ستونهای نامرئی و جاذبه زمین
در آیاتی در قران از اسمان بعنوان سقف یاد شده و در ایاتی دیگراز ستونهای نامرئی که اسمان را نگاه میدارند برای توضیح استفاده شده است. حال اگر منظور از ستون های نامرئی جاذبه زمین باشد چون ستون در واقع خلاف جاذبه زمین عمل میکند، چگونه توجیه میشود و چه تفسیر دیگری غیر از جاذبه دارد؟
آیات مبارکه 32 و 5 از سوره های شریفه انبیا و طور ، آسمان را بمنزله سقفی توصیف نموده اند .دو آیه شریفه 2 و 10 از سوره های مبارکه رعد و لقمان هم بیانگر خلقت آسمانها بدون ستونهای قابل دیدن است . برداشت علم تجربی در این روزگار حضور کرات آسمانی در مدارهای مربوط به خود است . یعنی هر کهکشانی که کشف شود ، به تعبیری بالای آن کهکشانی دیگر دیده خواهد شد .این نحوه چینش وحضور آسمانها و اجرام آسمانی را حاصل ِ اعتدال بین جاذبه و دافعه تعریف نموده اند . یعنی نیروهای نامرئیِ ایجاد شده در واقع هم زمان هر دو نقش جاذبه و دافعه را ایفا مینمایند . اگر تعادل بهم خورد جاذبه زمین در حال جذب همه اشیاء بالای خود است . ستونهای نامرئی یا قوای دافعه حاصل از حرکت کرات مانع جذب آسمان به زمین است . در همه این تعاریف ، فراموش نشود که علوم تجربی بسان نظریه هستند و دایم در حال تکمیل و اصلاح قوانین و دستورها و برداشتهای دانشمندان می باشند . قدرت خدای خالق و مدبر این موجودات نگهدارنده همه آنها و سبب ساز همه امور است. اگر چه اسباب قابل کشف برای بشر امروزی این تعاریف را ارائه نموده اند. نیاز به خدای متعال در همه اشیا نهفته است. چه با اسباب ظاهری مانند نگهداشتن سقفی با ستونهای قابل دیدن یا آسمانی حامل رعد و برق و باران … بوسیله ستونهای غیر قابل دیدن باشند . در پایان نیز اگر مکاشفات علم تجربی با مسلمات قرآنی تعارضی داشتند ، با اطمینان کامل حاکمیت با قرآن است چون علم قطعی و دقیق می باشد . برگرفته از تفاسیر : المیزان ، نمونه، جامع، التبیان، ابوالفتوح و…
ستونهای نامرئی و جاذبه زمین