دین و اندیشه

اشاعه گناه

پرسش و پاسخ

من قبلا در برخی از سایت ها و وبلاگ ها و کانال های اشتراک ویدئو انیمیشن هایی را انتشار می دادم که سانسور نداشتند و محتوا های غیر اخلاقی و غیر دینی بدی داشتند و با اسلام اشکال داشتند و من می خواهم حال توبه کنم چه کار کنم ؟آیا این گناه مثل گناه بدعت کار است ؟یا اشاعه گر فحشا ؟ خواهشاراهنمایی کنید ببخشید ممنون

اینکه کسی محتواهای غیر اخلاقی را انتشار دهد قطعا اشاعه گر فحشا است وگناه اشاعه فحشا و منکرات در بین مردم کمتر از تولید و عمل به منکرات نیست ! و اینکه چقدر این گناه بزرگ است ، حد آن معلوم نیست و نمی توان عظمت این گناه را حساب کرد !ولی نکته بسیار مهم این است که عظمت این گناه بسیارکمتراز بزرگی و رحمت و بخشش الهی است! و از بخشش الهی نباید غافل شد و امیدتان را به نجات از دست ندهید وسعی کنید برای جبران این گناه غیر قابل بخشش که هم حق الناس دارد و هم حق الله تمام تلاشتان را بکنید و امیدوار به رحمت الهی نیز باشید !توضیح اجمالی مطلب :
همه گناهان اقتضاء بخشش را دارند، مگر این که اعمال شخص به گونه ای مانع از این اقتضاء گردد.
اسباب بخشش گناهان در دنیا سه چیز است:
1 – توبه. «إِلَّا الَّذِینَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَیَّنُوا فَأُولئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» «بقره/160» مگر آنها که توبه و بازگشت کردند، و (اعمال بد خود را، با اعمال نیک،) اصلاح نمودند، (و آنچه را کتمان کرده بودند آشکار ساختند) من توبه آنها را مى پذیرم که من توّاب و رحیم
2- ترک گناهان کبیره. «إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ» «نساء/31» اگر از گناهان بزرگى که از آن نهى مى شوید پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را مى پوشانیم و شما را در جایگاه خوبى وارد مى سازیم
3- حسنات و کارهاى نیک. «…إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ…» «هود/ 114 » حسنات، سیئات (و آثار آنها را) از بین مى برند…
اکنون این پرسش را پاسخ می دهیم که: ، آیا گناهان به طور کامل بخشیده می شود؟
– بله همه گناهان اقتضاء بخشش را دارند، مگر این که اعمال شخص به گونه ای مانع از این اقتضاء گردد.
– بنا بر آیات قرآن، سه امر است که موجب بخشیده نشدن گناهان ودر واقع ،مانع از اقتضاء بخشش گناهان است :
1- ظلم وفسق
2- لجاجت ،اصرار بر گناه و تکبر
3- شرک
بنابر این پاسخ اجمالی به مطلب شما این است که : اگراسباب بخشش گناه ،(مثلا توبه،) با شرایطش انجام شود و موانع بخشش گناه، وجود نداشته باشد ،گناهان انشاالله بخشیده می شود .
اما تفصیل مطلب :
الف) ظلم وفسق مانع بخشش گناهان می شود،به آیات زیرتوجه کنید:
– در آیات 58 تا 59 سوره بقرة ؛ اولا تصریح به بخشش مطلق گناهان شده است وثانیا به علت بخشیده نشدن آن نیز اشاره شده است ؛نگاه کنید : «و (به خاطر بیاورید) زمانى را که گفتیم در این قریه (بیت المقدس) وارد شوید…و بگوئید: خداوندا گناهان ما را بریز تا ما شما را بیامرزیم، و به نیکوکاران پاداش بیشترى نیز خواهیم داد.- اما افراد ستمگر این سخن را تغییر دادند (و به جاى آن جمله استهزاء آمیزى مى گفتند) و لذا ما بر ستمگران در برابر این نافرمانى عذابى از آسمان فرستادیم.»
– دقت در جمله:(..وَ قُولُوا حِطَّةٌ ..)و… بگوئید خداوندا گناهان ما را بریز .. (باید توجه داشت که حطه از نظر لغت به معنى ریزش وپائین آوردن است، و در اینجا معنى آن این است که:خدایا از تو تقاضاى ریزش گناهان خود را داریم.) خداوند به آنها دستور داد که براى توبه از گناهانشان این جمله را از صمیم قلب بر زبان جارى سازند، و به آنها وعده داد که در صورت عمل به این دستور از خطاهاى آنها صرفنظر خواهد شد،( و شاید به همین مناسبت یکى از درهاى بیت المقدس را باب الحطه نامگذارى کرده اند ).
– ولى چنان که مى دانیم، و از لجاجت و سرسختى بنى اسرائیل اطلاع داریم، عده اى از آنها حتى از گفتن این جمله نیز امتناع کردند و به جاى آن کلمه نامناسبى بطور استهزاء گفتند لذا قرآن مى گوید:« اما آنها که ستم کرده بودند این سخن را به غیر آنچه به آنها گفته شده بود تغییر دادند (فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَیْرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ). ما نیز بر این ستمگران به خاطر فسق و گناهشان، عذابى از آسمان فرو فرستادیم »
– این نکته نیز شایان توجه است که قرآن در آیه فوق بجاى فانزلنا علیهم مى گوید فَأَنْزَلْنا عَلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا تا روشن گردد که این عذاب و مجازات الهى تنها دامان ستمگران بنى اسرائیل را گرفت و هرگز خشک و تر با هم نسوختند.
– علاوه بر این ، در پایان آیه ، جمله « بِما کانُوا یَفْسُقُونَ »را ذکر مى کند تا آن هم تاکید بیشترى بر این موضوع باشد، که ظلم و فسقشان ،علت مجازاتشان گردید.
(این نکته نیز قابل ذکر است که اگر ظلم مانع بخشش است ، ظلم ، اطلاق دارد وانواع آن را می گیرد که از انواع آن حق الناس است.)
ب) علت بخشیده نشدن گناهان (به طور مطلق)؛ لجاجت ،اصرار بر گناه و تکبر، می باشد ، نگاه کنید:
– از تعبیرات جمله مزبوردر آیات بالا، به دست می آید که آنها بر اعمال سوء اصرار داشتند و آن را ادامه مى دادند، و معلوم مى شود هنگامى که گناه به صورت یک عادت و حالت، در جامعه متمرکز گردد، احتمال نزول عذاب الهى در آن هنگام بسیار است.
و شدت تاثیر« اصرار بر گناه» برآینده انسان را نیز می توان از احادیث زیر به دست آورد:
-امام باقر علیه السلام راجع به قول خداى عز و جل که فرموده: «- وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا… : و بر آنچه کرده اند اصرار نورزند، … 135 سوره 3»ایشان فرمود: اصرار بر گناه اینست که: کسى گناهى کند و از خدا آمرزش نخواهد، و در فکر توبه نباشد، ( کسى که بفکر توبه نیست، ظاهرا قصد تکرار گناه دارد.)( کافی ج 2 288 باب الإصرار على الذنب ….. ص : 288)
– از علی (علیه السلام) در غرر چنین نقل شده : «الاصرار یوجب النّار».اصرار موجب آتش است، یعنى هرگاه کسى گناهى کرده باشد و اصرار بر آن داشته باشد یعنى از آن پشیمان نباشد و باز عزم کردن آن گناه یا گناه دیگر داشته باشد این معنى، موجب دخول جهنّم گردد، پس اگر از کسى گناهى صادر شود خواه صغیره و خواه کبیره باید که دیگر عزم آن نداشته باشد؛و اگردوباره عزم آن گناه را داشته باشد گناه او کبیره شود.( شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم ج 1 118 434 ….. ص : 118)
– قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص« مِنْ عَلَامَاتِ الشَّقَاءِ جُمُودُ الْعَیْنِ …..و الْإِصْرَارُ عَلَى الذَّنْب » از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نقل میکنند که فرمود: از نشانه هاى شقاوت و تیره روزى؛ خشکى چشم و …..و گناه دنبال گناه کردن است.
چنانکه می بینید گناه یر گناه کردن که همان «اصرار بر گناه است» ،از علائم شخص شقی (وبخشیده نشده) است.
ج ) علت بخشیده نشدن گناه؛ «شرک» است که در عبارات زیر بیان می کنیم :
– آیه «… إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ… »( نساء: آیه 48 ) صریحا اعلام مى کند که همه گناهان ممکن است مورد عفو و بخشش واقع شوند، ولى شرک به هیچ وجه بخشوده نمى شود، مگر اینکه از آن دست بردارند و توبه کنند و موحد شوند، و به عبارت دیگر هیچ گناهى به تنهایى ایمان را از بین نمى برد، همانطور که هیچ عمل صالحى با شرک، انسان را نجات نمى بخشد
– ارتباط این آیه با آیات سابق از این نظر است که یهود و نصارى هر یک به نوعى مشرک بودند، و قرآن بوسیله این آیه به آنها اعلام خطر مى کند که این عقیده را ترک گویند که گناهى است غیر قابل بخشش، سپس در پایان آیه دلیل این موضوع را بیان کرده مى فرماید: کسى که براى خدا شریکى قائل شود گناه بزرگى مرتکب شده است (وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرى إِثْماً عَظِیماً) این آیه از آیاتى است که افراد موحد را به لطف و رحمت پروردگار دلگرم مى سازد، زیرا در این آیه خداوند امکان بخشش گناهان را غیر از شرک بیان کرده است
– به تعبیرى که در آیه ذکر شده:« نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ » دقت کنید؛ زیرا قرآن میگوید: گناهان کوچک شما را مى پوشانیم یعنى پرهیز از گناهان بزرگ خصوصا با فراهم بودن زمینه هاى آنها، یک نوع حالت تقواى روحانى در انسان ایجاد مى کند که مى تواند آثار گناهان کوچک را از وجود او بشوید و در حقیقت آیه فوق همانند آیه إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ: (هود- 114): حسنات، سیئات را از بین مى برند مى باشد، و در واقع اشاره به یکى از آثار واقعى اعمال نیک است و این درست به این مى ماند که مى گوئیم اگر انسان از مواد سمى خطرناک پرهیز کند و مزاج سالمى داشته باشد مى تواند آثار نامطلوب بعضى از غذاهاى نامناسب را بواسطه سلامت مزاج از بین ببرد.و یا به تعبیر دیگر: بخشش گناهان صغیره یک نوع پاداش معنوى براى تارکان گناهان کبیره است، و این خود اثر تشویق کننده اى براى ترک کبائر دارد. موفق باشید
جمع بندی :
«اِنَّما التَّوْبْه عَلی اللهِ لِلَّذِینَ یعْمَلُونَ السُّوءَ بِجِهالةٍ ثُمَّ یتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ فَاؤُلئِک یتوب الله عَلَیهِمْ وَ کانَ الله عَلِیماً حَکیماً؛(1) پذیرش توبه بر خدا است، نسبت به کسانی که از روی جهالت، کار زشت انجام می دهند، آن گاه زود توبه می کنند. خدا توبه اینان را می پذیرد و خدا دانا و حکیم است».در آیة بالا قید« بجهاله »به کار رفته، جهل و جهالت دو معنی دارد: ندانستن، و عدم علم کامل.
بیش تر اوقات کلمه جاهل و جهالت در مورد دوم به کار می رود که انسان آگاه و دانا است، ولی آگاهی او نسبت به زشتی کار تأثیری در او نمی گذارد، بلکه بسان افراد ناآگاه، کارهای بد را انجام می دهد. امام صادق(ع) در مورد آیات مربوط به جهالت فرمود: «گناهی است که بنده خدا آن را انجام می دهد .اگر چه از حکم آن آگاه می باشد، ولی آن گاه که تصمیم می گیرد عمل خلافی را انجام دهد، در واقع جاهل است».
حضرت به جریان یوسف (ع) و برادرانش اشاره می کند که قرآن از یوسف یاد می کند که به برادرانش گفت: «هَلْ عَلِمْتُمْ مافَعَلْتُمْ بِیوسُفَ وَ أَخِیه إذ أَنْتُمْ جاهِلُونَ؛(2) آیا به خاطر دارید ستمی را که بر یوسف و برادر او روا داشتید، در حالی که همگی جاهل بودید». برادران یوسف همگی زشتی ظلم را درک می کردند، ولی به دلیل خود خواهی یا حسادت یا هوی و هوس چنان برخورد کردند که گویی نسبت به زشتی کار خود به کلی ناآگاه بودند».(3)
بنابراین کار زشتی که از روی هوی و هوس انجام گیرد، پس از ندامت و تحقق توبه، قابل بخشش است، ولی عملی که از روی عناد و لجاجت و تکبر از انسان سر زند، مشمول رحمت بیکران الهی نمی گردد. زیرا پشیمانی از شخص لجوج حاصل نمی گردد. البته گاهی اتفاق افتاده که یک نفر لجوج از عناد خود دست برمی دارد و در مقابل حق، سر فرود می آورد، در این گونه مواقع معلوم می شود که عناد او از روی جهالت بوده است.(4)
بنابراین گناهانی که به اراده خودمان انجام می شود و حتی از بدی آن خبر داریم اگر از روی عناد و لجاجت نباشد و به خاطر هوای نفس باشد با توبه بخشیده می شود.
پی‌نوشت‌ها:
1. نساء (4) آیه 17.
2. یوسف (12) آیه 89.
3. بحارالأنوار، ج 6، ص 32.
4. ترجمه المیزان، ج 4، ص 390.

اشاعه گناه

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا