دین و اندیشه

حجاب در غرب- بحران جنسی- آزادی حجاب – حجاب اختیاری

پرسش و پاسخ

با سلام در جوامع غربی به دلیل اینکه چون انها در جامعشان پوششی آزاد دارند واگر زن لختی در خیابان حضور پیدا کند مرد ها توجهی به آن نشان نخواهند داد چون آن ها این مسائل برایشان عادی شده است یا چشمشان عادت کرده است.سوال من این است که ایا اصلا این سخن درست هست یانه؟

در پاسخ سوال شما باید بگوییم اسلام حریمی را برای زن مشخص نموده است که با رعایت آن از یک سو خود زن از مشکلات و آسیب های خانوادگی و اجتماعی در امان می ماند و شخصیت او بازیچه دست هوس بازان قرار نمی گیرد و هم جامعه از پیامدهای ناگوار آلوده شدن حریم اجتماع مصون می ماند از این رو پوشش مشخص شده برای زنان هر چند ممکن است محدودیت هایی را برای آنان به دنبال داشته باشد ولی این محدودیتها در مقابل مصونیت ها و آثار مثبت رعایت نمودن پوشش اسلامی و در برابر آسیب ها و مشکلات رعایت ننمودن حجاب هر عقل ، منطق و وجدان پاکی را به ارزشمندی این حکم الهی معترف خواهد نمود . از طرفی رعایت حق انسانیت که شما بدان اشاره نموده اید چگونه و با چه ملاکی باید مشخص گردد آیا این حق توسط خود افراد که نسبت به بسیاری از مسائل آگاهی و اطلاع کافی ندارند و تحت تاثیر خواهش های نفسانی قرار دارند مشخص می گردد یا باید توسط کسی معین گردد که به نیازهای واقعی انسان و مصالح و مفاسد اوآگاهی و اشراف کامل داشته و تحت تاثیر هواهای نفسانی و امثال آن نباشد ؟ محدوده مشخص شده برای پوشش زن در اسلام محدوده ای است که تحریک مردان را به دنبال دارد از این رو اسلام سفارش می کند که زنان این مواضع را بپوشانند .چگونه منطقی و قابل قبول است که بگوییم امروز زنان برای اینکه راحت باشند روسری را بر سرنگذارند و چادر نبپوشند در حالی که مساله به به اینجا ختم نمی شود و هواها و هوس های انسان سیری ناپذیر است و همچون سدی که اگر روزنه کوچکی در آن ایجاد شود وجلوی آن گرفته نشود موجودیت آن را به خطر خواهد انداخت ، شکستن حریم حجاب و بدحجابی به بی حجابی منجر شده و بی حجابی به بی حیایی انجامیده و پیامدهای ناگوار آن گریبان گیر جامعه خواهد شد .در اینجا مناسب است به فلسفه حجاب در اسلام به اختصار اشاره کنیم . «فلسفه حجاب» همه احکام و دستورات الهی دربردارنده مصالح و مفاسد فردی و اجتماعی است که توجه و رعایت آنها موجب آرامش و امنیت روحی و روانی فرد و اجتماع می گردد .حجاب نیز بر فلسفه و حکمت های خاص فردی و اجتماعی استوار است که به اختصار بدان اشاره می کنیم . 1. حفظ تعادل جامعه از نظر امنیت و آرامش روانى؛ یکى از غرایز خدادادى در ساختمان وجودى انسان، غریزه جنسى است که نیرومندترین و ریشه دارترین غریزه آدمى است و در صورت کنترل آن، مى تواند علاوه بر تداوم و استمرار نسل بشر، امنیت روانى انسان ها را فراهم کند. در قوانین اسلام، براى استفاده درست از این غریزه حیاتى، مکانیسم هاى گوناگونى مطرح شده است که «حجاب» و وجود حریم بین زن و مرد، یکى از راهکارهاى مهم آن است. بدون شک، نبودن حریم بین زن و مرد و آزادى معاشرت هاى تعریف نشده و بى بندوبار (با آرایش هاى گوناگون)، هیجان ها و التهاب هاى جنسى را فزونى مى بخشد و تقاضاى برهنگى را به صورت یک عطش روحى و یک خواست سیرى ناپذیر، درمى آورد. اسلام به قدرت شگرف این غریزه آتشین، توجه کامل داشته و تدابیر زیادى براى تعدیل و رام کردن این غریزه، اندیشیده است و در این زمینه هم براى زنان و هم براى مردان، تکالیف خاصى معین کرده است. وظیفه مشترک زن و مرد این است که چشم خویش را از نگاه به نامحرم، بپوشانند و از نگاه شهوت آمیز، بپرهیزند؛ اما زنان – به خاطر جاذبه هاى بیشتر – وظیفه خاصى دارند و آن این که بدن خود را از مردان بیگانه بپوشانند و در اجتماع، با آرایش هاى تحریک آمیز، ظاهر نشوند و به جلوه گرى و دل ربایى نپردازند؛ تا زمینه انحراف مردان و به ویژه جوانان فراهم نشود. لباس افراد جامعه و مخصوصاً لباس زنان، نمى تواند به هر شکل و اندازه اى باشد و باید حد و ضابطه اى داشته باشد. بى بندبارى در پوشش و لباس، موجب بى بندبارى در تحریک غریزه جنسى است. تحقیقات علمى در فیزیولوژى و روان شناسى، در باب تفاوت هاى جسمى و روحى زن و مرد، ثابت کرده است که مردان نسبت به محرک هاى چشمى شهوت انگیز، حساس تر از زنانند و برعکس، زنان در مقابل محرک هاى لمسى، حساسیت بیشترى دارند. از سوى دیگر، چون حس لامسه، دامنه و برد زیادى ندارد و فعالیتش محدود به تماس از نزدیک است و هورمون هاى جنسى زن به صورت دوره اى ترشح مى شوند و به طور متناوب، عمل مى کنند، تأثیر محرک هاى شهوانى بر زن، صورتى بسیار محدود دارد و از این نظر، فعالیت زنان، بسیار کم است؛ برخلاف مردان که ترشح اندروژن ها در آنان، صورتى یک نواخت دارد و هیچ عامل طبیعى آن را قطع نمى کند. مردان به صورتى گسترده تر، تحت تأثیر محرک هاى شهوانى قرار مى گیرند و از این نظر، فعال ترند.( ر.ک: دکتر بهزاد محمود، تفاوت هاى زن و مرد از نظر فیزیولوژى و روان شناسى ؛ حداد عادل، فرهنگ برهنگى و برهنگى فرهنگى.) 2. حفظ و تحکیم بنیان خانواده بى تردید نهاد خانواده، یکى از مقدس ترین نهادهاى اجتماعى است که بشر تا به حال به خود دیده است. نقش خانواده در ایجاد جامعه سالم، یک نقش بى بدیل است و در این میان، نقش حجاب و پوشش اسلامى در سلامت و استمرار پیوند خانوادگى، غیر قابل انکار است و در مقابل، برهنگى، سمّ کشنده نظم و پیوند موجود در نهاد خانواده است. آمارهاى مستند نشان مى دهند که با افزایش برهنگى در جهان، طلاق و از هم گسیختگى زندگى زناشویى نیز در دنیا همواره بالا رفته است؛ زیرا «هر چه دیده بیند، دل کند یاد» و هر چه دل در مقوله هوس هاى سرکش بخواهد، به هر قیمتى باشد، به دنبال آن مى رود و به این ترتیب، هر روز دل به دلبرى جدید مى بندد و با قبلى، وداع مى کند؛ اما در محیطى که «حجاب» حاکم است و دیگر شرایط اسلامى رعایت مى شوند، دو همسر، تعلق به یکدیگر دارند و احساسات و عشق و عواطفشان، مخصوص یکدیگر است. در بازار آزاد برهنگى، قداست پیمان زناشویى، مفهومى ندارد؛ خانواده ها به سادگى متلاشى مى شوند و کودکان، بى سرپرست مى مانند. 3. پیش گیرى از فحشا و فروپاشى نظم جامعه گسترش دامنه فحشا و افزایش فرزندان نامشروع، یکى از دردناک ترین پیامدهاى بى حجابى و آزادى هاى بى حد و حصر جنسى است که در جوامع غربى و سایر جوامع مشابه، کاملاً مشهود است. عامل اصلى فحشا و ازدیاد فرزندان نامشروع، منحصر به فرهنگ برهنگى و بى حجابى نیست؛ بلکه یکى از عوامل اصلى و مؤثر در گسترش دامنه فحشا و جریان روبه رشد تولد فرزندان نامشروع، مسئله برهنگى و بى حجابى است. امروزه یکى از مشکلات جوامع غربى، تولد روبه رشد فرزندان نامشروع و بدون شناسنامه است؛ فرزندانى که داراى پدر و مادر نامشخصى هستند و از نظر حقوقى، مشکلات فراوانى را به همراه آورده، نظم اجتماعى جوامع غربى را تهدید مى کنند. 4. جلوگیرى از نگاه ابزارى به زن و ابتذال وى یکى از مسائل مطرح پیرامون حقوق زنان و بى توجهى به آنان، نگاه ابزارى به زنان است. هنگامى که جامعه، زن را با اندام برهنه بخواهد، طبیعى است که روزبه روز، تقاضاى آرایش بیشتر و خودنمایى افزون تر از او دارد و هنگامى که زن را از طریق جاذبه جنسى اش وسیله تبلیغ کالاها و عاملى براى جلب جهان گردان و مانند اینها قرار دهد، در چنین جامعه اى، شخصیت زن تا حد یک عروسک یا یک کالاى بى ارزش، سقوط مى کند و ارزش هاى والاى انسانى او به کلى به دست فراموشى سپرده مى شوند و به این ترتیب، زن، وسیله اى براى اشباع هوس هاى سرکش برخى مردان آلوده و فریب کار مى شود. عنصر حجاب و پوشش اسلامى، نه تنها زن را از صحنه اجتماع و فعالیت هاى اجتماعى دور نمى کند، بلکه زمینه هاى حضور مستمر و فعال زنان را در عرصه اجتماع – به همراه حقوق اجتماعى عادلانه – تضمین مى کند و شخصیت خدادادى زن را از دستبرد نگاه ابزارى دیگران، مصونیت مى بخشد. باید توجه داشت که حیا، عفاف و حجاب زن، مى تواند در نقش عاطفى او و تأثیرگذارى اش بر مرد، مؤثر باشد. لباس زن، سبب تقویت تخیّل و عشق در مرد است و حریم نگه داشتن، یکى از وسایل مرموز براى حفظ مقام و موقعیّت زن، در برابر مرد است. در واقع، حجاب موجب محدودیت مردان هرزه اى مى شود که در صدد کام جویى هاى آزاد و بى حد و حصر هستند و نیز موجب مصونیت زنان از دست این گروه از مردان است. توصیه و دستور الهى به پوشش و حجاب براى زنان، به منظور ایجاد محدودیت و محرومیت و چیزهایى از این قبیل که تنها فریب شیطانى اند نمى باشد، بلکه در واقع، براى آگاهى دادن به گوهرى ارزشمند در وجود زنان است که باید از آن مراقبت و آن را حفظ کنند؛ تا به تاراج نرود. این، کاملاً معقول است که هر چیزى ارزشمندتر باشد، مراقبت و محافظت بیشترى را مى طلبد؛ تا از دست راهزنان، در امان باشد و به شکل یک ابزار، براى مطامع سودپرستان در نیاید. به یاد داشته باشیم که غریزه جنسى، نیرومند و عمیق است و هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش تر مى گردد؛ همچون آتش که هر چه هیزم بیشترى بر آن بریزند، شعله ورتر مى شود و شهوت خود را به صورت یک عطش روحى و خواست اشباع نشدنى، در مى آورد. بنابراین، رعایت نکردن پوشش اسلامى توسط زنان، نه تنها از بین رفتن حساسیت مردان را به دنبال ندارد، بلکه موجب طغیان غریزه جنسى آنان نیز مى شود و پس از مدتى، باعث دل زدگى و بى معنایى آن خواهد شد. در میان فلسفه هاى حجاب که ذکر نمودیم، دو فلسفه، نقش اساسى ترى دارند که با یکدیگر داراى ارتباط تام هستند و آنها عبارتند از: 1. مصونیت زن در برابر طمع ورزى هاى هوس بازان. 2. پیش گیرى از تحریکات شهوانى خارج از ضوابط و هنجارهاى الهى و تأمین سلامت و بهداشت معنوى جامعه. حجاب با چنین نقش و کارکرد اساسى و مهمى، پیامى قاطع با خود دارد و آن، این است که در برابر همه مردان اجنبى، نوعى هشدار و اعلام «دور باش!» مى دهد و در نتیجه، عواملى در رساندن این پیام و اثرگذارى آن مؤثرند که عبارتند از: 1. حدود و میزان پوشش؛ بدون شک هر اندازه بدن زن پوشیده تر باشد، نقش نیرومندترى در دورسازى دیدگان نظاره گر ایفا مى کند. اگر نگاه هاى آلوده را همچنان که در روایات آمده است، «تیرهاى زهرآلود شیطان» بدانیم، پوشش زن، همانند قوسى است که تیر از آن کمانه مى کند و منحرف مى شود و از اصابت و نفوذ در هدف، باز مى ماند و بر عکس، هر اندازه بدن زن برهنه تر باشد، تیرهاى شیطانى را بیشتر متوجه خود ساخته، از آن، آسیب خواهد دید و از این روست که چادر را حجاب برتر شناخته اند؛ زیرا با وجود شرایط دیگر، بیشترین پوشش و مطمئن ترین مصونیت را ایجاد مى نماید. 2. کیفیت پوشش؛ میزان ضخامت و حتى کیفیت دوخت لباس، خود بخش مهمى از حجاب را تشکیل مى دهد. بدون شک، لباس نازک، تنگ و بدن نما، فرودگاه پیکان مسموم شیطان و موجب خیره شدن چشم هاى هرزه و آلوده و به فساد کشاننده جامعه است و در مقابل، لباس غیربدن نما، دیده ها را از خود دور ساخته، سلامت معنوى نفوس را تأمین مى کند. 3. رنگ ها؛ برخى از رنگ ها، دیده ها را خیره مى سازند و پاره اى دیگر، نگاه ها را از خود مى رانند و دور مى سازند و در عین حال، عالمان دین نسبت به خصوص رنگ ها، تأکید چندانى نکرده، ولى بر این مسئله پاى مى فشارند که لباس، نباید موجب جلب توجه و عواقب سوء ناشى از آن باشد و از این روست که در طول تاریخ، زنان مسلمان به میل خود، در خارج از خانه و درون جامعه عمومى، لباس مشکى را براى حجاب برگزیدند و این سنت حسنه، مورد تأیید و پذیرش پیامبرصلى الله علیه وآله و امامان علیهم السلام قرار گرفت؛ زیرا زنان به این وسیله، احساس امنیت و مصونیت بیشترى مى کردند.آثار برهنگی و بی حجابی در غرب:
یکی از عوامل مهم فحشا و منکرات و جرایم در جهان غرب که ناله همه را بلند کرده است. برهنگی و بی حجابی است. مطابق آمارهای قطعی و مستند، روز به روز، بلکه ساعت به ساعت و لحظه به لحظه بر تعداد بهم پاشیدگی خانواده ها و طلاق، و فرزندان نامشروع و انحرافات جنسی میافزاید که هر کدام از اینها عاملی برای جرایم و انحرافات گوناگون و بسیار دیگر خواهد شد، بطوری که دانشمندان تربیتی برای اصلاح جامعه ناامید شده اند، زیرا یکی از علل مهم آن این است که بازار فرهنگی و دوری از حریم حجاب و عفاف و آزادی در روابط، زنان را به صورت کالای مشترک درآورده، به طوری که دو همسر تعلق به خود ندارند، در نتیجه قداست پیمان زناشویی مفهومی ندارد، و به دنبال این برنامه خانواده ها همچون تار عنکبوت به سرعت متلاشی می شوند، و کودکان بی سرپرست می مانند و همین وضع اساس اعتیاد، بزه کاری، انحرافات شدید، و قتل و جنایت را پی ریزی می نماید. تا آنجا که آمار طلاق در آمریکا به ۵۰ درصد رسیده، یعنی از هر دو نفر خانواده زندگی یک نفرشان به طلاق و بهم پاشیدگی کشیده شده است. و صفحات حوادث روزنامه ها که بیانگر نمونه هایی از جنایات هولناک و تباهی های جامعه است، به خوبی می توان به پیامدهای شوم بی حجابی و بدحجابی پی برد.
(حجاب بیانگر شخصیت زن، صفحه ۷۶)
چند نمونه مطالعاتی:
1. پایتخت بحران‌ های جنسی جهان:
اخیرا انتشار عکس های برهنه نوه ملکه انگلیس رسوایی دیگری را برای خاندان سلطنتی این کشور فراهم کرد.
به گزارش مشرق به نقل از خبرنامه دانشجویان ایران ، این عکس ها، مدت کوتاهی پس از حضور این عضو جوان خاندان سلطنتی به نمایندگی از ملکه در اختتامیه بازی‌های المپیک و به فاصله پنج ماه از سفر دوره ای وی به چند کشور مشترک‌المنافع به نمایندگی از مادربزرگش (در شصتمین سال آغاز سلطنت او) منتشر شده است.
این رسوایی برای دستگاه حکومتی انگلیس از جایی آغاز می شود که آقای شاهزاده!، پیش از سرگیری کارش در نیروی هوایی ارتش انگلیس، برای تعطیلات به لاس وگاس رفته است، در آن شهر، به یک باشگاه شبانه می رود و به همراه جمعی از دوستانش، با پوشیدن تی شرت متحدالشکل، دارای عبارت Let’s Get Wild (بیایید حال کنیم) به رقص و تفریح می پرداخت و سرانجام در حالت عریان با یک زن جوان در حالی بازی کردن «بیلیارد» در سوئیت وی آی پی هتل خودش دیده می شود.
این موضوع گذشت تا اینکه روزنامه سان، پرتیراژترین روزنامه بریتانیا، روز جمعه دو عکس برهنه پرنس هری را چاپ کرد؛ البته در ابتدا « کاخ باکینگام » که از این رسوایی شوکه شده بود از انتشار و انتصاب این عکس ها به پرنس به دلیل « حفظ حریم خصوصی » خودداری کرد، اما دست به دست شدن بیشتر این عکس ها، و اشتیاق کاربران اینترنتی به جستجو آن مقامات سلطنتی انگلیس را مجبور به اعتراف می‌کند؛ جالب اینجا است که در ساعات اولیه انتشار این عکس‌ها عبارت “عکس های عریان پرنس هری” بیش از 68 میلیون بار در گوگل جستجو شده است.
این رسوایی در حالی برای خاندان سلطنتی انگلیس رقم می خورد که مسئولان دستگاه حکومتی انگلیس تاکیدات خاصی بر حفظ وقار و متانت این خاندان دارند ولی این آقای شاهزاده در سال‌های اخیر هر از چندی سر از پارتی ها و باشگاه های شبانه در آورده است و عکس هایی از او در حال رقص و مستی، در روزنامه ها چاپ شده است، باعث شرم ساری این حکومت می شود.
جالب اینجا است که پیش از عکس‌های عریان در لاس وگاس، آخرین جنجالی که نام “هری” را بر سر زبان ها انداخته بود، انتشار ویدئویی از شوخی توهین آمیز او با یک دانشجوی آسیایی تبار دانشکده افسری، در سال 2009 بود. پیش از آن در سال 2005، عکسی از پرنس هری منتشر شد که او را با لباس سربازان آلمان نازی نشان می‌داد.
البته این موضوع فقط در انگلستان نیست و چندی پیش نیز فرمانده زن آمریکایی بخاطر روابط جنسی با زیردستانش رسوا شده بود. “استیو ماویکا ” سخنگوی فرماندهی سایبری ارتش آمریکا اعلام کرد که “مری‌آن‌گی‌یز ” فرمانده بخش رایانه و ارتباطات راه دور نیروی دریایی آمریکا در بحرین به خاطر برقراری روابط نامشروع متعدد با دیگر همکاران خود، از کار برکنار شده است.
انتشار این تصاویر در فضای مجازی و رسانه های مکتوب جهان که اوج فساد اخلاقی در دربار خاندان سلطنتی انگلیس را نشان می دهد محدود به این خانواده بریتانیایی نیست و این فساد ها در خانواده های انگلیسی هم به شدت دیده می شود تا آنجا که انگلیسی ها را با خلأ بنیان خانواده مواجه کرده است.
در آماری که اخیرا با عناون ” انفجار خودارضایی در کشوری که روابط جنسی آزاد دارد” منتشر شده است، گویای وضعیت اسفبار غیر اخلاقی در میان مردم و مسئولان انگلیس است و از یک جامعه غیرنرمال و مریض خبر می دهد.
این آمار حکایت از این دارد که در میان مردان، 90 تا 95 درصد به این امر اشتغال دارند، درباره زنان این عدد بین 70 تا 90 درصد متغیر گزارش شده است. اما نکته جالب این است که در میان مردان و زنان متاهل، 70 درصد افراد در هر دو قشر اعتراف کرده‌اند به این امر مبادرت می‌ورزند!
جالب‌تر اینکه در بین مردان، 40 درصد اعتراف کرده‌اند هر روز این کار را انجام می‌دهند در حالی که این آمار برای زنان حدود 22 درصد است و 55 درصد مردان اعتراف کرده‌اند حداقل به صورت هفتگی خودارضایی می‌کنند درصورتی که 48 درصد زنان جامعه به این امر به صورت هفتگی مشغولند.
انگلیس که خود را اوج پیشرفت و تمدن غرب می داند ثابت کرده است که پیشرفت هایش بیش از آنکه در جهت تعالی و رشد بشری باشد در جهت زوال اجتماعی بوده است و روابط آزاد را که راهی برای سرگرمی مردم و فراغت آنها از حکومت می دانستند امروز آفتی می بینند که در جان قسمت های مختلف جامعه ریشه دوانده چه مردم عادی و چه لرد های مجلس و چه فرزندان ملکه الیزابت!
حال جامعه‌ای را در نظر بگیرید که 70 درصد مردان و زنان متاهل آن به خودارضایی مشغول هستند و در میان مردان، 55 درصد و در میان زنان 48 درصد آنان حداقل هفته‌ای یک‌بار به این امر اشتغال دارند و بسیاری از این مردان و زنان، پدران و مادرانی هستند که به ‌تربیت فرزندان مشغول هستند، آیا فرزندی که در این جامعه رشد پیدا می‌کند انسانی سالم و نرمالی است؟
اخیرا معاون نخست وزیر انگلیس در گزارشی که به طور رسمی منتشر شده است، از فراگیر شدن تجاوز و سوء استفاده جنسی در میان جوانان جامعه انگلیس هشدار داده است و در قسمتی از این گزارش آماری را نشان می دهد که از هر سه دختر در انگلیس، یک نفر قربانی تجاوز جنسی می شود و این در حالی است که معمولا فرد متجاوز با قربانی تجاوز آشنایی دارد.
نکته تاسف بارتر از آمارهای تکان دهنده ای دیگر، از کشوری که خود را پرچمدار « آزاد بودن روابط جنسی» می داند، در جایی است که طبق گزارش “نهاد کمک به کودکان در انگلیس” آن را اخیرا منتشر کرده است از اشتغال بیش از 5 هزار کودک و نوجوان به امر فاحشه گری خبر می دهد که 75 درصد آنان را دختران نابالغ معرفی کرده است، و جالب تر اینجا است که به نوشته روزنامه مشهور ایندپندت؛ انگلیس در میان کشورهای اروپایی و آمریکایی بیشترین دختران دانش آموز باردار را دارد و آنان پیش از ترک مدرسه به طور متوسط با 6 نفر رابطه نامشروع برقرار می کند.

روزنامه انگلیسی تلگراف نیز اخیرا در آماری از سقط جنین دهها هزار نفر از زنان در طول سال گذشته خبر می‌دهد، که انتشار این آمار تکان دهنده آن هم در دختران و زنان جوان جامعه انگلیس را با یک هشدار جدی روبرو کرد.
روابط آزاد جنسی در انگلیس به طوری در این چند سال اخیر آشکار شده است که اخبار روابط نا مشروع جنسی خاندان سلطنتی، دولت مردان، سیاست مداران، ورزشکاران و چهره های مشهور انگلیسی منتشر می شود که پیامد های آن نسل‌های بی هویت، بی روح و بی هدف، نسل‌های درمانده، والدین بی خبر از فرزندان، خانواده‌های متلاشی شده، زن‌های بی شوهر، بچه‌های بی پدرومادر، بچه‌های بزهکار و از تبعات جبران ناپذیر تزلزل خانواده‌هاست.
رهبر معظّم انقلاب راجع به نتایج بی بندوباری در غرب می‌فرمایند: «امروز ببینید که در آمریکا و انگلیس، همجنس بازی، رسمی و قانونی شده است و خجالت هم نمی‌کشند! کاری را انجام دادند که ما از نقل و حکایت آن شرم داریم و حیا می‌کنیم. مردم ما بدانند، آیا وقتی در کشوری ازدواج دو همجنس با هم قانونی شد، بنیان خانواده در این جامعه باقی خواهد ماند!؟ امروز، توده معمولی مردم آمریکا و اروپا -نه قدرتمندها و تبلیغاتچی هایشان- از سست بودن بنیان خانواده رنج می‌برند. زن‌ها و مردها در یک حد از متلاشی شدن خانواده‌ها رنج می‌برند و ناراحتند و این، روز به روز تشدید می‌شود و البته آخرین ضربه است. خانواده، محل آسایش انسان است. هیچ انسانی، بدون داشتن یک خانواده آسوده و آرام و راحت، مزه زندگی طعم واقعی حیات انسانی را نخواهند چشید. اینها، این بنیان اصیل را متلاشی و منهدم می‌کنند و از بین می‌برند. این، فرهنگ غربی است. نتیجه این آزادی و بی بندوباری و فرهنگ برهنگی و اختلاط زن و مرد، همین مسائل است.»
هر چند این آمار مختص به کشور انگلیس نمی شود و کاهش سن جنسی در غرب زنگ خطر را برای جوامع غربی به صدا درآورده است اما این موضوع در کشور انگلیس که به عنوان یکی از الگوهای سبک زندگی است؛ اسف بار است.
خبرگزاری آسوشیتدپرس طی گزارشی که روز 18 دسامبر (27 آذر) سال گذشته منتشر کرد نسبت به کاهش سن ارتباط جنسی به کمتر از 16 سال در انگلیس هشدار داد.
به نوشته آسوشیتد پرس؛ بیش از یک چهارم زنان جوان، اولین رابطه جنسی خود را قبل از سن 16 سالگی تجربه کرده اند که این رقم در مقایسه با نسل قبل، یک رشد قابل توجه را نشان می دهد.
اطلاعات به دست آمده از پیمایش سلامتی در انگلیس، همچنین نشان می‌دهد 27 درصد زنان بین سنین 16 تا 24 اولین بار رابطه جنسی خود را در سنی که تمایل نداشتند، تجربه کردند، این آمار برای مردان، 22 درصد ثبت شده است.
این در حالی است که با بررسی رفتار نسل قبل، می توان دریافت فقط 15 درصد از زنان بین سنین 55 تا 69 گفته اند که آنها قبل از سن 16 سالگی رابطه جنسی را تجربه کرده‌اند و یا در کنار اینها، 18 درصد مردان و 10 درصد زنان بین سنین 45 تا 54 قبل از این سن، رابطه جنسی داشته‌اند.
طبق این گزارش، از هر ده فرد جوان بین سنین 16 تا 24، یک نفر از آنها، ده و یا بیشتر شریک جنسی داشته است و فقط 26 درصد زنان و 32 درصد از مردان، گفته اند که قبل از سن 16 سالگی هیچ رابطه جنسی نداشته‌اند.
در میان تمام گروه‌های سنی مورد مطالعه، مردان نوعا 9.3 شریک جنسی زن در طول زندگی‌شان داشته‌اند، در حالی که این رقم برای زنان 4.7 می‌باشد.
در کنار انگلستان؛ آمریکا دیگر کشور غربی است که همواره دولت‌های مخالف خود را به ترویج خشونت علیه زنان و نقض حقوق آنها در کشورهایشان متهم می‌کند، اما گزارش‌های مؤسسات حقوق بشری مردم ‌نهاد آمریکایی نشان می‌دهد که این اتفاق در ابعاد بسیار وسیع‌تری در ایالات متحده رخ می‌دهد و سیاست‌های فرهنگی دولت به این موضوع دامن می‌زند.
یکی از بدترین موارد خشونت علیه زنان، موضوع تجاوز جنسی و فساد اخلاقی حاکم بر این روابط در ایالات متحده آمریکاست که آمار بالای آن، برخی مؤسسات خصوصی و مردم‌نهاد آمریکایی را به تحقیق و پژوهش در این حوزه واداشته است.
به گزارش «مرکز ملی قربانیان جنایت» در آمریکا، سه درصد از مردان آمریکایی در طول عمر دست‌کم یک‌بار مورد تجاوز واقع می‌شوند که بنابر جمعیت کنونی آمریکا، بالغ بر ‌٢/٨ میلیون نفر دچار این موضوع شده‌اند. ‌٧١ درصد از قربانیان در حالی مورد تجاوز قرار می‌گیرند که سن آنها به ‌١٨ سال نرسیده است.

بر اساس گزارش فوق، مردان در کل حدود ‌١٠ درصد از قربانیان تجاوز را در آمریکا تشکیل می‌دهند و در واقع بقیه این آمار، مربوط به زنان است.
مرکز «مقابله با بحران تجاوز سانتا باربارا» در گزارش خود می‌نویسد: در هر دقیقه ‌٣/١ زن آمریکایی مورد تجاوز واقع می‌شود. تمام این تجاوزات، تجاوز به عنف است و با این حساب در هر ساعت ‌٧٨ زن، در هر روز ‌١٨٧١ زن و در هر سال ‌٦٣٨ هزار زن مورد تجاوز قرار می‌گیرند.
در‌٨٠ درصد از موارد، تجاوز توسط شخصی آشنا و در‌٦٠ درصد موارد در منزل خود او، دوست، آشنا، فامیل یا همسایه صورت می‌پذیرد و این بلایی است که دولت آمریکا با ترویج روابط آزاد جنسی، بر سر مردم خود آورده است.

بنابراین گزارش، ‌٨٣ درصد از زنان و ‌٣٢ درصد از مردانی که دچار ناتوانی‌های مختلف در امور جنسی می‌شوند، پیش‌تر مورد آزار جنسی واقع شده‌اند. ‌٥٤ درصد از قربانیان زن زیر ‌١٨ سال سن داشته و ‌٨٣ درصد آنها زیر ‌٢٥ سال بوده‌اند.
پایگاه اطلاع‌رسانی NATION MASTER در یکی از صفحات خود، نمودارهایی را در خصوص تعداد قربانیان تجاوز به عنف در کشورهای جهان تنظیم کرده که ایالات متحده آمریکا در این رده‌بندی در جایگاه سیزدهمین واقع شده است. جالب اینکه تمام کشورهای غربی مدعی رعایت حقوق بشر، از جمله انگلیس، فرانسه، آلمان، کانادا و سوئد، در ‌١٠ رتبه اول قرار دارند و تنها ایتالیا با رتبه یازدهم، نتوانسته در میان ‌١٠ کشور اول قرار بگیرد.
نشریه لویزیانا به نقل از «رابین لوی» فعال حقوق بشر در سانفرانسیسکو می‌نویسد: اگرچه آمریکا مرتباً به دیگر کشورها درخصوص حقوق زنان و برابری جنسیتی موعظه می‌کند، اما وقتی مسأله زنان زندانی و آن دسته از زنانی که در دیگر موقعیت های آسیب پذیر قرار می گیرند به میان می‌آید، آمریکا خود دچار مشکلاتی است. از جمله این مشکلات، سوء استفاده‌های تولید مثلی در نظام زندان های کالیفرنیاست که در آن عمدتاً زنان رنگین پوست سطوح بالای عقیم سازی از طریق برداشتن رحم و دیگر اشکال مشابه آن را تجربه کرده‌اند.
براساس گزارش سازمان مبارزه با خشونت، در هر ‌٩ ثانیه یک زن آمریکایی مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد. همچنین طبق برخی گزارشات روزانه بیش از ‌٣ زن آمریکایی به دست شوهران خود کشته می شوند.
حدود ‌٣٠ درصد از زنانی که در ارتش آمریکا خدمت می کنند، مورد تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند. بیش از دو سوم نظامیان زن آمریکایی نیز اظهار داشته‌اند که در ارتش مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته اند.
“سندرا پاک” عضو پروژه حقوق زنان در این رابطه می‌گوید: تجاوز و بدرفتاری جنسی در ارتش فوق العاده زیاد است و گزینه های اندکی برای نظامیان زن وجود دارد. آنها تنها می توانند به مقامات مافوق شکایت کنند. هیچ انگیزه‌ای هم برای آنکه فرماندهان به شکایات مطروحه به طور جدی رسیدگی نمایند، وجود ندارد.

ناگفته پیداست، رواج بی بند و باری اخلاقی، آمار بالای سقط جنین، بارداری های ناخواسته، تجاوز به کودکان و زنان، فروپاشی خانواده، ازدواج های غیر رسمی، همه و همه از پیامدهای ناگوار روابط آزاد جنسی است که غرب را به سیاه چاله سقوط کشانده است.
برای آشنایی بیشتر به منابع زیر مراجعه شود : آسیب شناسی شخصیت زن , با تاکید بر لاقیدی وبد حجابی , محمد رضا کوهی , قم, پارسیان – در آدی بر نظام شخصیت زن در اسلام , محمد رضا زیبایی نژاد و محمد تقی سبحانی , قم , دار النور – حجاب و حقوق زن در ترازوی اندیشه و ایمان , مهدی طیب , تهران , سفینه. در پایان ضمن آرزوی موفقیت روز افزون برایتان، تقاضا می شود اگر همچنان نکته یا ابهامی در این زمینه وجود دارد یا سایر موضوعات مرتبط به صورت دقیق و شفاف در مکاتبات بعدی مرقوم نمایید تا بررسی و پاسخ داده شود.
(https://www.mashreghnews.ir/news/149502)

2. انقلاب جنسی چه بر سر زنان آمریکا آورد +‌ آمار
آزادی جنسی که از آن به عنوان یک انقلاب یاد می شود یکی از افتخارات معاصر تمدن غرب است. انقلابی که اولین و بیشترین قربانیان آن را زنان و دختران تشکیل می دهند. گذشته از نتایج غیر مستقیم اجتماعی، مادران تنها، فرزندان رها شده، بیماری های جنسی و هرج و مرج احساسات در افراد و نیز سقط جنین گسترده از نتایج مستقیم این آزادی بوده است که بیشترین صدمه را به جسم و روح زنان به خصوص در آمریکا وارد ساخته است.
گروه گزارش ویژه مشرق؛ آزادی جنسی که از آن به عنوان یک انقلاب یاد می شود یکی از افتخارات معاصر تمدن غرب است. انقلابی که اولین و بیشترین قربانیان آن را زنان و دختران تشکیل می دهند. گذشته از نتایج غیر مستقیم اجتماعی، مادران تنها، فرزندان رها شده، بیماری های جنسی و هرج و مرج احساسات در افراد و نیز سقط جنین گسترده از نتایج مستقیم این آزادی بوده است که بیشترین صدمه را به جسم و روح زنان به خصوص در آمریکا وارد ساخته است.

انقلاب جنسی با شعارهای فریبنده زنان را هدف قرار داده بود.
انقلاب جنسی، زن و جامعه آمریکا
آیا انقلاب جنسی برای زنان آمریکا خوب بوده است؟ به هیچ وجه. در حقیقت، اگر به واقعیت‌ها دقت کنیم آشکار خواهد شد که انقلاب جنسی برای زنان آمریکایی یک نگون بختی بزرگ بوده است. در آمریکای امروز به مردان آموزش داده می شود که به زنان همچون کالای جنسی بنگرند و جامعه به شدت بی بند و بار شده است. در نتیجه، آمریکا در میان کشورهای جهان بالاترین رتبه را در بارداری نوجوانان دارد و هر ساله 19 میلیون نفر نیز به کسانی که به بیماری های مقاربتی دچار شده اند، افزوده می شود.
بیش از نیمی از تمامی کودکانی که از زنان زیر 30 سال متولد می شوند؛ زنازاده هستند و با این حال مردم آمریکا از هم پاشیدن واحد اجتماعی خانواده را همچنان تماشا می کنند. با این وجود اگر کسی به زنان آمریکایی در مورد پوشش مناسب و پرهیز از بی بندوباری و حفظ خود برای ازدواج و زندگی مشترک تذکری دهد به شدت مورد انتقاد قرار می گیرد. در صورتی که این اصول رعایت می شد آمریکای امروز دیگر با مشکل بیماری های جنسی، بارداری نوجوانان و سقط جنین مواجه نبود.

سراب رهایی وعده داده شده از سوی انقلاب جنسی به زنان هم اکنون در جامعه آمریکا نمودار شده است.
انقلاب جنسی حدود سه دهه است که جامعه ی آمریکا را تحت تاثیر قرار داده و رفتارها و رویکردهای مربوط به روابط جنسی، خانواده و جامعه را تغییر داده است. هدف از انقلاب جنسی، ایجاد شادی و لذت از طریق رابطه جنسی بدون تعهد بود؛ اما اکنون نتیجه ای به جز ناامیدی و ناراحتی به جای نگذاشته است.
از اواسط دهه 1970، نظم اجتماعی سنتی در مورد روابط جنسی در آمریکا از میان رفت و متحول شد و روابط جنسی کنترل شده میان زن و شوهر تغییر رویه داد و راهی را در پیش گرفت که اکنون به ایدز و بیماری های مقاربتی منجر شده است. جامعه آمریکا از سنت های بسیار مورد اطمینان خود به شدت بیگانه شده و از ازدواج کردن برای زندگی، به طلاق به عنوان راهی برای زندگی رسیده است.

مدافعان انقلاب جنسی سودای خام شادی و لذت بیشتر را در سر می پروراندند.
اکنون برای این جامعه سقط جنین جزو حقوق بشر و نشانه افتخارآمیز شخصیت و آزادی محسوب می شود و در حقیقت، سقط جنین به یک انتخاب بدل شده است. بنابراین در این عصر کودکان به راحتی مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند و زنان به راحتی در معرض تجاوز قرار می گیرند و از میان رفتن احساس شرم از رفتارهای نادرست جنسی موجب شده است که افراد بیشتر دست به خشونت جنسی بزنند و جامعه کمتر شاهد رفتارهای تعهدآمیز و عاشقانه باشد.
نتیجه این آموزش به زنان آمریکا که آنها باید آزاد باشند و این طرف و آن طرف بچرخند و با هر کسی که خواستند رابطه جنسی داشته باشند شرایط اسفناکی است که امروزه برای زن آمریکایی و جامعه این کشور به وجود آمده است. در ادامه به علایم این وضعیت اسفبار به وجود آمده برای زنان آمریکا می پردازیم.

صحبت از آنچه که راهکار واقعی رهایی زنان از وضعیت فعلیست؛ با چماق روشنفکری و آزادی سرکوب می شود.
طلاق و کاهش نرخ ازدواج
بر اساس آمارها پس از وقوع انقلاب جنسی، نرخ طلاق در آمریکا به سرعت افزایش یافت به نحوی که درسال 1970، 4 درصد از کل جمعیت بزرگسالان کشور مطلقه بودند حال آن که این آمار درسال 1992 به 11 درصد افزایش یافت و امروزه بر اساس گزارش های مستند، بیش از 30 درصد از ازدواج ها به طلاق می انجامد. بر اساس اعلام مرکز تحقیقی پیو هم اکنون تنها 51 درصد آمریکایی های بالای 18 سال متاهل هستند. در حالی که در سال 1960 این آمار 72 درصد بود.
در آمریکای امروز بیش از نصف زوج ها قبل از ازدواج با هم زندگی می کرده اند. نرخ طلاق در میان زوج هایی که در اولین ازدواجشان زندگی می کنند بسیار بیشتر از سایرین است. آمریکا بالاترین نرخ طلاق را با فاصله بسیار زیاد از دیگر کشورهای جهان داراست که نشان دهنده سستی و ناپایداری شدید نهاد خانواده در فرهنگ اجتماعی کنونی آمریکاست.

بیش از 50 درصد زایمان های زنان زیر 30 سال حاصل ازدواج نبوده است.
بیماری های جنسی
بر اساس شرایط فیزیولوژیک جسمی، این زنان هستند بیشترین احتمال ابتلا به بیماری های مقاربتی را دارند و به همین دلیل سالانه 24 هزار زن آمریکایی به دلیل بیماری های مقاربتی نازا می شوند. در آمریکا سالانه 19 میلیون نفر به بیماری های مقاربتی دچار می شوند. تقریبا نیمی از آنها افرادی هستند که در گروه سنی 15 تا 24 سال قرار دارند. آمریکا سالانه 17 میلیارد دلار برای درمان بیماری های جنسی هزینه می کند. در سال 2011 بیش از 4/1 میلیون عفونت کلامیدیایی در آمریکا گزارش شده بود که 33 درصد افراد مبتلا زیر 20 سال سن داشتند.
تخمین زده می شود که یک نفر از هر 6 آمریکایی که سنی بین 14 تا 49 سال دارد دچار ویروس تبخال تناسلی است. در آمریکای امروز نزدیک به 50 درصد از دانش آموزان دبیرستانی حتما سکس را تجربه کرده اند و یک نفر از هر 4 دختر نوجوان آمریکایی حداقل به یک بیماری مقاربتی دچار است. 24 درصد از نوجوانانی که دچار بیماری های مقاربتی هستند اعلام کرده اند که هنوز هم به رابطه جنسی بدون در نظر گرفتن اصول محافظتی ادامه می دهند. بدین ترتیب سلامت جسمی و جنسی زنان آمریکایی که مهمترین عامل موثر در زندگی فردی و اجتماعی ایشان محسوب می شود در اثر بی بندو باری به شدت در خطر قرار گرفته است.

از هز 6 زن آمریکایی، یک نفر تجاوز جنسی کامل را تجربه کرده است.
بارداری دختران نوجوان
گفتیم که در آمریکای امروز نزدیک به 50 درصد از دانش آموزان دبیرستانی حتما سکس را تجربه کرده اند. بر این اساس جای تعجب نیست که بدانیم مطابق برآوردها، هرساله 11 درصد از دختران زیر بیست سال ازدواج نکرده آمریکایی حامله می شوند. به عبارت دیگر در هر 48 ثانیه یک دختر جوان ازدواج نکرده، یک فرزند به دنیا می آورد. دختران نوجوان آمریکایی در معرض تبلیغات وسیعی از طریق فیلم ها و رسانه ها هستند که سکس و بارداری در سنین نوجوانی را موضوعی عادی نشان می دهد.
بر این اساس است که یک نفر از هر پنج دختر نوجوان آمریکایی علاقه دارد که در دوران نوجوانی اش باردار شده و فرزندی به دنیا آورد. در میان تمامی کشورهای جهان، آمریکا دارای بالاترین آمار حاملگی نوجوانان است.

فقط 3 درصد از متجاوزین به زنان آمریکایی محاکمه شده و به مکافات عمل خود می رسند.
در حقیقت، نرخ باردار شدن دختران نوجوان در آمریکا بیش از دو برابر این آمار در کانادا، بیش از سه برابر فرانسه و بیش از هفت برابر ژاپن است. عدم آمادگی این نوجوانان برای وظایف مادری و نیز عدم بلوغ اجتماعی کافی برای قبول مسئولیت در قبال کودکان متولد شده موجب افزایش تعداد کودکان بی سرپرست شده که مورد انواع سوء استفاده ها قرار می گیرند. این پدیده نسلی از انسان های عقده ای و دچار مشکلات روانی و عاطفی را در آمریکا به وجود آورده است.
کودکان بی سرپرست
بیش از نیمی از زنان زایمان کننده زیر 30 سال آمریکایی فرزندانی به دنیا می آورند که حاصل ازدواج نیستند. هم اکنون بیش از یک کودک از هر چهار کودک آمریکایی به صورت تک والدی بزرگ می شود. تقریبا 42 درصد از تمامی مادران مجرد برای تامین غذای خو به کمک دولت محتاجند و در شرایط مالی بسیار بدی زندگی می کنند. رسیدگی کامل به این کودکان برای مادران مقدور نبوده و این کودکان در اکثر جنبه های زندگی خود با مشکل مواجه هستند.

بیشترین تعداد سقط جنین در سنین 20 تا 24 سالگی یعمی بهترین دوران برای زادآ.ری انجام می گیرد.
هرزه نگاری
یکی از پیآمدهای آزادی جنسی رواج لجام گسیخته هرزه پردازی های جنسی به صورت فیلم و تصویر بوده است. 30 درصد از حجم ترافیک اینترنتی در آمریکا مربوط به هرزه پردازی های جنسی است. آمریکا بیش از تمامی ملل دیگر در کل تاریخ در دهه های اخیر محصولات هرزه تولید کرده است. 25 درصد از تمامی کارمندانی که در محیط کار به اینترنت دسترسی دارند در حین کار به سایت های جنسی مراجعه می کنند.
آشکار است که در این محصولات آنچه که تخریب و لگدمال می شود شخصیت و هویت زنانه است. این نوع محصولات موجب شکل گیری نگاهی سخیف و آلوده به شهوت حیوانی به وجود زن شده است که طبق آن زن هویت و شخصیتی غیر از کام دهی به هر شکل ممکن و تبعیت از شهوات دیگران چیزی ندارد. از این روست که آمارها نشان می دهند تماشای محصولات هرزه پردازی موجب افزایش جرات و قصد در افراد برای ارتکاب به تجاوز و اهانت جنسی به زنان می شود و اکثر متجاوزین جنسی دستگیر شده اعتراف کرده اند که به تماشای این محصولات عادت داشته اند.

25 درصد کارمندان آمریکایی در ادرات با سایت های مستهجن اینترنتی مشغولند.
سقط جنین
به طور کلی از سال 1973 که دادگاه عالی آمریکا سقط جنین را تایید کرد بیش از 50 میلیون جنین در شرف تولد کشته شده اند. در صورتی که تمامی انواع سقط جنین، شامل آنهایی که توسط داروهای خاص انجام می گیرند را در نظر بگیریم سالانه بیش از یک میلیون سقط جنین در آمریکا روی می دهد. تعداد کودکانی که سالانه در اثر سقط جنین در آمریکا از بین می روند برابر با تعداد تمامی نظامیانی است که تا کنون در کل جنگ های تاریخ آمریکا کشته شده اند. گزارش شده است که 41 درصد از کل بارداری ها در شهر نیویورک به سقط جنین ختم می شود. همچنین مطالعات نشان می هد 86 درصد از سقط جنین ها به خاطر آسایش طلبی و دوری از دردسرهای بارداری روی می دهد. این درحالیست که سقط جنین تبعات جسمی و روانی عمیقی بر زنان دارد که ممکن است تا سال ها آنها را درگیر کرده و زندگی عادیشان را دچار مشکل کند.
خشونت و تجاوز جنسی
خشونت و تعرض فیزیکی از کتک خوردن زنان تا تجاوز جنسی کامل را در بر می گیرد. آمارها نشان می دهند که بیش از نیمی از زنان آمریکایی، در دوران کودکی یا بزرگسالی مورد تعرض جسمی قرار گرفته اند و حدود 20 درصد زنان دست کم یک بار تجاوز جنسی را در طول زندگی خود تجربه کرده اند. تقریباً سالانه 2 میلیون زن آمریکایی مورد اشکال مختلف تعرض فیزیکی قرار می گیرند. بر این اساس، شمار زنان مورد تعرض فیزیکی، به تفکیک موارد تعرض، به 6 میلیون مورد بالغ می شود.
سالانه حدود 5/1 میلیون زن از سوی شریک زندگی خود مورد تجاوز فیزیکی یا جنسی قرار می گیرند. از هر 6 زن در ایالات متحده، یک نفر یک تجاوز جنسی کامل یا اقدام به تجاوز جنسی را در کودکی یا بزرگ سالی تجربه کرده اند. خشونت از طرف همسر، دوست پسر، دوست صمیمی و هم خانه شایع ترین شکل خشونت علیه زنان است. 76 درصد زنانی که از سن 18 سالگی مورد تعرض فیزیکی یا تجاوز جنسی قرار گرفته اند، از سوی همسر فعلی یا سابق خود، هم خانه خود یا دوست پسرِ خود مورد تعرض قرار گرفته بودند.
بر اساس گزارش مرکز مواد مخدر و جنایت سازمان ملل از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰ آمریکا پس از آفریقای جنوبی بالاترین تعداد تجاوز جنسی را دارا بوده است. وحشت از آزار جنسی، جامعه‌ زنان آمریکایی را فرا گرفته است. در آمریکا در هر دو دقیقه یک زن مورد تجاوز جنسی کامل قرار می‌ گیرد.
در واقع در هر روز 720 زن و یا در سال 262.800 زن مورد تجاوز جنسی قرار می‌ گیرند. این درحالیست که که دختران و زنان بسیاری به خاطر ترس از آبرو، بر هم خوردن زندگی شخصی، ترس از مطرح شدن نامشان در اداره‌ پلیس یا محاکم قضایی از شکایت و یا گزارش خودداری می‌ کنند و هر روز نیز اخبار و گزارشات بسیاری از آزار و اذیت جنسی زنان توسط اساتید، پزشکان، روحانیون کلیسا و حتی پلیس منتشر می‌ شود.

حتی زنان نظامی نیز از تجاوز جنسی مصون نیستند.
تجاوز به عنف در کشور آمریکا، یکی از جرائمی است که کمترین میزان مجازات علیه آن اعمال می شود.
بر اساس گزارش‌ های معتبر از هر چهار زن آمریکایی یک نفر ممکن است در طول زندگی خود مورد تجاوز قرار بگیرد. حتی زنان نظامی ارتش آمریکا نیز از تجاوز جنسی در امان نیستند. در ژوئن 2012 روزنامه های آمریکا نوشتند که از هر سه زن نظامی آمریکایی یک نفر قربانی تجاوز جنسی بوده است و تنها دادگاه نظامی عهده دار رسیدگی به شکایاتی در این زمینه می باشد.
در ارتش آمریکا، اگر مردی به تجاوز متهم شود، این زن شاکی است که به دروغ گویی متهم می شود و شکایت از تجاوز جنسی جابجایی در یگان نظامی و اخراج را به دنبال خواهد داشت. در سال 2011 در ارتش آمریکا نزدیک به 3200 تجاوز جنسی ، یعنی یک تجاوز در هر سه ساعت صورت گرفته بوده است.

در آمریکا در هر دو دقیقه یک زن مورد تجاوز جنسی قرار می گیرد.
عدم امنیت زنان
زنان در آمریکا از احساس امنیت پایینی برخوردارند و این در حدی است که برای حفاظت از خود به حمل اسلحه روی می آورند. در می 2012 اعلام شد شمار زنان آمریکایی که به منظور دفاع از خود اقدام به خرید اسلحه کرده و در کلاس های تمرین تیراندازی شرکت می کنند رو به افزایش است.
آمارها نشان می داد شمار زیادی از زنان در آمریکا به منظور محافظت از خویش به سراغ خرید اسلحه رفته و به طور همزمان، به عضویت در باشگاه های تیراندازی درآمده و در کلاس های تمرین تیراندازی و شکار نیز شرکت می کنند. صاحبان فروشگاه های اسلحه در آمریکا از افزایش مشتریان زن در این فروشگاه ها به میزان هفتاد و پنج درصد خبر دادند.
طبق آمار و ارقام منتشر شده در گزارش سالانه فدراسیون ملی ورزش تیراندازی آمریکا نیز، بیش از هشتاد و سه درصد زنان این کشور برای محافظت از خود اقدام به خرید اسلحه می نمایند.

گروه های اجتماعی فراوانی به وضعیت امنیت جسمی و روانی زنان در آمریکا معترضند.

منابع و مآخذ
………………………………………………………………………………………………
http://www.pewsocialtrends.org/2011/10/12/in-a-down-economy-fewer-births/
http://indicators.uwpc.org/HealthWellness/HealthWellness7j.html#.UThcZTeUPIU
http://www.dol.gov/_sec/media/reports/femalelaborforce/
http://en.humanrights-iran.ir/news-19257.aspx
http://www.rainn.org/get-information/statistics/reporting-rates
http://www.dw.de/sexual-revolution-cant-be-blamed-on-the-pill-says-its-inventor/a-5536408
http://blog.amnestyusa.org/us/violence-against-women-is-a-u-s-problem-too/
http://www.loyolaphoenix.com/university-receives-270000-to-combat-violence-against-women
http://endoftheamericandream.com/archives/25-signs-american-women-are-being-destroyed-by-the-sexual-revolution-and-our-promiscuous-culture
www.cdc.gov/std/stats11/trends-2011.pdf
http://www.newswithviews.com/Devvy/kidd570.htm
http://wtop.com/267/2955744/Researchers-report-more-condom-use-among-teenagers
http://usatoday30.usatoday.com/news/health/2008-03-11-std_n.htm
http://www.today.com/id/27706917/site/todayshow/ns/today-parenting_and_family/t/survey-unprotected-sex-common-among-teens/#.UP3Ulmec2T5
http://www.nationmaster.com/graph/hea_tee_pre_sha-health-teenage-pregnancy-share
http://articles.businessinsider.com/2012-02-21/home/31081751_1_illegitimacy-black-children-unmarried-women
http://wtop.com/267/2955744/Researchers-report-more-condom-use-among-teenagers
http://www.bpnews.net/bpnews.asp?id=32127
http://www.lifenews.com/2010/11/26/nat-6891/
http://www.dailymail.co.uk/sciencetech/article-2127201/Porn-site-Xvideos-worlds-biggest-4bn-hits-month-30-web-traffic-porn.html
http://www.washingtonpost.com/local/married-couples-at-a-record-low/2011/12/13/gIQAnJyYsO_story.html
http://usatoday30.usatoday.com/news/health/2008-03-11-std_n.htm
(https://www.mashreghnews.ir/news/199684)

حجاب در غرب- بحران جنسی- آزادی حجاب – حجاب اختیاری

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا