دین و اندیشه

انتقال مفاهیم دینی به نوجوان

پرسش و پاسخ

چطور می توان نوجوان را به رشد معنوی و رسیدن به خدا جذب کرد و مشتاق نمود ؟لطفا در این زمینه راهنمایی کاملی بفرمایید .

چطور می توان نوجوان را به رشد معنوی و رسیدن به خدا جذب کرد و مشتاق نمود ؟لطفا در این زمینه راهنمایی کاملی بفرمایید .
باسلام واحترام حضورپرسشگرگرامی؛نکتة مهمّ برای ایجاد رابطه با نوجوانان و جوانان این است که مانند پیامبر اکرم (ص) «طبیب دوّار؛ پزشک سیّار» باشیم و خود به سراغ بیمار برویم. نباید انتظار داشت که جوان به سراغ ما بیاید.قبل از هر چیز باید اعتماد و علاقة نوجوانان را به خود جلب کنیم تا به آن چه آموزش می‌دهیم، اقبال داشته باشند. باید زمینه ای فراهم گردد که فرزند به راحتی و با اشتیاق، مشکلات و سؤالات خود را با والدین مطرح کند. اگر آنها نتوانند این وظیفه را به خوبی انجام دهند، نوجوان برای دریافت پاسخ سؤالات خود به راه‌های نادرست و منابع غیر مطمئن روی آورده و دچار گمراهی و مشکلات روحی و فکری می‌گردد.
1. استفاده از کتاب
از جمله روش‌های انتقال مفاهیم دینی، می‌توان به مطالعة کتاب‌های مذهبی، داستان‌های قرآنی، مباحث احکام نوجوانان و شرح زندگی بزرگان و عالمان دینی اشاره کرد.
2. بیان حکمت عبادات
یکی از کارهای همیشگی و تدریجی والدین، بیان علت و حکمت برخی دستوران دینی است. پدر و مادر بایستی با توجه به درک کودک، این کار را با زبانی ساده و شیرین و در فضایی آرام و صمیمی بیان کنند.
3. اهمیّت دادن به سنّ تکلیف
یکی از دیگر از وظایف والدین در حین آغاز سنّ تکلیف فرزندشان، این است که برای او جشن تکلیف برگزار کنند و معنا و فلسفة آن را برای فرزند خود بیان نماید.
یکی از بزرگان دین به نام سید بن طاووس(ره) نه تنها به سالروز مکلّف شدن خود اهمیّت می‌دهد و از آن روز به عنوان بزرگ ترین عید یاد می‌کند، بلکه به فکر می‌افتد تا جشنی برای بالغ شدن فرزند خود ترتیب دهد و از آن روزِ فراموش نشدنی، تجلیل فراوان به عمل آورد.
4. ایجاد انگیزه
توجه داشته باشیم که معمولاً اجتناب نوجوانان از انجام امور دینی، ناشی از نوعی روحیة «راحت طلبی» و «سستی» در آنهاست؛ لذا والدین باید با درنظر گرفتن راه کارهای اصولی، میل به انجام فرایض را در آنها ایجاد کنند. قرآن می‌فرماید: و أمر أهلک بالصلوة و اصطبر علیها؛ خانواده ات را به نماز امر کن و بر آن صبر داشته باش.
این وادار کردن، در سال‌های آینده که کودک ما به سنین جوانی می‌رسد، باید جای خود را به مدارا کردن بدهد.
در صورت روی گردانی فرزندان از نماز و عبادت، به جای بروز حرکت‌های هیجانی و عصبانی، ترتیبی اتّخاذ کنید تا او به ارزش، دلیل و هدف این گونه امور پی ببرد و اهمیّت انس با خالق و مناجات با او را در یابد. این هم راهی را با محبّت، منطق، سعة صدر و حوصله توأم سازید و هیچ گاه فرزندتان را به سبب کوتاهی در انجام عبادات، در حضور دیگران سرزنش نکنید. از طرفی در جهت برقراری رابطة دوستی فرزندتان با نوجوانان هم سنّ و سال که اهل نماز و عبادتند، گام برداشته و با افراد شرافتمند و متدیّن روابط خانوادگی برقرار کنید.
5. تناسب موقعیت زمانی و مکانی
بیان مسائل دینی و وظایف شرعی بایستی متناسب با فهم، درک، موقعیّت و شرایط محیط افراد باشد. حجة الاسلام قرائتی توصیه می‌کند که برای جوان امروزی این حدیث را نخوانید که : «الغیبة أشدّ من الزّنا؛ گناه غیبت، بیش تر از زناست»، چون او با برداشت ناصحیح، قُبح زنا را نادیده می‌گیرد.
طریقه آشنایی با خدا
برای پرداختن به مباحث دینی، باید قبل از هر چیز فرزند خود را با خدا آشنا کرده و اهمیّت ارتباط با او را به وی گوشزد کنیم؛ مثلاً می‌توان برای رفع نیازهای مادی، او را به صفت رزاقیّت خداوند توجّه داد. مرحوم آیت الله شاه آبادی (ره) استاد عرفان حضرت امام خمینی (ره) توصیه می‌کرد که اگر به عنوان مثال، فرزند شما نیاز به کفش دارد، گرچه شما نیاز به کفش دارد، گرچه شما دیر یا زود آن را تهیه خواهید کرد، به فرزند خود بگویید : «عزیزم، بابا باید پول داشته باشد. مگر نمی‌دانی خدا روزی رسان است؟ پس از خدا بخواه زودتر به پدر پول بدهد تا برایت کفش بخرد». این کودک قطعاً دعا خواهد کرد وپدر نیز قطعاً پولی به دست خواهد آورد. پس کفش را از خدا می‌داند و عاشق خدا می‌شود؛ یعنی از همان کوچکی می‌آموزد که پدر فقط واسطة رزق و روزی است. در این صورت، پدر دست فرزندش را در دست خدا گذاشته است.
روش عقلی
فردی، پسر 5 ساله خود را نزد امام صادق (ع) آورد و گفت: این بچه مرا کلافه کرده است؛ مدام سؤال می‌کند که خدا را به من نشان بده و من نتوانسته ام جواب او را بدهم. امام (ع) فرمودند: من، به او یاد می‌دهم. سپس بدون آن که کودک متوجه شود، امام (ع) دستور داد مقداری شکر در آب حل کرده و بیاورند. وقتی آن را آوردند، امام رو به کودک کرده وفرمود: بنوش! سپس از او سؤال کرد: چه مزه ای می‌دهد؟ کودک گفت: شیرین است. حضرت فرمود: چرا شیرین است؟ او گفت: حتماً قند یا شکر داخل آن است. امام از کودک خواست که قند یا شکر را در آب نشان دهد. کودک گفت: از مزه اش می‌فهمم. امام (ع) نیز فرمود: آفرین! خدا هم در این عالم حضور دارد و همان لذّت‌هایی که از مشاهدة کوه، دشت، طبیعت و بهره مندی از خوردنی‌ها و دیگر زیبایی‌ها می‌بری، بیان گر حضور خالق آنها یعنی خداست که با چشم نمی‌توانی اورا دید. بنابراین همة این نعمت‌ها و لذّت‌ها از جانب خداست؛ همان طور که شیرینی آب لیوان، به سبب وجود شکر است.
روش قلبی
استدلال و راه میان بُر در فهماندن مطالب به فرزندان، «شیوة قلبی» است؛ یقین و باورِ دل، غیر از دانستن و علم و آگاهی است؛ که این باور ؟؟ لحظه ایجاد نمی‌شود و برای دست یابی به آن باید مداومت و استمرار داشت.
فردی از پیامبر (ص) درخواست کرد خدا را به او نشان دهد. حضرت فرمود: استدلال عقل می‌خواهی یا قلبی؟ گفت: عقلی نمی‌خواهم، چون این استدلال را زیاد شنیده ام و آن رابلدم و می‌دانم که «این ساختمان سازنده ای دارد، پس این عالم هم سازنده ای دارد و آن خداست». استدلال قلبی می‌خواهم پیامبر (ص) فرمود: آیا مشکل خود را با کسی بیان کرده ای؟ آن فرد گفت: معمولاً نمی‌گویم.پیامبر (ص) فرمود: وقتی در اوج تنهایی هستی، آیا یک نفر از درون وجودت به تو نمی‌گوید که من کمکت می‌کنم؟ و تو، او را حسّ می‌کنی، ولی نمی‌بینی. آن فرد گفت: آری، من چنین حسّ و موقعیّتی داشته ام. پیامبر (ص) فرمود: همو ندای خداست.
استفاده از موقعیت‌ها
بنابراین بیاییم از موقعیّت‌های به دست آمده برای آموزش دینی و تحکیم باورهای اعتقادی فرزندانمان استفاده کنیم؛ مثلاً هنگام تصادف و حوادث دیگر که به خیر می‌گذرد، به کودک بگوییم: «این امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشّریف) بود که دست ما را گرفت». ولی اغلب از این کار غفلت کرده و کم تر از این شیوه استفاده می‌کنیم.
نقش تربیت دینی در پیش گیری از خانه گریزی
بی اطلاعی برخی خانواده‌ها از مسائل دینی و عدم پای بندی آنها به آموزه‌های دینی و وجود برخی عقاید خرافی، جاهلی و غیر اسلامی در آنها باعث بروز آشفتگی‌ها و مشکلاتی می‌شود.
در اثر کم توجّهی و کوتاهی در تربیت دینی نوجوانان و جوانان، متأسفانه گاهی شاهد مسائلی نظیر «فرار پسران و دختران» هستیم که در سال‌های اخیر به معضل خانواده‌ها تبدیل شده است.
مددکار اجتماعی زندان اطفال و سرپرست مددکار اجتماعی زنان روسپی تهران گفته است:
برای شناخت عوامل فرار، باید زیربناها را شناخت. ما در کشوری مسلمان زندگی می‌کنیم و سعی داریم بر اساس ایدئولوژی اسلام حرکت کنیم. اما متأسفانه در صد کمی از مردم شناخت درستی از مفهوم اصیل اسلام دارند، با این که افرادی معتقد هستند، اما اصول اسلامی را درست اجرا نمی‌کنند و به همین علّت به خانواده، فرزند و حتی خودشان و اجتماع آسیب می‌رسانند و همین عدم شناخت درست از اسلام، موجب ایجاد مشکلات اجتماعی می‌شود. در اسلام فکر سالم بسیار مهمّ است. اگر شخصی به کار بدی فکر کند، چه بسا به آن عمل مبادرت کرده و موجب بروز مشکلات فردی و اجتماعی می‌شود.
روش تنبیه در تربیت
یکی از ابزارهای تربیت، «تنبیه» است؛ البته به عنوان آخرین راه حلّ، نه بهترین راه حلّ.
کودک باید بیاموزد که در محیط خانه و اجتماع، قوانین و مقرراتی وجود دارد که داشتن تعهد و التزام به آنها ضروری و چنان چه برخلاف شرع یا قانون جامعه رفتار شود، تنبیه و توبیخ در انتظار است. تنبیه به دو گونه است: جسمی و روحی.
اسلام با عنایت به آثار منفی تنبیه جسمی، آن را حکیمانه و کارآمد نمی‌داند.
از این رو شرع مقدّس برای برخی از موارد تنبیه جسمی، دیه در نظر گرفته است.
برخی از آثار منفی تنبیه جسمی عبارتند از:
1- تحقیر شخصیت.
2- ایجاد روحیه تسلیم پذیری (توسری خوری).
3- ایجاد کینه در برابر فرد تنبیه کننده.
4- ترس و اضطراب.
5- از بین رفتن اعتماد به نفس.
6- ایجاد روحیه زورگویی و یاغی گری.
7- مهارت در انجام جرم (یعنی : والدین با تنبیه بدنی به کودک می‌آموزند که در ارتکاب عمل خلاف، دقّت بیش تری داشته باشد تا تنبیه نشود).
8- بی اعتمادی به والدین.
9- عدم امنیت.
10- دروغ گویی.
11- پنهانی ودرونی شدن رفتار.
بنابراین باید از تنبیه به حدّ ضرورت و بعد از طیّ مراحل سازندة دیگر استفاده کرد.
برای تنبیه سازنده و کارآمد، شرایط و ویژگی‌هایی گفته شده است که به مهم ترین آنها اشاره می‌کنیم:
– تنبیه باید با نوع خطا و شدت آن متناسب باشد.
– هدف از تنبیه، نباید فرو نشاندن خشم و عقده گشایی والدین باشد؛ بلکه باید برای اصلاح رفتار کودک صورت گیرد.
– علت تنبیه باید برای کودک مشخص باشد؛ یعنی متوجه شود که آیا اصل کار او اشتباه بوده و یا به دلیل دیگری تنبیه شده است؟
– کودک نباید احساس کند که چون خطایش به شما ضرر رسانده، او را تنبیه می‌کنید.
– در تنبیه و توبیخ، بایست فعل و رفتار او مورد نظر قرار گیرد، نه خودِ او.
– در تنبیه، باید عمدی یا غیر عمدی بودن خطای کودک مدّ نظر باشد.
– تنبیه نباید همراه با رسوایی خطاکار باشد و در مقابل دیگران انجام شود.
– تنبیه باید بی درنگ و پس از انجام خطا صورت گیرد.
– باید مطالب را بدون خشم به کودک فهماند و نتایج نامطلوب عمل بد را برایش توضیح داد.
برای تنبیه غیر جسمی، شیوه ای مختلفی توصیه شده است که به ذکر چند مورد آن اکتفا می‌کنیم: 1- محرومیّت موقّت (یعنی: به ازای هر سال سنّ، یک دقیقه محرومیّت از امکاناتی چون تلویزیون، اسباب بازی و….).
2- محرومیّت متناسب با خطای کودک.
3- قهر (البته نباید طولانی باشد).
4- تحریک عواطف و احساسات.
5- بده و بستان (رفع نیاز کودک را مشروط به ترک عمل زشت و خطایش کنیم).
6- تهدید منطقی.
7- پاداش به نیکوکار (یعنی: برای تنبیه او، به فردی که کار نیکی کرده است، پاداش دهید و او را از آن پاداش محروم کنید).
*نقش مدرسه ومعلّم:
مراد از نقش معلّم درتربیت دینی عبارت است از رفتارهای دینی و اخلاقی معلمان به صورت مدوّن و برنامه ریزی شده از سوی نهادهای آموزشی و پرورشی؛ تا این آموزه‌ها به صورت عینی و عملی از معلّم بروز یابد و به دانش آموز منتقل شود.
بر خلاف نظر برخی که مسؤولیت تربیت دینی دانش آموزان را تنها بر عهدة مربیان پرورشی و معلمان دینی و قرآن می‌دانند، این وظیفه بر عهدة مجموعه معلّمان و مربیان مدرسه می‌باشد.
برخی از وظایف معلم و مدرسه
– داشتن تعهّدات اخلاقی معلّمان و وحدت رویّه در گفتار و کردار.
– بهره مندی از دبیران محبوب، مقبول و متعهد به عنوان مربیان پرورشی و قرآن و حضور آنها در صفوف نمازهای جماعت مدرسه.
– تبلیغ شعائر اسلامی از قبیل نماز، حجاب، علم آموزی، احسان به والدین، احترام به معلّم، و……
– عدم افراط و تفریط در بیان آموزه‌های دینی و آشنا کردن دانش آموز- مثلاً- با لطف و رحمانیّت خداوند، در کنار قهر و غضب.
– ایجاد جذابیّت در نمازخانة مدرسه؛ با رنگ آمیزی و طراحی متنوّع و شاد.
– برگزاری جلسات آموزشی به همراه مسابقات نماز و احکام و تشویق افراد ممتاز با اهدای جوایز.
– تشویق و معرّفی دانش آموزان نمونه از لحاظ اخلاقی.
– برپا کردن نمازهای جماعت در مدرسه با حضور یک روحانی جوان.
– برگزاری جشن‌های تکلیف در مدرسه.
– برپایی اردوهای سیاحتی و زیارتی.
– برپایی جلسات پرسش و پاسخ اعتقادی.
تناسب مطالب دینی با درک فرزندان
پس باید در طرح مسائل دینی، تناسب فهم کودکان را در نظر گرفت.
می‌توان برای تشویق کودکان به نماز از جملاتی مانند: «نماز، نور چشم من است» ، «نماز تشکر از خداست» و یا «نماز کلید بهشت است» استفاده کرد.
یادآور می‌شویم که تربیت دینی فقط آموزش یک سری عبادات شخصی مانند نماز و روزه به خلقیّات نیکو هم چون راست گویی، امانت داری، خیرخواهی، وظیفه شناسی، دل جویی، پاک دامنی و…. نیز بها دهد و همه آنها را از وظایف دینی خود بداند.
نقش اجتماع
از جمله عوامل تأثیرگذار بر شخصیّت کودک و نوجوان، محیط اجتماعی است. البته مراد از اجتماع، محیط خارج از خانه است که شامل مدرسه نیز می‌شود.
رادیو، تلویزیون، روزنامه‌ها، ماه نامه‌ها و…. همگی در چگونگی تربیت فرزندان ما نقش دارند.
20 نکته کلیدی در انتقال مفاهیم دینی به کودکان
1. استفاده مناسب از واژه‌ها
برای معرّفی خداوند برای کودکان زیر 6 سال، باید از واژه ‌هایی چون «برای همیشه»، «بزرگ»، «قوی» و «خوب» استفاده کرد و برای سنین بالاتر، می‌توان از لغاتی چون «همیشه»، «همه جا»، «قدرت مند» «کامل» و….. بهره برد.
2. زمان مناسب برای پاسخ به سؤالات
سؤالات کودک را جدّی بگیرید و قبل از پاسخ به آنها، مدتی درباره شان فکر کنید. در ضمن زمان مناسبی را برای پاسخ دادن به آنها انتخاب نمایید.
3. صداقت در پاسخ
صادقانه به فرزندتان بگویید که پاسخ هر سؤالی را نمی‌دانید؛ مثلاً بگویید: من نمی‌دانم خداوند چه قدر بزرگ است، ولی می‌دانم که در این عالم هیچ چیزی بزرگ تر، قوی تر و بهتر از او نیست.
4. استفاده از دانسته‌ها در پاسخ به سؤالات
با استفاده از این روش برای معرّفی خدا به فرزند خود بگویید: «قوی ترین کسی که می‌شناسی، کیست؟ خدا از او هم قوی تر است»؛ «خدا بیش از پدر و مادر مراقب توست»
5. استدلال‌های قلبی
شما تلاش کنید که فرزندتان به خوبی‌ها و راستی‌ها ایمان پیدا کند و به او یادآوری کنید که چه چیزهای دیگری در زندگی ما وجود دارد که آنها را به طور ایمانی پذیرفته ایم؛مثلاً مواردی که او تجربه کرده، بسیار مفید است: «تو ایمان داری که دارو باعث درمان تو می‌شود، اما از چگونگی آن اطلّاعی نداری».
6. تقویت روحیه توکل
به او بیاموزید: «خدا قوی ترین و بزرگ ترین فرد در سراسر عالم است».
7. تقویت روحیه شکرگزاری
آگاه کردن فرزندتان از چگونگی مرگ، موجب می‌شود تا او به سبب زنده بودن خود، شکر خدا را به جای آورد.
8. شناساندن قدرت و علم خداوند
برای شناساندن قدرت و علم خداوند، همراه فرزندتان فهرستی از پدیده‌هارا تهیه کنید.
9. یادآوری لحظه‌های نجات
برای نشان دادن قدرت و عظمت خداوند، و نیز تقویت روحیة شکرگزاری در کودک، لحظاتی را یادآوری کنید که خدا بر ما آشکار شده و غیر ممکن‌ها را ممکن ساخته است. نجات افراد از مواقع خطر در تصادفات، دریاها، طوفان‌ها و پرت گاه‌ها می‌تواند نمونه خوبی از لطف خداوند باشد.
10. پاسخ صحیح در مورد مکان خدا
طرح سؤال «خدا کجاست؟» با هر انگیزه ای که باشد، پاسخش این است که: «خدا در همه جا حضور دارد؛ حالا در کجا می‌توانی خدا را ببینی؟ آیا قادر هستی او را به مکانی خاص محدود کنی و در آن جا ببینی؟
11. مرور شادی‌ها
هر شب به خودتان یادآوری کنید که در روز چه اتفاقی باعث شادی شما شده و قابل شکرگزاری است.
12. تغییر دیدگاه در مورد سختی‌ها
باید از زاویه ای مناسب، مشکلات را بررسی کرد؛ مثلاً به کودک خود بیاموزید که خوبی‌ها از خداو بدی‌ها از شیطان است.
13. ایجاد روحیه امیدواری
شما می‌توانید با گفتن قصه‌های مذهبی و با نشان دادن آیات کتاب آسمانی، چشم اندازی از وعده الهی را به روی فرزند خود باز کنید. کلمات و تصاویر آموزنده و امیدوار کننده را در اتاق او نصب کنید و خود در برخورد با مشکلات بی تابی نکنید.
14. استفاده از شعر و داستان
کودکانی که توانایی خواندن و نوشتن ندارند و کودکان بزرگ تر که سواد دارند، مفاهیم پیچیدة مذهبی را از طریق شعر و سرود بهتر درک می‌کنند.
داستان‌های مذهبی، تاریخ گذشتگان، زندگی نامه‌ها و رمان‌های مذهبی نیز برای نوجوانان سودمند می‌باشد.
15. استفاده از کتاب آسمانی
کتاب‌های آسمانی را به آنان معرّفی کنید و متناسب با سنّ آنها برایشان مطالبی را بخوانید. سعی کنید که کودک شما آیات مهمّ، کلیدی و کاربردی را حفظ کند.
16. خواندن کتاب طبیعت
17. الگودهی
شما می‌توانید برای فرزندتان الگویی از ایمان باشید.
18. معاشرت با خانواده‌های شریف
معاشرت با خانواده‌های شریف و مؤمن، انتخاب مدرسه ای که دانش آموزان و کارکنان شایسته ای دارد و به پرورش مذهبی نیز اهمیّت می‌دهند؛ و نیز شرکت در مراسم‌های مذهبی، در ایجاد ارتباط با الگوهای معنوی بسیار مؤثر است.
19. توجه به مراحل تقویت ایمان
دوران پیش از دبستان:
بذر ایمان در سال‌های اولیه زندگی کاشته می‌شود.
تقلید اوّلین گام در یادگیری کودکان است. کودک، مراحل اولیه زندگی اعم از حرف زدن، راه رفتن، غذا خوردن با قاشق و چنگال و….. را از طریق تقلید می‌آموزد. البته ایمان را نیز با همین روش می‌آموزد. او با دیدن پدر و مادرش می‌آموزد که چگونه دعا کند، چگونه برای قرآن و اماکن مذهبی احترام قائل شود و یا با دیگران چگونه رفتار کند.
دوران کودکی:
بین سنین پنج تا ده سالگی، کودکان می‌آموزند که به تدریج منطقی فکر کنند و انسجام فکری آنها افزایش می‌یابد. او حقایق ساده مذهبی را درک می‌کند و در مراسم مذهبی شرکت کرده و تا حدّ زیادی معنای این مراسم را درک می‌کند.
دوران نوجوانی:
فرزندان با ورود به سنّ نوجوانی (12 تا 18 سالگی) تصمیم گیری دربارة زندگی خویش را آغاز می‌کنند. تصمیمات آنان، نشان دهندة اعتقادات و ایمان آنها بوده و آینده شان را شکل می‌دهد.
20. ایجاد محبّت به اهل بیت (ع)
برای ایجاد محبّت به اهل بیت (ع) در فرزندان باید نکات زیر رعایت شود:
– نام نیک برای فرزند خود انتخاب کنیم و به سبب آن به او احترام بگذاریم و او را از این امر آگاه سازیم و با زندگی و شخصیّت بزرگی که هم نام اوست، آشنایش کنیم.
– در روزهای ولادت و یا شهادت، از اهل بیت (ع) برای او بگوییم. هم چنین ذکر تجربیّات خود از کرامات، دست گیری و عنایت اهل بیت (ع)، مؤثر است.
– در روزهای ولادت ائمه اطهار(ع)، میوه وشیرینی بخریم و به کودکان عیدی دهیم.
– در روزهای شهادت، محزون باشیم و مجالس روضه خوانی برپا کنیم.
– کودکان را ولو به صورت تفریحی و به مدت زمان کوتاه، به مشاهد مشرفه (حرم‌ها و یا امام زاده‌ها) ببریم.
موفق ومؤیدباشید.

انتقال مفاهیم دینی به نوجوان

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا