دین و اندیشه

عقب ماندگی مسلمانان – اسلام و پیشرفت

پرسش و پاسخ

سلام ودرد بر شما کاربران که گره ازکارهای فکری وعقیدتی جامعه میگشایید عرضم این است ؛؛؛؛ مدت زمانی است که این غده بد تر از سرطان دلم را آزار میدهد ودرمان پیدا نمی کنم غده این است چرا آب در کوزه وما تشنه لبان میگردیم ؟؟. چرا با وجود این دین جامع که از بیان هیچ چیزی که درحیات معنوی ومادی بشریت دخیل وموثر است فرو گذار نبوده است وهمه ضروریات زندگی را با هر زبانی ودر هر موردی بطور همه فهم تبیین نموده است در عین حال کشورهای بیدین با نداشتن چنین دین وچنان آموز گارانی بیمانند ازماها چند وجب بالا تر هستند (( حتی اخیرا چند موردپیش آمده وبنده در نوبتها ی مختلف با چندین تن از عناصر فهیم ومتدین وحساس که مدتهای متمادی است که در آن کشورها اقامت دارند رو برو شده ام که اتفاقا بحث به اوضاع کشورهای دنیای معاصر کشیده شده همه آنها متفقا از وضع موجود آنها منهای ،،،،مسایل سیاسی وفساد جنسی ،،،،،، اظهار رضایت کردند ومتقابلا وضع داخلی کشور خودمان رابا بر شمردن مواردمشهود ومصادیق ملموس از لحاظ اخلاقی واجتماعی و اقتصادی نابسامان ونا کار آمد دانستند به حدی که اینجانب از دفاع حیثیت اسلامی خودم ومملکتم در ماندم وناگزیر آنچه راکه نقل میکردند پذیرفتم وبحق پذیرفتم چون پاسخی در رد آهن نداشتم حالا ببینیم اشکال عمده کجاست آیا مکتب ما پاسخگو نیست !؟ ویا ملت ما اهلیت این آیین را ندارند !؟ ویا ما اسلام را خوب نگفته ایم ویا از لحاظ نژاد آنها برتر از ما هستند ویا مشکل دیگری وجود دارد که ما از آن غافلیم ؟،، با اینکه شعار های ما گوش جهان را کر نموده است ولی در مقام عمل ونتیجه که هیچ هیچ !، من خواهشمندم یک جواب اقناعی که هم من بشنوم خودم را قانع کنم وهم در مقام بحث طرف مقابل را اقناع نمایم بویژه نسل جوان را که خیلی دشوار است خصوصا که همه ای عقب ماندگیهارا از ناحیه اسلام میدانند منتظر الطاف شما ع،،،،،،، فانی

فرهیخته عزیز، سالهاست که مساله اسلام و مسلمانان و عقب ماندگیهای مسلمانان ذهن خیلی ها را در تمام دنیا و بخصوص ایران به خود مشغول کرده است: آیا پیروی از سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از علل انحطاط و عقب ماندگی مسلمانان است؟ و آیا دین اسلام مسبب عقب ماندگی مسلمانان و باعث پیشرفت غرب بوده؟ و یا کم کاریها و عمل نکردن به دستورات راستین اسلامی باعث عقب ماندگی مسلمانان شده است؟ و هزاران سوال دیگری که در این رابطه به ذهن ها آورده است. پس در پاسخ به پرسشتان باید بگوییم که اسلام همواره مسلمانان را به فراگیری علوم و فتح قله های رفیع پیشرفت و ترقی فرا خوانده است. اسلام این قدرت را داشت که تمدن سازی نموده و افکار عمومی را جذب نماید. بنا بر این علل عقب ماندگی مسلمانان را بنا بر شواهد علمی، تاریخی و… در جای دیگری غیر از اسلام باید جستجو کرد. چرا که در صدر اسلام مسلمانان با عمل به دستورات دینی چنان پیشرفتی نمودند که بخش وسیعی از جهانیان را تحت تأثیر تمدن و فرهنگ خود قرار دادند. بسیاری از اندیشمندان خاور شناس به این نتیجه رسیده اند و دلیل آن این است که؛ دین ناب به ویژه دین ناب محمدی (ص) نه تنها مانع از پیشرفت نیست بلکه رشد همه جانبه انسان را عهده دار است. زیرا نفس دین که برنامه ای کامل برای زندگی بشر است هم از رشد و تکامل بشری سخن می گوید و هم او را به فراگیری علم ودانش و کار و تلاش تشویق می کند و هرگز نمی توان عامل عقب ماندگی علمی و فرهنگی امتی را در داشتن برنامه ای منسجم و کامل دانست. از این رو پیشینه تمدن مسلمانان در طی قرن های متمادی، نشان می دهد نه تنها دین موجب عقب ماندگی نیست بلکه اعتقاد به دین در کنار عمل به آن سبب درجات بالائی از پیشرفت و رشد می شود.علل عقب ماندگی مسلمانان را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:1) بی تردید اگر مسلمانان از تعالیم وحی فاصله نمی گرفتند، و قوام سیاسی و وحدت اجتماعی خود را حفظ می کردند، هم اکنون نیز می توانستند از هر نظر جلوتر از غرب باشند؛ زیرا هم اکنون نیز اگر به جای درگیری های بیهوده و اتلاف منابع خود به وحدت بیندیشند، به قدرتی بزرگ با امکاناتی وسیع در جهان تبدیل می شوند و در پرتو برنامه ها و استفاده از استعدادها، از نظر فن آوری نیز به قدرتی قابل اعتماد مبدل می شدند و از نظر فرهنگی رتبه ای عالی کسب می کردند.2) گرچه اصل دین جامع است اما متأسفانه برداشت های غیر کارشناسانه از دین همانند برداشت های غلط از زهد، دنیا، دعا، انتظار و … موجب عقب ماندگی شده است وگرنه همین مفاهیم در صدر اسلام و حتی در غرب موجب پیشرفت شده است. البته باید اعتراف کرد که رواج اندیشه های صوفی گرانه و برخی انحرافات دیگر – که معلول التقاط است – نقش مؤثری در عقب ماندگی مسلمانان از قافله صنعت و پیشرفت داشته است و از نظر فرهنگی هم خسارت های خاص خود را به دنبال داشته اند. 3) مسلمانان بر اساس انگیزش و هدایت های دینی، مسیر رشد را پیمودند و بر اثر انحراف از دین و آلودگی به مفاسد، دنیا پرستی، سستی و کاهلی، به انحطاط و عقب ماندگی گرائیدند.4) سرگرم شدن مسلمانان به تفرقه و جنگ های داخلی و جانشین ساختن شعارهای استعماری همچون ناسیونالیسم، پان عربیسم و به جای تکیه بر اصول گرائی و اتحاد بین الملل اسلامی، شعارهایی که جز عقب ماندگی فرهنگی و علمی و … ارمغان دیگری ندارند.5) هجوم بیگانگان و استعمارگران و تلاش آنها برای عقب نگاه داشتن کشورهای جهان سوم برای استثمار منابع انسانی و طبیعی و تداوم سلطه غرب بر این کشورها، و به غارت رفتن سرمایه های ملی و آتش سوزی کتابخانه های بزرگ اسلامی.6) وجود نظام سیاسی فاسد و استبدادی که به جای همت در جهت رشدو پیشرفت مسلمانان فقط به فکر حفظ قدرت خویش و صرف هزینه های عمومی مسلمانان در جهت خوش گذرانی و … بودند، وجود این نظام ها و حاکمان فاسد خود ناشی از انحرافات سیاسی صدر اسلام پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) و انحرافات اعتقادی و اجتماعی بعد از آن بود، این نظام های سیاسی، در شخصیت و منش انسان ها و فرهنگ این جوامع نیز آثار زیانباری داشتند.7) تنها مسلمانان و کشورهای اسلامی به این گرفتاری مبتلا نیستند، بلکه کشورهای غیر اسلامی و سکولار نیز در فقر مطلق یا نسبی باقی مانده اند.8) اندیشه و تمدن اسلامی امروزه جانمایه نیرومندی را برای احیاء دارد در حالی که تمدن غرب به شدت گرفتار انحطاط فرهنگی و زوال پذیری شده است، و هم اکنون نیز اگر مسلمانان بخواهند جایگاه شایسته خود را دریابند رعایت نکات زیر ضروری است:1- بالا بردن سطح شناخت و بینش های دینی درهمه ابعاد آن2- تقویت روح ایمان، تقوا، استواری در دین و مبارزه با تهاجم فرهنگی و همه کژی ها3- ارتقای دانش و سطح علمی4- ارتباط وثیق و همدلی در سطح بین الملل اسلامی و تعاون و همکاری گسترده و همه جانبه5- از میان برداشتن نظام های فاسد6- تلاش همه جانبه و همگانی در جهت ایجاد و احیای تمدن عظیم و مدینه فاضله اسلامی7- اعتماد به نفس و دوری از خود باختگی

اما عوامل پیشرفت غرب:

کشورهای غربی هرگز بعد از کنار گذاشتن دین به این همه رشد و … دست نیافته اند، بلکه عوامل بسیاری می تواند موجب پیشرفت شود که اساسی ترین آنها تلاش و فعالیت در جهت شناخت سنن و قوانین حاکم بر جهان هستی و استفاده درست از امکانات می باشد که خداوند در اختیار بشر نهاده است. علت پیشرفت غرب هرگز دین گریزی نبوده؛ بلکه در آنجا خرافات در لباس دین آنان را به عقب ماندگی وا می داشت و پشت پا زدن به آنها نقش مانع زدائی در جهت رشد و ترقی را ایفا نمود. لذا پیشرفت علمی صنعتی غرب مرهون عوامل بسیاری است که به برخی از آنها اشاره می شود:1) آشنائی غربی ها با تمدن اسلامی و شرقی در طول جنگهای صلیبی و نیز مسافرت های جهانگردان (مانند مارکو پولو) 2) رنسانس فکری در اروپا (با توجه به مجموعه عواملی که این تحول فکری را ایجاد کرد) و مبارزه با خرافات و عقاید موهومی که در بین مردم آن دیار رایج بود.3) کنار گذاشتن کلیسا از اداره امور جامعه و به وجود آوردن نهادهای جدیدی برای اداره آن4) به فرموده سید جمال الدین اسد آبادی، آنجا (غرب) اسلام هست، مسلمان نیست؛ و اینجا مسلمان هست، اما اسلام نیست.(حضرت آیت الله جوادی آملی در ضمن درسهای خارج فقه فرمودند: مقصود وی یقینا عمل نمودن به آموزه های اسلامی از قبیل وجدان کاری، ساده زیستی دانشمندان، انضباط کاری و اقتصادی و مدیریت اجتماعی که از جمله عوامل آن گرامی داشتن و ارج نهادن به دانشمندان است ولو اینکه در جهت مادی و احیانا در کارهای ناشایسته از داده های علمی یا دانشمندان استفاده می کنند.) یعنی پیشرفت غرب الهام گرفته از قانون های اجرا شده در اسلام در آن سرزمین است.گفتنی است اروپا در قرون وسطی غرق در تاریکی جهل و خرافه ها بود. ارباب کلیسا با تلقین بعضی از عقاید موهوم، اجازه رشد علم و دانش را نمی داد، در حالی که در همان قرون دانشمندان اروپائی تحت تأثیر تمدن اسلامی قرار داشتند که تا قلب اروپا پیش رفته بود (آندلس یا اسپانیای امروزی و شبه جزیره بالکان) و … خواهان تحول اروپا و نگرش جدید به علم و دانش شده بودند. ارباب کلیسا با تفتیش عقاید حتی اظهار نظر درباره پدیده های جهان را گمراهی تلقی می کردند چنان که گالیله در همین رابطه محاکمه شد و صدها دانشمند به همین دلیل محکوم گردیدند. این در حالی بود که مراکز علمی جهان اسلام در آن زمان محل فراگیری دانش و ساخت ابزارهای دقیق (مانند ساعت و لوازم جراحی و …) بود و ده ها دانش پژوه اروپائی در این مراکز مشغول به تحصیل بودند.تعالیم اسلامی همگان را به عمل و دانش و تفکر در آفرینش دعوت می کرد و آیات قرآنی، خود پیشگام در بیان حقایق هستی و چگونگی رخدادهای آن بود. در همین شرایط اروپا تحت تأثیر قرار گرفت و خیزشی علمی در آن سامان شکل داده شد؛ برای اثبات این اعدا می توانید به کتاب های «تمدن اسلام و غرب» نوشته گوستاو لوبون فرانسوی و «تاریخ تمدن» نوشته ویل دورانت و دهها اثر دیگر مراجعه کنید.گفتنی است غرب هیج گاه به طور عام و گسترده منکر ماوراء الطبیعه نبوده و اکنون نیز نیست. بیشتر یاهمه دانشمندان اروپا – که از قرن شانزده به بعد پایه گذاران پیشرفت علمی در اروپا بوده اند – معتقد به خدا و ادیان الهی بوده اند.5) در کشورهای پیشرفته نیز به رغم در اختیار داشتن منابع فراوان و دسترسی به ارقام بالائی از رشد اقتصادی، رفاه همگانی تحقق نیافته است و به طور معمول گروه خاصی از ره آورد توسعه بهره می گیرند.براى آگاهى بیشتر ر.ک: 1- علل پیشرفت و انحطاط مسلمین، زین العابدین قربانى 2- علل ضعف و انحطاط مسلمین در اندیشه هاى سیاسى و آراى اصلاحى، سید جمال الدین اسدآبادى، احمد موثق 3- آمریکا پیشتاز انحطاط، روژه گاردى، ترجمه: قاسم منصورى 4- علل انحطاط تمدنها، قانع عزیزآبادى 5- ریشه هاى ضعف و عقب ماندگى مسلمانان، رجبى 6- رمز عقب ماندگى ما، امیر شکیب ارسلان، ترجمه: محمد باقرانصارى 7- تاریخ فتوحات اسلامى در اروپا، شکیب ارسلان، ترجمه: على دوانى 8- به سوى قرآن و اسلام، حسین انصاریان 9- تاریخ تمدن، ج 4، ویل دورانت، ترجمه: گروهى از نویسندگان 10- فرهنگ اسلام در اروپا، زیگرید هونکه، ترجمه: مرتضى رهبانى 11- تاریخ تمدن اسلام و عرب، گوستاولوبرن 12- تمدن اسلامى پیشگام در علوم و فنون جدید، ج 1 و 2، بولتن اندیشه شماره 17 و 18 نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه ها 13- نگاهى به تاریخ جهان، جواهر لعل نهرو 14- تمدن اسلامى از زبان بیگانگان، محمدتقى صرفى 15- تاریخ تمدن اسلام، جرجى زیدان 16- حدود خسارت جهان و انحطاط مسلمین، مصطفى زمانى 17- پرسش ها و پاسخ ها، دفتر هفتم، گروه مؤلفان، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، ص 48 تا 52

عقب ماندگی مسلمانان – اسلام و پیشرفت

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا