دین و اندیشه

آزادی حجاب

پرسش و پاسخ

اگه حجاب نباشد وهمین طور ملت آزاد باشند حرص وهوس کمتر است

با سلام به شما دانشجوی گرامی از انعکاس دیدگاهها و نظرات خود به این مرکز قدردانیم.در پاسخ سوال شما باید بگوییم اسلام حریمی را برای زن مشخص نموده است که با رعایت آن از یک سو خود زن از مشکلات و آسیب های خانوادگی و اجتماعی در امان می ماند و شخصیت او بازیچه دست هوس بازان قرار نمی گیرد و هم جامعه از پیامدهای ناگوار آلوده شدن حریم اجتماع مصون می ماند از این رو پوشش مشخص شده برای زنان هر چند ممکن است محدودیت هایی را برای آنان به دنبال داشته باشد ولی این محدودیتها در مقابل مصونیت ها و آثار مثبت رعایت نمودن پوشش اسلامی و در برابر آسیب ها و مشکلات رعایت ننمودن حجاب هر عقل ، منطق و وجدان پاکی را به ارزشمندی این حکم الهی معترف خواهد نمود . از طرفی رعایت حق انسانیت که شما بدان اشاره نموده اید چگونه و با چه ملاکی باید مشخص گردد آیا این حق توسط خود افراد که نسبت به بسیاری از مسائل آگاهی و اطلاع کافی ندارند و تحت تاثیر خواهش های نفسانی قرار دارند مشخص می گردد یا باید توسط کسی معین گردد که به نیازهای واقعی انسان و مصالح و مفاسد اوآگاهی و اشراف کامل داشته و تحت تاثیر هواهای نفسانی و امثال آن نباشد ؟ محدوده مشخص شده برای پوشش زن در اسلام محدوده ای است که تحریک مردان را به دنبال دارد از این رو اسلام سفارش می کند که زنان این مواضع را بپوشانند .چگونه منطقی و قابل قبول است که بگوییم امروز زنان برای اینکه راحت باشند روسری را بر سرنگذارند و چادر نبپوشند در حالی که مساله به به اینجا ختم نمی شود و هواها و هوس های انسان سیری ناپذیر است و همچون سدی که اگر روزنه کوچکی در آن ایجاد شود وجلوی آن گرفته نشود موجودیت آن را به خطر خواهد انداخت ، شکستن حریم حجاب و بدحجابی به بی حجابی منجر شده و بی حجابی به بی حیایی انجامیده و پیامدهای ناگوار آن گریبان گیر جامعه خواهد شد .در اینجا مناسب است به فلسفه حجاب در اسلام به اختصار اشاره کنیم . «فلسفه حجاب» همه احکام و دستورات الهی دربردارنده مصالح و مفاسد فردی و اجتماعی است که توجه و رعایت آنها موجب آرامش و امنیت روحی و روانی فرد و اجتماع می گردد .حجاب نیز بر فلسفه و حکمت های خاص فردی و اجتماعی استوار است که به اختصار بدان اشاره می کنیم . 1. حفظ تعادل جامعه از نظر امنیت و آرامش روانى؛ یکى از غرایز خدادادى در ساختمان وجودى انسان، غریزه جنسى است که نیرومندترین و ریشه دارترین غریزه آدمى است و در صورت کنترل آن، مى تواند علاوه بر تداوم و استمرار نسل بشر، امنیت روانى انسان ها را فراهم کند. در قوانین اسلام، براى استفاده درست از این غریزه حیاتى، مکانیسم هاى گوناگونى مطرح شده است که «حجاب» و وجود حریم بین زن و مرد، یکى از راهکارهاى مهم آن است. بدون شک، نبودن حریم بین زن و مرد و آزادى معاشرت هاى تعریف نشده و بى بندوبار (با آرایش هاى گوناگون)، هیجان ها و التهاب هاى جنسى را فزونى مى بخشد و تقاضاى برهنگى را به صورت یک عطش روحى و یک خواست سیرى ناپذیر، درمى آورد. اسلام به قدرت شگرف این غریزه آتشین، توجه کامل داشته و تدابیر زیادى براى تعدیل و رام کردن این غریزه، اندیشیده است و در این زمینه هم براى زنان و هم براى مردان، تکالیف خاصى معین کرده است. وظیفه مشترک زن و مرد این است که چشم خویش را از نگاه به نامحرم، بپوشانند و از نگاه شهوت آمیز، بپرهیزند؛ اما زنان – به خاطر جاذبه هاى بیشتر – وظیفه خاصى دارند و آن این که بدن خود را از مردان بیگانه بپوشانند و در اجتماع، با آرایش هاى تحریک آمیز، ظاهر نشوند و به جلوه گرى و دل ربایى نپردازند؛ تا زمینه انحراف مردان و به ویژه جوانان فراهم نشود. لباس افراد جامعه و مخصوصاً لباس زنان، نمى تواند به هر شکل و اندازه اى باشد و باید حد و ضابطه اى داشته باشد. بى بندبارى در پوشش و لباس، موجب بى بندبارى در تحریک غریزه جنسى است. تحقیقات علمى در فیزیولوژى و روان شناسى، در باب تفاوت هاى جسمى و روحى زن و مرد، ثابت کرده است که مردان نسبت به محرک هاى چشمى شهوت انگیز، حساس تر از زنانند و برعکس، زنان در مقابل محرک هاى لمسى، حساسیت بیشترى دارند. از سوى دیگر، چون حس لامسه، دامنه و برد زیادى ندارد و فعالیتش محدود به تماس از نزدیک است و هورمون هاى جنسى زن به صورت دوره اى ترشح مى شوند و به طور متناوب، عمل مى کنند، تأثیر محرک هاى شهوانى بر زن، صورتى بسیار محدود دارد و از این نظر، فعالیت زنان، بسیار کم است؛ برخلاف مردان که ترشح اندروژن ها در آنان، صورتى یک نواخت دارد و هیچ عامل طبیعى آن را قطع نمى کند. مردان به صورتى گسترده تر، تحت تأثیر محرک هاى شهوانى قرار مى گیرند و از این نظر، فعال ترند.( ر.ک: دکتر بهزاد محمود، تفاوت هاى زن و مرد از نظر فیزیولوژى و روان شناسى ؛ حداد عادل، فرهنگ برهنگى و برهنگى فرهنگى.) 2. حفظ و تحکیم بنیان خانواده بى تردید نهاد خانواده، یکى از مقدس ترین نهادهاى اجتماعى است که بشر تا به حال به خود دیده است. نقش خانواده در ایجاد جامعه سالم، یک نقش بى بدیل است و در این میان، نقش حجاب و پوشش اسلامى در سلامت و استمرار پیوند خانوادگى، غیر قابل انکار است و در مقابل، برهنگى، سمّ کشنده نظم و پیوند موجود در نهاد خانواده است. آمارهاى مستند نشان مى دهند که با افزایش برهنگى در جهان، طلاق و از هم گسیختگى زندگى زناشویى نیز در دنیا همواره بالا رفته است؛ زیرا «هر چه دیده بیند، دل کند یاد» و هر چه دل در مقوله هوس هاى سرکش بخواهد، به هر قیمتى باشد، به دنبال آن مى رود و به این ترتیب، هر روز دل به دلبرى جدید مى بندد و با قبلى، وداع مى کند؛ اما در محیطى که «حجاب» حاکم است و دیگر شرایط اسلامى رعایت مى شوند، دو همسر، تعلق به یکدیگر دارند و احساسات و عشق و عواطفشان، مخصوص یکدیگر است. در بازار آزاد برهنگى، قداست پیمان زناشویى، مفهومى ندارد؛ خانواده ها به سادگى متلاشى مى شوند و کودکان، بى سرپرست مى مانند. 3. پیش گیرى از فحشا و فروپاشى نظم جامعه گسترش دامنه فحشا و افزایش فرزندان نامشروع، یکى از دردناک ترین پیامدهاى بى حجابى و آزادى هاى بى حد و حصر جنسى است که در جوامع غربى و سایر جوامع مشابه، کاملاً مشهود است. عامل اصلى فحشا و ازدیاد فرزندان نامشروع، منحصر به فرهنگ برهنگى و بى حجابى نیست؛ بلکه یکى از عوامل اصلى و مؤثر در گسترش دامنه فحشا و جریان روبه رشد تولد فرزندان نامشروع، مسئله برهنگى و بى حجابى است. امروزه یکى از مشکلات جوامع غربى، تولد روبه رشد فرزندان نامشروع و بدون شناسنامه است؛ فرزندانى که داراى پدر و مادر نامشخصى هستند و از نظر حقوقى، مشکلات فراوانى را به همراه آورده، نظم اجتماعى جوامع غربى را تهدید مى کنند. 4. جلوگیرى از نگاه ابزارى به زن و ابتذال وى یکى از مسائل مطرح پیرامون حقوق زنان و بى توجهى به آنان، نگاه ابزارى به زنان است. هنگامى که جامعه، زن را با اندام برهنه بخواهد، طبیعى است که روزبه روز، تقاضاى آرایش بیشتر و خودنمایى افزون تر از او دارد و هنگامى که زن را از طریق جاذبه جنسى اش وسیله تبلیغ کالاها و عاملى براى جلب جهان گردان و مانند اینها قرار دهد، در چنین جامعه اى، شخصیت زن تا حد یک عروسک یا یک کالاى بى ارزش، سقوط مى کند و ارزش هاى والاى انسانى او به کلى به دست فراموشى سپرده مى شوند و به این ترتیب، زن، وسیله اى براى اشباع هوس هاى سرکش برخى مردان آلوده و فریب کار مى شود. عنصر حجاب و پوشش اسلامى، نه تنها زن را از صحنه اجتماع و فعالیت هاى اجتماعى دور نمى کند، بلکه زمینه هاى حضور مستمر و فعال زنان را در عرصه اجتماع – به همراه حقوق اجتماعى عادلانه – تضمین مى کند و شخصیت خدادادى زن را از دستبرد نگاه ابزارى دیگران، مصونیت مى بخشد. باید توجه داشت که حیا، عفاف و حجاب زن، مى تواند در نقش عاطفى او و تأثیرگذارى اش بر مرد، مؤثر باشد. لباس زن، سبب تقویت تخیّل و عشق در مرد است و حریم نگه داشتن، یکى از وسایل مرموز براى حفظ مقام و موقعیّت زن، در برابر مرد است. در واقع، حجاب موجب محدودیت مردان هرزه اى مى شود که در صدد کام جویى هاى آزاد و بى حد و حصر هستند و نیز موجب مصونیت زنان از دست این گروه از مردان است. توصیه و دستور الهى به پوشش و حجاب براى زنان، به منظور ایجاد محدودیت و محرومیت و چیزهایى از این قبیل که تنها فریب شیطانى اند نمى باشد، بلکه در واقع، براى آگاهى دادن به گوهرى ارزشمند در وجود زنان است که باید از آن مراقبت و آن را حفظ کنند؛ تا به تاراج نرود. این، کاملاً معقول است که هر چیزى ارزشمندتر باشد، مراقبت و محافظت بیشترى را مى طلبد؛ تا از دست راهزنان، در امان باشد و به شکل یک ابزار، براى مطامع سودپرستان در نیاید. به یاد داشته باشیم که غریزه جنسى، نیرومند و عمیق است و هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش تر مى گردد؛ همچون آتش که هر چه هیزم بیشترى بر آن بریزند، شعله ورتر مى شود و شهوت خود را به صورت یک عطش روحى و خواست اشباع نشدنى، در مى آورد. بنابراین، رعایت نکردن پوشش اسلامى توسط زنان، نه تنها از بین رفتن حساسیت مردان را به دنبال ندارد، بلکه موجب طغیان غریزه جنسى آنان نیز مى شود و پس از مدتى، باعث دل زدگى و بى معنایى آن خواهد شد. در میان فلسفه هاى حجاب که ذکر نمودیم، دو فلسفه، نقش اساسى ترى دارند که با یکدیگر داراى ارتباط تام هستند و آنها عبارتند از: 1. مصونیت زن در برابر طمع ورزى هاى هوس بازان. 2. پیش گیرى از تحریکات شهوانى خارج از ضوابط و هنجارهاى الهى و تأمین سلامت و بهداشت معنوى جامعه. حجاب با چنین نقش و کارکرد اساسى و مهمى، پیامى قاطع با خود دارد و آن، این است که در برابر همه مردان اجنبى، نوعى هشدار و اعلام «دور باش!» مى دهد و در نتیجه، عواملى در رساندن این پیام و اثرگذارى آن مؤثرند که عبارتند از: 1. حدود و میزان پوشش؛ بدون شک هر اندازه بدن زن پوشیده تر باشد، نقش نیرومندترى در دورسازى دیدگان نظاره گر ایفا مى کند. اگر نگاه هاى آلوده را همچنان که در روایات آمده است، «تیرهاى زهرآلود شیطان» بدانیم، پوشش زن، همانند قوسى است که تیر از آن کمانه مى کند و منحرف مى شود و از اصابت و نفوذ در هدف، باز مى ماند و بر عکس، هر اندازه بدن زن برهنه تر باشد، تیرهاى شیطانى را بیشتر متوجه خود ساخته، از آن، آسیب خواهد دید و از این روست که چادر را حجاب برتر شناخته اند؛ زیرا با وجود شرایط دیگر، بیشترین پوشش و مطمئن ترین مصونیت را ایجاد مى نماید. 2. کیفیت پوشش؛ میزان ضخامت و حتى کیفیت دوخت لباس، خود بخش مهمى از حجاب را تشکیل مى دهد. بدون شک، لباس نازک، تنگ و بدن نما، فرودگاه پیکان مسموم شیطان و موجب خیره شدن چشم هاى هرزه و آلوده و به فساد کشاننده جامعه است و در مقابل، لباس غیربدن نما، دیده ها را از خود دور ساخته، سلامت معنوى نفوس را تأمین مى کند. 3. رنگ ها؛ برخى از رنگ ها، دیده ها را خیره مى سازند و پاره اى دیگر، نگاه ها را از خود مى رانند و دور مى سازند و در عین حال، عالمان دین نسبت به خصوص رنگ ها، تأکید چندانى نکرده، ولى بر این مسئله پاى مى فشارند که لباس، نباید موجب جلب توجه و عواقب سوء ناشى از آن باشد و از این روست که در طول تاریخ، زنان مسلمان به میل خود، در خارج از خانه و درون جامعه عمومى، لباس مشکى را براى حجاب برگزیدند و این سنت حسنه، مورد تأیید و پذیرش پیامبرصلى الله علیه وآله و امامان علیهم السلام قرار گرفت؛ زیرا زنان به این وسیله، احساس امنیت و مصونیت بیشترى مى کردند. برای آشنایی بیشتر به منابع زیر مراجعه شود : آسیب شناسی شخصیت زن , با تاکید بر لاقیدی وبد حجابی , محمد رضا کوهی , قم, پارسیان – در آدی بر نظام شخصیت زن در اسلام , محمد رضا زیبایی نژاد و محمد تقی سبحانی , قم , دار النور – حجاب و حقوق زن در ترازوی اندیشه و ایمان , مهدی طیب , تهران , سفینه. در پایان ضمن آرزوی موفقیت روز افزون برایتان، تقاضا می شود اگر همچنان نکته یا ابهامی در این زمینه وجود دارد یا سایر موضوعات مرتبط به صورت دقیق و شفاف در مکاتبات بعدی مرقوم نمایید تا بررسی و پاسخ داده شود.

آزادی حجاب

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا