امید درقرآن
برای اینکه قوّهی «رجاء» در نسبت با خدا در دل انسان شارژ بشه چه دعاها یا کارهایی هست؟ ممنون
معنی امید به خدا : امید مستحسن آن است که انسان تمام اسبابی که در تصرف او است در طریق نیل به سعادت خود صرف کند و پس از آن امید وار باشد که خداوند متعال با عنایات خود اسبابی که در تحت اختیار او نیست را برای او فراهم کند و موانع را رفع کند تا به سعادت اخروی نائل گردد؛ یعنی اگر کسی زمین دل را از خارهای اخلاق فاسد و سنگ و شوره های معاصی پاک نمود و بذر اعمال و اطاعت و بندگی را در آن کاشت و به آب صافی ایمان خالص آبیاری کرد، پس از آن به امید فضل و رحمت خدا دل ببندد که عاقبت او به خیر و سعادت ختم گردد، امید و رجای چنین شخصی مستحسن است.کما این که قرآن بر این مطلب دلالت می کند: « کسانی که ایمان آورده اند و آنان که مهاجرت کرده اند و در راه خدا جهاد نموده اند، به رحمت خدا امید می دارند و خدا آمرزنده و مهربان است ». بقره/218خداوند متعال در این آیه امید به رحمت خودش را پس از ایمان و جهاد و تلاش کردن در راه خداوند متعال قرار داده است و این ترتیب، یعنی انسان مؤمن باید در انجام فرائض و ترک محرمات تلاش و کوشش خود را به کار ببرد سپس امید به رحمت پروردگار را نیز داشته باشد.امید به رهایی از عذاب قیامت در پرتو انجام واجبات و ترک محرمات یکی از دو بال ایمان برای پرواز به سوی کمال مطلق است و این ویژگی (امید به رحمت خدا) در کنار خوف از عذاب الاهی بایستی به یک اندازه در انسان وجود داشته باشد؛ یعنی انسان باید به اندازه ای به رحمت الاهی امیدوار باشد که آن امید او را به معصیت پروردگار منتهی نکند و نور ترس نیز در وجود انسان به اندازه ای باشد که موجب ناامیدی او از رحمت حق تعالی نگردد.* امید در قرآن: مسئله امید و امیدوارى به آینده، در قرآن به دفعات متعدد و به شیوه هاى مختلف، بیان گردیده است. به طور کلى، مفهوم امید در لایه مثبت و منفى، در قرآن کریم، از راه کلیدواژه هایى همچون رجاء (انتظار امرى محبوب و پسندیده که اکثر اسباب آن محقق باشد)، طمع (تمایل نفس از روى حرص و آرزوى شدید، به چیزى خارج از دسترس)، أمل (آرزویى که انتظارى طولانى در آن وجود دارد) و تمنى (میل به حصول امرى همراه با تقدیر و اندازه گیرى آن) قابل پیگیرى است.
از میان واژگان فوق، تنها در واژه «رجاء» است که فرد امیدوار در راه رسیدن به امیدش، کار و تلاش مى کند و موجبات رسیدن به امر محبوب را فراهم مى آورد.با بررسى آیات مشتمل بر واژگان امید، مى توان بدین نکته دست یافت که گرچه امید، ماهیتى مثبت و پسندیده دارد، اما از آن رو که عوامل پدیدآورنده آن و موانع به هم زننده آن، ممکن است ماهیتى حقیقى و یا کاذب داشته باشند، مى توان به تنویع و تقسیم آن به صورت زیر پرداخت:
الف) امید مطلوب، صادق و حقیقى:
این نوع امید، مربوط به امورى است که در جهت رضاى الهى و هماهنگ با واقعیت وجودى انسان است و به دو گونه در قرآن مطرح گردیده: امید به آخرت و برخوردارى از رحمت الهى که عموم مؤمنان چنین امیدى دارند، و امید به لقاى خدا که مؤمنان خاص و انسان هاى کامل، از آن برخوردارند. این نوع در قالب واژگانى همچون رجاء ممدوح و پسندیده، و طمع مثبت و پسندیده بیان شده است.
ب) امید نامطلوب، کاذب و مجازى:
این نوع، مربوط به امورى است که رضاى الهى در آن لحاظ نمى گردد و حاصل وسوسه هاى نفس یا القائات شیطان است: «وَلأُمَنِّیَنَّهُمْ.»(نساء: 119) این نوع امید در قالب واژگان رجاء مذموم و ناپسند، طمع منفى و ناپسند، أمل، و تمنّى بیان گردیده است.بدون تردید، امید صادق و کاذب تأثیر بسیار زیادى در زندگى آدمى دارد و تنها امید صادق و حقیقى است که انسان را به یاد خداوند انداخته و همواره وجود او و حاضر و ناظر بودن او را به اندیشه آدمى مخاطره مى نماید.
به همین دلیل، در این قسمت، در پرتو معرفى محورهاى امیدبخش قرآن کریم، به شرح و تفصیل سیماى الگوى پسندیده امید در قرآن پرداخته شده است.به طور کلى، مفهوم امید در قرآن کریم، در دو محور اعتقادى و رفتارى قابل بررسى و پیگیرى است؛ چراکه قرآن افزون بر بیان راه کارهایى اعتقادى و فردى براى القاى امید و رسیدن به آرامش نسبى در دنیا، به ارائه راه کارهاى رفتارى و اجتماعى فراوانى براى تقویت و افزایش این نیاز اصیل بشرى نیز پرداخته است.
در بُعد اعتقادى، به تقویت پایه هاى معرفتى و اعتقادى افراد پرداخته شده که مهم ترین اصول اعتقادى اسلام، ایمان و عقیده به توحید، نبوت و معاد مى باشند؛ زیرا این سه اصل، پایه و اساس دریافت اسلام را تشکیل مى دهند و سایر آموزه هاى اسلام، معنابخشى خود را از این سه اصل دریافت مى نمایند و نیاز به این آموزه ها، براى ایجاد امید و روحیه امیدپرورى در آدمى، از آن روست که چون انسان سالم و کامل، داراى شخصیتى مى باشد که به طور طبیعى در زندگى فردى و اجتماعى خود را نشان مى دهد، به همین دلیل، اگر از نظر شخصیتى نسبت به آینده امیدوار نباشد، به طور طبیعى، رفتارى بیرون از عرف طبیعت انسانى از خود بروز مى دهد که در جهت دادن جامعه به سمت ناامیدى و افسردگى بى تأثیر نخواهد بود.
در بُعد رفتارى نیز، قرآن کریم براى افزایش امید آدمى در زندگانى دنیوى و نیز پرورش روح امید در جامعه، در قالب راه کارهاى رفتارى به تقویت روح امید در جامعه پرداخته است. مهم ترین راه کارهاى رفتارى قرآن در حوزه فردى عبارتند از: ذکر، تهجّد، نماز، و تلاوت قرآن، و در حوزه اجتماعى عبارتند از: انفاق، احسان، عفو و بخشش، امر به معروف و نهى از منکر و وفاى به عهد.
بنابراین، همان گونه که گفته شد، در فرهنگ قرآن، مسئله امید و امیدوارى از جهات مختلف و به زبان هاى گوناگون مورد تأکید و ترغیب واقع شده که در ادامه، تفصیل هریک بیان گشته است و اگر آدمى به مفهوم واقعى این محورها و زیرمجموعه هاى آن به صورت عمقى و نه سطحى پى ببرد، طبعا بخش عمده اى از چگونه زیستن را خواهد آموخت.
*راه کارهاى اعتقادى (معرفتى) قرآن براى ایجاد و القاى امید:
مقصود از راه کارهاى اعتقادى، روش هاى شناختى براى افزایش و تقویت امید در آدمى است که به دیدگاه و اعتقاد فرد نسبت به هستى، آغاز و فرجام جهان و نقش انبیا و اولیاى الهى مى پردازد و از سوى دیگر، تأثیر آن را در افزایش یا کاهش امید صادق و حقیقى در آدمى، مورد ارزیابى قرار مى دهد.
الف) اعتقاد به توحید و تأثیر آن در ایجاد امید: اعتقاد به توحید و یگانه بودن خداوند، موجب مى شود به جاى آنکه انسان پیوسته به عوامل متعدد مؤثر در زندگى خویش بیندیشد و از آنها بیم به دل راه داده و یا به آنها امید ببندد، به مرجع و ملجأى واحد چشم بدوزد. کمترین تأثیر چنین نگرشى، انسجام و تعادل بین شناخت ها، عواطف و اعمال در بسیارى از بخش هاى زندگى است.
به دیگر بیان، توحید و یگانه پرستى است که عناصر نفس و روان آدمى را همبستگى بخشیده و روند قواى فکرى او را براى دریافت و شناخت به طرف یک منبع، متحد و هماهنگ مى سازد و از این رهگذر، یک اثر ترکیبى سازنده در شخصیت انسان بارور مى گرداند. بعکس، تعدّد آلهه و شرک و یا به عبارت دیگر تعدّد منابع ترس و نفع و ضرر، منجر به تشتّت و ازهم پاشیدگى روان انسانى و تفرق و تقسیم قدرت آگاهى او به جهات متعدد مى شود. و سرانجام نیز، به ازهم گسیختگى پیوندهاى شخصیت آدمى و ایجاد اختلالات روانى در او مى انجامد.
بنابراین، از مجراى توحید است که انسان مسئله پناه بردن به خداوند را درک مى نماید. چنین انسانى همواره به یاد خدا بوده و قلبش کاملاً آرام است: «الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ… .» (رعد: 28)از این رو، در قرآن کریم، امید حقیقى در ارتباط با «اللّه» است؛ چراکه هیچ مفهوم عمده اى جداى از خدا، در قرآن وجود ندارد.
به دیگر بیان، امید در راستاى تکامل انسان است و تکامل انسان در قرآن، به سوى خلیفه اللّه: «وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً»(بقره: 30) و مظهر تجلّى اسماى الهى است. از این رو، امید نیز در راستاى تجلّى صفات الهى نهادینه شده در وجود بشر مى باشد و آدمى بدین وسیله مى تواند از آشفتگى هاى روانى و نابسامانى هاى فکرى رهایى یابد.
ب) اعتقاد به نبوت و تأثیر آن در تحکیم امید: بشر براى داشتن زندگى سالم در این دنیا، به فرستادگانى از جانب خالق یکتا نیازمند است و امید به حیات اخروى نیز از همین رهگذر میسر است. به طور کلى، انبیا و ادیان الهى مى توانند نویدبخش امید به آینده در سایه ایمان، پرهیزگارى، تزکیه روح و جسم و عمل صالح باشند و تنها ایشانند که مى توانند به مؤمنان نوید آینده اى روشن در پرتو ایمان به خداوند بدهند.
از سویى دیگر، همان گونه که پیش تر نیز بیان شد، امید در راستاى تجلّى اسماى الهى است که این تجلّى طبق آیات قرآن کریم، از مسیر نبوت و ولایت اولیاى الهى صورت مى گیرد. به دیگر بیان، از آن رو که انسان مظهر خلیفه اللّه است، این آموزه در پرتو رهنمودهاى انبیا به آدمى القا مى گردد: «وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء» (بقره: 31) و از این طریق، تربیت اسمایى بشر تحقق مى یابد.
از این رو، اعتقاد به نبوت انبیا و اولیاى الهى به آدمى این امید را بشارت مى دهد که مى تواند با پیروى از این الگوهاى بشرى و بخصوص از طریق اسوه حسنه، به طور کامل مظهر اسماء و تجلّى صفات پروردگارى قرار گیرد و به امید حقیقى خویش راه یابد: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ.» (احزاب: 21) پس بر کسى که مدعى امید حقیقى است، واجب است از فرستادگان او پیروى کند تا این پیروى اش، به امید راستین منتهى شود: «قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ»(آل عمران: 31) و تنها در این صورت است که امید به آینده، امیدى واقعى و سرشار از حقیقت جلوه مى کند و آدمى مى تواند از توابع آن، که همان دورى از انواع گناهان است و نتیجه اى جز پشیمانى، ناامیدى و نگرانى ندارد، مصون
ماند «ثُمَّ جَعَلْنَاکَ عَلَى شَرِیعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاء الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّهُمْ لَن یُغْنُوا عَنکَ مِنَ اللَّهِ شَیئا وإِنَّ الظَّالِمِینَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِیُّ الْمُتَّقِینَ» (جاثیه: 18ـ19)
بعد از انبیا نیز، آدمى به پیروى از امامان و ائمّه معصوم علیهم السلام که حضورى نبى گونه دارند، سفارش شده که این پیروى از امام على علیه السلامآغاز و به وجود مبارک خاتم الانبیا حجه بن الحسن ـ عجل اللّه تعالى فرجه ـ ادامه مى یابد. در عصر حاضر نیز، شناخت وجود مبارک امام زمان علیه السلام و آشنایى با سیره و رفتار او، بى تردید معبر و گذر از جاهلیت به سوى حیاتى معقول و باورى امیدبخش است و هیچ گاه نخواهد گذاشت بارقه امید در دل هاى شیعیان خاموش گردد.
ج) اعتقاد به معاد و تأثیر آن در تحکیم امید: ایمان به معاد، ریشه یأس ها و ناامیدى ها را که آفت جان انسان هاست، مى سوزاند و انسان را امیدوار مى سازد که هیچ یک از اعمال نیک او از صفحه هستى پاک نمى شود و مصائب و ناکامى هایش در این دنیا، بى پاسخ نخواهند ماند. شخص معتقد به معاد عقیده دارد که زندگى به این جهان ماده خلاصه نمى گردد، بلکه انسان پس از مرگ، زندگى دیگرى در پیش دارد و در آنجا به بسیارى از خواسته ها و آرزوهاى مناسب خود نایل مى شود.
از نظر قرآن نیز، حیات باقیه و زندگانى جاوید و سعادت ابدى در آخرت است و در آنجا آسایش، آرامش و امنیت مطلق وجود دارد. از این رو، هیچ گونه کمبودى احساس نمى گردد و اگر هم انسان در این دنیا محرومیتى احساس مى کند، با یادآورى نعمت هاى عالم آخرت بر طرف مى گردد؛ چراکه شخص مؤمن، امیدوار است که در آن جهان از نعمت هاى الهى برخوردار شود.
*راه کارهاى رفتارى قرآن براى افزایش و تقویت امید در آدمى:
مقصود از راه کارهاى رفتارى، روش هاى عملى براى افزایش و تقویت امید در آدمى است؛ راه کارهایى که به رفتار و عملکرد آدمى براى افزایش امید صادق و حقیقى مى پردازد.این راه کارها در فرهنگ قرآن، در دو قالب فردى و اجتماعى مطرح گردیده اند تا آدمى علاوه بر غنى ساختن امید در درون خویش، به افزایش امید در جامعه نیز کمک نماید؛ چراکه یکى از ویژگى هاى دین اسلام این است که آیین تک روى و تک مسئولیتى نیست و جامعه اى که در آن، اصول اجتماعى و پیوندهایى نظیر انفاق، احسان و امثال آن وارد شوند و اجرا گردند، بدون شک مى تواند تضمین گر آرامش و امنیت و همچنین تقویت کننده روحیه امید و امیدوارى در تمامى انسان ها باشد.لازم به ذکر است کلیه عبادات و اعمال دینى در فروزانى و تقویت چراغ امید در دل، نقش دارند، اما نقش راه کارهاى زیر، به عنوان اساسى ترین و فراگیرترین آموزه ها، به مراتب اثربخش تر و جاودانه تر است:
*راه کارهاى فردى:
الف) ذکر خداوند: علت اصلى اضطراب ها و آشفتگى هاى روانى و روحى انسان معاصر، غفلت از یاد خداست. به طور کلى روح انسان، ربّانى است و تا با خدا پیوند نداشته باشد، آرام و قرار نمى گیرد. پیوند روح و دل انسان با خدا، به وسیله ذکر خدا پدید مى آید و برقرار مى ماند؛ پیوندى ناگسستنى و استوار: «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ.» (بقره: 152)
در سایه این پیوند، آدمى شیرینى و گوارایى اتصال خود را با خداوند، حس مى کند و توانایى آن را مى یابد که از عادات نامأنوس و خلق وخوى هاى نادرست برهد و قوانین طبیعت و خواسته هاى نفسانى را مقهور خود سازد: «إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُبْصِرُونَ.» (اعراف: 201) به همین دلیل، براى آرامش دل باید به ذکر و یاد خدا روى آورد: «أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ.» (رعد: 28)
ب) ترس از خدا (ترس امیدآفرین): خداوند در آیات بسیارى تأکید مى ورزد که آدمى باید تنها از او بترسد و این ترس همواره باید در او موجود باشد: «فَلاَ تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن کُنتُم مُؤْمِنِینَ» (آل عمران: 175)؛ چراکه این نوع ترس، در صورت نفوذ در ژرفاى درونِ انسان، او را از ارتکاب اعمال مهلک باز داشته و به کار نیک و پیشتازى در عرصه فضیلت وامى دارد و در حقیقت، ترسى است امیدآفرین که سبب تحکیم پایه هاى امید در آدمى مى گردد. به همین دلیل، در بسیارى از آیات مربوط به امید، این نوع ترس در کنار واژه طمع استفاده شده است.
ج) توبه و انابه به سوى خداوند: توبه و انابه به سوى پروردگار، راهى است که خدا در برابر انسان ها قرار داده است تا از یأس و ناامیدى بپرهیزند و بدانند آفریدگارشان پذیرنده افراد عاصى است: «وَهُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَعْفُو عَنِ السَّیِّئَاتِ.» (شورى: 25) از این رو، انسان گنهکار که با انجام گناه دچار عصیان گردیده و امیدش را در زندگى از دست داده، با انابه مى تواند آرامش خود را باز یابد و امید خویش را تحکیم نماید: «یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنَابَ الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ.» (رعد: 27ـ28)
د) تهجّد و شب زنده دارى: خداوند در سوره «زمر»، شب زنده داران و متهجّدان را «امیدوار» خوانده و نماز شب و شب زنده دارى را از عوامل امیدبخش معرفى کرده است: «أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاء اللَّیْلِ سَاجِدا وَقَائِما یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ» (زمر: 9)؛ چراکه در دل شب و به هنگام فرو نشستن غوغاى زندگى مادى و آرامش روح و جسم انسان پس از قدرى استراحت، حالت توجه و نشاط خاصى به انسان دست مى دهد که در عین بى نظیر بودن، فوق العاده روح پرور، تکامل آفرین و امیدبخش است. در چنین زمانى، امیدواران حقیقى با تمام وجود، رو به درگاه معبود مى آورند و سر بر آستان معشوق مى سایند و با بیم و امید او را مى خوانند.
ه.) هجرت و جهاد در راه خدا: طبق آیه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ هَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أُوْلَـئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللّهِ» (بقره: 218)، امید به لطف و رحمت پروردگار، مشروط به ایمان، هجرت و جهاد است و مکلفى که بر پایه معرفت دینى، از ایمان به خدا و روز قیامت برخوردار شده و براى حفظ دین و تبلیغ آن و مصونیت دادن به سلامت معنوى خود و خانواده اش، از دیار کفر به سرزمین ایمان، هجرت نموده است و با مال و جان به جهاد در راه خدا برخاسته، شایسته رحمت خدا، مغفرت و آمرزش اوست. از این رو، هجرت و جهاد در راه خداوند، سرچشمه هاى امیدى پایدار و پویا هستند و در پرتو افزایش روح امید و امیدوارى در آدمى، زمینه ساز طلوع رحمت و مغفرت از افق زندگى انسان مى باشند.
*راه کارهاى اجتماعى:
الف) انفاق: یکى از مهم ترین آثار انفاق، از بین بردن تنش هاى اجتماعى و افسردگى هاى ناشى از فقر است؛ چراکه انفاق خالصانه سبب تطهیر و تزکیه نفس است: «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِم بِهَا»(توبه: 103) و نه تنها نفس انسان را از پلیدى بخل و خودخواهى نسبت به فقرا پاک مى گرداند، بلکه سبب رشد آن و اعتلا بخشیدن خیرات و برکات اخلاقى و فضایل انسانى در درون آدمى مى شود تا جایى این صفات در درون جان تثبیت مى گردد: «الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَتَثْبِیتا مِنْ أَنفُسِهِمْ» (بقره: 265) و آرامش حقیقى و ثبات روحى بر آدمى حاکم مى شود. اما افرادى که انفاقشان، همراه با اذیت و یا از روى ریا و خودنمایى است، دایم در حال بى ثباتى، ناآرامى، نگرانى، اضطراب و تضاد روحى به سر مى برند.
ب) امر به معروف و نهى از منکر: امر به معروف و نهى از منکر، نشانه علاقه به سلامتى جامعه و وجود روح نشاط و امیدوارى میان مردم جامعه است. به واسطه امر به معروف و نهى از منکر، اجتماع از صورت یک جامعه مُرده و فاقد تحرک بیرون آمده، به یک جامعه زنده و پویا تبدیل مى گردد. همچنین ترک امر به معروف، زمینه ساز کفر است و کفر نیز یکى از علل ناامیدى و یأس مى باشد: «وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُوْلَئِکَ یَئِسُوا مِن رَّحْمَتِی.» (عنکبوت: 23) بنابراین، براى افزایش و تقویت روحیه امید در خود و سایر افراد، باید به این فریضه مهم پرداخت تا یأس و ناامیدى را ریشه کن نمود.
ج) احسان: از نظر قرآن، شخص محسن و نیکوکار، انسانى است امیدوار به لطف و عنایت خداوند و معتقد به وعده هاى او. از این رو، هر کس امیدوار به رحمت الهى مى باشد، باید نیکوکار گردد.
د) عفو و گذشت: عفو و صفح، از مصادیق احسان است: «فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»(مائده: 13) و رحمت خداوند که مؤمنان همواره در امید و انتظار آن به سر مى برند و آرزوى رسیدن به آن را در دل مى پرورانند، به محسنین و نیکوکاران نزدیک است: «إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ.» (اعراف: 56) بنابراین، مؤمنان و امیدواران به رحمت الهى از طریق عفو و بخشش دیگران، مى توانند به امید و آرزوى خود، که همان دریافت رحمت الهى و پاداش هاى او مى باشد، دست یابند و به آرامش حقیقى نایل شوند.
ه.) وفاى به عهد: قرآن کریم، یکى دیگر از ویژگى ها و خصوصیات افراد باایمان را، که در پرتو امید به لقاى الهى، بهشت را به ارث مى برند، وفاى به عهد مى داند. بدیهى است انسانى که به وقوع روز جزا امید دارد و فرارسیدن آن را در دل آرزو مى کند، همواره به این مهم توجه دارد و آن را در سرلوحه زندگانى خویش قرار خواهد داد.
موفق ومؤید باشید.
امید درقرآن