دین و اندیشه

لابی ایران – امریکا

پرسش و پاسخ

با توجه به تغییر و تحول عظیم در سیاست و وجود لابی های قدرت آیا لزوم ایجاد لابی ایران همانند لابی عربستان و لابی اسراییل در آمریکا احساس نمیشود تا با استفاده از تاکتیک های حریف ،حریف راز شکست داد؟

گرچه لابی ها نقش مهمی در پیشبرد اهداف و منافع کشورها و تأثیر گذاری بر روند تصمیم گیری‌ها دارند ، اما جمهوری اسلامی با توجه به نفوذ فکری ، فرهنگی و قدرت نرم خود ، توان و ظرفیت بسیار زیادی برای تأثیر گذاری بر افکار و اذهان عمومی تمامی ملت ها دارد و این نفوذ فکری و قدرت نرم بسیار تأثیرگذارتر از وجود لابی در کشورهاست . جمهوری اسلامی با مبانی و اصول ارزشی خود ، بنیان ها و مبانی تمدن غربی را زیر سؤال برده و به چالش کشیده و برد فکری و اندیشه ای جمهوری اسلامی به گونه ای است که چالشی تمدنی برای غرب محسوب می گردد و با طرح احیای ارزش های انسانی ، اخلاقی و معنوی و عدالت طلبی و آزادی طلبی و نفی سلطه جویی و سلطه پذیری ، پایه های تمدن غربی را نشانه رفته و اهداف خود را از طریق وجدان های بیدار و آزاده و ملتهای جهان دنبال می کند . شعارهای ارایه شده از سوی نظام جمهوری اسلامی ، عمق روح و فکر انسان ها را صرف نظر از هر ملیت و مذهبی نشانه رفته و با خود همراه می ساز که این قدرت و ظرفیت بسیار بیشتر و با نفوذ تر از وجود یک لابی در سایر کشورها از جمله آمریکاست. از این رو جمهوری اسلامی صرفاً یک دشمن ساده برای آمریکا و غرب محسوب نمی شود و چالشی تمدنی برای غرب تلقی می شود که پایه ها و بنیان های فکری تمدن غربی را به چالش کشیده است به همین دلیل نظام سلطه از هیچ تلاشی برای مقابله با آن فرو گذار نکرده است . ریچارد مورفی , معاون پیشین وزیر خارجه آمریکا در گزارشی خطاب به نمایندگان کنگره آمریکا گفت :« پدیده انقلاب اسلامی ایران دیگر تنها یک مسأله استراتژیک متعارف نیست , مسأله امواجی است که این انقلاب پدید آورده و بنیادهای تمدن معاصر کاپیتالیستی و سوسیالیستی غرب را به لزره انداخته است .» (واعظی , حسن , ایران و آمریکا , پیشین , ص 314, فارین پالیسی به نقل از خطر توطئه , ص 95)مقام معظم رهبری فرمودند:« موضع انقلاب اسلامی موضع هجومی است , هجوم علیه سیستم ظالمانه و ستمگرانه ای که امروز بر دنیای سیاست در سراسر عالم و بر زندگی واقعی مردم حاکم است , یعنی هجوم بر نظام سلطه… انقلاب اسلامی , فریاد و نهیبی است علیه چنین نظام های ظالمانه ای در دنیا . علت این هم که نظام اسلامی و انقلاب اسلامی در چشم ها و کام های ملت ها شیرین بوده و همچنان هست , همین است . این هم که می بینید در دنیا سیاست های گوناگون با شیوه های مختلف مرتب روی جمهوری اسلامی فشار می آورند تا در قضایای گوناگون مثلاً در قضیه فلسطین موضع نگیرد , بعضی ساده لوح ها خیال می کنند که مشکل فقط این است که جمهوری اسلامی در فلان قضیه موضع تندی دارد , لذا می گویند شما موضع تند نگیرید , در صورتی که مسأله این نیست مسأله این است که مواضع اصولی جمهوری اسلامی , اصل سیاست های سلطه را در دنیا تهدید و ملت ها را امیدوار می کند .» (پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری , بیانات معظم له در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان طرح ولایت ,17/5/81)
نکته قابل توجه اینکه با توجه به حساسیت بسیار زیاد آمریکا نسبت به این مسأله این کشور در عمل اجازه چنین کاری را نخواهد داد و در نقطه مقابل تلاش می کند تا از این لابی در جهت مسیر اهداف خود بهره برداری نماید که
“لابی شورای ملی ایرانیان آمریکا” (نایاک) شاهدی بر این مطلب است که ادعا می‌کند برای پیشبرد منافع جامعه ایرانیان آمریکا بنیاد شده است، اما اگر ردپای گروه‌ها و افراد وابسته به این شورا را پیگیری کنیم، به موارد بسیاری برخورد خواهیم کرد که نشان می‌دهد، “نایاک” یک لابی صددرصد آمریکایی بوده که هدفش ایران و ایرانی است و با نفوذ در جریان‌های داخل کشور، مقاصد شومی را دنبال می‌کند.
در ادامه برای آشنایی بیشتر به عملکرد و پشت پرده های این شورا اشاره خواهیم کرد .
“شورای ملی ایرانیان آمریکا”
نام گروه موسوم به “شورای ملی ایرانیان آمریکا”( نایاک) “National Iranian American Council “(NIAC) در سال‌های اخیر در بسیاری از مطبوعات آمریکایی و حتی ایرانی مطرح بوده است.
بر اساس ادعاهای مطرح شده در “سایت نایاک”:
“شورای ملی ایرانیان آمریکا سازمانی غیر انتفاعی! وعام المنفعه! میباشد که برای پیشبرد منافع جامعه ایرانیان آمریکا اختصاص داده شده است. اهداف نایاک فراهم آوردن دانش و ابزارهای مدنی برای مشارکت فعال مردمی – توسط آمریکایی‌های ایرانی تبار- همراه با اطلاع رسانی آگاهانه به قانونگذاران کنگره آمریکا می باشد”.
در وب‌سایت این لابی، ادعا شده است که از بدو تاسیس در سال ۲۰۰۲ تا کنون، نایاک (NIAC) بطور مستمر و موثر صدایی پرنفوذ به جامعه ایرانیان آمریکا در صحن کنگره داده است! نایاک (NIAC) و اعضای آن در هر دو سواحل و منطقه مرکزی آمریکا حضور دارند.
اما اهداف واقعی شورای به اصطلاح ملی ایرانیان آمریکا چیست؟
بر اساس اسناد و مدارکی که در تحقیقات از نهادهای مالی، اعضای این گروه، افراد وابسته و بینادهای مشابه آن بدست آمده است، همگی فعالیت‌های گسترده‌ای علیه ایران و “نظام جمهوری اسلامی” انجام داده می‌دهند، به‌طوری که با پیگیری خطوط مواصلاتی این افراد و بنیادها به پدیده‌ای با نام ” کودتای مخملی” برمی‌خوریم.
نایاک هم مانند بسیاری از سازمان‌ها و نهادهای ضد انقلاب در خارج از کشور موضوعاتی مانند وضعیت حقوق بشر در ایران را که از سوی سردمدران آمریکایی و غربی در دستور کار قرار گرفته مورد قضاوت قرار می‌دهد و در مناسباتی مانند انتخابات سعی در دلسرد کردن مردم ایران و کشاندن آنان به مسیری که غرب به فکر رسیدن به آن است را دارد.
انعکاس نقطه نظرات “شیرین عبادی” پیرامون حقوق بشردر ایران، استقبال از انتصاب “احمد شهید” عروسک منافقین و “گروهک‌های ضد انقلاب” به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران، حمایت از آشوبگران داخلی، محکوم کردن اعدام قاچاقچیان و تبهکاران، سکوت در قبال ترور دانشمند هسته‌ای کشور از جمله مواضع ضد ایرانی شورای ملی ایرانیان آمریکا بوده که تاکنون مطرح شده است.
کدام بنیادهای آمریکایی- صهیونیستی از نایاک حمایت می‌کنند؟
طبق ادعاهای مطرح شده، نایاک در راستای اهداف جمهوری اسلامی ایران تشکیل شده و هدف آن‌ لابی برای پیشبرد منافع ایرانیان بوده است، اما سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است چگونه ممکن است
گروهی که خود را لابی جمهوری اسلامی ایران معرفی می‌کند، با سازمان‌ها و افرادی در ارتباط است که دشمنی دیرینه با ایران و ایرانی داشته و در راه اهداف ضد ایرانی خود از هیچ تلاشی مضایقه نمی‌کنند؟
این شورا رسما اعلام کرده که هزینه‌های آن منحصراً از طریق وام‌های بلاعوض توسط بنیادهای بزرگ آمریکایی مانند “صندوق پلوشرز” (“Ploughshares Fund”)، “بنیاد ملی دموکراسی”(“NED”) و “صندوق برادران راکفلر” (“Rockefeller Brothers Fund”) تامین می‌گردد که همگی سرمایه‌های هنگفتی تاکنون برای حمایت از جریان‌های برانداز و به اصلاح نافرمانی‌های مدنی( همان شورش‌های ضد مردمی) در ایران صرف کرده‌اند.
“موسسه برادران راکفلر ” Rockefeller Brothers Fund
یکی از بنیادهایی که هزینه‌ کنفرانس‌ها و برنامه‌های ضد ایرانی شورای ملی ایرانیان آمریکا را تامین می‌کند، “موسسه برادران راکفلر” است که ید طولایی در حمایت از گروهک‌های تروریستی و ضد انقلاب دارد.
“راکفلر” ثروتمندترین و با نفوذترین خانواده از نظر مالی و سیاسی در یک صد سال گذشته آمریکا هستند که در سال ۱۹۱۳ “بیناد راکفلر” را تأسیس کرده و یکی از مهم‌ترین مراکز تعیین کننده سیاست و اقتصاد آمریکا محسوب می‌شوند.
این بنیاد نفوذ چشمگیری در سیاست گذاری‌های داخلی و بین المللی “کاخ سفید” دارد. هرچند این بنیاد در ظاهر درخصوص امور مربوط به بهداشت و آموزش در سطح جهانی فعالیت می‌کند اما در واقع یک شرکت تجاری جهانی است که به همراه شبکه‌های گسترده مالی و اقتصادی خود، مدیریت بازارهای بین المللی را در دست داشته و همکاری‌های زیادی با نهادهای مالی صهیونیستی دارد.
“بنیاد راکفلر” بدنه نفوذ بسیار بالایی در نظام سیاسی آمریکا و مراکز حساس این کشور داشته است، به طوری که گفته می‌شود از سال ۱۹۴۵ تاکنون، بیشتر مقامات بلند پایه آمریکایی، مدتی در این بنیاد و یا سازمان‌های تابعه آن فعالیت داشته و یا از کمک‌های آن استفاده کرده‌اند. بنیاد راکفلر دارای بخش‌های مطالعاتی پیشرفته‌ای است که درخصوص چالش‌های آمریکا و تدوین راهبردها و سیاست‌های جهانی و اقتصادی آمریکا فعالیت می‌کنند.
این بنیاد در حالی از لابی نایاک حمایت گسترده می‌کند که بارها و بارها فعالیت‌های ضد ایرانی خود را آشکارا اعلام کرده است.
حمایت مالی گسترده بنیاد راکفلر از لابی نایاک، درحالی که فعالیت‌های ضد ایرانی خود را بارها عیان کرده است امری قابل تامل است.
“بنیاد ملی دموکراسی” National Endowment For Democracy
نایاک که ادعا می‌شود لابی حمهوری اسلامی در آمریکا است، با بنیادی همکاری مستقیم دارد که هدف اصلی آن براندازی و ایجاد کودتاهای مخملی در جوامعی مانند ایران است.
بنیاد آمریکایی-صهیونیتی ملی دموکراسی NED””( همکار “موسسه باز جورج سوروس”) جایگزین سیا، سازمان جاسوسی آمریکا در امور حمایت‌های لازم برای گروه‌های مخالف دولت‌هایی است که حاکمیت آن‌ها تهدیدی برای سیاست‌های آمریکا به شمار می‌رود.
بنیاد ملی دموکراسی به طرق مختلف، با فراهم آوردن بودجه، کارشناس، آموزش، امکانات آموزشی و…. برای گروه‌های سیاسی خاص، سازمان‌های مدنی، اتحادیه‌های کارگری، جنبش‌های اعتراضی، برخی روزنامه‌ها و دیگر رسانه‌ها، در امور داخلی کشورهای خارجی دخالت می‌کند .
اهدای جایزه سال 2010 بنیاد ملی دموکراسی به “فتنه‌گران”
در سال 2010، بنیاد ملی دموکراسی آمریکا، جایزه خود را به فتنه گران اهدا و آن ها را نماینده مردم ایران معرفی کرد.
در این مراسم که “سامانتا پاور” “”Samanta Power مشاور ارشد “باراک اوباما” به نمایندگی از سوی وی حضور داشت طی سخنانی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران موضع گرفت.
همان‌طور که انتظار می‌رفت، این نمایش ضد ایرانی در حالی با کف و هورای شورای ملی ایرانیان آمریکا همراه بود که ادعای حمایت از ایرانی‌ها را با خود حمل می‌کند.
براندازی دولت‌های هدف توسط “بنیاد ملی دموکراسی”
در جریان ناآرامی‌های بعد از انتخابات 1388، نهادها و موسسات آمریکایی که NED هم از مهمترین آنها است نقش مهمی را ایفا کردند.
به اعتراف خود بنیاد که در وب سایت آن موجود است این بنیاد طی سال های اخیر کمک های مالی زیادی را در اختیار گروه های مخالف ایران قرار داده است و نمونه کوچک آن اعطای کمک 345 هزار دلاری به بنیاد عبدالرحمن برومند در فاصله سالهای 2002 تا 2007 است که از گروه های مخالف حکومت ایران در واشنگتن است.
جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورهای اصلی در برنامه های مورد نظر “بنیاد ملی دموکراسی” می باشد. طی سالیان گذشته بیش از 20 پروژه از سوی NED در مورد ایران به اجرا درآمده است. برخی از پروژه‌های آنها در راستای جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران عبارت است از:
الف ـ تأسیس بنیاد خصوصی غیرانتفاعی در سال ۱۹۹۵ جهت ایجاد دموکراسی در ایران با پیگیری معیارهای جهانی حقوق بشر.
ب ـ تدوین لوایح آزادی و دموکراسی در ایران.
ج ـ جریان شناسی روشنفکری در ایران.
د ـ حقوق بشر، حقوق کارگران، اصناف و زنان در ایران.
“مرکز بین‌المللی وودرو ویلسون” “”WoodrowWilson
“بنیاد وودرو ویلسون” نفوذ بیشتری نسبت به دیگر بنیادهای ضد ایرانی در شبکه لابی نایاک دارد، زیرا “تریتا پارسی”، بنیانگذار و مدیر کل شورای ملی ایرانیان آمریکا عضو این مرکز بوده و ادعا می‌شود در آنجا به کارهای تحقیقاتی می‌پرداخته است.
مرکز بین المللی وودرو ویلسون با هدف توسعه نفوذ آمریکا در عرصه بین المللی، نقش موثری در تدوین و طراحی راهبردهای سیاست خارجی آمریکا در شرایط زمان‌های مختلف داشته است. در این رابطه گفته می‌شود، این مرکز راهبردی نقش موثری در تقابل نرم آمریکا در قبال شوروی و جهان کمونیسم داشته اشت. به طوری که طراح اصلی “نبرد نرم” در فروپاشی شوروی سابق بوده است.
این مرکز یکی از مراکز فکری آمریکا در تاثیرگذاری اجتماعی و فرهنگی در خاورمیانه و جهان اسلام است که تمرکز جدی بر روی جمهوری اسلامی ایران دارد. به طوری که بزرگترین همایش‌ها و پروژه‌های تحقیقاتی این مرکز در یک دهه گذشته معطوف به ایران بوده است و نیز بخش خاورمیانه‌ای این مرکز توسط “هاله اسفندیاری”(از طراحان اصلی ایجاد و گسترش نافرمانی مدنی در جمهوری اسلامی ایران) مدیریت می‌شود.
هاله اسفندیاری با کمک گرفتن از موسسه‌های غیر انتفاعی ایرانی‌ها در ایالات متحده از جمله نایاک توانسته به خوبی اهداف این موسسه را پیاده کند. اسفندیاری در طی اغتشاشات بعد از انتخابات به ایران سفر کرده و توانسته با برقراری ارتباط با سران فتنه بر نا آرامی‌های موجود در ایران بیفزاید.
اسفندیاری در جلسات مختلف این موسسه از برادران پارسی دعوت کرده تا با بیان نظرات خود پیرامون نظام ایران، از لابی نایاک استفاده کرده و تحریم‌ها ‌ ضد ایران را افزایش دهند.
“بنیاد پارسا”
آخرین کمک مالی این بیناد به نایاک در ماه مه گذشته به مبلغ 446 هزار دلار بود. بنیاد پارسا در سال 2005 به ابتکار “نوشین هاشمی” و با کمک چند ثروتمند ایرانی-آمریکائی تأسیس شد و هدف آن، الگو برداری از نمونه‌های موجود در آمریکا مثل بیناد راکفلر بود تا ضمن کمک به پروژه‌های خیریه و فرهنگی، بخش مهمی از بودجه خود را برای تأثیر گذاشتن روی سیاست خارجی ایالات متحده اختصاص دهند. به گفته نوشین هاشمی، عدم استقبال جامعه ایرانی در آمریکا دلیل اصلی برای پایان دادن به کار بیناد پارسا بوده است.
نوشین هاشمی که از سال 2003 بنیاد خانوادگی خودش بنامHANDرا اداره میکند در کنار بیناد راکفلر و موسسه وودرو ویلسون، هم فعالیت کرده است.
آیا اعضای نایاک با نظام جمهوری اسلامی ایران رابطه دارند؟ دلیل نفوذ بالای فتنه‌گران و ضد انقلاب در این شورا چیست؟
شورای ملی ایرانیان آمریکا نه تنها با بنیادهایی که از ایران حمایت می‌کنند رابطه‌ای ندارد، بلکه بسیاری سازمان‌ها و بنیادهایی از این گروه حمایت می‌کنند که اقدامات ضد ایرانی بسیاری در پرونده خود داشته و با بنیادهای صهیونیستی مانند آیپک AIPAC برادرخوانده هستند.
در همین راستا و برای ارایه مدارک مستدل‌تر از اهداف ضد ایرانی شورای ملی ایرانیان آمریکا به رابطه این بنیاد با عناصر فتنه و گروهک‌های ضد انقلاب و حلقه جریان‌های داخلی پرداخته می‌شود.
آیا نایاک از مردم ایران حمایت می‌کند؟
یکی از مهمترین اهدافی که نایاک در مرامنامه خود به آن اشاره کرده است، ” ایستادن و دفاع از حقوق مردم ایران در جامعه بین‌الملل و بویژه در دولت آمریکا است. اما نکته جالب توجه این است که نایاک هیچگاه اقدامات تروریستی گروهک تروریستی منافقین علیه مردم ایران از قبیل ترور شهدای هسته‌ای در سال‌های گذشته را نه تنها محکوم نکرده است، بلکه طبق اسناد و شواهدی که به آن‌ها اشاره شد، این سازمان با لابی‌های رژیم صهیونیستی و بنیادهای ضد ایرانی آمریکایی رابطه بسیار خوبی نیز دارد.
نایاک که ادعا می‌کند در میان مقامات بلندپایه آمریکایی نفوذ بسیاری داشته و می‌تواند از طریق لابی‌گری موانع ایرانیان را رفع کند، باید به این سوال پاسخ دهد: شما که نفوذ دارید چرا لابی نکردید تا منافقین از لیست تروریست‌ها خارج نشوند؟
شواهدی از این قبیل نشان می‌دهد که نایاک نه تنها نفوذی در قدرت‌های سیاسی نداشته، بلکه تنها یک سلاح صرف در خدمت ضد انقلاب و غرب است.
هدف غایی نایاک چیست؟
وابستگی شدید اعضای نایاک به جریان موسوم به اصلاحات و حضور فتنه‌گران و ضد انقلاب در بدنه این سازمان نشان دهنده این امر داد که نایاک لابی صد در صد آمریکایی است که هدفش ایران و ایرانی بوده و حضور آن فقط مصرف سیاسی داخل ایران دارد، زیرا هدف نظام ایران است.
طرح مسائلی از قبیل ” تقویت جامعه مدنی” در ایران نشان می‌دهد که نایاک همان خط مشی نخ‌نما شده‌ آمریکا را دنبال می‌کند و خواستار ایجاد “‌کودتای مخملی‌” است و دولتمردان آمریکایی اهداف خاص خود را از طریق شورای موسوم به ایرانیان آمریکا در مورد ایران دنبال می‌کنند؛ حمایت آشکار اعضای بلندپایه این شورا از فتنه سبز و حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 خود موید این نکته است.
هشدار به جریان‌های سیاسی درباره رابطه با نایاک
لابی صددرصد آمریکایی نایاک در ارتباط با FBI، CIA و تمامی نهادهای علیه نظام ایران بوده، در جبهه‌های سیاسی منحرف کشور در حال نفوذ است و از آنجایی که این سازمان و افراد وابسته در راستای فتنه و رسیدن به کودتای مخملی و عدم عدول از اهداف آمریکا تلاش می‌کنند، از اینرو به همه جریان‌های سیاسی داخل کشور هشدار داده می‌شود که مراقب باشند که آلودگی ارتباط با اینگونه سازمان‌های به ظاهر غیر انتفاعی و عام‌المنفعه، عواقب اطلاعاتی و امنیتی را به همراه خواهد داشت.(www.yjc.ir/fa/news/4343944)

لابی ایران – امریکا

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا