دین و اندیشه

سوالات تاریخی

پرسش و پاسخ

سلام یکی از دوستام که نزدیک به ۱۵ سال نماز و روزه میگرفت .یه چند مدتیه داره روی اسلام تحقیق میکنه و میگه تا وقتی واسم اثبات نشه که اسلام بر حقه هیچکوم از اعمال رو انجام نمیدم چون میخوام دینم رو خودم انتخاب کنم نه بابام.خلاصه یسری سوال ازم پرسید که تو شون موندم خواستم از شما کمک بگیرم  لطفا پاسخ هرکدوم رو جدا بدید تا بتونم قانعش کنم.

۴-چرا پیامبر با عایشه ۷ ساله ازدواج کرد ؟ و چرا حضرت علی دختر ۷ سالش رو به عمر ۵۷ ساله داد ؟

سلامضمن تشکر از اعتماد شما به این مرکز پاسخگویی جواب شمارا در دوبخش بیان می‌کنیم:
بخش اول: در مورد سن عایشه در زمان ازدواج با پیامبر ( ص ) اختلاف است که براى روشن شدن مشاله نظر شما را به مطلب زیر جلب مى کنیم ( این مطلب در پاسخ کسانى است که سن عایشه را در هنگام ازدواج با پیامبر کم مى دانند ) : این یکى از دروغ هاى روزگار است که عایشه در هنگام ازدواج کم سن و سال بود در این مورد گفته اند : پیامبر ( ص ) عایشه شش یا هفت ساله را به عقد خود درآورد و در نه سالگى با او عروسى کرد هم سن عایشه در هنگامى که به عقد پیامبر درآمد ، بیش از شش یا هفت سال بود هم در هنگام عروسى بیش از نُه سال داشت . در مورد جمله نخست ( سن عایشه در هنگام اجراى صیغه عقد ) مى گوییم : اوّلاً : داده هاى تاریخى مى گوید : سن عایشه در هنگام عقد ، خیلى بیش از مقدار مذکور بود به چند دلیل : 1 – برخى از مورخان مانند ابن قتیبه دینورى نوشته اند : عایشه در سال 57 ، یا 58 هجرى و در هفتاد سالگى درگذشت ( 1 ) پس در سال اوّل یا دوم بعثت متولد شده بود . تاریخ اجراى صیغه عقد را یک ماه پس از درگذشت حضرت خدیجه و بعد از عقد سوده بیان کرده اند ( 2 ) . حضرت خدیجه در رمضان سال دهم بعثت از دنیا رفت و در شوال همین سال عایشه به عقد پیامبر درآمد ( 3 ) . بنابراین عایشه در هنگام عقد حدوداً نه ساله بود نه شش ساله . 2 – عالمان اهل سنت از پیامبر دو روایت نقل کرده اند : یکى این که فرمود : دخترش فاطمه سرور تمام بانوان جهان است و دیگر این که درمورد عایشه فضیلتى را بیان داشت که دیگر زنان آن فضیلت را ندارند . چگونه مى شود وقتى حضرت فاطمه سرور تمام بانوان جهان باشد ، عایشه فضیلتى داشته باشد که دیگر زنان حتى حضرت فاطمه از آن محروم باشد ؟ ! بین دو جمله اى که عالمان اهل سنت نقل کرده اند ، ناسازگارى وجود دارد . برخى از آنان همانند « طحاوى » که ناقل آن حدیث هستند ، براى رفع ناسازگارى چاره اندیشى کرده و گفته اند : جمله دوم که درباره عایشه فضیلتى را برشمرده است که دیگر زنان حتى فاطمه از آن محروم است ، مربوط به زمانى است که فاطمه کوچک و نابالغ بود یعنى در هنگامى از فضیلت عایشه یاد شد که حضرت فاطمه خردسال بود و آن فضیلت مربوط به افراد بالغ بود . همو مى گوید : فاطمه در بیست و پنج سالگى درگذشت ( 4 ) . از این دو جمله استفاده مى شود که حضرت فاطمه دو سال پیش از بعثت ولادت یافت و عایشه چند سال از حضرت فاطمه بزرگ تر بود . با این وجود اگر عایشه را دست کم سه سال از فاطمه ( س ) بزرگ تر فرض کنیم ، مى توان فهمید ولادت عایشه پنج سال پیش از بعثت بود ، در این صورت زمانى که به عقد پیامبر درآمد ، حدوداً پانزده ساله بود . 3 – برخى از سیره نویسان همانند « ابن اسحاق » و « ابن هشام » که پیشگامان سیره نویسى هستند . مى نویسند : عایشه بیستمین فردى بود که به پیامبر ایمان آورد . اینان مى افزایند : پیش از عایشه خواهرش اسماء و پس از عایشه « خبّات بن اَرَّت » مسلمان شدند . ( این امر در حدود سال چهارم بعثت و بعد از علنى شدن دعوت پیامبر رخ داد ) ، چنان که مى افزایند : عایشه در این هنگام به سن تکلیف نرسیده و صغیره بود ( 5 ) . صغیره بودن به چه معناست ؟ قطعاً به این معنا نیست که دوره شیرخوارى را طى مى کرده ، چرا که در این دوره معقول نیست گفته شود اسلام آورد باید در این هنگام سن عایشه حدى باشد که بتوان این نسبت را به او داد . سن حضرت على ( ع ) را در هنگامى که اسلام آورد ، ده تا سیزده سال گفته و یادآور شده اند حضرت در این هنگام صغیر بود ، « رجل » نبود . حال درباره عایشه هم مى بایست طورى سخن گفت که معقول باشد یعنى سنش به اندازه اى باشد که بتواند اسلام بیاورد تا بگویند بیستمین مسلمان است ، اگرچه کم تر از سن بلوغ باشد . اگر بلوغ دختران نه سال است ، ایشان در هنگام پذیرش اسلام مثلاً هشت ساله باشد . در این صورت هنگامى که به عقد پیامبر درآمد ، حدوداً پانزده ، یا شانزده ساله بود ، نه شش ، یا هفت ساله . ثانیا : اگر بپذیریم که هنگام اجراى صیغه عقد ، شش یا هفت ساله بود ، اجراى صیغه با اذن پدر بود . عقد با رضایت پدرش ابوبکر خوانده شد . چنین عقدى طبق قوانین پذیرفته شده آن زمان ، نیز طبق قوانین اسلام ، درست و مشروع است ، اما اسلام مى گوید : انجام امور زناشویى منوط بر این است که دختر به سن بلوغ برسد و خودش به اجراى صیغه عقد رضایت بدهد در این صورت عقد صحیح است وگرنه باطل . بنابراین ، جهت اجراى صیغه عقد اشکالى وجود ندارد که سن عایشه ، کم تر از سن بلوغ باشد . ثالثا : در زمان پیامبر ( ص ) سن ازدواج دختران در همین حدود ، معمولى و متعادف بود . عرب هاى شبه جزیره خوش نداشتند دختر دیر ازدواج کند و مدت ها در خانه پدر بماند . بلکه مى کوشیدند دخترانشان را زودهنگام شوهر دهند و به خانه همسر بفرستند ، تا خیالشان آسوده شود . بنابراین ازدواج دختران در سنین کم در ان عصر و زمان پسندیده و متعادف بود و هیچ اشکالى نداشت . اگر پیامبر در این مورد مرتکب اشتباهى مى شد و کارى غیرمتعارف انجام مى داد ، بدون شک دشمنان حضرت سوء استفاده مى کردند و آن را برضد رسالت پیامبر به کار مى گرفتند . در تاریخ هیچ نشانى نیست که دشمنان قسم خورده حضرت از این ازدواج براى کوبیدن شخصیتش بهره گرفته باشند ، که دلیل است ازدواج حضرت با عایشه برخلاف عرف نبود . اما در مورد جمله دوم ( یعنى سن عایشه در هنگام عروسى ) مى گوییم : به نوشته همه مورخان و سیره نویسان عایشه در سال دوم هجرى و پس از جنگ بدر به خانه پیامبر راه پیدا کرد و مراسم عروسى برگزار شد . نیز نوشته اند : عقد عایشه در ماه شوال سال دهم بعثت ، سه سال پیش از هجرت و عروسى او در ماه شوال در سال دوم هجرى رخ داد ( 6 ) یعنى بین عقد عایشه با عروسى اش پنج سال فاصله بود . بنابراین اگر عقد عایشه در نه سالگى جارى شد ، عروسى اش در چهارده سالگى صورت گرفت اما اگر عقدش در چهارده سالگى بود ، ازدواجش در نوزده سالگى رخ داد . بنابراین به هیچ وجه نمى توان پذیرفت در نه سالگى همسر پیامبر شد ! دو نکته : 1 – روایاتى که مربوط به کم بودن سن عایشه است ، عمدتاً از وى نقل شده است . مى دانیم زنان تمایل دارند سن خودشان را کم تر از آن چه هست نشان دهند ! شاید کم نشان دادن سن عایشه ، ریشه در همین نکته داشته باشد . 2 – اگر بپذیریم عایشه در هنگام اجراى صیغه عقد هفت ساله بود ، در هنگام عروسى مى بایست دوازده ساله باشد ، نه نُه ساله ، چون بیان شد تاریخ اجراى صیغه عقد ، شوال سال دهم ، سه سال پیش از هجرت و تاریخ عروسى سال دوم هجرى در ماه شوال واقع شد . بنابراین دلیلى ندارد برخى از نویسندگان تفاوت بین تاریخ عقد و عروسى را دوسال قرار دهند . اظهار شگفتى : جاى بسى تعجب و شگفتى است که سیره نویسانى همانند ابن اسحاق و ابن هشام عایشه را در زمره مسلمانان نخستین قرار مى دهند و او را بیستمین مسلمان برمى شمارند اما در جاى دیگر بیان دارند که عایشه هفت ساله بود به عقد پیامبر درآمد و در نه سالگى در مدینه به خانه ایشان رفت ! ( 7 ) . عموم سیره نویسانى که از نظر زمانى بعد از ابن اسحاق و ابن هشام قرار دارند ، استناد به سخن ایشان مطالب ضد و نقیضى ( که باعث خرده گیرى دشمنان مى شود ) بیان داشته اند ، از جمله « ابن قتیبه دینورى » در المعارف مى نویسد : عایشه شش ساله بود که به عقد پیامبر درآمد و در سال دوم هجرى ، هفده ماه پس از هجرت ، در حالى که نه ساله بود وارد خانه پیامبر شد ! بعد مى نویسد : اودر سال پنجاه و هشتم هجرى و در هفتاد سالگى درگذشت ( 8 ) . با تأمل در چند جمله مذکور ، دو تناقض و ناسازگارى را مى توان مشاهده نمود : یکى ناسازگارى بین سال عقد و سال عروسى که مى بایست پنج سال تفاوت داشته باشد ، در حالى که در این متن به سه سال کاهش پیدا کرده است . دیگرى ناسازگارى بین سن ازدواج با هفتاد ساله بودنش در سال پنجاه و هشت هجرى . اگر در سال پنجاه و هشتم هجرى ، هفتاد ساله بود ، معنایش این است که عایشه در سال دوازدهم پیش از هجرت متولد شده باشد ، حال اگر ولادتش در سال دوازدهم پیش از هجرت باشد و در سال دوم هجرى وارد خانه پیامبر شد ، نتیجه مى گیریم عایشه در هنگامى که وارد خانه پیامبر شد و عروسى کرد ، چهارده ساله بود ، در حالى که در آغاز به جاى چهارده سال ، نه سال را ذکر کرده است ! راستى چرا این گونه ناهمگون نوشته اند ؟ شاید حُبّ و بُغض مذهبى و فضیلت تراشى براى این بانوى نامدار و تأثیرگذار در تاریخ اسلام یکى از عواملى باشد که برخى از نویسندگان به این لغزش روشن گرفتار شده اند چرا که از سویى مى خواهند به عایشه فضیلت مسلمانان اولیه را عنایت کنند و از سوى دیگر برسانند که پیامبر از آغاز محبت ویژه اى به عایشه داشت . در پایان مطلب جالب دیگرى را از یکى از منابع مهم اهل سنت نقل مى کنیم که در صورت فرض صحت این روایت ، بسیارى از اشکالات برطرف مى شود : ابن سعد در کتاب الطبقات الکبرى خود مى نویسد : عایشه پیش از آن‌که با پیامبر ازدواج کند ، در عقد شخص دیگرى به نام جبیر بن مطعم بوده است ! عن عبد الله بن أبى ملکیه قال خطب رسول الله صلى الله علیه وسلم عائشه بنت أبى بکر الصدیق فقال إنى کنت أعطیتها مطعما لابنه جبیر فدعنى حتى أسلها منهم فاستسلها منهم فطلقها فتزوجها رسول الله صلى الله علیه وسلم .
(الطبقات الکبرى – محمد بن سعد – ج 8 – ص 59 ) .
عبد الله بن أبى ملیکه مى‌گوید : رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم از عایشه دختر ابوبکر خواستگارى کرد ، ابو بکر گفت : من عایشه را به جبیر بن مطعم داده‌ام ، به من اجازه دهید تا آن‌ها را منصرف کنم . ابوبکر آن‌ها را منصرف کرد و طلاقش را گرفت ، سپس رسول خدا با او ازدواج کرد . منابع : 1 – ابن قتیبه دینورى ، المعارف ، ص 2 . 134 – طبقات الکبرى ، ج 8 ، ص 3 . 79 – همان ، ص 4 . 58 – مشکل الآثار ، ج 1 ، ص 47 و 52 سیره صحیح پیامبر بزرگ اسلام ، ج ، ص 5 . 264 – سیره ابن هشام ، ج 1 ، ص 6 . 234 – طبقات الکبرى ، ج 8 ، ص 7 . 58 – سیره ابن هشام ، ج 4 ، ص 8 . 214 – المعارف ، ص . 134 الصحیح من سیره النبی ج 13 چاپ 35 جلدی.

اما درخصوص بخش دوم سوال شما:
درباره تزویج ام کلثوم دختر حضرت علی(ع) به عمر بن خطاب، دیدگاه های متعددی وجود دارد، از دیدگاه برخی چنین ازدواجی صورت نگرفته است. از دیدگاه برخی ام کلثوم که همسر عمر بن خطاب شد، دختر خوانده حضرت علی(ع) بود. این دختر در اصل دختر ابوبکر از اسماء بنت عمیس است. وقتی که علی(ع) اسماء را به همسری خود گرفت ام کلثوم بچه کوچک بود و در خانه حضرت علی بزرگ شد و دختر علی(ع) نامیده شد و عمر بن خطاب داماد ابوبکر شد نه داماد علی(ع) و براساس برخی روایات صحیح، عمر بن خطاب با تهدید و فشار این دختر را از علی (ع) گرفت و علی(ع) راضی نبود و نتوانست در برابر فشار دستگاه خلافت بیشتر مقاومت به خرج بدهد.
امام صادق(ع) فرمود: «ناموسی از نوامیس ما را غصب کردند» (فروع کافی، ج 6، ص 346، ح 1، چاپ آخوندی).
این، نه افتخاری برای عمر است و نه نقصی برای علی(ع) و ام کلثوم است. آسیه همسر فرعون بود و جزء سروران زنان بهشتی است. این افتخاری برای شوهر کافر نبود و مقام آسیه هم کاسته نشد. البته ام کلثوم کم سن و سال بود و عمر قبل از این که با او عروسی کند کشته شد.
برای آگاهی بیشتر درباره تزویج ام کلثوم به عمر ر.ک: جزوه «تزویج ام کلثوم من عمر»، سید علی حسینی میلانی.

سوالات تاریخی

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا