوبصیر میگوید: در کوفه، به یکی از بانوان درس قرآن میآموختم. روزی با او شوخی کردم. پس از آن، خدمت امام باقر(علیه السلام) رسیدم. آن حضرت فرمود: «این چه سخنی بود که به آن زن گفتی!» من از شدت شرم، صورتم را با دستم پوشاندم.
5 . میانهروی در شوخی
هر چیزی و از جمله شوخی و خنده، اگر از حد خود بگذرد، پیامدهای ناگواری خواهد داشت. قهقهه زدن و خندیدن زیاد، موجب قساوت قلب و مردن دل میگردد و هیبت و وقار انسان را از بین میبرد.
امام علی(علیه السلام) میفرماید:
«اَلافراطُ فی الْمزاح خُرقٌ» [ شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج 7، ص 364.] ؛ «افراط کردن در شوخی حماقت است».
6 . دوری از عادت
مزاح نباید براى انسان به صورت یک عادت همیشگى درآید، به گونه اى که همواره دنبال بهانه اى باشد تا با کسى شوخى کند، زیرا این صفت، تصویر زننده اى از انسان در ذهن مردم ایجاد مى کند، به طورى که مردم او را شخصى دلقک و بذله گو تصوّر مى کنند و بین شوخى ها و موضع گیرى جدّى او فرقى نمى گذارند. در این باره حضرت على(علیه السلام) فرمود:
«مَنْ جَعَلَ دَیْدَنَهُ الْهَزْلَ لَمْ یُعْرَفْ جِدُّهُ» [ عیون الحکم والمواعظ، لیثی، ص 442.] ؛ «هر کس شوخى را عادت خود قرار دهد، موضع جدّى او (از شوخى هایش، باز) شناخته نمى شود».
7 . رعایت اعتدال
اگر در شوخی اعتدال نباشد، آسیبها و ضررهایی بهوجود میآید و حکمت و فلسفه شوخی که ادخال شادی و نشاط و بهوجود آوردن شادمانی است، از بین میرود.
حضرت علی(علیه السلام) میفرماید:
«الکاملُ مَنْ غَلَبَ جِدُّهُ هَزْلَه» [ غررالحکم و دررالکلم، ص 128.] ؛ «انسان کامل و عاقل کسی است که حرفهای جدی او بیش از حرفهای شوخیاش باشد».
جواب شوخی