دوقطبی سازی انتخابات؟
در مورد دو قطبی سازی انتخابات توضیح دهید.
دو قطبی سازی فرصتی را در اختیار اپوزیسیون داخلی و خارجی قرار می دهد که جهت این دوقطبی را عوض کنند یعنی رقابت بین جریان ها را به رقابت بین یک جریان و نظام تبدیل کنند.یکی از آن کارها این است که یک جریان را منسوب به نظام و نماینده نظام عنوان نموده و جریان دیگر را مخالف نظام معرفی می کنند.در این حالت رقابت به بازی در زمین دشمن تبدیل می شود.بدترین نوع دوقطبی سازی، همین نوع است.
با نزدیک شدن به جدال نهایی نامزدهای ریاست جمهوری در اواخر اردیبهشت ماه، بحث دوقطبی شدن و یا حتی سه قطبی سازی انتخابات داغ تر از همیشه شده است. این در حالی است که مقام معظم رهبری ماه ها قبل و در توصیه ای که به آقای احمدی نژاد برای عدم حضور در انتخابات داشت دلیل این توصیه را جلوگیری از دوقطبی سازی کشور عنوان نمودند. از طرف دیگر انتخابات با یک قطب اصلا انتخابات نیست و به نظر می رسد همواره انتخابات ها حداقل دارای دو قطب هستند. چند نکته در قطبی سازی انتخابات وجود دارد که در زیر به آن اشاره می شود:
۱- دو قطبی سازی و یا به طور کلی چند قطبی سازی در صورتی که رقبا دارای وزن سیاسی نسبتا یکسانی در افکار عمومی باشند فضای انتخابات را پر شورنموده و حضور پای صندوق های رأی را افزایش می دهد. در این حالت رقابت به معنای واقعی کلمه شکل می گیرد. رقبای سیاسی در جریان مناظره ها و میتینگ های تبلیغاتی در صورتی که به اخلاق پایبند باشند برنامه های رقیب را نقد نموده و به چالش می کشند که مطرح شدن چنین بحث هایی سطح دانش سیاسی مخاطبین که مردم هستند را بالا می برد. با این نگاه چند قطبی بودن انتخابات لازمه یک رقابت و بخش جدایی ناپذیر آن است.
دوقطبی سازی انتخابات بیم ها و امیدها۲- چند قطبی شدن انتخابات زمانی سودمند است که الزامات آن رعایت شود. یکی از این الزامات عبارتند از رعایت اخلاق انتخاباتی؛ اهمیت این موضوع به حدی است که اگر رقیب یا طرفداران او اخلاق را رعایت نکرده و تهمتی ناروا به طرف مقابل وارد کنند فضای فتنه آلودی شروع می شود که تشخیص حق و باطل برای مردم سخت می شود. از دیگر نمونه های عدم رعایت اخلاق انتخاباتی سیاه نمایی وضعیت و سوابق رقیب است. در برخی موارد نیز افشاگری برخی مسائل با اخلاق و مصالح جامعه مغایرات دارد و در یک کلام لازمه تشکیل دوقطبی سودمند رعایت اخلاق انتخاباتی است.
۳- دو قطبی سازی فرصتی را در اختیار اپوزیسیون داخلی و خارجی قرار می دهد که جهت این دوقطبی را عوض کنند یعنی رقابت بین جریان ها را به رقابت بین یک جریان و نظام تبدیل کنند. یکی از آن کارها این است که یک جریان را منسوب به نظام و نماینده نظام عنوان نموده و جریان دیگر را مخالف نظام معرفی می کنند. در این حالت رقابت به بازی در زمین دشمن تبدیل می شود. بدترین نوع دوقطبی سازی همین نوع است و منعی که مقام معظم رهبری برای جلوگیری از دوقطبی سازی انجام داد نیز معطوف به همین نگاه است. در این حالت دشمنان، پیروزی جریان منسوب به نظام را به فرمایشی بودن انتخابات و یا انتخابات سازمان یافته تفسیر می کنند و پیروزی جریان رقیب را به معنی شکست نظام تلقی نموده و به دنبال تعمیق شکاف اجتماعی بین مردم و حاکمیت هستند. بنابراین هم نامزدهای انتخابات و هم طرفداران آنها باید متوجه این خطر باشند و رقابت بین جریانی را به رقابت بین یک جریان و نظام تبدیل نکنند.
۴- چهارمین نکته در این خصوص به موضوع دوقطبی سازی برمی گردد. در حقیقت همواره فضای دو قطبی مبتنی بر یک محتوا شکل می گیرد. اگر این محتوا مبتنی بر نیازهای واقعی مردم باشد دوقطبی شکل گرفته سودمند خواهد بود و اگر این دوقطبی مبتنی بر نقاط ضعف طرفین و گاهی مدیریت شده توسط دشمن باشد کاملا مضر و بر خلاف منافع ملی است. به عنوان نمونه تلاش گسترده جریان های ضد نظام در خارج از کشور و در فضای مجازی برای تطهیر منافقین در جریان انتخابات و محور قرار دادن اعدام منافقین در سال ۱۳۶۷ به جای رقابت بر سر حل مشکلات اولویت دار مردم (که قطعا رکود اقتصادی و مسأله معیشت است) در این راستا قابل تفسیر است. بنابراین لازم است جریانات داخلی هوشیاری خود را حفظ کرده و در دام آن نیفتند و به آن دامن نزنند. شاید بتوان یکی از دلایل مطرح شدن اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال به عنوان شعار سال ۹۶ را تلاشی برای جهت دادن صحیح به رقابت های انتخاباتی و محتوایی برای دوقطبی ها دانست.
(منبع: علی کارگر، سایت بصیرت، ۱۹ فروردین ۱۳۹۶ )
دوقطبی سازی انتخابات؟