ایران و بحران های منطقه(مقاله)
دلایل بحران در منطقه و اقدامات جمهوری اسلامی در قبال آن چیست؟
الف: اینکه قدرتهای استعماری همواره به دنبال ایجاد اختلاف در منطقه و در بین کشورهای اسلامی جهت رسیدن به اهداف سیاسی و اقتصادی خود بوده و هستند، شکی نیست و یک امر مسلمی است و سابقه تاریخی و عملکرد این قدرتها در منطقه از تجزیه خلافت عثمانی گرفته تا جنگ اعراب و اسرائیل، شکل گیری طالبان و القاعده و نهایتا تشکیل داعش و دامن زدن به اختلافات مذهبی، قومیتی و هویتی و … نشانگر این مساله هست.
ب: از طرفی نیز عملکرد برخی از کشورهای اسلامی و عربی بویژه در سالهای اخیر حاکی از این است که همواره پیرو و تابع سیاستهای قدرتهای استعماری و استکباری بوده، همکاری های نزدیک و تنگاتنگی با این قدرتها داشته، با رژیم صهیونیستی رابطه نزدیک داشته و در تشدید اختلافات داخلی جهان اسلام نقش داشته و امروزه جهان اسلام را نا امن نموده و درگیری های نظامی متعدد راه انداخته اند. مصداق بارز این کشورها، عربستان صعودی و حکام امریکایی آل صعود می باشد.
ج: از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران و شکل گیری نظام جمهوری اسلامی ایران بر مبنای آموزه های اسلامی و شیعی، مردم سالاری دینی و دارای هویت سیاسی مستقل، با اینکه جمهوری اسلامی ایران سیاست خارجی خود را بر اساس مصالح امت واحده اسلامی و برادری با مسلمانان و روابط مسالمت آمیز با کشورهای اسلامی قرار داد، و لکن همواره برخی از قدرتهای عربی اسلامی منطقه، جمهوری اسلامی را به عنوان یک رقیب و دشمن معرفی کردند. به اعتقاد برخی از کشورهای عربی، ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در حوزه جهان اسلام به رقیبی تأثیرگذار تبدیل شده و رهبری اعراب در جهان اسلام را به چالش کشیده است. روابط میان برخی از کشورهای اسلامی و ایران در سالهای اخیر، ابعاد جدیدی چون تضادهای مذهبی و ایدئولوژیکی، رقابت بر سر منافع سیاسی و ژئواستراتژیک و یک رقابت دائمی برای دستیابی به هژمونی منطقهای به خود گرفته است که در این زمینه می توان به شیعی بودن و غیر عربی بودن انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران اشاره نمودکه این کشورها نگاه تهدیدآمیزی به جمهوری اسلامی ایران دارند. از طرفی هم در این قضیه نباید نقش دولتهای غربی را نادیده گرفت که همواره به دنبال این بوده اند که ایران هراسی و شیعه ترسی را در ذهن برخی رهبران عرب جا بیاندازند. د: بر مبنای مباحث مطرح شده، نقش شخصیتهای سیاسی در این نوع روابط تاثیر تعیین کننده ندارد، به عنوان مثال حضور شخصیتهایی مثل مرحوم هاشمی رفسنجانی نهایتا می توانست آثار سطحی و مقطعی داشته باشد و الا این نوع روابط در این چهار دهه پس از انقلاب اسلامی تداوم داشته است. تاریخ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مبین این مطلب است که هر زمانی ایران در سیاست خارجی خود مقداری کوتاه آمده و شعار سازش داده، نتیجه عکس داده و باعث جری شدن دشمنان و تشدید خصومتها علیه ایران گردیده است. به عنوان نمونه در زمان ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی که وی شعار تنش زدایی در سیاست خارجی را مطرح کرده بود، تحریم معروف به طرح داماتو علیه ایران از سوی آمریکا اعمال گردید. در مرداد ماه 1375 الفونس داماتو سناتور جمهوری خواه آمریکا طرح جدیدی برای تحریم اقتصادی ایران به بیل کلینتون – رئیس جمهوری وقت آمریکا – ارائه کرده و در کنگره نیز به تصویب رسید. این قانون شامل چهارده بخش است که به تحریم کشورمان در دستیابی به تکنولوژی های پیشرفته در صنایع نفت و ساخت سلاحهای متعارف می پردازد و مقرر داشته است که هر شرکتی به این نوع معاملات با ایران اقدام کند مشمول تحریمهایی از جانب آمریکا خواهد شد. نمونه دیگر در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی که شعار گفتگوی تمدن ها را مطرح کرد، جمهوری اسلامی ایران از سوی آمریکا محور شرارت نامیده شد. همچنین در دوران فعلی و ریاست جمهوری آقای روحانی که شعار مذاکره با دنیا مطرح شد و مذاکرات هسته ای صورت گرفت و نهایتا منجر به برجام شد، مشاهده می کنیم که قدرتهای استکباری و قدرتهای منطقه ای تابع غرب، سیاستهای تنش آمیزی علیه جمهوری اسلامی ایران مطرح می کنند. ه: راهکارهای جمهوری اسلامی ایران برای حل چالش میان ایران و کشورهای عربی همواره روشن و صریح بوده است و آن اینکه این کشورها از قرار گرفتن در چارچوب سیاستهای قدرتهای استکباری مثل آمریکا پرهیز نمایند و مستقلانه پیرامون مسایل جهان اسلام تصمیم بگیرند، با همسایگان با احترام متقابل رفتار نموده و از مداخله در امور دیگر کشورها پرهیز نمایند، از تروریسم حمایت نکنند و … این در حالی است که برخی از این کشورها در سوریه تروریستها را تجهیز و حمایت می کنند، به دنبال براندازی رئیس جمهور در سوریه هستند، به یمن حمله نظامی می کنند، از داعش حمایت می کنند، در مقابل حزب الله لبنان از رژیم صهیونیستی حمایت می کنند.
ایران و بحران های منطقه(مقاله)