دین و اندیشه

فضایل امام علی(ع)

پرسش و پاسخ

اجمالى از زندگانى على (ع ) و اشاره اى به شخصیت روحانى و مقام علمىایشان بیان کنید.

امام على ( ع ) ده سال پیش از بعثت متولد شد پدرش بزرگ و سرور طایفه بنى هاشم حضرت ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بود و مادرش فاطمه بنت اسدفرزند هاشم . على ( ع ) از آغاز تحت کفالت پیغمبر قرار داشت و در دامن پر مهرش پرورش یافت تااینکه آن حضرت به نبوت مبعوث گردید. على ( ع ) هنوز به سن بلوغ نرسیده بود که به پیغمبر اسلام ایمان آورد و پیغمبر نیز ایمان او را به احسن وجه پذیرفت .
رسول گرامى اسلام جلوتر در میان انبوه مردم اعلام کرده بود که : هر کس براى نخستین بار به او ایمان بیاورد , خلیفه و جانشین او خواهد بود , بدین ترتیب خلافت و وصایت براى على علیه السلام مسلم و قطعى شد . على ( ع ) در تمام مراحل زندگانى پیش از هجرت و پس از آن و حتى تا رحلت پیغمبرمانند سایه او را دنبال مى کرد و آخرین فردى بود که از پیغمبر جدا شد ( در آن هنگام که با دو دست خویش جسم پاک و پاکیزه رسول خدا را در دل خاک پنهان کرد ) .
على ( ع ) تنها محرم اسرار پیغمبر بود و در خلوت و جلوتش همراه وى بود , اوخطیب ترین , سخنورترین , فصیحترین عرب و دانشمندترین افراد امت اسلامى پس ازحضرت محمد ( ص ) بود که خود فرمود : علمنى رسول اللّه الف باب من العلم ینفتح من کل باب الف باب ( 1 ) یعنى رسول خدا هزار نوع دانش به من آموخت که از هر یک هزار باب گشوده مى شود . او پرهیزگارترین , زاهدترین و بى میل ترین مردم نسبت به دنیا بود , به ضعفا وکودکان یتیم و بى سرپرست بسیار روف و مهربان بود . او نسبت به تهیدستان و مستمندان دلى نازک و قلبى آکنده از مهر و صفا داشت , خوددر شکل و صورت آنها میزیست حتى در آن روزگار که کرسى خلافت اسلامى و سریر قدرت وحکومت در ظاهر نیز براى او مسلم شد , باز روش و سیره اش همین بود و ابدا تغییرى در آن نداد . او یگانه مرد شجاع و نیرومندى بود که تاریخ نظیرش را نشان نداده است و در پرتوشمشیر او پایه هاى دین استوار گردید . على ( ع ) در راه خدا بسیار سختگیر و بى گذشت بود . هرگز از حقى نمیگذشت و به باطلى نمیگرائید . مقصود ما از طرح این مطالب ثناگوئى و بیان فضایل و مناقب نیست. بخدا قسم امام على ( ع ) مقیاسى است که باید فضایل با او سنجیده شود و میزانى است که اعمال وکردارها بواسطه رفتارهاى او , بایستى مورد ارزیابى قرار بگیرد .
از شگفتیهاى زندگانى على ( ع ) این است که او تمام ملکات پسندیده و صفات عالیه انسانى را در آخرین درجه کمال دارا بود . على ( ع ) پیشوا به معناى واقعى کلمه و رهبر لایق در تمام شئون مادى و معنوى است و بر خلاف آنچه که نوابغ روزگار و مردان فوق العاده را مى یابیم , على ( ع ) در باب هر فضیلت و در هر هدف عالى بشرى نمونه بارز و فرد اکمل محسوب مى گردد . غالبا اگر شخصى شجاع , نیرومند و داراى ابهت و عظمت و حوادث ترسناک و هراس انگیز و روبرو شدن با قهرمانان چیره دست او را نترساند , چنین شخصى از لحاظ فکرى و تدبیر امور , دستش کوتاه و دلش از رحم و مروت دور مى باشد . و اگر فردى بسیار عابد , زاهد و پرهیزگار باشد و در زهد و عبادت به درجه اعلى برسد و با بصیرت و دقت تمام تن و روان خویش را ریاضت دهد و به عبادتهاى جانکاه و توان فرسا بپردازد , نوعا همچون فردى در امر کشوردارى و سیاست و اداره امورملت پیاده و عاجز و وامانده خواهد بود و قادر به تشخیص خیراندیشى و تمیز آن ازخیانت و فریبکارى نبوده و به طرق چاره جوئى دقیق واقف نخواهد بود .
و به همین ترتیب است سایر کمالات نفسانى و خصلتهاى بشرى که اگر فردى در یک جنبه سرآمد باشد , از دیگر لحاظ ضعیف خواهد بود و این بدان علت است که نفس انسان داراى نیرو و استعدادى است که اگر به سوى یک هدف مصروف شود , دیگر خواسته هاى او رو به ضعف و سستى خواهد گذاشت و اگر این نیرو تقسیم گردد و براى هر هدف ومقصودى مقدارى نیرو و استعداد صرف شود , جملگى ناقص و ناتمام خواهد بود . در قرآن کریم گوید : ما جعل اللّه لرجل من قلبین فى جوفه ( 1 ) یعنى خدا دراندرون انسان بیش از یک دل قرار نداده است . لیکن على ( ع ) بى تامل و اندیشه پا در عرصه حیات نگذاشته و زمام نفس خویش را به دست هوى و خواهشهاى نفسانى نداده بود تا هر چه آن بخواهد برگزیند و در آنچه که بخواهد تصرف نماید . بلکه على ( ع ) را یک کشش روحانى و یک جنبه الهى احاطه کرده بود و در نتیجه همه چیز جز خدا را از یاد برده بود . او تمام نیازمندیهاى مادى بشرى را که بسوى نفس و خواسته هاى آن مى کشاند کنارگذاشته و کلیه علائق مادى را که بسوى لذات و شهوات سوق مى دهند , از خود دورساخته بود لذا راهى جز راه حق برایش باقى نمانده بود و هدفى غیر از خود حقیقت وواقعیت در نظر او جلوه اى نداشت . و همین نکته اساسى بود که موقعیت او را در برابر هر پیش آمد و موضوعى , روشن میساخت و به هنگام وجود عوامل و علل گوناگون او را به طرف حق و واقعیت راهنمائى مى کرد . ( 3 ) و این معنا با ملاحظه تاریخ زندگانى و سیره آن حضرت که بدست ما رسیده است , کاملاروشن مى گردد و سخنانى که از آن بزرگوار در زمینه هاى مختلف براى ما به میراث مانده , این حقیقت را واضح و آشکار مى سازد . این کلام توحیدى و عرفانى از سخنان على ( ع ) است : ما رایت شیئا الا و رایت اللّه قبله , یعنى چیزى را ندیدم مگر اینکه جلوتر خدا در نظرم متجلى گردید . و هم او بود که فرمود : لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا ( 4 ) یعنى هرگاه پرده ها از روى اسرار خلقت بیافتد بر یقین من چیزى افزوده نمى شود . این دو کلام از نقطه نظر فلسفى از جامعترین سخنان و شگفت انگیزترین بیانات است و جز از على ( ع ) سابقه ندارد .همان على که پیامبر درباره اش فرمود : لا تلومواعلیا فانه ممسوس فى اللّه ( 5 ) یعنى على را سرزنش و نکوهش نکنید او فانى در خدااست . و باز فرمود : على مع الحق و الحق مع على ( 6 ) على همراه حقیقت و حقیقت همیشه همراه على است . ما نیازى به توضیح نداریم که همچون صفت و خصوصیت یعنى همراه و ملازم حق و حقیقت بودن , رساترین و نزدیکترین وسیله براى رسیدن به معارف حقه و علوم حقیقى ویگانه راه اطلاع بر فلسفه الهى است .
بررسى هاى اسلامى ، طباطبائى – سید محمد حسین 1 – مراجعه شود به کتاب احقاق الحق آراسته به تعلیقات و اضافات و مقدماتى ازحضرت آیه اللّه سید شهاب الدین نجفى دام ظله جلد 6 صفحه 40 الا اینکه حدیث منقول در آن جا چنین است 000 یفتح کل باب الف باب به جاى ینفتح من کل باب الف ب
به نقل از سایت تبیان

فضایل امام علی(ع)

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا