صفات یک دختر خوب و مومن
ویژگی های یک دختر خوب از دیدگاه دین اسلام رو می خواستم بدونم
شرم و حیا اصن یعنی چی؟
دختر باید چگونه باشد ک مورد تایید پدر و مادر و اطرافیان قرار گیرد
قداست دختر در چیست؟
دختر مورد علاقه ی خداوند کیست
لطافت دختردر چ حدی است
ویژگی های یک دختر خوب : « اگر در جامعه دختران اصلاح شوند و به نقش و وظایف خود پى ببرند جامعه هم اصلاح خواهد شد. خوشبختى و سعادت جامعه آینده به نیک اندیشى ، وظیفه دانى ، آزادى و وسعت فکر دختران بستگى دارد و سعادت از طریق آنها باید به جامعه سرایت کند».خواهرعزیز در پاسخ به مطالب ذیل توجه کنید :
1- اولین ملاک و شاخصه دختر شایسته که از آیات فراوانی از قرآن استفاده می شود داشتن ایمان است . البته این شاخصه اختصاصی دختر شایسته نیست بلکه شاخصه شایستگی هر زن و مرد و پسر و دختری است . در واقع این ملاک دروازه بر خورداری از هر شایستگی و زمینه و بستر همه صفات خوب و سعادت ها و فضیلت ها است . در ایات فراوانی مومنات در کنار مومنین ذکر شده و صفت ایمان در زنان مومن تابلو همه کمالات آنها بیان شده است .
2- از قرآن کریم می توان استفاده کرد که از جمله ملاک های دختر شایسته از نظر قرآن داشتن وقار و حیا و رفتار همراه با سنگینی و وزانت است و این وجود این صفت در برخی دختران مانند دختر شعیب پیامبر –ع- مورد توجه و مدح قران کریم است . در سوره مبارکه قصص داستان حضرت موسی –ع- و خروج او از مصر و ورود او به شهر مدین و بر خورد او با دختران حضرت شعیب –ع- و بیرون کشیدن اب برای گوسفندان متعلق به این دختران آمده است :
فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیاءٍ قالَتْ إِنَّ أَبِی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ ما سَقَیْتَ لَنا فَلَمَّا جاءَهُ وَ قَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ قالَ لا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ (25)
ناگهان یکى از آن دو به سراغ او آمد در حالى که با نهایت حیا گام برمى داشت و گفت:
پدرم از تو دعوت مى کند تا مزد سیراب کردن گوسفندان را براى ما به تو بپردازد هنگامى که موسى نزد او (شعیب) آمد و سرگذشت خود را شرح داد گفت نترس از قوم ظالم نجات یافتى.
یکى از آن دو دختر که با نهایت حیا گام برمى داشت و پیدا بود از سخن گفتن با یک جوان بیگانه شرم دارد به سراغ او آمد، و تنها این جمله را گفت: پدرم از تو دعوت مى کند تا پاداش و مزد آبى را که از چاه براى گوسفندان ما کشیدى بتو بدهد! (فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیاءٍ قالَتْ إِنَّ أَبِی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ ما سَقَیْتَ لَنا).
برق امیدى در دل او جستن کرد گویا احساس کرد واقعه مهمى در شرف تکوین است، و با مرد بزرگى روبرو خواهد شد، مرد حق شناسى که حتى حاضر نیست زحمت انسانى، حتى به اندازه کشیدن یک دلو آب بدون پاداش بماند، او باید یک انسان نمونه یک مرد آسمانى و الهى باشد، اى خداى من! چه فرصت گرانبهایى؟
آرى آن پیر مرد کسى جز شعیب پیامبر خدا نبود که سالیان دراز مردم را در این شهر به خدا دعوت کرده و نمونه اى از حق شناسى و حق پرستى بود، امروز که مى بیند دخترانش زودتر از هر روز به خانه بازگشتند جویا مى شود، و هنگامى که از جریان کار آگاه مى گردد تصمیم مى گیرد دین خود را به این جوان ناشناس هر که باشد ادا کند.
موسى حرکت و به سوى خانه شعیب آمد، طبق بعضى از روایات دختر براى راهنمایى از پیش رو حرکت مى کرد و موسى از پشت سرش، باد بر لباس دختر مى وزید و ممکن بود لباس را از اندام او کنار زند، حیا و عفت موسى ع اجازه نمى داد چنین شود، به دختر گفت من از جلو مى روم بر سر دو راهی ها و چند راهی ها مرا راهنمایى کن. (تفسیر نمونه، ج 16، ص: 59)
3- برخی صفات دیگر مانند اطاعت از والدین و داشتن همت والا و تلاش و کوشش همراه با نجابت و حفظ حجاب و وقار نیز از جمله این شاخص ها محسب می شوند .
*درادامه مناسب دانستیم به محورهای مهمی که حضرت آیت الله خامنه اى رهبر معظم انقلاب اسلامى در اجتماع شمار زیادى از بانوان مسلمان و انقلابى استان خوزستان در ورزشگاه تختى اهواز انجام شد (20/12/1375) اشاره نماییم,تا در پرتو آن وظیفه زن مسلمان به طور عموم و دختران به طور خصوص در جامعه امروز برای ما تبییین گردد.
ایشان از 1-تربیت فرزندان و2- تقویت روحى شوهران براى ورود در میدانهاى بزرگ به عنوان مهمترین نقش و هنر زن مسلمان یاد کردند و زن را عنصر اصلى در تشکیل و بقاى خانواده و بالنده شدن نسلهاى آینده دانستند.
به عقیده ایشان مادرانى که تربیت فرزند در آغوش پرمهر و عطوفت خود را به بهانه انجام کارهاى دیگر رها مى کنند، مرتکب اشتباه مى شوند. بهترین روش تربیت انسان آن است که در آغوش پرمهر و محبت مادر پرورش پیدا کند و زنانى که فرزند خود را از این موهبت الهى محروم مى کنند، در واقع به زیان خود و فرزند خویش و جامعه اقدام کرده اند .
حضرت آیت الله خامنه اى وجود نوجوانان تبهکار، جنایتکار، معتاد و فاسد در جوامع غربى را ناشى از اهمیت ندادن زنان به خانواده و تربیت صحیح فرزندان دانستند و در پایان سخنانشان فرمودند: زن رکن اساسى و عنصر اصلى خانواده است و اسلام براى نقش زن در داخل خانواده اهمیت فراوانى قائل است؛ زیرا با پایبندى زن به خانواده و تربیت فرزندان در آغوش پرمهر مادر، نسلها در آن جامعه بالنده و رشید خواهند شد.لذا شایسته هست همه مادران عزیز جامعه اسلامی علی الخصوص دختران به این وظایف اصلی و مهم اهتمام لازم را داشته باشند و خدای ناکرده اصول را فدای فروع ننمایند.
وظیفه اصلی دختران جامعه اسلامی است که خود را برای قبول مسئولیت های بزرگ در زندگی آماده سازند و به گونه ای تربیت و رشد یابند که بتوانند وظایف زن مسلمان را در جامعه اسلامی عهده دار گردند.
*به نظر می رسد دختر خانمی نظیر شما که می خواهد هم خود را حفظ کند و مسئولیت اش را در رابطه با جامعه و دیگران خوب ادا کند نکات چند لازم است. الف ) از آنجا که در دوران دانشجویی به سر می برید وظیفه اولیه شما خوب درس خواندن است تا پس از فارغ التحصیل شدن بتوانید در خدمت به دیگران کاملا موفق باشید زیرا تسهیلات و امکاناتی که جامعه در اختیار شما جوانان قرار داده است باید به خوبی از آن استفاده کنید و در واقع این همان شکر عملی است که مورد سفارش قرار گرفته ایم. ب ) توجه به مسائل عبادی و شرعی نیزامر دیگری است که می تواند هویت دینی و اسلامی هر جوانی را نمایان کند .و بنابراین یک جوان مسلمان باید خود را عملا پای بند دستورات و احکام شرعی بداند و از همین طریق بیشترین تأثیر را روی دیگران داشته باشد زیرا گفته شده «کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم» یعنی عملا و با رفتار خودتان مردم را به راه حق دعوت کنید رفتار و فعالیتهای اخلاقی و شرعی تان بهتر و بیشتر دیگران را در خط مستقیم نگه می دارد و به آن تشویق می کند.
ج ) در اینجا ما بر اساس فرهنگ اسلامى به برخى از ویژگى هاى یک دختر خوب اشاره می کنیم و امید است چنین تبیین شود: 1. بتواند با خود و دیگران به نوعى سازگارى نسبى دست یابد. 2. انتظارات منطقى دیگران را از خویش درک نموده و در حد توان آنها را تأمین کند. 3. احساسات و عواطف خود را به خوبى هدایت نموده و تعادل نیروهاى احساسى و عقلانى وجود خویش را حفظ کند و اجازه سوء استفاده از احساسات خود را به دیگران ندهد. 4. در داد و ستد عاطفى با همسالان و معلمان و مربیانش، به دوست یابى هاى افراطى کشیده نمى شود. 5. در عنفوان نوجوانى و بلوغ، با درک وظایف شرعى و مذهبى خویش آغازگر رابطه اى دوستانه و بالنده با پروردگار خویش باشد. 6. با کنترل نمودن حساسیت هاى افراطى و مضرّ، نگرشى عقلانى و منطقى به جهان پیرامون خویش دارد. 7. با سرمشق گرفتن از منش والاى حضرت فاطمه(س) و نیز نکته هاى اخلاقى مطلوب از شخصیت مادر، مربیان و معلمان، الگوى مناسبى براى خویش به دست آورد (پاسخ به سؤالات نسل جوان، دکتر محمدرضا شرفى، ص 121). 8. در رفتار با جنس مخالف، حیا، عفت و تکبرورزی را اساس کار قرار دهید. 9. در زندگی و به ویژه روابط اجتماعی، جز به رضایت خداوند، نیندیشید و در انتخاب دوست، دقت کافی داشته باشید.
*حیا یکی از مهمترین صفات نفسانی است که تأثیر فراوانی بر حوزههای مختلف زندگی اخلاقی ما دارد. نقش بارز این تأثیر، بازدارندگی است. «حیا» در لغت به مفهوم شرمساری و خجالت است که در مقابل آن «وقاحت» و بیشرمی قرار دارد.حیا در اصطلاح عبارت است از: محصور کردن و انفعال نفس از ارتکاب محرّمات شرعیه و قبائح عقلیه وعرفیه، به جهت اینکه نکوهش نشود.
مرحوم مجلسی (رضوان الله تعالی علیه) هم تعریفی راجع به حیا دارد که میفرماید: «اَلحَیاءُ مَلَکَةٌ لِلنَّفسِ تُوجِبُ إِنقِباضُها عَنِ القَبیحِ وَ إِنزِجارُها عَن خِلافِ الآدابِ خَوْفاً مِنَ الَّلْومِ» (حیا نوعی انفعال و انقباض نفسانی است که موجب خودداری از انجام امور ناپسند در انسان میگردد و منشأ آن ترس از سرزنش دیگران است.
مطالعه درباره مفهوم «حیا» در آیات و روایات نشان میدهد که منشأ پیدایش این حالت در انسان درک حضور در محضر ناظری آگاه، محترم و گرانمایه است.این مفهوم، قدر مشترک میان همه انواع حیا است. بنابراین حیا دارای سه رکن اصلی است:فاعل (انجام دهنده کار)، ناظر و فعل. فاعل، در حیا شخصی است برخوردارِ از کرامت و بزرگواری نفسانی.ناظر در حیا شخصی است که مقام و منزلت او در چشم فاعل عظیم و شایسته احترام باشد، و فعلی که رکن سوم برای تحقق حیا است، فعل ناپسند و زشت است.
شایان ذکر است که اگرچه چهره بارز و جوهره حیا، بازدارندگی از ارتکاب اعمال زشت است، قهراً این بازدارندگی، انجام اعمال نیک را در پی خواهد داشت.
اگر بخواهیم مطلب و بحث را سادهتر بیان کنیم، حیا یک نوع پوشش برای روح است که در روابط گوناگون قرار میگیرد. یک وقت در ارتباط با خدا قرار میگیرد، یک وقت در ارتباط با مخلوق و حتّی یک وقت در ارتباط با خود انسان قرار میگیرد. لذا در تقسمبندی حیا میگویند: «أَلحَیاءُ مِنَ اللهِ تعالی» یعنی: از خدا خجالت کشیدن. «أَلحَیاءُ مِنَ الخَلق» یعنی: از مردم خجالت کشیدن. «أَلحَیاءُ مِنَ النَّفس» یعنی: لااقل از خود خجالت کشیدن.
در جایی که «حیا مِن الله» و خجالت کشیدن از خدا مطرح است، تعبیر به «تقوا» میشود. در قرآن داریم: «یَابَنىِ ءَادَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکمُ ْ لِبَاسًا یُوَارِى سَوْءَاتِکُمْ وَ رِیشًا وَ لِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِکَ خَیرٌْ ذَلِکَ مِنْ ءَایَاتِ الله…» ای فرزندان آدم! لباسی برای شما خلق کردیم که شما را میپوشاند و مایهی زینت شماست. امّا لباس پرهیزکاری بهتر است. اینها (همه) از آیات خداست تا متذکّر نعمتهای او شوند.
تقوا یک امر درونی و مربوط به روح است. پوششی برای روح است. در این آیه از آن تعبیر به لباس میکند.
حیا یک پوشش است. لذا امام علی (علیه السلام) در روایتی میفرماید: «أَحسَنُ مَلابِسِ الدُّنیا أَلحَیاء» بهترین لباسهای دنیا، حیا است. در این روایت پوشش بودن حیا به صورت روشن و شفاف بیان شده است. حیا پردهای برای روح به شمار میرود.
سخن دیگر اینکه حیا یک امر فطری و آمیخته شده با خلقت هر انسانی است و از مختصّات انسان هم هست. امتیاز انسان از سایر حیوانات در همین است. یکی از فرقهای انسان با حیوان همینجا است. انسان یک اشتراکاتی با حیوانات دارد. مانند اینکه: آنها نیز مانند انسانها میخورند، میآشامند، غریزه جنسی و امثال اینها را دارند. امّا انسان یک امتیاز دارد. مابهالامتیاز انسان از حیوان به حیای انسان است؛ یعنی همین پوششی که خداوند در درون انسان به ودیعه گذاشته است و خدا بذر حیا را در درون هر انسانی پاشیده است و نشای حیا را کاشته است، امری اکتسابی نیست. مثل بقیه امور فطری در انسان است که باید انسان او را شکوفا کند. امام علی (علیه السلام) در روایتی میفرماید: «أَعقَلُ النّاسِ أَحیاهُم» عاقلترین مردم باحیاترین و باشرمترین مردم است. این در بُعد انسانی حیا میباشد که انسان با حیا میتواند خوبی و بدی کارها را درک کند. در بُعد الهی آن هم این است؛ روایت از امام صادق (علیه السلام) است که میفرمایند: «لا ایمانَ لِمَن لا حَیاءَ لَهُ» کسی که شرم ندارد ایمان ندارد.
اینکه «الحیاء مِنَ الله تعالی». همین حیا است که انسان را از نظر اعمال زشت و قبیح باز میدارد و روایت حضرت علی (علیه السلام) که فرموده است: «أَلحَیاءُ یصُدُّ عَن فِعلِ القَبیحِ» (حیا انسان را از انجام عمل قبیح باز میدارد) اشاره به همین مطلب دارد. حال قبح آن قبح عقلی باشد یا قبح شرعی. انسان از نظر ذاتش، پردهدار است یعنی باحیاست، پردهدَر نیست؛ چه در بُعد انسانی، چه در بُعد الهی. انسان در هر دو بُعد اینطور است. اصلاً در درون او است، یک چیز تحمیلی برای انسان نیست.
البته حیا آموختنی نیست، بلکه نباید آنرا سرکوبش کرد؛ زیرا حیا فطری است و در نهاد انسان نهاده شده است. تنها باید آنرا رشد داد. چه در بُعد دیداری، چه در بُعد شنیداری، چه در بُعد رفتاری.
حیا یک حالت فعال نفس است و در حیا انسان بر قوای خود تسلط دارد و خود اداره کننده و فعال است به بیان دیگر قدرت خویشتن داری امری است ارادی و ارزشمند و در دین به عنوان یک ارزش شناخته شده است. حیا یکی از برجسته ترین صفات انسانهای متعالی است شاخص ایمان و بیانگر رشد مطلوبیت شخص است. حیا حالت خاصی است که موجب متانت و وقار در رفتار و حرکات و سکنات انسان می شود در نتیجه هرچه این حالت در انسان قوی تر باشد شخصیت آدمی وزین تر و رفتارش سنجیده تر خواهد بود و از آنچه با آراستگی شخصیت منافات دارد بیشتر اجتناب می کند حیا در روایات جایگاه ویژهای دارد به گونهای که آن را محصول ایمان و حتی عین ایمان شمرده اند. امام صادق -علیه السلام- می فرماید: «حیا از ایمان است و ایمان در بهشت (اصول کافی، ج3 ص165) حیا و ایمان در یک رشته و همدوش یکدیگرند چون یکی از آن دو رفت دیگری هم می رود. بنابراین حیا ثمره ایمان است.
*این سخن که زن موجودی لطیف و ظریفی است برگرفته شده از سخنان ائمه اطهار(ع) است. در روایتی حضرت علی(ع) در نهج البلاغه می فرمایند: «فان المرأه ریحانه و لیست بقهرمانه؛ زن مانند ریحان است نه قهرمان». همان طور که ریحان لطیف و ظریف است، زن نیز چنین روحیه ای دارد و از نظر جسمانی و نیز از نظر روانی لطیف و ظریف است بنابراین نباید کارهای مشکل و دشوار را از زن انتظار داشت و بر دوش او گذاشت و برای شادابی و با نشاط بودن آن باید کمال سعی و تلاش را انجام داد. مردم ریحان را با دست خود افسرده و پژمرده نمی کنند. ما نیز نباید زن را پژمرده و افسرده کنیم. جنس زن از جنس مرد لطیف تر است و عطوفت بیشتری دارد و به رسیدگی و مراقبت از دیگران توجه بیشتری نشان می دهند و آن را می توان با شواهد روشن زیستی و تحقیقات جدید مشاهده کرد.
موفق ومؤید باشید.
صفات یک دختر خوب و مومن