ساختار علمی حوزه
در حوزه فقه و حفوق و احکام شرعی با توحه و نیاز و سوان مسلمین نسبت به سایر حوزه ها جلوتر هستیم آیا نیاز مسلمین در سایر حوزه ها از جمله عقاید و اخلاق وحود نداشته؟
حضرت سؤال کردند او کیست؟ گفته شد، او علامه است و از همه مردم به انساب و اشعار عرب و قواعد زبان و وقائع جاهلیت آگاه تر است.
حضرت فرمودند: این علمی است که به جاهل آن ضرر نمی رساند و عالمش را سود نمی بخشد. انّما العلم ثلاثه : آیهٌ محکمه أو فریضهٌ عادلهٌ او سنّهٌ قائمه و ما خلاهنّ فهو فضل. (اصول کافی، ج ۱، ص ۳۷)
علم سودمند دینی عبارت است از:
1- آیه محکمه: یعنی اعتقادات و مسائل فکری و معرفتی.
1- فریضه عادله: یعنی فراگیری علم اخلاق (اخلاق فردی و اجتماعی).
1- سنه قائمه: یعنی علم به احکام شریعت و مسائل حلال و حرام.
جمله «و ما خلاهنّ فهو فضل» به علم انساب و مانند آن اشاره دارد که چندان به حال آخرت انسان سودمند نیستند. (اصول کافی، ج 1، ص 37)
در اسلام علمی مورد نظر است که مفید به حال جامعه و افراد باشد، آن چه در روایت ذکر شده مصداق هایی از علم مفید است. مطابق این روایت عقاید در صدر علوم حوزوی است و بعد از آن اخلاق است و بعد احکام. ولی متاسفانه این ترتیب رعایت نمی شود و عقاید و اخلاق جایگاه و اقعی خود را ندارد.
در حال حاضر در ساختار درسی حوزه علوم دینی اولویت با احکام شرعی است و دلیل آن این است که مردم بیشتر به احکام ظاهری اعمال خود نیاز حس می کنند و توجهی به سیرت و باطن و اخلاق خود ندارند و لذا مراجع هم به همین سمت کشیده شده اند و حوزه به سمت تبیین احکام ظاهری رفته و احکام باطنی و روحی مورد غفلت قرار گرفته است.
یک عامل هم شاید دخالت مسایل مالی حوزه باشد یعنی مردم وجوهات خود را به علمای فقه می دهند و بودجه و قدرت اقتصادی دست آنها است و این باعث می شود که حوزه فقه را گسترش دهند و علمای اخلاق و عرفان و عقاید به دلیل اینکه قدرت اقتصادی ندارند توان گسترش و تبلیغ این حوزه ها را هم از دست داده اند و متاسفانه پیشرفت قابل ملاحظه ای در این زمینه ها نداشته ایم.
ساختار علمی حوزه