دین و اندیشه
اعتماد به نفس
همانگونه که شما نیز اشاره فرمودید در آموزههای دینی سفارش زیادی به توکّل و اعتماد به خدا شده است تا جایی که در هفت آیه قرآن به رابطه ایمان و توکّل توجه شده است:
«عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ »؛[۱] «مؤمنان باید بر خدا توکّل کنند».
امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز در این زمینه میفرماید:
همانگونه که شما نیز اشاره فرمودید در آموزههای دینی سفارش زیادی به توکّل و اعتماد به خدا شده است تا جایی که در هفت آیه قرآن به رابطه ایمان و توکّل توجه شده است:
«عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ »؛[1] «مؤمنان باید بر خدا توکّل کنند».
امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز در این زمینه میفرماید:
«أَقْوَی النَّاسِ إِیمَاناً أَکْثَرُهُمْ تَوَکُّلًا عَلَی اللَّهِ سُبْحَانَه ؛[2] قویترین مردم از نظر ایمان، آنهایی هستند که بیشتر به خداوند توکّل دارند»
روانشناسان نیز با اعتقاد به اینکه تنها با اعتماد به نفس[3] است که میتوان مسیر پر پیچ و خم زندگی را پشت سر گذاشت و به کامیابی دست یافت، اعتماد به نفس را چنین معنا میکنند که انسان، فقط به نیروها و توانمندی خویش متّکی باشد و خود را یگانه عامل کامیابی در زندگی فردی و اجتماعیاش بداند. در این تعریف از اعتماد به نفس، دل بستن به دیگران، استمداد و یاری خواستن از آنها و چشم دوختن به تواناییها و داراییهای دیگران به شدّت نکوهش شده است؛ زیرا اتّکا به دیگران باعث تضعیف فرد میشود و تلاش و پشتکار را از وی میگیرد.[4]
با توجّه به تعریف روانشناسان از اعتماد به نفس و تلقّی ابتدایی از مفهوم توکّل و اعتماد به خدا ممکن است چنین به نظر رسد که هر یک از اعتماد به نفس و اعتماد به خدا در نقطه مقابل یکدیگرند، در حالیکه اگر توکّل به خدا را به معنای واقعی آن «به کارگیری اسباب طبیعی برای رسیدن به اهداف و در عین حال، واگذاری نتایج و اثربخشی آن به خواست و مشیت الهی» بدانیم و منشأ نیروها و تواناییهای خود که در اعتماد به نفس بدان تأکید میشود را از خدا بدانیم نه تنها اعتماد به نفس با توکّل به خدا منافات ندارد؛ بلکه یکی از ابعاد اصلی و مهمّ آن را تشکیل میدهد و نتیجه آن میشود که باید به نیروها و تواناییهای خود که خدا در اختیارمان قرار داده، متکی باشیم تا با بهرهگیری از آنها در مسیر پرپیچ و خم زندگی خود بار خویش را به دوش کشیم نه آنکه دست نیاز به سوی دیگران بگشاییم و چشم به آنها بدوزیم.
اعتماد به نفس را نوعی نگرش تعریف کردهاند که به فرد اجازه میدهد دیدگاه واقعی و مثبتی نسبت به خود داشته باشد و سبب میشود فرد به تواناییهای خود اعتماد کند و احساس کنترل بر زندگی داشته باشد؛[5] بنابراین سطح آگاهی فرد از استعدادها، مهارتها، معایب و کاستیها، استقلال و ارزش انسانی خود و جایگاهی که هر کس در این دنیا دارد، درجه اعتماد به نفس او را نشان میدهد.
با توجّه به مقدّمه فوق در ادامه برخی از ویژگیهای فرد دارای اعتماد به نفس و کسی که ضعف اعتماد به نفس دارد، بیان میشود تا درجه اعتماد به نفس خود را ارزیابی نمایید.
– کسی که اعتماد به نفس دارد:
الف. خود را به درستی میشناسد و از تواناییها و محدودیتهای خود آگاه است.
ب. خود را همانطور که هست میپذیرد و نسبت به خویش نگرش مثبت دارد.
ج. با شناخت و پذیرش خود، برای تقویت تواناییها و کاهش محدودیتهای خویش تا حدّ امکان تلاش میکند.
د. به خود متّکی است و در انجام کارها با استفاده از تجربیات دیگران، استقلال عمل دارد.
هـ. روحیهای شاد و امیدوار دارد و در برابر مشکلات زندگی، پایداری بیشتری نشان میدهد.
– فردی که فاقد اعتماد به نفس بوده و از اعتماد به نفس ضعیفی برخوردار است:
الف. خود را انسانی نالایق، بیارزش و غیرقابل قبول تصوّر میکند؛ هر چند که چنین نباشد.
ب. در زندگی متکی به قضاوت دیگران است و تأیید و ردّ آنان در شناختی که از خویش دارد، بسیار مؤثّر و پررنگ است.
ج. بهجای آنکه به خود و توانمندیهایش متکی باشد، به دیگران وابسته است.
د. معمولاً خجالتی، گوشهگیر و منزوی است.
هـ. نسبت به کسب تجربههای جدید در زندگی بیمیل است.
و. خود را شکست خورده و بدشانس احساس میکند.
ز. در مورد خود و دیگران بدبین است.
در مورد تقویت اعتماد به نفس نیز گفتنی است که خوشبختانه اعتماد به نفس، پدیده ای اکتسابی است و با تمرین، ریاضت و برنامهریزی میتوان به آن دست یافت و یا تقویتش کرد.
اعتماد به نفس دو رکن دارد: 1. شناخت استعدادها و توانایی های خود 2. باور کردن این توانایی ها، پس سعی کنید راهکارهای زیر را امیدوارانه و با توکّل بر خداوند متعال بهکار ببندید تا از نتیجه آن بهرهمند گردید:
تفکر مثبت داشته باشید: هر چه خوشبینتر باشید اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت؛ لذا برای ایجاد اعتماد به نفسِ بیشتر، در خود، دیگران و موقعیت ها نکات مثبتی بیابید و با خود بگویید: «خوشبختم، سالمم و حال خوشی دارم».
استعدادهای خود را هر چه بیش تر بشناسید: شناخت استعدادها و قابلیّت های خویش می تواند در کسب اعتماد به نفس مفید واقع شود و شما را از دام ناامیدی رها سازد. بدین منظور فهرستی از استعدادها و توانمندی های مختلف علمی، ورزشی، هنری و… خویش را یادداشت کرده و به هنگام هجوم افکار منفی آن را مرور نمایید.
خودتان را باور کنید: همانطور که خود بزرگبینی از آفات شناختِ خود است، خود کمبینی و خود کوچکبینی نیز انسان را از شناخت گنجینه های درونیاش باز می دارد. با اندکی تفکر و جستوجو در گذشته خود در می یابید، کارهای موفقیت آمیز بسیار داشته اید و فرد مفیدی هستید. خود کمبینی بهجای اینکه شما را در مسیر رشد و کمال و میل به پیشرفت قرار دهد، بیش تر سبب کسالت و احساس خستگی و ناامیدی می شود؛ بنابراین با ارزیابی ای صحیح و مطابق با واقع هر چه بهتر و بیش تر نقاط قوت و موفقیت های گذشته خود را مورد توجه و یادآوری قرار دهید و افکار منفی نظیر «در هیچ کاری موفق نبودم، فرد مفیدی نیستم و…» را از ذهن خود بیرون بریزید.
خود را مثبت ارزیابی کنید: به هنگام بروز افکار منفی، اندیشه مثبت را درباره خویش مشخص کنید و آن را به ذهنتان تلقین نمایید. از واژه «نمیتوانم، غیرممکن است» استفاده نکرده و بهجای آن به خود بگویید: «میتوانم و میخواهم».
خود را با دیگران مقایسه نکنید: هرگز خود یا موفقیت هایتان را با دیگران مقایسه نکنید. همواره به رقابت با خویش بپردازید؛ زیرا هر کس از شرایط و امکانات خاص خود برخوردار است.
نقاط ضعف خود را شناسایی کنید: در صورت لزوم روی نقطه ضعف های خود، کار کنید تا به سطح قابل قبولی برسد.
روحیه پذیرش شکستها و استفاده از آنها را در خود تقویت نمایید: هنگام شکست در کارها، بهجای اینکه خود را سرزنش کنید، به ریشه یابی علل شکست روی آورده و این حقیقت را به خود تلقین کنید که زندگی سراسر پیروزی نیست و فراز و نشیب بسیاری دارد.
محیط خود را مدیریت کنید: در موقعیت هایی که به شما القای ناتوانی، یأس و ناامیدی می شود کمتر حاضر شوید. برعکس در محیط هایی که توانمندی شما مورد توجه یا استفاده قرار می گیرد، حضور بیشتری داشته باشید.
ریسک کنید: روی تجربیات جدید، با دید یادگیری بیش تر فعالیت کرده و از شکست نهراسید.
از هدفهای کوچک و متوسط شروع کنید: یکی از علل شکستهای مکرّر که منجر به احساس خودکم بینی و از دست دادن اعتماد به نفس میشود، در نظر گرفتن هدفهای بزرگ و دست نیافتنی است. برای اینکه به خودباوری و اعتماد بهنفس برسید، لازم است ابتدا از هدف کوچکتر شروع کنید تا با دست یافتن به هدف و چشیدن طعم موفقیت، اعتماد به نفس و احساس خود ارزشمندی در شما تقویت شود.
انرژی خود را صرف اموری بکنید که احتمال موفقیت شما در آن بیشتر است.
از بیان اندیشههای خود نترسید، حتّی اگر مورد سرزنش و تمسخر اطرافیان قرار گیرید؛ زیرا اعتماد به نفس سکّهای دو رویه است که تنها یک روی آن افتخار، غرور، تحسین و تمجید و نکات مثبت است. هیچ عیبی ندارد که انسان اشتباه کند. درس گرفتن از اشتباهات است که ما را میسازد.
در کارهای خود برنامهریزی داشته و منظم باشید.
رفتار قاطعانه را تمرین کنید تا با رعایت اصل احترام به دیگران و ملاحظه حقوق آنها، عقاید و احساسات خود را ابراز کرده و از حق و حقوق خود دفاع نمایید. بهعنوان مثال «نه» گفتن را بیاموزید. شما حق دارید بیآنکه احساس گناه کنید، به دیگران پاسخ منفی بدهید؛ زیرا مسایل دیگران در بسیاری از موارد، از مسایل شما مهمتر نیستند. قرار نیست که مسایل عالم را حل و فصل کنید. اگر خود، کارهایی دارید که اجازه نمیدهد از دیگران کاری را بپذیرید، مؤدبانه از پذیرش پیشنهاد آنها سرباز بزنید. اجازه ندهید حرفهای دیگران در شما احساس گناه ایجاد کند.
از جملههایی با فاعل «من» استفاده کنید: با بهرهگیری از فاعل «من» در جملههای خود، صاحب اندیشه، احساسات، عقاید، ادراکات و باورهای خود خواهید بود.
از تماس چشمی و زبان جسم و تن در برخوردهای خود با دیگران بهره بگیرید.
از خواهش هایتان بکاهید: عزّت و سربلندی انسان در گرو عدم درخواست های مکرّر از دیگران است. تا می توانید به خود متکی باشید و به آنچه هستید و دارید، اکتفا کنید تا اعتماد به نفس بیشتری بهدست آورید.
ارزشهای معنوی خود را تعالی بخشیده، در همه کارها به خداوند متعال توکّل کنید. از این طریق احساس میکنید دیگر تنها نیستید و توانایی غلبه بر مشکلات را پیدا کرده اید.
زندگینامه بزرگان و نامآوران عرصه های علم، اندیشه، ادب و هنر را مطالعه نمایید؛ زیرا از یکسو راه و روشی که آنان پیمودند را به شما نشان میدهد و از سوی دیگر آشنایی با زندگی آکنده از سختی و رنج آنها شما را برای دستیابی به موفّقیت و اعتماد به نفس ترغیب خواهد نمود.
پی نوشت ها
_____________
[1]. آل عمران: 122 و 160؛ المائده: 11؛ التوبه: 51؛ إبراهیم: 11؛ المجادله: 10؛ التغابن: 13.
[2]. عبد الواحد تمیمى آمدى، تصنیف غررالحکم و درر الکلم؛ ص 196.
[3]. Self confidence.
[4]. محمدصادق شجاعی، توکل به خدا راهی به سوی حرمت خود و سلامت روان، ص50 و 49.
[5]. فروزان مستعلمی و دیگران، تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر افزایش اعتماد به نفس دختران نابینای شهر تهران، پژوهش در حیطه کودکان استثنایی، ص438.
«عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ »؛[1] «مؤمنان باید بر خدا توکّل کنند».
امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز در این زمینه میفرماید:
«أَقْوَی النَّاسِ إِیمَاناً أَکْثَرُهُمْ تَوَکُّلًا عَلَی اللَّهِ سُبْحَانَه ؛[2] قویترین مردم از نظر ایمان، آنهایی هستند که بیشتر به خداوند توکّل دارند»
روانشناسان نیز با اعتقاد به اینکه تنها با اعتماد به نفس[3] است که میتوان مسیر پر پیچ و خم زندگی را پشت سر گذاشت و به کامیابی دست یافت، اعتماد به نفس را چنین معنا میکنند که انسان، فقط به نیروها و توانمندی خویش متّکی باشد و خود را یگانه عامل کامیابی در زندگی فردی و اجتماعیاش بداند. در این تعریف از اعتماد به نفس، دل بستن به دیگران، استمداد و یاری خواستن از آنها و چشم دوختن به تواناییها و داراییهای دیگران به شدّت نکوهش شده است؛ زیرا اتّکا به دیگران باعث تضعیف فرد میشود و تلاش و پشتکار را از وی میگیرد.[4]
با توجّه به تعریف روانشناسان از اعتماد به نفس و تلقّی ابتدایی از مفهوم توکّل و اعتماد به خدا ممکن است چنین به نظر رسد که هر یک از اعتماد به نفس و اعتماد به خدا در نقطه مقابل یکدیگرند، در حالیکه اگر توکّل به خدا را به معنای واقعی آن «به کارگیری اسباب طبیعی برای رسیدن به اهداف و در عین حال، واگذاری نتایج و اثربخشی آن به خواست و مشیت الهی» بدانیم و منشأ نیروها و تواناییهای خود که در اعتماد به نفس بدان تأکید میشود را از خدا بدانیم نه تنها اعتماد به نفس با توکّل به خدا منافات ندارد؛ بلکه یکی از ابعاد اصلی و مهمّ آن را تشکیل میدهد و نتیجه آن میشود که باید به نیروها و تواناییهای خود که خدا در اختیارمان قرار داده، متکی باشیم تا با بهرهگیری از آنها در مسیر پرپیچ و خم زندگی خود بار خویش را به دوش کشیم نه آنکه دست نیاز به سوی دیگران بگشاییم و چشم به آنها بدوزیم.
اعتماد به نفس را نوعی نگرش تعریف کردهاند که به فرد اجازه میدهد دیدگاه واقعی و مثبتی نسبت به خود داشته باشد و سبب میشود فرد به تواناییهای خود اعتماد کند و احساس کنترل بر زندگی داشته باشد؛[5] بنابراین سطح آگاهی فرد از استعدادها، مهارتها، معایب و کاستیها، استقلال و ارزش انسانی خود و جایگاهی که هر کس در این دنیا دارد، درجه اعتماد به نفس او را نشان میدهد.
با توجّه به مقدّمه فوق در ادامه برخی از ویژگیهای فرد دارای اعتماد به نفس و کسی که ضعف اعتماد به نفس دارد، بیان میشود تا درجه اعتماد به نفس خود را ارزیابی نمایید.
– کسی که اعتماد به نفس دارد:
الف. خود را به درستی میشناسد و از تواناییها و محدودیتهای خود آگاه است.
ب. خود را همانطور که هست میپذیرد و نسبت به خویش نگرش مثبت دارد.
ج. با شناخت و پذیرش خود، برای تقویت تواناییها و کاهش محدودیتهای خویش تا حدّ امکان تلاش میکند.
د. به خود متّکی است و در انجام کارها با استفاده از تجربیات دیگران، استقلال عمل دارد.
هـ. روحیهای شاد و امیدوار دارد و در برابر مشکلات زندگی، پایداری بیشتری نشان میدهد.
– فردی که فاقد اعتماد به نفس بوده و از اعتماد به نفس ضعیفی برخوردار است:
الف. خود را انسانی نالایق، بیارزش و غیرقابل قبول تصوّر میکند؛ هر چند که چنین نباشد.
ب. در زندگی متکی به قضاوت دیگران است و تأیید و ردّ آنان در شناختی که از خویش دارد، بسیار مؤثّر و پررنگ است.
ج. بهجای آنکه به خود و توانمندیهایش متکی باشد، به دیگران وابسته است.
د. معمولاً خجالتی، گوشهگیر و منزوی است.
هـ. نسبت به کسب تجربههای جدید در زندگی بیمیل است.
و. خود را شکست خورده و بدشانس احساس میکند.
ز. در مورد خود و دیگران بدبین است.
در مورد تقویت اعتماد به نفس نیز گفتنی است که خوشبختانه اعتماد به نفس، پدیده ای اکتسابی است و با تمرین، ریاضت و برنامهریزی میتوان به آن دست یافت و یا تقویتش کرد.
اعتماد به نفس دو رکن دارد: 1. شناخت استعدادها و توانایی های خود 2. باور کردن این توانایی ها، پس سعی کنید راهکارهای زیر را امیدوارانه و با توکّل بر خداوند متعال بهکار ببندید تا از نتیجه آن بهرهمند گردید:
تفکر مثبت داشته باشید: هر چه خوشبینتر باشید اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت؛ لذا برای ایجاد اعتماد به نفسِ بیشتر، در خود، دیگران و موقعیت ها نکات مثبتی بیابید و با خود بگویید: «خوشبختم، سالمم و حال خوشی دارم».
استعدادهای خود را هر چه بیش تر بشناسید: شناخت استعدادها و قابلیّت های خویش می تواند در کسب اعتماد به نفس مفید واقع شود و شما را از دام ناامیدی رها سازد. بدین منظور فهرستی از استعدادها و توانمندی های مختلف علمی، ورزشی، هنری و… خویش را یادداشت کرده و به هنگام هجوم افکار منفی آن را مرور نمایید.
خودتان را باور کنید: همانطور که خود بزرگبینی از آفات شناختِ خود است، خود کمبینی و خود کوچکبینی نیز انسان را از شناخت گنجینه های درونیاش باز می دارد. با اندکی تفکر و جستوجو در گذشته خود در می یابید، کارهای موفقیت آمیز بسیار داشته اید و فرد مفیدی هستید. خود کمبینی بهجای اینکه شما را در مسیر رشد و کمال و میل به پیشرفت قرار دهد، بیش تر سبب کسالت و احساس خستگی و ناامیدی می شود؛ بنابراین با ارزیابی ای صحیح و مطابق با واقع هر چه بهتر و بیش تر نقاط قوت و موفقیت های گذشته خود را مورد توجه و یادآوری قرار دهید و افکار منفی نظیر «در هیچ کاری موفق نبودم، فرد مفیدی نیستم و…» را از ذهن خود بیرون بریزید.
خود را مثبت ارزیابی کنید: به هنگام بروز افکار منفی، اندیشه مثبت را درباره خویش مشخص کنید و آن را به ذهنتان تلقین نمایید. از واژه «نمیتوانم، غیرممکن است» استفاده نکرده و بهجای آن به خود بگویید: «میتوانم و میخواهم».
خود را با دیگران مقایسه نکنید: هرگز خود یا موفقیت هایتان را با دیگران مقایسه نکنید. همواره به رقابت با خویش بپردازید؛ زیرا هر کس از شرایط و امکانات خاص خود برخوردار است.
نقاط ضعف خود را شناسایی کنید: در صورت لزوم روی نقطه ضعف های خود، کار کنید تا به سطح قابل قبولی برسد.
روحیه پذیرش شکستها و استفاده از آنها را در خود تقویت نمایید: هنگام شکست در کارها، بهجای اینکه خود را سرزنش کنید، به ریشه یابی علل شکست روی آورده و این حقیقت را به خود تلقین کنید که زندگی سراسر پیروزی نیست و فراز و نشیب بسیاری دارد.
محیط خود را مدیریت کنید: در موقعیت هایی که به شما القای ناتوانی، یأس و ناامیدی می شود کمتر حاضر شوید. برعکس در محیط هایی که توانمندی شما مورد توجه یا استفاده قرار می گیرد، حضور بیشتری داشته باشید.
ریسک کنید: روی تجربیات جدید، با دید یادگیری بیش تر فعالیت کرده و از شکست نهراسید.
از هدفهای کوچک و متوسط شروع کنید: یکی از علل شکستهای مکرّر که منجر به احساس خودکم بینی و از دست دادن اعتماد به نفس میشود، در نظر گرفتن هدفهای بزرگ و دست نیافتنی است. برای اینکه به خودباوری و اعتماد بهنفس برسید، لازم است ابتدا از هدف کوچکتر شروع کنید تا با دست یافتن به هدف و چشیدن طعم موفقیت، اعتماد به نفس و احساس خود ارزشمندی در شما تقویت شود.
انرژی خود را صرف اموری بکنید که احتمال موفقیت شما در آن بیشتر است.
از بیان اندیشههای خود نترسید، حتّی اگر مورد سرزنش و تمسخر اطرافیان قرار گیرید؛ زیرا اعتماد به نفس سکّهای دو رویه است که تنها یک روی آن افتخار، غرور، تحسین و تمجید و نکات مثبت است. هیچ عیبی ندارد که انسان اشتباه کند. درس گرفتن از اشتباهات است که ما را میسازد.
در کارهای خود برنامهریزی داشته و منظم باشید.
رفتار قاطعانه را تمرین کنید تا با رعایت اصل احترام به دیگران و ملاحظه حقوق آنها، عقاید و احساسات خود را ابراز کرده و از حق و حقوق خود دفاع نمایید. بهعنوان مثال «نه» گفتن را بیاموزید. شما حق دارید بیآنکه احساس گناه کنید، به دیگران پاسخ منفی بدهید؛ زیرا مسایل دیگران در بسیاری از موارد، از مسایل شما مهمتر نیستند. قرار نیست که مسایل عالم را حل و فصل کنید. اگر خود، کارهایی دارید که اجازه نمیدهد از دیگران کاری را بپذیرید، مؤدبانه از پذیرش پیشنهاد آنها سرباز بزنید. اجازه ندهید حرفهای دیگران در شما احساس گناه ایجاد کند.
از جملههایی با فاعل «من» استفاده کنید: با بهرهگیری از فاعل «من» در جملههای خود، صاحب اندیشه، احساسات، عقاید، ادراکات و باورهای خود خواهید بود.
از تماس چشمی و زبان جسم و تن در برخوردهای خود با دیگران بهره بگیرید.
از خواهش هایتان بکاهید: عزّت و سربلندی انسان در گرو عدم درخواست های مکرّر از دیگران است. تا می توانید به خود متکی باشید و به آنچه هستید و دارید، اکتفا کنید تا اعتماد به نفس بیشتری بهدست آورید.
ارزشهای معنوی خود را تعالی بخشیده، در همه کارها به خداوند متعال توکّل کنید. از این طریق احساس میکنید دیگر تنها نیستید و توانایی غلبه بر مشکلات را پیدا کرده اید.
زندگینامه بزرگان و نامآوران عرصه های علم، اندیشه، ادب و هنر را مطالعه نمایید؛ زیرا از یکسو راه و روشی که آنان پیمودند را به شما نشان میدهد و از سوی دیگر آشنایی با زندگی آکنده از سختی و رنج آنها شما را برای دستیابی به موفّقیت و اعتماد به نفس ترغیب خواهد نمود.
پی نوشت ها
_____________
[1]. آل عمران: 122 و 160؛ المائده: 11؛ التوبه: 51؛ إبراهیم: 11؛ المجادله: 10؛ التغابن: 13.
[2]. عبد الواحد تمیمى آمدى، تصنیف غررالحکم و درر الکلم؛ ص 196.
[3]. Self confidence.
[4]. محمدصادق شجاعی، توکل به خدا راهی به سوی حرمت خود و سلامت روان، ص50 و 49.
[5]. فروزان مستعلمی و دیگران، تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر افزایش اعتماد به نفس دختران نابینای شهر تهران، پژوهش در حیطه کودکان استثنایی، ص438.
اعتماد به نفس