دین و اندیشه

-جبر و اختیار-قضا و قدر-سرنوشت انسان-علت و معلول-

پرسش و پاسخ

دشوارى جمع بین قضاء و قدر و بین اختیار انسان , و اختلاف نظر متکلمین در این موضوع را شرح دهید ؟

اسـتـناد مرحله نهایى پدیده ها و تعین قطعى آنها به قضاء الهى , از این جهت دشواراست که جمع بـین چنین اعتقادى , با پذیرفتن اختیار انسان در رقم زدن سرنوشت خویش , بسیار مشکل است و از اینروى , گروهى از متکلمین ( اشاعره ) که شمول قضاءالهى را نسبت به رفتار انسان ها پذیرفته بودند , گرایش به جبر پیدا کردند . و گـروهـى دیـگـر ( مـعتزله ) که به پى آمدهاى وخیم جبر توجه داشتند , منکر شمول قضاءالهى نسبت به افعال اختیارى انسان شدند , و هر دسته , آیات و روایاتى که مخالف با نظریه خودشان بود , مورد تاویل قرار دادند . نـقـطـه اصـلى اشکال این است که اگر کار انسان واقعا اختیارى و مستند به اراده اوست , چگونه مى توان آن را مستند به اراده و قضاء الهى دانست ؟ و اگر مستند به قضاء الهى است چگونه مى توان آن را تابع اختیار و انتخاب و اراده انسان بشمارآورد؟
براى توضیح بیشتر مى گوئیم : اجتماع چند علت بر سر معلول واحد چند نوع مى باشد:
الف – چند علت با هم و در کنار یکدیگر تاثیر کنند مثل اجتماع بذر , آب , حرارت و 000 که موجب شکفتن بذر و روییدن گیاه مى شود.
ب – هر یک از آنها متناوبا و بنوبت موثر باشند بطورى که طول عمر پدیده بر تعدادآنها تقسیم شود و هر بخش از آن , معلول یکى از عوامل باشد که به نوبت , تاثیرخود را مى بخشند . چنانچه چند موتور على التناوب روشن شوند و موجب ادامه حرکت هواپیما گردند .
ج – تـاثـیـر آنـهـا مـتـرتب بر یکدیگر باشد , چنانکه در برخورد چند توپ با یکدیگر یادر تصادفات زنـجـیـره اى ملاحظه مى شود و نمونه دیگر آن تاثیر اراده انسان در حرکت است , و تاثیر دست در حرکت قلم , و تاثیر قلم در پیدایش نوشته است .
د – تـاثـیر مترتب چند عامل طولى , بگونه اى که وجود هر یک از آنها وابسته بوجوددیگرى باشد بر خلاف فرض قبلى که وجود قلم وابسته بوجود دست نبود و وجود دست هم وابسته به اراده انسان نبود . در هـمـه این صورتهاى چهارگانه اجتماع چند علت براى پیدایش معلول واحد , ممکن بلکه لازم اسـت و تـاثیر اراده الهى و اراده انسان در فعل اختیارى از همین قسم اخیر ( چهارم ) مى باشد زیرا وجود انسان و اراده او وابسته به اراده الهى است ( و ما تشاوون الا ان یشاء اللّه ) و اما آن صورتى که اجـتـمـاع دو عـلت بر معلول واحد محال است , عبارت است از اجتماع دو علت هستى بخش یا دو عـلـت مـانـعه الجمع که در عرض هم و على البدل و مستقلا تاثیر مى کنند مانند فرض اینکه اراده واحدى از دوفاعل مرید سر بزند یا پدیده واحدى مستند به دو مجموعه علل ( دو علت تامه )باشد.
محمد تقى مصباح یزدى / آموزش عقاید، مصباح یزدى – محمد تقى
به نقل از سایت تبیان

-جبر و اختیار-قضا و قدر-سرنوشت انسان-علت و معلول-

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا