عبادت از روی عادت
میخواستم بدونم نماز خواندن وروزه گرفتن وبه مساجد رفتن اگر طبق عادت باشد باطل وقابل قبول نیست یا این که برای ترس از حهنم بخواند ممنون میشوم پاسخم را دهید
نماز خواندن ، روزه گرفتن و سایر اعمال عبادی حتی اگر از روی عادت انجام شود موجب بطلان آن اعمال نمی شود ولی ممکن است آثار سازنده آن اعمال کمرنگ شود. برای توضیح بیشتردر ابتدا باید دانست عادت به کار خوب، پسندیده است اما اگر عادت به عادى کشیده شود و مانع رشد باشد نکوهش شده است. بنابراین با ارزش ترین اعمال انسانى و عبادى، اگر به طورى عادت شود که عمل از روى قصد و توجّه و آگاهى انجام نشود و نماز بدون توجّه به هدف اصلى آن برگزار شود، آثار سازنده نخواهد داشت. البته اینکه انسان باید کارى کند که چیزى برایش به صورت عادت در آید و به آن انس بگیرد به طورى که ترک کردن آن برایش دشوار باشد به صورت کلى درست است؛ چون عادت بر دو قسم است: 1. عادت فاعلى: آن است که انسان تحت تأثیر یک عامل خارجى قرار نمى گیرد؛ بلکه کارى را از روى آگاهى و آزادى و در اثر تکرار و ممارست، بهتر انجام مى دهد. مثلاً در اثر تمرین، عادت به نوشتن، خواندن مى کند. بسیارى از ویژگى هاى شایسته مانند: شجاعت، سخاوت و عفّت حاصل عادت فاعلى است. بنابراین خاصیّت این عادات آن است که انسان تا وقتى که عادت نکرده، اراده اش در مقابل موانع ضعیف است و وقتى عادت کرد، قدرت مقاومت پیدا مى کند؛ همان طور که درباره تقوا و عدالت چنین است و به گونه اى است که انسان اسیر آن نمى شود. علاوه بر این عادت کارى را که بر حسب طبیعت براى انسان دشوار است، آسان مى کند و این نه تنها ناپسند نیست؛ بلکه پسندیده و نیکو است. 2. عادت انفعالى: آن است که انسان تحت تأثیر یک عامل خارجى، عمل را انجام مى دهد و با ایجاد انس با آن، انسان اسیر آن مى شود؛ مثلاً انسان عادت مى کند که روى تشک پر قو بخوابد یا به پرخورى یا غذاى خاصى عادت مى کند؛ به طورى که اگر آن غذا به او نرسد بهانه گیرى مى کند و به لجاجت مى پردازد. بنابراین یکى از معیارهاى تشخیص عادت هاى خوب از عادت هاى بد، پیامدهاى آن است. در وصیت نامه امیرالمؤنین علیه السلام به امام حسن مجتبى علیه السلاممى خوانیم: «نیکى عادت است!». همین مضمون در کنزالعمال از پیغمبر صلى الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: «نیکى عادت است و شرّ لجاجت است!». امام سجاد علیه السلام هم فرمود: «دوست دارم کسی از شما که عادت نیکى را پذیرفته است آن را پیوسته ادامه دهد». اکنون با توجّه به این موضوع، روشن مى شود در صورتى عادت به نماز خواندن، ناپسند است و باید با آن مبارزه کنید که احساس نمایید انگیزه خوبى براى اداى آن ندارید و یا تأثیرى در اعمال و رفتار روزانه شما ندارد و شما را از خلاف و گناه بازمى دارد و شما را به خداوند نزدیک تر نمى کند. در این صورت است که مى توانید با استفاده از راهکارهاى مناسب، به نماز خواندن خویش عمق بیشترى ببخشید و به حضور قلب واقعى برسید. در نهایت مهم ترین راه براى اینکه نگذاریم نماز براى ما امرى عادى و روزمره شود، داشتن شوق حضور و از بین بردن سستى و کسالت است. ما هر جا هستیم و در هر منزل و مرتبه به سر مى بریم، باید سستى و رخوت را از خود بزداییم و دست کم اوقات نماز را در ظاهر پاس بداریم و در پى مواظبت باطنى از آن باشیم؛ امام خمینى(ره) سفارش هاى زیبایى در این زمینه دارد: «اى عزیز! تو نیز به قدر میسور و مقدار مقدور، این وقت مناجات را غنیمت شمار و به آداب قلبیه قیام کن، و به قلب خود بفهمان که مایه حیات ابدى اخروى و سرچشمه فضایل نفسانیه و رأس المال کرامات غیرمتناهیه، به مراودت و موانست با حق است و مناجات با او؛ خصوصاً نماز که معجون روحانى ساخته شده با دست جمال و جلال حق است و از جمیع عبادات جامع تر و کامل تر است. پس از اوقات آن حتى الامکان محافظت کن و اوقات فضیلت آن را انتخاب کن که در آن نورانیتى است که در دیگر اوقات نیست و اشتغالات قلبیه خود را در آن اوقات کم کن؛ بلکه قطع کن و این حاصل شود به اینکه اوقات خود را موظّف و معیّن کنى که در آن وقت کارهاى دیگرى نداشته باشى و قلب را تعلّقاتى نباشد و نماز را با امور دیگر مزاحم قرار مده تا بتوانى قلب را راحت و حاضر کنى»هر نوع عادتى زشت و ناپسند نمى باشد و حتى عادت کردن به بسیارى از امور مى تواند براى انسان مفید باشد مثل زمانى که انسان به ورزش کردن عادت کرده باشد که این عادت براى سلامتى وى بسیار مفید است. امّا در خصوص عادت کردن نسبت به اعمال عبادى همچون نماز باید گفت که عادت کردن نسبت به عبادات دو گونه است. برخى عادت ها ریشه در آگاهى و آزادى انسان ندارد و صرفاً یک عادت کور است، چنین عادتى البته ارزش اخلاقى ندارد و انسان ساز نیست، اما عادت هایى که پشتوانه اختیارى دارد، یعنى ناشى از آگاهى و آزادى انسان است مانند عادت به نماز اوّل وقت و سایر اعمال و عباداتى که ناشى از آگاهى عمیق انسانى و دینى است، باعث پایین آمدن ارزش عمل نمى شود و با عادت از نوع اوّل فرق دارد. در روایتى از امام صادق علیه السلام در همین زمینه نقل گردیده که: «به طول رکوع و سجود شخص ننگرید (فریفته نگردید) زیرا ممکن است به آن عادت کرده باشد و اگر ترک کند وحشتش گیرد؛ و لیکن به راستى گفتار و اداى امانتش بنگرید». در این حدیث دو نشانه براى نماز از روى عادت مى توان یافت: نشانه اوّل، کسى که اعمال عبادیش از روى عادت است اگر به هر دلیلى آن را با کیفیت گذشته بجاى نیاورد این امر موجب نگرانى او مى شود. نشانه دوّم، نماز چنین فردى همراه با ارزش هاى دینى دیگر صداقت در گفتار و اداء امانت همراه نیست. البته نماز داراى مراتب فراوان و درجات بسیارى است و هر درجه آن داراى ارزش است و حتى اگر این اهمیت دادن به نماز از روى عادت هم باشد باز ارزنده است زیرا آثار و برکات نماز و به خصوص نماز اوّل وقت به اندازه اى زیاد و فراوان است که حتى انجام آن از روى عادت نیز خداپسند و موجب خشنودى خداوند است، البته انسان باید بکوشد تا با بالا بردن آگاهى خود درباره فلسفه نماز اوّل وقت و عبادت و مانند آن، هر چه بیشتر اعمال خود را اختیارى و آگاهانه تر نماید. موفق و ومؤید باشید.
عبادت از روی عادت