هزینه چالش و سازش با آمریکا
لطفا هزینه چالش احمدی نژاد با آمریکا را با هزینه سازش روحانی با آمریکا مقایسه کنید
هزینه مقاومت و ایستادگی نظام جمهوری اسلامی با آمریکا پس از انقلاب اسلامی عمدتاً در قالب اعمال فشارها و تحریم های بین المللی ، تبلیغات گسترده رسانه ای و ایران هراسی و تلاش برای مقابله و براندازی با حمایت از گروههای تروریستی و در طول حیات جمهوری اسلامی علیه کشورمان در برهه های مختلف با درجات متفاوت دنبال شده است و در دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد آمریکا و برخی کشورها با هدف مقابله با پیشرفت کشور در موضوع هسته ای ، به تشدید تحریم ها پرداختند که گر چه مشکلاتی را برای کشور را به وجود آورد ، اما ایستادگی و مقاومت مردم در برابر این فشارها موجب شد تا آنان از این فشارها طرفی نبندند و این وعده الهی است که « و ان تصبروا و تتقوا لا یضرهم کیدهم شیئا ان الله بما یعملون محیط»«و شما اگر صبر کنید و از خدا بترسید، کید آنها هیچ ضررى به شما نمى زند که خدا به آنچه مى کنید، احاطه دارد.» (سوره آل عمران ، آیه 120)ما معتقدیم هزینه های سازش با آمریکا برای کشور به مراتب از هزینه ایستادگی و مقاومت در برابر نظام سلطه کمتر است زیرا دشمنی آمریکا و نظام سلطه با نظام جمهوری اسلامی به دلیل ماهیت اسلامی ،استکبار ستیزانه و استقلال طلبانه آن است و آنها به چیزی جز دست برداشتن از اصول و ارزش های اسلامی و انقلابی راضی نمی شوند و این گونه نیست که با عقب نشینی و دست برداشتن از یک مسأله مانند انرژی هسته ای ، دشمنی آنان با نظام تمام شود از این رو شاهد بودیم که وقتی این بهانه از دست آنها خارج شد ، بهانه های دیگری همچون حقوق بشر و حمایت از تروریسم و موضوع توان موشکی دنبال شد. این مصداق همان کلام الهی است که «وَلَن تَرْضَى عَنکَ الْیَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ الَّذِی جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیرٍ»«هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد مگر آنکه پیروی از آیین آنها کنی. بگو: راهی که خدا بنماید به یقین راه حق تنها همان است؛ و البته اگر از میل و خواهش آنها پیروی کنی بعد از آنکه طریق حق را دریافتی، دیگر از سوی خدا یار و یاوری نخواهی داشت.»(سوره بقره ، آیه 120) «وَلَا یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّى یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا» « و آنان پیوسته با شما مى جنگند تا اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند» (سوره بقره ، آیه 217)حضرت امام عمق کینه و دشمنی دشمنان نظام را این گونه تبیین فرمودند : «نکته مهمی که همه باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال وآزادی ما راقبول دارند ؟ به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند به گفته قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر این که شما را از دین تان برگردانند …آری اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانه عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام را با دستهای خود ویران نماید , آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمیت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر , آنها ابر قدرت باشند ما ضعیف , آنها ولی و قیم باشند , ما جیره خوار و حافظ منافع آنها , نه یک ایران با هویت ایران اسلامی . » (صحیفه نور , ج 20 , ص 237)تجربه دولتهای سازشگر به خوبی نشان میدهد که پیامدهای منفی سازش به مراتب از چالش بیشتر بوده است:هزینههای سازش برای لیبی
معمر قَذّافی کسی که سالها در سودای رهبری جهان عرب، کشورهای عربی را به دشمنی و مقابله با آمریکا فرا میخواند، پس از آنکه فشارهای دولت آمریکا بر وی شدت گرفت، دست آخر به سازش با غربیها تن داد.
دسامبر ۱۹۸۸ هواپیمای پان آمریکن با ۲۵۹ مسافر که اکثر آنها آمریکایی بودند در آسمان اسکاتلند منفجر شد؛ آمریکاییها لیبی را به عنوان مقصر اصلی این حادثه معرفی کردند، حادثهای که در رسانهها به پرونده لاکربی شهرت پیدا کرد. امریکاییها پرونده را به شورای امنیت سازمان ملل کشانند. ۲۱ ژانویه ۱۹۹۲ قطعنامهای از سوی شورای امنیت صادر شد که لیبی را موظف به همکاری با امریکا نمود. هنگامی که قذافی عزم آمریکا را برای فشار بر حکومتش مشاهده کرد، برای کاهش تبعات منفی برخورد واشنگتن، به مرور در مسیر سازش گام برداشت. در نخستین قدم قذافی قبول کرد تا در ازای هر فرد کشته شده در حادثه لاکربی مبلغ ده میلیون دلار، جمعاً بالغ بر دو میلیارد و هفتصد میلیون دلار بپردازد. اما آمریکاییها غرامت پرداخت شده برای حادثه لاکربی را کافی ندانستند. قذافی با افزایش غرامت قربانیان لاکربی موافقت کرد. در گام بعد دولت آمریکا تعطیلی فعالیت هستهای لیبی آن هم به بهانه نگرانی از رفتارهای خصمانه احتمالی لیبی را مطالبه نمود. بوش پسر در ترسیم راهبرد خود در قبال لیبی میگوید: آنها باید حسن نیت خودشان را با تعطیلی برنامه هستهایشان نشان بدهند. در آن صورت آمریکا هم کمک میکند تا دنیا لیبی را به عنوان یک شریک تجاری بپذیرد.
لیبی تاسیسات هستهای خود اعم از دستگاههای سانتریفیوژ، قطعات مربوطه، مدارک و مخزنهای حاوی هگزا فلوراید اورانیوم را به آمریکا منتقل کرد. اما عجیبترین اقدام لیبی انهدام تمامی تجهیزات مرتبط با موشکهای اسکاد- سی بود. دیکتاتور لیبی همچنین موافقت کرد تا موشکهای اسکاد- بی را نیز منهدم نماید. با این حال اسپنسر آبراهام وزیر وقت انرژی آمریکا نیز مدعی شد تنها پنج درصد خواستههای آمریکا از سوی لیبی برآورده شده است: مشکلات هستهای لیبی بسیار بزرگتر و عمیقتر از چیزی است که امروز در رسانهها به آن اشاره میشود. این مشکلات مثل یک کوه یخ است که الان تنها قله آن بیرون از آب دیده میشود. چیزی حدود پنج درصد از آن!
در عین حال کمپانیهای آمریکایی کنکو فیلیپس، ماراتون و هس از جمله بزرگترین شرکتهای نفتی به شمار میآیند که از سال ۲۰۰۴ و آغاز مذاکرات بوش با قذافی و رفع تدریجی تحریمها حضور تقریباً پررنگی در عرصه استخراج نفت لیبی داشتند.
لیبی پیش از آغاز درگیریهای سال ۲۰۱۱-۲۰۱۲، روزانه حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه نفت تولید و یک میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه از این مقدار را صادر میکرد. ۵۹.۲ درصد از امتیاز استخراج نفت در اختیار شرکت نفتی واحه (بزرگترین شرکت دولتی)، ۱۶.۳ درصد در اختیار کمپانی کنکوفیلیپس، ۱۶.۳ درصد در اختیار کمپانی ماراتون و ۱۶,۸ درصدر نیز متعلق به کمپانی هس بود.۲
سر انجام نیز مذاکراتی محرمانه و درحقیقت مذاکرات سازش بین معمر قذافی حاکم دیکتاتور لیبی با سران کاخ سفید در دوران اوباما صورت گرفت تا برای خروج موفقیت آمیز وی و خانوده اش از کشور مقدماتی فراهم شودکه این امر نیز محقق نشد.
هزینههای سازش برای کره شمالی
کره شمالی علیرغم چالشها عمیق خود با مقامات واشنگتن، در مدت کوتاهی تصمیم گرفت تا روند سازش با آمریکا را در پیش گیرد. مطابق قراردادی که بین کره شمالی و ایالات متحده به منظور غیر هستهای کردن شبه جزیره کره منعقد شد، پیونگ یانگ باید نیروگاههای هستهای خود را از بین ببرد. به همین سبب مقامات کره شمالی اعلام کردند که تصمیم دارد در ادامه جمع آوری تاسیسات هستهایاش، برجهای خنک کننده نیروگاه «یونگ بیون» را تخریب کند. در همین راستا دولت این کشور از رسانهها برای پوشش و بازتاب این فرایند رسماً دعوت به عمل آورد,خیلی زود دولت پیونگ یانگ به دلیل نقض عهد آمریکاییها از ادامه فرآیند سازش با مقامات غربی نا امید شده و مسیر خود را به سوی حفظ تأسیسات هستهای تغییر دادند.
هزینههای سازش برای کوبا
در نمونه دیگر؛ واشنگتن از سال ۱۹۶۱ روابط دیپلماتیک خود را با کوبا به دلیل مواضع مستقل و ضدآمریکایی این کشور قطع و این کشور را تحریم کرد؛ در چند ماههای اخیر دولت کوبا تصمیم گرفت تا با هدف عادی سازی روابط و کاهش هزینههای تحمیلی آمریکا فرآیند سازش را بپذیرد.
دولت آمریکا اعلام کرد بخشی از تحریمهایی را که علیه کوبا از حدود نیم قرن پیش اعمال کرده بود با هدف عادی سازی روابط خود با این کشور لغو کرد. گرچه تحریمهای اصلی که کنگره آمریکا علیه کوبا اعمال کرده است همچنان پابرجا هستند. «جوزفینا ویدال» مسئول بخش آمریکا در وزارت امور خارجه کوبا در این باره گفت: آمریکا تنها آن بخش از تحریمها را تاکنون لغو کرده که به نفع اقتصاد خود آمریکاست. از همین رو، تحریمهای جدیدی نیز که آمریکا به تازگی از لغو آن خبر داده است بیشتر به نفع مردم آمریکاست تا مردم کوبا
عقبنشینی کوبا از مواضع ضدآمریکایی خود که به نتیجه مدنظر منتج نشد
علیرغم ورود مقامات کوبا به عرصه سازش با آمریکا، خبرگزاری کوبا هم خبر دادند که باراک اوباما، رئیس جمهور سابق آمریکا با تمدید قانون «تجارت با دشمن» در این کشور که تأکیدی بر ادامه اعمال تحریمهای خصمانه واشنگتن علیه کوبا محسوب میشود، موافقت کرد. اوباما ضمن موافقت با تمدید مدت زمان این قانون برای یک سال دیگر، عادیسازی روابط دو کشور کوبا و آمریکا در ماههای اخیر را نادیده گرفت و مجوز اعمال تحریم علیه کوبا را صادر کرد. توجه به این نکته ضروری است که کوبا در کنار هزینهها مالی ناشی از تحریم، به خاطر سازش با مقامات آمریکایی به پرستیژ و اعتبار داخلی و بینالمللی خود نیز چوب حراج زد.
هزینههای سازش دولتهای عربی
سالهاست که دولتها عربی منطقه خصوصاً عربستان سعودی ناچارند تا برای جلب نظر مقامات آمریکایی، هزینههایی را بپذیرند. ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتی خود بشدت حمایت از عربستان سعودی را زیر سؤال برد و گفت: «عربستان بهزودی بهعلت خطر داعش در ورطه سختی گرفتار خواهد شد، و به کمک ما نیاز پیدا خواهد کرد، اگر آمریکا وجود نداشت، اکنون عربستانی هم نبود و نمیتوانست اکنون به بقای خود ادامه دهد».وی رسماً مقامات سعودی خواست تا در قبال هزینههای دولت آمریکا خسارت آن را جبران کنند. دیکتاتورهای سعودی حامی کلینتون راهی جزء پرداخت هزینه سازش به ترامپ پرخاشگر نداشتند، به همین سبب در اولین سفر وی به عربستان این مهم محقق شد.
لذا شرکت لاکهید مارتین و بوئینگ به عنوان دو شرکت تسلیحاتسازی بزرگ آمریکا، به ترتیب با به دست آوردن ۲۸ و ۵۰ میلیادر دلار، از بزرگترین ذینفعهای قرارداد تسلیحاتی ۱۱۰ میلیارد دلاری دونالد ترامپ با عربستان به شمار میروند.
همچنین وزارت کشور عربستان سعودی هم پیش از سفر ترامپ به عربستان، با پرداخت مبلغ ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار گروه ‘سونوران’ در ایالت آریزونا به عنوان مشاور دولت در امور تجاری را اجاره کرد. این مبلغ حتی در مقایسه با فعالیتهای پر سود جهت اعمال فشار بر دولتهای خارجی مبلغ هنگفتی به حساب میآید.
(rasad.org/fa/news/124707)
ایرانِ دوران پهلوی دوم
ایرانِ دوران پهلوی، شباهت زیادی با عربستانِ کنونی داشت. کشوری سرشار از منابع نفتی، دارای ارتشی به ظاهر قدرتمند و حاضر در درگیری های منطقه ای و البته بزرگ ترین واردکننده سلاح از آمریکا.دوران پهلوی، به هر میزان تولید و قیمت نفت افزایش می یافت، به همان میزان واردات سلاح از آمریکا افزوده می شد؛ آمریکا ازیک طرف با واردات نفت از ایران، انرژی موردنیاز خود را تأمین می کرد و از طرفی دیگر با فروش سلاح به ایران دلارهای خود را پس می گرفت، اما انباری از اسلحه برای خود در خاورمیانه ایجاد می کرد. در آرشیو سایت وزارت خارجه آمریکا آمده است که «مسئولان آمریکایی بهترین روش برای کنترل شاه را همان برنامه نظامی می دانند؛ اگر شاه مطمئن شود که آمریکا به امنیت ایران توجه دارد، مشاوران نظامی بهتر می توانند به وی در مورد مسائل اولویت دار مشورت دهند.»
افزایش درآمدهای نفتی ایران در دهه ۷۰ میلادی (۵۰ شمسی) هم زمان با افزایش سرسام آور واردات اسلحه از آمریکا صورت گرفت؛ امیرعباس هویدا، از نخست وزیران دوران محمدرضا شاه، در صفحه ۹۸ کتاب خود بانام سقوط شاه این طور می نویسد: «در یک فاصله زمانی، ۲۰ ساله، از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۱، کل خرید تسلیحاتی ایران از آمریکا به یک میلیارد دلار هم نرسید. ولی بین سال های ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۸ یعنی فقط در عرض ۸ سال آخر سلطنت شاه، میزان خرید سلاح از آمریکا آن قدر سریع افزایش پیدا کرد که به رقم نجومی ۱۹ میلیارد دلار بالغ شد». این خریدها هم زمان با اوضاع به هم ریخته اقتصادی آمریکا در دوران بعد از جنگ ویتنام است که توانست به اقتصاد آمریکا جانی دوباره ببخشد.»
عقب نشینی های سیاسی محمدرضا شاه به اینجا ختم نمی شود و موارد متعددی ازاین دست در طول دوران پهلوی قابل مشاهده است. مسئله صرف نظر کردن ایران از حاکمیت بر بحرین از جمله این عقب نشینی های سیاسی این دوران است؛ در کتاب سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی آمده است که در مذاکراتی پنهانی میان ایران، انگلستان و آمریکا، ایران در مورد مسئله بحرین کوتاه می آید و عقب نشینی سیاسی کند و نتیجه چیزی نمی شود جز جدایی بحرین از ایران.
در هم شکسته شدن مقاومت ۳۰ ساله
مذاکرات سازمان آزادی بخش فلسطین به رهبری یاسر عرفات از درس آموزترین تجربه های مسلمانان در دهه های اخیر است. سازمان آزادی بخش فلسطین که در سال ۱۹۶۴ با هدف آزادسازی فلسطین از طریق درگیری مسلحانه تشکیل شده بود و هدف نخست خود را نابودسازی رژیم صهیونیستی عنوان می کرد، پس از چند دهه مقاومت، پای میز مذاکره با رژیم صهیونیستی می نشیند و درنهایت بدون دست یافتن به اهداف خود، این رژیم را به رسمیت می شناسد. این مذاکرات، با اجلاس مادرید در سال ۱۹۹۱ آغاز و نهایتاً به توافق نامه اسلو منتهی می شود. یاسر عرفات در مذاکرات سازش به دنبال اهدافی همچون پایان دادن به شهرک سازی ها و آزادی اسرای فلسطینی بود که باوجود دادن امتیازات فراوان به رژیم صهیونیستی، به هیچ کدام از آن اهداف نرسید.
به جز به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی و چشم پوشی از ۷۸ درصد خاک فلسطین که بزرگ ترین موفقیت صهیونیست ها در این مذاکرات به شمار می رفت، امتیازات دیگری از طرف این افراد به رژیم صهیونیستی اعطا شد؛ در این مذاکرات مبارزات نظامی سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) به عنوان اَعمال تروریستی شناخته و توافق شد که این اعمال متوقف و بندهایی از اساس نامه ی این سازمان از جمله مبارزه مسلحانه با رژیم صهیونیستی و نابودی این رژیم حذف شود؛ در این مذاکرات، باوجود به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی از سوی ساف، طرف فلسطینی نتوانست دولت مستقل فلسطینی را تشکیل دهد و تنها به یک تشکیلات خودگردانِ بدون ارتش در کرانه باختری رضایت داد و مسئولیت امنیت آن را هم به اسرائیلی ها واگذار کرد. در این توافق نامه در مورد وضعیت بیت المقدس، پناهندگان فلسطینی و شهرک نشینان مستقر در کرانه باختری سخنی به میان نیامد.
(www.hawzah.net/fa/Article/View/95093)
برای روشن شدن هزینه های سازش با نظام سلطه ابتدا لازم است به دلایل دشمنی آن با نظام جمهوری اسلامی بپردازیم. در بررسی مهمترین دلایل و عوامل دشمنی دشمنان انقلاب اسلامی با نظام جمهوری اسلامی و استمرار و دست برنداشتن از این دشمنی وعناد, می توان به این موارد به طور گذرا اشاره نمود:
1.اسلامی بودن نظام جمهوری اسلامی :
یکی از مهمترین عوامل دشمنی استکبار جهانی و در رأس آنها آمریکا با نظام جمهوری اسلامی,بلکه ریشه اصلی تمامی دشمنی ها , اسلامی بودن انقلاب و شکل گیری انقلاب بر پایه اسلام ناب است . ؛ انقلاب اسلامی که بر پایه فرهنگ غنی اسلام شکل گرفت , فرهنگ غرب و مبانی آن را به چالش کشیده و زیر سوال برد . ریچارد نیکسون رئیس جمهور اسبق آمریکا می گوید : «جهان اسلام در قرن بیست و یکم یکی از مهمترین میدانهای زور آزمایی سیاست خارجی آمریکاست.» (نیکسون , ریچارد , فرصت را از دست ندهید , ترجمه , حسین وفسی نژاد , تهران : ص 256) هانتینگتون نظریه پرداز مشهور آمریکایی می گوید : «تقابل اصلی آینده جوامع بشری برخورد فرهنگ اسلامی و فرهنگ غربی است . » (نفوذ و استحاله , پیشین , ص 47)
مقام معظم رهبری در این باره فرمودند : «امروز دشمنی اردوگاه استکبار با ایران اسلامی به خاطر اسلام است . آن ها با اسلام دشمن هستند که بر جمهوری اسلامی ایران فشار وارد می کنند و الله که آمریکا از ملت ایران از هیچ چیز شان به قدر مسلمان بودن و پایبند به اسلام ناب محمدی بودن ناراحت نیست او می خواهد شما از این پایبندی دست بردارید .» (روزنامه جمهوری اسلامی , 13/2/69)
2. زیر سؤال بردن نظام استکباری:
موجودیت نظام جمهوری اسلامی و حرکت با صلابت و مقتدرانه آن , بنیان نظام استکباری را به خطر انداخته است و همین مسأله از دلایل دشمنی استکبار جهانی و آمریکا با انقلاب اسلامی است . ریچارد مورفی , معاون پیشین وزیر خارجه آمریکا در گزارشی خطاب به نمایندگان کنگره آمریکا گفت :« اولویت های آمریکا مبتنی بر حفظ جریان جریان آزاد نفت از خلیج فارس, مهار کردن نفوذ روسیه و جلوگیری از رادیکالیسم اسلامی است . پدیده انقلاب اسلامی ایران دیگر تنها یک مسأله استراتژیک متعارف نیست , مسأله امواجی است که این انقلاب پدید آورده و بنیادهای تمدن معاصر کاپیتالیستی و سوسیالیستی غرب را به لزره انداخته است .» (واعظی , حسن , ایران و آمریکا , پیشین , ص 314, فارین پالیسی به نقل از خطر توطئه , ص 95)
مقام معظم رهبری فرمودند:« موضع انقلاب اسلامی موضع هجومی است , هجوم علیه سیستم ظالمانه و ستمگرانه ای که امروز بر دنیای سیاست در سراسر عالم و بر زندگی واقعی مردم حاکم است , یعنی هجوم بر نظام سلطه… انقلاب اسلامی , فریاد و نهیبی است علیه چنین نظام های ظالمانه ای در دنیا . علت این هم که نظام اسلامی و انقلاب اسلامی در چشم ها و کام های ملت ها شیرین بوده و همچنان هست , همین است . این هم که می بینید در دنیا سیاست های گوناگون با شیوه های مختلف مرتب روی جمهوری اسلامی فشار می آورند تا در قضایای گوناگون مثلاً در قضیه فلسطین موضع نگیرد , بعضی ساده لوح ها خیال می کنند که مشکل فقط این است که جمهوری اسلامی در فلان قضیه موضع تندی دارد , لذا می گویند شما موضع تند نگیرید , در صورتی که مسأله این نیست مسأله این است که مواضع اصولی جمهوری اسلامی , اصل سیاست های سلطه را در دنیا تهدید و ملت ها را امیدوار می کند .» (پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری , بیانات معظم له در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان طرح ولایت ,17/5/81)
3.به مخاطره انداختن منافع ابرقدرتها در منطقه حساس خاورمیانه :
انقلاب اسلامی منافع غرب و به ویژه آمریکا را در منطقه استراتژیک خاورمیانه به خطر انداخته است و این یکی از عوامل دشمنی با آن است . برژنسکی نظریه پرداز مشهور آمریکایی می گوید : «تجدید حیات اسلام بنیادگرا در سراسر منطقه با سقوط شاه و تشنجات ناشی از ایران ( امام ) خمینی ( ره) یک مخاطره مستمر برای منافع ما در منطقه ای که حیات جهان غرب کاملاً به آن وابسته است ایجاد کرده است . بنیادگرایی اسلامی پدیده ای است که امروزه آشکار نظم و ثبات موجود را تهدید می کند .» (داودی , محسن , ستیز غرب با آنچه بنیادگرایی اسلامی می نامد , تهران , دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی , 68, ص 80)
مقام معظم رهبری فرمودند:« این که ملاحظه می کنید بعد از پیروزی انقلاب تاکنون آمریکاییها از دشمنی با ملت و کشور و نظام جمهوری اسلامی هرگز دست نکشیده اند و یک لحظه از دشمنی باز نایستاده اند علّت همین است این جا پایگاه سیاسی و اقتصادی امن و امان آمریکاییها بود, اما فکر اسلامی و ایمان اسلامی این ملت را بیدار کرد و آنها توانستند به برکت اسلام , دست این سلطه طلبِ زیاده خواهِ زورگوی چپاولگر را کوتاه کنند, در حقیقت اسلام در کشور ما بزرگترین ضربه را به استکبار آمریکایی زده است بنابراین آنها هم بزرگترین کینه را دارند و بی مهار اقداماتی می کنند.» (پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری , بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه های نماز جمعه ی تهران 1381/09/01)
4.انقلاب اسلامی , کانون بیداری و الگوی سایر ملت ها :
تاثیر گذاری و نفوذ انقلاب اسلامی در نهضت های آزادیبخش در سراسر جهان و تبدیل شدن انقلاب اسلامی به عنوان کانون بیداری ملت ها و الگویی برای مبارزه و مقابله با قدرتهای بزرگ و دمیدن روحیه استکبار ستیزی در میان آنان که امروز نمونه های آن را در کشورهای عربی اسلامی شاهد هستیم , از دلایل عمده دشمنی آمریکا با نظام جمهوری اسلامی است . الکساندر هیک وزیر دفاع اسبق آمریکا می گوید: « به نظر من خطرناک تر و مهم تر از این مشکلات بین المللی عواقب گسترش بنیاد گرایی اسلامی است که در ایران پاگرفته و اکنون عراق و ثبات رژیم های عرب میانه رو را در منطقه تهدید می کند , می باشد . اگر این از کنترل خارج شود منافع ابر قدرت ها را به خطرناک ترین وجه به مخاطره خواهد انداخت . » (روزنامه اطلاعات , 1/12/61) مقام معظم رهبری فرمودند: « آمریکایی ها می دانند که اگر ایران اسلامی و ملت ایران برقله رفیع این فناوری بایستد سخن حق او که دعوت به استقلال و عزت و سرافرازی است در افکار عمومی جهان به ویژه مسلمانان , نفوذ بیشتری خواهد یافت و دشمنان ملت از همین مسأله ناراحت و نگرانند . » (پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری , بیانات مقام معظم رهبری در جمع دست اندر کاران جهاد دانشگاهی , 1/4/83) همچنین فرمودند:« این موضوع نشأت گرفته از ایستادگی و ثبات ملت ایران و نشانه های خوب پیشرفت در ایران اسلامی است. صورت عزت ملت، سربلندی سیاسی نظام اسلامی، پیشرفتها و نوآوریها در عرصه های مختلف علمی و اقتصادی، و کوتاه نیامدن در مقابل قدرتهای زورگو، تداوم پیدا کرده و اکنون به الگویی برای ملتهای منطقه تبدیل شده است.» (همان , بیانات مقام معظم رهبری دیدار جمعی از فرماندهان و مسئولان نظامی و انتظامی در تاریخ 14/1/1390)
5.استقلال طلبی جمهوری اسلامی و حرکت در مسیر پیشرفت :
استقلال طلبی و حرکت در مسیر توسعه و پیشرفت کشور و رهایی از وابستگی در عرصه های مختلف به سایر کشورها از جمله قدرتهای بزرگ نیز از جمله دلایل دشمنی قدرتهای بزرگ با نظام جمهوری اسلامی ایران است . مارتین ایندایک معاون خاور میانه ای وقت وزارت خارجه آمریکا با اشاره به ناهمخوانی سیاست های جمهوری اسلامی با ایالت متحده , گستاخانه تأکید می کند که مجازات و تنبیه انقلاب اسلامی درس عبرتی برای کشورهایی خواهد بود که در مسیر استقلال و رهایی از رهبری آمریکا گام بر می دارند (روزنامه کیهان , 26/1/78) نوام چامسکی نظریه پرداز مشهور آمریکایی نیز براین باور است که : «جمهوری اسلامی ایران از نظر آمریکا غیر قابل پذیرش است چون از استقلال خود چشم پوشی نمی کند . » (روزنامه رسالت , 27/2/80) مقام معظم رهبری در این باره فرمودند : «دشمنی نظام مستکبر آمریکایی و هر مستکبر در دنیا با نظام اسلامی , به خاطر پرچم برافراشته عدالت است , به خاطر این است که می بیند با نام اسلام و با تعالیم والای اسلام کشوری دارد به سمت رشد و توسعه و پیشرفت علمی و عملی حرکت می کند می داند که این , جلوی نفوذ آنها را خواهد گرفت . آنها با هر کشوری که خارج از قلمرو قدرت آنها به توسعه , به سمت رقابت با آنها حرکت کند , مخالفند . آنها در مناطق مختلف عالم – که از لحاظ منابع حیاتی و منابع اقتصادی و زیر زمینی , ثروتمند و غنی است – منافع خودشان را دنبال می کنند و در پی این هستند که ظالمانه و مستکبرانه براین کشورها پنجه بیفکنند وبا قدرت زور و زر و تزویر خودشان بتوانند این منابع را در اختیار بگیرند . دشمنی آمریکا و استکبار با ایران اسلامی به خاطر این حرکت قدرتمندانه مردمی است چون ایمان مردم , علاقه مردم به استقلال , و اطمینان به نفس مردم , به ضرر آنهاست . آنها می خواهند کشور ما را همیشه وابسته نگه دارند . آنها می خواهند از لحاظ فرهنگی , اقتصادی و سیاسی کشورهای این منطقه را وابسته به خودشان نگه دارند . وقتی کشوری مستقل است , وقتی اطمینان به نفس دارد و با اعتماد به خود , در راهی که او را به سمت اهداف والا می رساند , حرکت می کند , طبعا اینها ناراضی می شوند . نارضایتی دشمنان جهانی ما به این خاطر است . آنها وقتی راضی می شوند که ملت ایران اختیار دین ودنیا و فرهنگ و اقتصاد خود را یکسره به آنها بسپارد . ملت ایران امروز بیدار شده است و زیر بار چنین زور گویی ها و قلدری هایی نمی رود. » (پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری , بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع مردم رفسنجان , 18/2/84)
6. دشمنی با رژیم صهیونیستی و حمایت از مردم مظلوم فلسطین و لبنان :
یکی دیگر از دلایل دشمنی استکبار جهانی و آمریکا با جمهوری اسلامی , دشمنی با رژیم صهیونیستی و حمایت از مردم مظلوم فلسطین ولبنان در دست یابی به حقوق از دست رفته آنان و خط مقاومت در منطقه است. مارتین ایندایک می گوید : « دلیل اصلی ادامه ضدیت آمریکا با ایران نیز بدان جهت است که در سیاست ایران در قبال روند سازش تغییری ایجاد نشده است . » (خلیلی , اسد الله , روابط ایران و آمریکا , بررسی دیدگاه نخبگان آمریکایی , تهران: موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر , 1381, ص 466)
مقام معظم رهبری فرمودند: « مسئله فلسطین فقط مسئلهی جغرافیا نیست مسئله بشریت است مسئله انسانیت است امروز مسئله فلسطین شاخص میان پایبندی به اصول انسانی و ضدیت با اصول انسانی است مسئله این قدر اهمیت دارد آمریکا هم از این معامله زیان خواهد دید بلاشک این چیزهای تاریخی ده سال و بیست سال و سی سال در تحولات تاریخی مثل یک لحظه است بهزودی خواهد گذشت قطعاً تاریخ آمریکا و آیندهی آمریکا مغلوب این حرکتی خواهد شد که در این پنجاه شصت سال اخیر آمریکائیها در رابطه با مسئلهی فلسطین انجام دادند مسئلهی فلسطین مایه بدنامی آمریکا در طول قرنهای متمادی در آینده خواهد بود …مسئله فلسطین یک مسئلهی اسلامی است همه ملتها در مقابل فلسطین مسئولند همه دولتها در مقابل فلسطین مسئول هستند چه دولتهای مسلمان چه دولتهای غیر مسلمان هر دولتی که ادعای طرفداری از انسانیت را دارد مسئول است منتها وظیفه مسلمانها وظیفه سنگینتری است دولتهای اسلامی موظفند و باید به این وظیفه عمل بکنند ..ما در جمهوری اسلامی مسئلهی فلسطین برایمان یک مسئله تاکتیکی نیست یک استراتژی سیاسی هم نیست مسئلهی عقیده است مسئله دل است مسئله ایمان است (پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری , بیانات در دیدار شرکت کنندگان افتتاحیه همایش غزه , 8/12/1388)
در یک جمله, ریشه اصلی دشمنی و خصومت آمریکا با نظام جمهوری اسلامی را باید در ماهیت استکباری وظالمانه این کشور و ماهیت اسلامی , حق طلبانه و ظلم ستیزانه نظام جمهوری اسلامی جستجو نمود .
اگر طبق نظریه سازش، جمهوری اسلامی بخواهد راه سازش با امریکا به عنوان شیطان بزرگ را در پیش گیرد، چه هزینههایی باید بپردازد. برای بررسی اجمالی هزینههای سازش، موضوعات چالشبرانگیز و حوزههایی را که جمهوری اسلامی باید در آن تغییر رفتار بدهد مورد توجه قرار داد.
حوزههای مورد انتظار غرب و امریکا برای تغییر رفتار، همان حوزههایی است که به بهانه آنها، تحریمهایی را علیه جمهوری اسلامی وضع کردهاند. عناوین تحریمها و فشارهای اقتصادی، بیانگر حوزههای مدنظر غرب برای تغییر رفتار است. بنابراین سازش بین ایران و غرب و خصوصاً امریکا، زمانی حاصل میشود که جمهوری اسلامی در این حوزهها طبق نظر امریکاییها تغییر رفتار دهد. این تغییررفتارها، در واقع همان هزینههای سازش میباشد. دقت در این هزینهها مشخص میکند که هزینههای چالش نسبت به هزینههای سازش بسیار ناچیز است. مواردی از این هزینهها عبارت است از:
1 ـ تحریمهای هستهای: غرب با محوریت امریکا از طریق اعمال تحریمهای اقتصادی و تهدیدات نظامی و انواع دیگر فشارها، به دنبال آن بود که اساساً مانع دستیابی ملت ایران به دانش هستهای و چرخه سوخت گردد. با ایستادگی ملت ایران و نظام اسلامی در برابر فشارها، در نهایت به رغم همه فشارها، جمهوری اسلامی وارد باشگاه هستهای شد و به چرخه سوخت دست یافت. اما ایران در نهایت برای برداشته شدن تحریمها و کاهش فشارها، مجموعهای از محدودیتها را در برنامه هستهای خود طبق برجام پذیرفت. این محدودیتها از منظر برآوردهای استراتژیک، هزینههای سنگینی را بر ملت ایران و نظام اسلامی تحمیل کرد.
2ـ تحریمهای نظامی و موشکی : بخشی از تحریمهای وضع شده علیه جمهوری اسلامی، تحریمهای تسلیحاتی، نظامی و موشکی است. هماینک امریکاییها برخلاف برجام، به دنبال تشدید تحریمهای موشکی با وضع تحریمهای جدید هستند. بدیهی است در صورت حرکت برای برداشته شدن این نوع تحریمها، ایران میبایست مجموعهای از محدودیتها را در برنامه موشکی خود بپذیرد. پذیرش محدودیتها در برنامه نظامی و خصوصاً موشکی، یعنی محدودسازی قدرت دفاعی کشور که اساساً عملی برخلاف عقلانیت و تدبیر است. هزینه این نوع سازش به قدری بالا خواهد بود که نمیتوان آن را محاسبه کرد. از بین بردن قدرت دفاعی و آسیبپذیر کردن امنیت ملی، هزینه سازش برای برداشتن تحریمهای نظامی و موشکی است. کشوری که قادر به دفاع از خود نباشد، استقلال آن در همه ابعاد در معرض خطرات جدی قرار میگیرد. ملت ناتوان در دفاع از خود، در نهایت باید تن به ذلت و تسلیم شدن در برابر قدرتهای زورگو بدهد. آیا این نوع هزینهها را میتوان محاسبه کرد؟ یک نظام سیاسی و یک ملتی که نتواند با اقتدار در برابر دشمنانش بایستد، هر روز باید به دشمنانش امتیاز بدهد و عقبنشینی نماید.
3ـ تحریمها به بهانه حمایت از تروریسم : بخشی از تحریمهای وضع شده علیه جمهوری اسلامی، تحریمهایی است که به بهانه حمایت ایران از تروریسم وضع شده است. اگر ایران برای برطرف کردن چالشها و رسیدن به سازش بخواهد در این خصوص حرکتی انجام دهد، بدیهی است که باید دست از حمایت کسانی که از نظر غربیها تروریست هستند بردارد. گروههای مقاومت فلسطینی، حزبالله لبنان، انصارالله یمن و بسیاری از جنبشهای آزادیبخش و جریانهای اسلامی که در مقابل نظام سلطه و شبکه صهیونیزم دست به مبارزه و مقاومت زدهاند، از نظر غربیها و امریکاییها، تروریست هستند. هزینه سازش در این موضوع برای برداشتن تحریمها و کاهش فشارها، پا گذاشتن روی اصول اعتقادی، باورهای دینی و ارزشهای انسانی است. حمایت ملت ایران و نظام اسلامی از مبارزین راه حق و عدالت، مبتنی بر باورهای اعتقادی و ارزشهای انسانی است. بنابراین تغییر رفتار در این حوزه یعنی تغییر هویت و از دست دادن هویت دینی و انقلابی.
4 ـ تحریمهای حقوقبشری: هزینه سازش برای برداشتن تحریمهای حقوق بشری، یعنی فاصله گرفتن از اسلام ناب و شریعت از یک طرف و پذیرش ارزشهای غربی از طرف دیگر. آیا برای یک ملت مسلمان و مؤمن با هویت دینی، قابل قبول است که برای عبور از هزینههای چالش، از هویت ملی و دینی خود دست بردارد؟ اساساً اگر چنین اتفاقی رخ دهد، آیا هزینه این سازش، هزینه کمی است؟ زنده بودن هر ملتی به هویت آن ملت بر میگردد. بنابراین هزینه سازش در این خصوص، دست کشیدن از هویت مستقلی است که براساس آموزههای دینی شکل گرفته است.
5ـ تحریمهای اقدامات بیثبات کننده : وضع تحریمهای جدید در کنگره امریکا تحت عنوان «قانون مقابله با اقدامات بیثبات کننده ایران»، نشان میدهد که برای تحریمهای امریکا علیه جمهوری اسلامی پایانی متصور نیست. براساس برخی از اطلاعات، قریب 50 طرح در کنگره امریکا برای وضع تحریمهای جدید علیه ایران تهیه شده است. براساس هر یک از این طرحها، امریکاییها به دنبال تغییر بخشی از رفتار جمهوری اسلامی هستند. نقطه هدف در تحریمهای جدید، پایانبخشی به قدرت منطقهای ایران است. امریکاییها با وضع این تحریمها و تشدید آن، به دنبال محصور کردن ایران در مرزهای جغرافیاییاش هستند. محدود شدن ایران به مرزهای جغرافیایی و از دست دادن نفوذ در منطقه، یعنی آسیبپذیر شدن منافع ملی و در رأس آن آسیبپذیر شدن امنیت ملی که خسارت بسیار بزرگی است.
موارد بر شمرده شده، بخشی از هزینههای سازش با امریکا است. پر واضح است که حرکت در مسیر سازش، هزینههای سنگین دیگر غیر قابل تصور و غیر قابل پیشبینی را به دنبال خواهد داشت. هزینههایی که نتیجه آن در نهایت، بازگرداندن سلطه امریکا بر ایران خواهد بود.
(www.mashreghnews.ir/news/736086)
مقام معظم رهبری می فرمایند: «خیلىها بودند از همان اوایل انقلاب، می گفتند آقا حالا که انقلاب پیروز شد، دیگر بس است؛ برویم با آمریکایىها مسائل را تمام کنیم! این معنایش این بود که شعار ظلمستیزى انقلاب تخطئه شود. این را تشویق می کردند. در طول زمان، بودند کسانى که دنبال این بودند؛ یعنى برویم با آمریکا همراه شویم؛ آن کسى که دشمن اصلى ماست، برویم زیر بال او؛ به دامن او پناه ببریم. معناى این حرف، فروختن قضیه فلسطین است. معناى این حرف، اغماض کردن از جنایات آمریکا در عراق و افغانستان و امثال اینهاست. معناى این حرف، چشم بستن بر روى این همه ظلمى است که آمریکا در جهان بر ملتها دارد انجام می دهد. معناى این حرف، یعنى به این مسائل اعتراض نکنیم. خب، عادى کردن روابط معنایش این است که دیگر ملت ایران و مسئولین ایران نتوانند صریح اعتراض کنند و حرفشان را بزنند؛ و یک مرحله آن طرفتر، تدریجاً مجبور بشوند حرف آنها را قبول کنند. خب، این ثبات و استقامت، پر زحمت بود؛ اما بابرکت بود، رحمت الهى را هم جلب کرد، توجه ملتها را هم جلب کرد.» ( خطبههای نماز جمعه تهران ،15/11/89)
هزینه چالش و سازش با آمریکا