دین و اندیشه

مشاهده خدا

پرسش و پاسخ

منظور از آیه (وجوه یومئذ ناضره الی ربها ناظره) چیست؟با این که در قرآن آمده لاتدرک الابصار…

منظور از این دیدن، دیدن باطنی است یعنی با چشم دل ولذا بین آیات منافاتی وجود ندارد ! لازم دیدیم که همین آیات را از تفسیر نمونه،( ج 25، ص: 302 ) عینا نقل کنیم :تفسیر: چهره هاى خندان و چهره هاى عبوس در صحنه قیامت
آیه شریفه به بیان حال مؤمنان نیکو کار، و کافران بد کار، در آن روز پرداخته، چنین مى گوید:” صورتهایى در آن روز شاداب و خندان و نورانى و زیبا است” (وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ).
” ناضرة” از ماده” نضرة” به معنى شادابى خاصى است که بر اثر وفور نعمت و رفاه به انسان دست مى دهد که توأم با سرور و زیبایى و نورانیت است، یعنى رنگ رخساره آنها از وضع حالشان خبر مى دهد که چگونه غرق نعمتهاى الهى شده اند، در حقیقت این شبیه چیزى است که در آیه 24 سوره مطففین آمده: تَعْرِفُ فِی وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِیمِ” در صورتهاى آنها (بهشتیان) شادابى نعمت را مشاهده مى کنى”.
این از نظر پاداشهاى مادى، و اما در مورد پاداشهاى روحانى آنها مى فرماید:” آنها فقط به ذات پاک پروردگارشان مى نگرند! (إِلى رَبِّها ناظِرَةٌ).
نگاهى با چشم دل و از طریق شهود باطن، نگاهى که آنها مجذوب آن ذات بى مثال، و آن کمال و جمال مطلق مى کند، و لذتى روحانى و توصیف ناپذیر به آنها دست مى دهد که یک لحظه آن از تمام دنیا و آنچه در دنیا است برتر و بالاتر است! توجه داشته باشید که مقدم شدن” الى ربها” بر” ناظرة” افاده حصرمى کند، یعنى تنها به او مى نگرند، و نه به غیر او.
و اگر گفته شود بهشتیان مسلما بغیر او نیز نگاه مى کنند، مى گوئیم:
اگر به غیر او نگاه مى کنند همه را آثار او مى بینند، و نگاه کردن به اثر نگاه به مؤثر است، و به تعبیر دیگر در همه جا او را مى بینند، و در همه چیز قدرت و جلال و جمال او را تماشا مى کنند، لذا توجه به نعمتهاى بهشتى نیز آنها را از نظر به ذات خداوند غافل نمى کند.
به همین دلیل در بعضى از روایات که در تفسیر این آیه آمده است مى خوانیم: آنها نظر به رحمت خداوند و نعمت او و ثواب او مى کنند” «1» چرا که نگاه به اینها نیز نگاه به ذات مقدس او است.
جمعى از بیخبران آیه فوق را اشاره به مشاهده حسى خداوند در قیامت گرفته اند. و مى گویند در آن روز خدا را با همین چشم ظاهر مشاهده خواهند کرد! در حالى که چنین مشاهده اى لازمه اش جسمانى بودن خداوند، و وجود در مکان و کیفیت و حالت خاص جسمانى است، و مى دانیم ذات پاکش از این آلودگیها بر کنار است، همانگونه که در آیات مختلف قرآن کرارا روى آن تکیه شده است از جمله در آیه 103 سوره انعام مى خوانیم: لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ:” چشمها او را نمى بیند، و او چشمها را مى بیند” این آیه مطلق است، و هیچ اختصاص به دنیا ندارد.
به هر حال عدم مشاهده حسى خداوند واضحتر از آن است که بخواهیم بیش از این روى آن بحث کنیم، و هر کس کمترین آشنایى با قرآن و معارف اسلامى داشته باشد به این حقیقت اعتراف مى کند.
بعضى براى” ناظره” تفسیر دیگرى ذکر کرده، و گفته اند: از ماده” انتظار” است، یعنى مؤمنان در آن روز انتظارشان تنها از ذات پاک خدا است، و حتى بر اعمال نیک خود نیز تکیه نمى کنند، و پیوسته منتظر رحمت و نعمت اویند. و اگر گفته شود این انتظار آمیخته با نوعى ناراحتى خواهد بود، در حالى که در آنجا براى مؤمنان ناراحتى وجود ندارد.
در پاسخ مى گویند: آن انتظارى آمیخته با ناراحتى است که اطمینانى به سرانجامش نباشد، ولى با وجود اطمینان، چنین انتظارى آمیخته با آرامش است «2».
جمع میان معنى” نظر کردن” و” انتظار داشتن” نیز بعید به نظر نمى رسد، زیرا استعمال لفظ واحد در معانى متعدد جائز است، اما اگر بنا شود یکى از این دو معنى منظور باشد ترجیح با معنى اول است.
این سخن را با حدیث پر معنایى از پیغمبر اکرم (ص) پایان مى دهیم: فرمود:
« اذا دخل اهل الجنة الجنة یقول اللَّه تعالى تریدون شیئا ازیدکم؟ فیقولون ا لم تبیض وجوهنا؟ ا لم تدخلنا الجنة و تنجینا من النار؟ قال فیکشف اللَّه تعالى الحجاب فما اعطوا شیئا احب الیهم من النظر الى ربهم!:” هنگامى که اهل بهشت وارد بهشت مى شوند خداوند مى فرماید: چیز دیگرى مى خواهید بر شما بیفزایم؟ آنها مى گویند: (پروردگارا همه چیز به ما داده اى) آیا روى ما را سفید نکردى؟ آیا ما را وارد بهشت ننمودى؟ و رهایى از آتش نبخشیدى؟ در این هنگام حجابها کنار مى رود (و خداوند را با چشم دل مشاهده مى کنند) و در آن حال چیزى محبوبتر نزد آنان از نگاه به پروردگارشان نیست” «3».
جالب توجه اینکه: در حدیثى از” انس بن مالک” از آن حضرت (ص) آمده است که فرمود: ینظرون الى ربهم بلا کیفیت و لا حد محدود و لا صفة معلومة :” آنها به پروردگارشان مى نگرند بدون کیفیت و حد محدود و صفت مشخصى”! «4».
و این حدیث تاکیدى است بر شهود باطنى نه مشاهده با چشم.
پی نوشتها :
(1) تفسیر” نور الثقلین” جلد 5 صفحه 464 و 465.
(2) بعضى معتقدند” نظر” به معنى” انتظار” با” الى” متعدى نمى شود، بلکه بدون حرف جر متعدى خواهد شد، ولى شواهدى از اشعار عرب در دست است که نشان مى دهد” نظر” به معنى” انتظار” نیز با” الى” متعدى مى شود (به مجمع البیان جلد 10 صفحه 398 و تفسیر قرطبى جلد 10 صفحه 6900 مراجعه شود)
(3)” روح المعانى” جلد 29 صفحه 145.
(4)” تفسیر المیزان” جلد 20 صفحه 204.

مشاهده خدا

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا