فرهنگ شهادت
چه نوع نگاه به زندگی،وچه شکل و شیوه ی زندگی است که شهادت را رقم میزند؟
تنها رفتن به جبهه های جنگ نیست که موجب شهادت می شود بلکه شخص بایستی بداند که چگونه وبا چه نیتی باید زندگی را بگذراند ،اگر کسی فقط به خاطرخدا واحیای دین ، به میدان جنگ ومبارزه با دشمن خدا ورسول رفت وجهاد کرد ودر این راه کشته شد ، به درجه «شهادت» رسیده است ویا به خاطر یکی ازاموری که به واسطه آن،« امر به معروف ویا نهی از منکر می شود » ودرراه امربه معروف ونهی از منکر کشته شد ، «شهید» محسوب می شود، این شاخصه اصلی است! اگر این نباشد ،شهید در راه خدا ،به حساب نمی آید! این واژه در فرهنگ اسلامی دارای دو معنای متفاوت است : معنای خاص و معنای عام و گسترده . معنای خاصّ « شهادت » همان کشته شدن در راه خدا در میدان جهاد است که احکام خاصّی در فقه اسلامی دارد ، از جمله عدم نیاز به غسل و کفن و تدفین آنان با لباس خونین خود . امّا معنای عام و گستردة « شهادت » آن است که انسان در مسیر انجام وظیفة الهی کشته شود یا بمیرد . بنابراین هر کس که در حین انجام چنین وظیفه ای به هر صورت از دنیا رود « شهید » محسوب می شود ولی آن احکام خاص را ندارد ؛ مانند کسانی که در راه طلب علم و دانش و یا بوسیلة بیماریهای خاصّی مثل طاعون و کشته شوند .
شهادت یعنی مرگ آگاهانه در راه هدف مقدس،وبرای گسترش آن وبه صورت «فرهنگ» در آمدن آن، لازم است که شخص ،«هدف مقدس» رابشناسد وبه آن ایمان داشته باشد!
هدف؛ خدا ودین اسلام است واگرکسی به خدا ودین معرفت وشناخت پیدا نکند ، نمی تواند آگاهانه در راه آن به شهادت برسد، چون شناخت وآگاهی از هدف ، شرط اساسی شهادت است! دراسلام ، آنچه که منجر به «شهادت »یعنى «مرگ آگاهانه در راه هدف مقدس» مى گردد، به صورت یک اصل درآمده است و نام آن «جهاد» است.
شهادت یعنى تبدیل کردن عمر به بهترین شکل عمل؛ یعنى به صورت یک عمل و به صورت یک تکلیف و یک مسؤولیت، عمر را به پایان رساندن، که دیگر انسان نمى تواند چنین فرض کند و بگوید که اگر من شهید نشوم و در دنیا عمر کنم ممکن است کار بالاترى انجام دهم؛ خیر، کاری بالاتراز شهادت نیست.
«شهید» کسی است که در راه عقیده کشته شده است. کسی است که برای خودش کار نکرده است. کسی است که در راه حق و حقیقت و فضیلت قدم برداشته است. شهید به خون خودش ارزش می دهد. یک نفر به ثروت خودش ارزش می دهد و به جای آن که ثروتش در بانک ها ذخیره شود، آن را در راه خیر مصرف می کند که هر یک ریالش به مقیاس معنا، بیش از صدها هزار ریال ارزش داشته باشد؛ ثروت خود را به صورت یک موسسه عالم المنفعه مفید فرهنگی، مذهبی و اخلاقی در می آورد و با این عمل، به آن ارزش می دهد. دیگری به فکر خودش ارزش میدهد، به خودش زحمت می دهد و یک کتاب مفید و اثر علمی به وجود می آورد. دیگری به ذوق فنی خودش ارزش می دهد و صنعتی را در اختیار بشر قرار می دهد، و دیگری به خون خودش ارزش می دهد و در راه بشریت خون خودش را فدا می کند. کدام یک بیشتر خدمت کرده اند؟ شاید خیال کنید علما، مخترعین، مکتشفین و ثروتمندان بیشتر به بشر خدمت کرده اند؛ خیر، هیچ کس به اندازه شهدا به بشریت خدمت نکرده است؛ چون آنها هستند که راه را برای دیگران باز می کنند و برای بشر آزادی را به هدیه می آورند. آنها هستند که برای بشر محیط عدالت به وجود می آورند که دانشمند به کار دانش خود مشغول باشد. مخترع با خیال راحت به کار اختراع خودش مشغول باشد. تاجر تجارت کند. محصل درس بخواند و هر کسی کار خودش را انجام دهد. اوست که محیط مناسب را برای دیگران به وجود می آورد. مثل شهید، مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و پرتو افکندن است. تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده، بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند. آری، شهدا شمع محفل بشریتند. سوختند و محفل بشریت را روشن کردند. شهادت، قداست خود را از این جا کسب می کند که فدا کردن آگاهانه تمام هستی خود است در راه هدف مقدس. اگر شور یک عارف عاشق پروردگار را با منطق یک نفر مصلح با همدیگر ترکیب کنید، از آنها منطق شهید در می آید. منطق شهید، منطق سوختن و روشن کردن است. منطق حل شدن و جذب شدن در جامعه برای احیای جامعه است. منطق دمیدن روح به اندام مرده ارزشهای انسانی است. منطق حماسه آفرینی است، منطق دورنگری، بلکه بسیار دورنگری است. این که هاله ای از قدس دور کلمه «شهید» را گرفته است و این کلمه در میان همه کلمات عظیم، فخیم و مقدس، وضع دیگری دارد برای همین جهت است. اگر بگوییم قهرمان، مافوق قهرمان است؛ بگوییم مصلح، مافوق مصلح است؛ هر چه بخواهیم بگوییم، مافوق اینهاست. چون شهید با منطق عقل و عاطفه به فکر اصلاح جامعه است و با نثار جان و تمام هستی خویش زمینه ای فراهم می آورد تا پایه های عدالت و حقیقت در جامعه مستحکم گردد، شهدا با این رویکرد، راست قامتان جاودانه تاریخند، ویژگی های آنان درس آموز، صدها بلکه هزارها انسان دیگر می شود، چرا که خون شهید به هدر نمی رود و در حقیقت به زمین نمی ریزد بلکه به فرموده پیغمبر بزرگوار اسلام(ص): «هیچ قطره ای در مقیاس حقیقت و در نزد خدا از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود، بهتر نیست. بله شهید از راه خون خود، اجتماع را جاوید می کند و رمز و راز تأثیرپذیری اجتماع از شهید این است که او: 1. از جان می گذرد. «برای اصلاح جامعه وبرقراری ارزشهای دین جانش را هم تقدیم می کند». چه بسیار جوانان ایران اسلامی در چند سال گذشته برای امر به معروف و نهی از منکر مورد تهاجم کسانی قرار گرفتند، که صرفا به همان مهاجمان گفته بودند وقتی در اجتماع اسلامی (در پارک، خیابانها…) قرار می گیرد با حجاب ناموس خود را احترام کنند. 2. فقط برای خدا زندگی می کند و لذا برای رضای خدا، در زندگی: الف) درد دیگران را بر درد خود مقدم می کند. ب) فقر و بی مالی دیگران را بر فقر خود مقدم می کند تلاش می کند تا رفع گرفتاری مالی دیگران کند. ج) از اخلاص بالایی برخوردار است. به عنوان نمونه: در نیمه های شب نگهبانی خود را انتخاب می کنند تا بتوانند هم نگهبانی بدهد و هم به نماز شب بپردازد. د) از غذای خود می زند تا دیگران گرسنه نمانند.
– پیغمبر فرمود: هر ذى بِرّى، یعنى هر صاحب عمل نیکى، فوق عمل بِرّش، برّى هست، مگر شهادت که دیگر مافوق این برّ، برّى نیست « بحارالانوار، ج 74/ ص 60»؛ یعنى کسى نمى تواند بگوید من آرزوى شهادت در راه خدا را ندارم، براى اینکه مى خواهم به جاى شهادت کار بالاترى در این دنیا انجام بدهم. پیغمبر فرمود کار بالاترى وجود ندارد.
– این است که در مقابل آرزوى مرگ به صورت شهادت، دیگر خواستن طول عمر معنى ندارد و ما مى بینیم که اولیاء اللَّه همیشه مرگ به صورت شهادت را آرزو مى کنند. آن جمله اى که على علیه السلام فرمود که اگر هزار ضربت شمشیر بر من وارد شود و شهید شوم آن را بر مرگ در بستر ترجیح مى دهم، معنایش همین است.
– آن کسانى که اولیاءاللَّه واقعى هستند آن دنیا را به رأى العین دارند مى بینند و از آنچه پیش فرستاده اند [خشنودند.] در نهج البلاغه آمده است که پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: یا على! مرگ تو به صورت شهادت است و تو شهید از دنیا خواهى رفت. على علیه السلام مى فرماید وقتى که در احد هفتاد نفر از مسلمین شهید شدند و من از شهادت محروم شدم متأثر شدم. (ایشان در این زمان یک جوان سى ساله است، کسى که بیش از سه چهار سال از ازدواجش نگذشته و دو پسر کوچک هم در خانه دارد. باید این قرائن و شواهد مادى را هم درنظر گرفت.) رفتم خدمت رسول اکرم صلى الله علیه و آله و عرض کردم یا رسولَ اللَّه! آیا شما به من نفرمودید که من شهید خواهم شد، پس چرا من شهید نشدم؟ فرمود: یا على! تو شهید خواهى شد و شهادت براى تو مقدر است و تو با شهادت از دنیا خواهى رفت. بعد پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله مى فرماید: یا على! صبر تو درموطن شهادت چگونه خواهد بود؟ عرض کردم: «لَیْسَ هذا مِنْ مَواطِنِ الصَّبْرِ، هذا مِنْ مَواطِنِ الْبُشْرى وَ الشُّکْرِ» «نهج البلاغه، خطبه 154» بفرمایید که شهادت چقدر باصفاست؛ اینجا که جاى صبر نیست. (صبر در یک امر مکروه است،) شهادت آرزوى من است، محبوب من است، عطیّه الهى است.
شهید در فرهنگ اسلامی کسی است که در راه هدف های عالی اسلامی به انگیزه ی برقراری ارزش های واقعی بشری کشته شود . شهید کسی است که برای هدفی مقدس تلاش می کند و جان خویش را نیز در راه همین هدف با خداوند متعال معامله می کند . شهادت معامله ای است که در یک طرف ان انسان و در طرف دیگر ان خداوند قرار دارد وانسان در چنین معامله ای با نثار جان خویش در راه یکی از اهداف عالی الاهی ، به مقام شهادت نایل می گردد . با چنین تعریفی از شهادت ، این تلاش و فعالیت ایثار گرانه ای می تواند ساحت ها و عرصه های گوناگونی را شامل شود ، شهید و شهادت منحصر به جبهه نظامی و جنگی نیست بلکه می توان جبهه های مختلفی را برای تلاش مجاهدانه و ایثارگرانه در نظر گرفت ، از ان جمله می شود به جبهه نظامی ، جبهه فرهنگی ، جبهه سیاسی ، جبهه علمی و … اشاره کرد . اگر تلاش مجاهدانه و مخلصانه در هریک از این جبهه ها به گرفتن جان ادمی توسط دشمنان اهداف عالی الاهی – انسانی منجر شود ، چنین فردی از منظر اسلام و فرهنگ اسلامی ، شهید محسوب می شود
« شهادت » پایان بخشیدن به حیات طبیعی و مادّی برای دفاع از ارزش های والای انسانی و و حرکت به مقام بلند شهودی است . « شهادت » عالی ترین مقام و بالاترین کرامتی است که نصیب بندگان خاص و خالص پرودگار می شود . « شهادت » نشانة کرامت ، بزرگواری ، مجد و شرف آدمی و منشأ سرفرازی انسان در دنیا و آخرت است . « شهادت » بُرنده ترین سلاح برای احیاء شرف و کیان امّت اسلامی بوده و در اعلای کلمة توحید و پیشبرد مکتب سرافراز اسلام در ادوار و اعصار مختلف ، اثر قطعی و ممتد داشته است . « شهادت » شکستن قفل مادّیات و آزادشدن و رهیدن از منزل فانی مادّه و زندگی پست و پوشالی دنیا و روآوردن به سرای جاودانه و همیشگی است . « شهادت » دریچة وصال محبوب و نزدیکترین راه برای ملاقات با خداوند بزرگ است . از اینرو « شهادت » بزرگترین آرمان و آرزوی اولیای الهی و اصحاب خاصّ آنان بوده است که آن بزرگواران در مواقع و مناسبت های مختلف و در قالب دعا و نیایش از خداوند ، توفیق شهادت در راه خدا را خواستار شده اند . « شهادت » حرکت ارزشمندی است که نتایج اثر بخش آن همواره در جامعه جاری است . یاد و نام شهیدان ، فکر و اندیشة آنان و اهداف و راه شهدا همواره در عملکرد افراد جامعه نقش داشته و زمینه ساز حرکت های سازنده در جامعه بوده است . « شهادت » نه تنها برای کسانی که توفیق آن را می یابند « فوز عظیم » و رستگاری بزرگ محسوب می شود ، بلکه در بعد اجتماعی آن باعث حفظ و بقای موجودیّت نظام اسلامی و ارزشهای دینی می شود . با گسترش « فرهنگ شهادت » و روحیة « شهادت طلبی » در جامعه و ترویج آن در بین عامّة مردم و به خصوص نسل جوان می توان به نتایج بزرگی در تثبیت و تقویت پایه های دینی و مبانی اعتقادی و اسلامی رسید .
« شهادت » دریچة وصال محبوب و نزدیک ترین راه برای ملاقات با خداوند بزرگ است . از اینرو شهادت بزرگترین آرمان و آرزوی اولیای الهی و مردان خدا بوده است . « شهادت » نه تنها برای کسانی که توفیق آن را می یابند « رستگاری بزرگ » محسوب می شود بلکه در بعد اجتماعی آن باعث حفظ و بقای موجودیّت نظام اسلامی و ارزش های دینی می شود
شهادت به حکم این که عملى آگاهانه و اختیارى است و در راه هدفى مقدّس است و از هر گونه انگیزه ى خودگرایانه منزّه و مبراست، تحسین انگیز و افتخارآمیز است و عملى قهرمانانه تلقّى مى شود. در میان انواع مرگ و میرها این نوع از مرگ است که ارزش آن از حیات و زندگى برتر و مقدّس تر است(قیام و انقلاب مهدى، به ضمیمه شهید از استاد مطهرى). انسانى که با چنین شرایطى به استقبال مرگ مى شتابد شهید است و اجر شهید را نیز مى برد.
فرهنگ شهادت